پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مذاهب فقهی
چکیده
زن با عناوین متعدد مانند زوجه، دختر، خواهر و ... وارث قرار می گیرد. مذاهب اسلامی دو نظام عمده برای تقسیم ارث بیان داشته اند که تفاوت های چشمگیری در عناوین وارثان و از جمله زنان ایجاد می کند. بیشترین عنوانی که در مذاهب اسلامی مورد بحث قرار گرفته، ارث زوجه می باشد.
این نوشتار بر آن است با مقایسه ای توصیفی و استنادی، همه عناوین مربوط به ارث زن را گزارش کند. سعی شده است منابع اساسی و مشهور مذاهب هشتگانه امامیه، اسماعیلیه، زیدیه، حنفیه، مالکیه، شافعیه، حنبلیه و ظاهریه مورد توجه و استناد قرار بگیرد.
حاصل این تلاش در دو بخش تنظیم گردیده است. بخش اول در چهار فصل به تعریف مفاهیم، طبقات ارث، و کلیات مورد نیاز در بخش دوم می پردازد. بخش دوم در شش فصل و یک خاتمه عناوین اصلی و مطرح در ارث زن یعنی مادر، دختران و نوه ها، جده ها، خواهران، عمومه و خووله، زوجه را بررسی می کند. در انتها، نتیجه ی مباحث به صورت فشرده و خلاصه نیز بیان می گردد.
از مجموع مقایسه ها این نتایج را نیز می توان به دست آورد که: 1. دفاع واقعی از حقوق زن، با بررسی همه جانبه تمام عناوین میسر خواهد بود. 2. ریشه برخی اختلاف های دو نظام به مباحث فلسفی و کلامی برمی گردد. 3. دفاعیه های نظام تعصیب از حقوق زن، با مبانی آنها در ارث، تناسب و هماهنگی ندارد.
واژه های کلیدی: ارث، فقه مقارن، مذاهب اسلامی، ارث زوجه، ارث دختر، ارث خواهران، ارث ذوی الارحام، ارث مادر، ارث زن
پیشگفتار
بدون تردید اقتصاد یک رکن مهم در زندگی انسان محسوب میشود و راههای کسب در آمد و تملک مشروع از مسائل مهم آن است. ارث یکی از راههای تملک به شمارمی رود که از جهات گوناگون مورد بحث قرار میگیرد.
نگاه جوامع به زن و مسائل اقتصادی مربوط به او نیز همیشه مورد بحث بوده که هر از چند گاهی به بهانههای مختلف مانند دفاع از حقوق زنان و... نگاههایی افراطی یا تفریطی به آن شده و می شود. اندیشمندان مسلمان نیز بررسیهای مختلفی درباره آن انجام داده اند، اما آنچه بیشتر مورد توجه قرار گرفته؛ مسائل مالی مربوط به زوجه می باشد که در قالب بحثهای مهریه، نفقه درآمدهای شغلی و نیز ارث مورد بررسی واقع شده است. اخیرا نیز (در تاریخ 6/11/1387) مجلس شورای اسلامی سه ماده از مواد قانون مدنی در باره ارث زوجین (مواد 946 و 947 و 948) را به گونه ای اصلاح نموده است که بواسطه آن سهم ارث زوجه از اموال زوج بیشتر می شود و با تصویب این قانون زن علاوه بر اموال منقول همسر از اموال غیرمنقول همچون اراضی و ملک مرد نیز ارث می برد. این شیوه اصلاح قانون مدنی توسط مجلس باعث عکس العمل برخی از مراجع گردید که با ارسال نامه ای این اقدام را خارج از صلاحیت و اختیار مجلس دانست.[1]
ارث زن تاریخچهای طولانی دارد و به خاطر نگاههای غیر جامعنگر به آن، ناهمواریهای گوناگون به خود دیده است گاهی فقط از ارث محروم میگردیده؛ گاهی خودش نیز کالایی موروثی واقع میشده؛ و زمانی نیز به برابری ارث زن و مرد شعار داده شده است. اسلام با جامع نگری ویژهای که به انسان دارد و جهات متعدد و دقیق طبیعی، روانی، اجتماعی و... زن و مرد را در نظر گرفته و ناهمواریهای گذشته را از ارث زن برداشته است. بحثهای فراوانی نیز توسط محققین صورت گرفته؛ اما باز همچنان اختلافات فراوان و چشمگیری باقی مانده است.[2]
توضیح عنوان
«زن» در زبان فارسی هم به معنی جنس مؤنث انسان (یعنی «انسان ماده، در مقابل مرد») و هم به معنی جفت مرد معادل زوجه در زبان عربی به کار می رود.[3]
ولی همچنانکه مرد تنها با عنوان «زوج» نیست که ارث دریافت می کند بلکه با عناوین متعددی دانند پدر، جد، برادر و... نیز متعلق موضوع ارث قرار می گیرد؛ ارث بردن زن نیز محدود به عنوان زوجه نمی گردد و با عناوین دیگری همچون مادر، خواهر و... هم ارث می برد. تفاوت مذاهب در میراث زن با عناوین غیر از زوجه به مراتب بیشتر از تفاوت آراء آنان در مورد ارث زوجه می باشد.
اگر چه عنوان این نوشتار ممکن است در ابتدا ذهن را متوجه ارث زوجه نماید ولی آنچه از این عنوان اراده شده همان معنی اول آن یعنی جنس مؤنث انسان می باشد تا بتواند همه عنوان هایی را که «زن» با آن عناوین ارث می برد را در بر بگیرد.
خاستگاه انتخاب موضوع
در برخی مطالعات متوجه تفاوت عمده طبقات ارث در مذاهب اسلامی شدم به گونه ای که این تفاوت ها را برخاسته از تفاوت نگاه آنان به زن در برخی عناوین (مانند ولد در ارث فرزندان) یافتم. این امر مرا وادار به تحقیقات بیشتر در این زمینه نمود و بر آن شدم تا با مقایسه بین مذاهب گزارشی از تفاوت های اساسی آنها در ارث زن را جمع آوری و ارائه نمایم تا بدین وسیله، تفاوت آراء و همچنین خاستگاه این اختلاف ها بهتر روشن شود. در نهایت پایان نامه ای با این عنوان مطرح و مورد تصویب قرار گرفت.
سوال اساسی
با توجه به این که چنین اختلاف وسیع و گسترده مربوط به جنسیت خود وارثان نمی باشد و شامل تمام نوه های دختری می شود، نگاه اصلی به جنسیت شخص رابط و واسطه در انتقال میراث به وارثان متمرکز می شود.
سؤال اساسی این گونه مطرح می شود که «زن» به عنوان «جنس مؤنث» که با عناوین متعدد وارث قرار می گیرد ، در مذاهب اسلامی به چه شیوه ای ارث می برد؟
به دنبال آن سؤالات فرعی و جانبی دیگری نیز می تواند مورد توجه قرار بگیرد:
زن چه تأثیری در تفاوت های ارثی دیگران به جا می گذارد؟
تفاوت میراث زن و مرد چگونه است؟ آیا باید همیشه ارث مرد بیشتر از ارث زن باشد؟
آیا ارث زن در تمامی عناوین وراثتی مربوط به خود اختلاف برانگیز می باشد؟
هدف
این نوشتار به دنبال آن است تا با بررسی آراء مذاهب اسلامی و مقایسه آنان با همدیگر فقط گزارشی از تفاوت های ارث زن با عناوین مختلف آن را در مذاهب ارائه دهد.
ولی در سایه آن می توان به اهدافی دیگر دست یافت که به نوبت خود کمتر از اهداف اولی آن نمی باشد.
1. ریشه یابی و خاستگاه اختلاف مذاهب در ارث زن در بسیاری از مسائل به نوع نگاه آنان به فرزند و زن (جنس مؤنث) بر می گردد. این امر در بسیاری از موارد در قالب مثال های ارائه شده واضح می گردد.
2. در پر تو این مسائل روشن می شود آنچه بیش از همه در مسائل اقتصادی برای دفاع از حقوق زنان مطرح می گردد بیشتر به یک جنبه آن توجه شده است و دفاع های صورت گرفته آنان نیز ناقص می باشد.
3. می توان چنین بدست آورد که دفاع نهایی و کامل از زن و حقوق آن در سایه توجه تام به همه عناوین و جوانب دیگر مربوط به زن میسر می گردد نه توجه به زوجه یا دختر بودن.
پیشینه:
در مسأله ارث، زن با عناوین متعددی مورد بحث واقع میشود و در هر عنوان نیز سهم ویژهای را به خود اختصاص میدهد. برخی از این عناوین مثل «مادر»، «زوجه»، «دختر» و «خواهر» هر چند در مقدار ارث او اختلاف وجود دارد اما در همه مذاهب به عنوان وارث مسلم و یقینی از آن یاد میشود ولی برخی از این عناوین مثل «عمه»، «خاله» و یا «نوههای دختری»، مورد اتفاق همه مذاهب نمیباشد.
در تحقیقات مختلف حوزوی و دانشگاهی ای که جداگانه در این زمینه نگاشته شده نیز همه عناوین مربوط به زن را مورد بحث قرار ندادهاند؛ بلکه بسیاری از آنها یک مسأله مهم و اختلافی از یک عنوان خاص [مثل ارث زوجه از عقار] را مورد بحث قرار دادهاند. نگاهی به لیست کتابها و پایان نامه ها گویای این مطلب می باشد که به برخی از آن ها اشاره می گردد:
بررسی میراث زوجه در حقوق اسلام و ایران، دکتر حسین مهرپور؛
بررسی ارث زوجه از عقار در فقه امامیه و حقوق مدنی، رمضانینژاد، محمدرضا، دانشگاه امام صادق (ع)؛
بررسی ارث زن در فقه امامیه و حقوق موضوعه؛ منظری مجید، سکینه، دانشگاه پیام نور، قم؛
بررسی تطبیقی میراث زوجه از اموال غیرمنقول در حقوق ایران، مصر و سوریه؛ کوچک پور، محمد، دانشگاه شیراز ؛
بررسی فقهی و حقوقی میراث زوجه؛ علیرضا بهشتی، دانشگاه تربیت معلم؛
إبانه المختار فی إرث الزوجه من ثمن العقار بعد الأخذ بالخیار؛ شیخ الشریعه اصفهانى (فتح الله بن محمد جواد نمازى)؛
نخبه الأفکار فی حرمان الزوجه من الأراضی و العقار؛ نجفى بروجردى، محمد تقى؛
نخبه الانظار فی حرمان الزوجه من الأراضی و العقار، فاضل، محمد جواد؛
میراث الزوجه ، گلپایگانى، لطف الله صافى؛
ارث زن از دارایی شوهر؛ زین العابدین زاخری؛
تحقیق در ارث زن از دارایی شوهر؛ آیه الله قاضی طباطبایی؛
حقوق زن در اسلام و اروپا؛ حسن صدر؛
نظام حقوق زن در اسلام؛ استاد شهید مرتضی مطهری؛
ارث الزوجه من الرباع والاراضی؛ سید محسن خرّازی.
همان گونه که از عناوین این دسته از کتاب ها برمی آید، تمامی آن ها از ارث زن با عنوان «زوجه» بحث می کند. عناوین دیگری هم که در باره ارث نوشته شده است عناوین عام می باشد که اختصاص به عناوین مربوط به زن نمی باشد مانند:
بررسی فقهی آیات ارث از دیدگاه امامیه و اهل سنت؛ علی محمدی، دانشگاه قم؛
تحقیق و بررسی در مسائل ارث از دیدگاه مذاهب پنجگانه (جعفری، حنفی، حنبلی، شافعی، مالکی)؛ حسن علوی، دانشگاه آزاد اسلامی؛
رساله فی المیراث؛ شهید ثانی؛
صیانه الابانه ؛ شیخ الشریعه اصفهانى (فتح الله بن محمد جواد نمازى).
بنا بر این آنچه درباره زن با عنوانی عام که سایر عناوین مربوط به زن را نیز شامل شود کمتر به چشم میخورد. تنها در برخی مقالات اشارههایی به تفاوت سهم ارث زن با تفاوت عناوین صادق بر او شده است.[4] بحث جامعتر در این باره را در کتاب «شرح السراجیه» میتوان مشاهده کرد که تحت عنوان «فصول النساء» مورد بررسی قرار می دهد. البته آن هم چون بر مبنای یک مذهب فقهی [حنفی] می باشد، عناوین خارج از مذهب خود را مطرح نکرده ولی هفت عنوان مهم و مطرح را مورد بحث خود قرار داده است که عبارتند از: زوجه و زوجات، بنات الصلب، بنات الابن، اخوات ابوینی، اخوات ابی، احوالالام، جده و جدات.[5] در آثار معاصرین نیز پایان نامه ای با عنوان «احکام میراث المرأه فی الفقه الاسلامی» سال 1419 در دانشگاه «النجاح الوطنیه» نابلس و با انگیزه دفاع از اسلام درباره حقوق زن دفاع شده است که در فصل سوم آن به تفصیل «حالت هایی که زن ارث می برد» را بازگو می کند. این کتاب هم چون با مبانی اهل سنت نگاشته شده است عناوین مادر، جده صحیحه، دختر، دختر پسر، خواهر و زوجه را ذکر می کند که در ارث بردن آنها اجماع وجود دارد.[6] وی سپس از ارث ذوی الارحام بحث می کند که اختصاص به ارث زن ندارد و مشترک بین زن و مرد می شود بلکه عمدتاً مربوط به مردها می باشد.
همان گونه که مشاهده شود عناوینی از قبیل نوههای دختری، عمهها و خالهها و عناوین دیگر را متذکر نمی شوند. مجموع عناوین مطرح شده برای زن در بحث ارث عبارتند از:
1- مادر 2- دختر 3- نوه 4- جده 5- خواهر 6- خواهرزاده 7- برادرزاده 8- عمه 9- دختر عمه 10- خاله 11- دخترخاله 12- دختر عمو 13- دختر دایی 14- زوجه 15- مولاه 16- فرزندان مولی 17- کنیز (أمه ) 18- ضامن جریره 19- موصی له جمیع مال
* البته گروههای عمه، خاله، دائی و عموهای پدر و مادری گروههای جداگانهای در نظر گرفته نشدهاند و گرنه عناوین بیشتر از این میشود. برخی از عناوین (مثل ضامن جریره ، فرزندان مولی، موصی له جمیع مال) نیز بین زن و مرد مشترک است.
* برخی عناوین نیز خود زیر مجموعه عناوین دیگر قرار میگیرند. مثلاً نوهها را میتوان ذیل عنوان فرزند قرار داد اما به خاطر تفاوتهای مطرح در عنوان و تفاوت در ارث بردن، جداگانه ذکر می گردد.
* برخی عناوین خودشان زیر مجموعههای متعددی دارند مثل خواهران متفرقه (ابوینی، ابی، مادری). قالب بندی نهایی، به این صورت مورد بحث واقع خواهند شد.
مادر؛
دختر و نوهها؛
جدهها؛
خواهر و اولاد الاخوه (برادرزادهها و خواهرزادهها)؛
عمومه وخؤوله (عمو، عمه، دایی، خاله و فرزندان آنها)؛
همسر (زوجه).
هر یک از این عناوین و گروهها بر اساس نحوه تعلق ارث به آنها حالتها و زیر مجموعههای گوناگونی دارند. گاه فقط تنها وارث واقع میشوند؛ گاهی با افرادی دیگر که میزان ارث آنها را تغییر میدهند، همراه میشوند؛ گاهی نیز نوع رابطه آنها با میت باعث تغییر مقدار ارث آنان میشود. مثلاً خواهران ممکن است خواهران ابوینی، خواهران پدری یا خواهران مادری یا مجموعهای از آنها باشند. همچنین ممکن است تنها وارث باشند یا اینکه وارثانی دیگر نیز با آنان همراه شوند.
شیوه پژوهش:
این نوشتار، مجموعه ای توصیفی، استنادی و مقارنه ای در بررسی ارث زن می باشد و سعی شده است یکی از مهمترین منابع فقهی هر یک از مذاهب، محور اصلی قرار داده شود. این منابع عبارتند از:
در فقه امامیه: «شرایعالاسلام فی مسائل الحلال والحرام»؛ محقق حلی جعفر بن حسن الهذلی [ت 676 ه.]. این کتاب به خاطر کثرت فروع، مورد توجهی ویژه قرار گرفته، حاشیهها و شرحهای فراوان بر آن نوشته شده و محور اصلی بحثهای فقهی بسیاری از مراجع قرار داشته و دارد؛ به چند زبان ترجمه شده و نزدیک 90 شرح بر آن نوشته شده است. «جواهرالکلام» نیز شرح همین کتاب میباشد.[7]
در فقه حنفی: «المبسوط»؛ سرخسی [محمد بن احمد سرخسی] که یکی از بزرگترین کتابهای مورد اعتماد مذهب حنفی میباشد.[8]مجموعه کتاب های محمد بن حسن شیبانی (ظاهر الروایه) را که گفته شده «و هو العمده فی نقل نص المذهب» را حاکم شهید (محمد بن محمد مروزی(334ه.)) در کتابی به نام کافی جمع کرده و شمس الائمه سرخسی «المبسوط» را در شرح کتاب کافی نوشته و در بردارنده تمام مسائلی است که ابوحنیفه، محمد، ابویوسف، زفر، حسن بصری و اعلام مذهب حنفی بیان داشته اند.[9]
در فقه مالکی: «المدونه الکبری» و «الموطأ». «گفته اند مالک 40 سال از عمر خود را صرف تدوین الموطا نموده که فقه و حدیث در آن جمع است». «عبدالرحمن بن قاسم که از مهم ترین شاگردان مالک می باشد از مصر به مدینه آمده و پس از 20 سال مصاحبت با مالک، کتاب المدونه را که اساس مذهب می باشد از مالک نقل نموده است».[10]
در فقه شافعی: «المجموع»؛ للنووی(ت: 676 ه.) شرح المهذب شیرازی. کتابی 20 جلدی است که شرح کتاب المهذب ابراهیم بن علی شیرازی می باشد. قسمت عمده این کتاب تقریبا آن (نه جلد) توسط نووی و بقیه آن توسط افراد دیگر تقی الدین سبکی، محمد نجیب المطیعی، محمد حسین العقبی تکمیل شده است.[11]
در فقه حنبلی: «المغنی» ابن قدامه. موفق الدین عبدالله بن محمد بن احمد (متوفای 620 ه) به تناسب احوال متعلمین از مبتدی تا مراتب عالیه ، چهار کتاب برای دوران های مختلف تحصیلی آنان تألیف نموده است. وی المغنی را برای آخرین مرتبه دانش آموختگان این مذهب نگاشته و در آن به بیان آراء و ادله مذاهب دیگر هم پرداخته است. بدین ترتیب «المغنی» هم کتابی جامع در مذهب حنبلی و هم مرجعی بزرگ در فقه مقارن و دیگر مذاهب (اهل سنت)می باشد.[12]
مذاهب دیگر نیز با این منابع مورد توجه قرار گرفتهاند:
در مذهب ظاهریه: «المحلی»؛ ابن حزم. این کتاب 11جلد در موضوع فقه می باشد و تالیف ابن حَزْم الاندلسی(ابو محمد، علی بن أحمد بن سعید (384- 456 ه)) است که مروج و احیاگر مذهب ظاهری بوده است.[13]
در زیدیه: «مسندزید» و «الاحکام فی الحلال و الحرام». مسند زید مجموعه فقهی و حدیثی زیدبن علی می باشد که به نامهای «مسند زیدبن علی» و «المجموع الحدیثی و الفقهی» به چاپ رسیده است. این کتاب مورد قبول زیدیان بوده، آن را از زید دانسته و بر آن شروح متعددی نوشته اند.[14] «الاحکام»، نیز تألیف یحیی بن الحسین(245-298 ه. ) ملقب به الهادی الی الحق است که از رهبران و پایه گذاران فقه هادوی و حکومت زیدیه در یمن می باشد.[15]
در اسماعیلیه: کتاب «دعائمالاسلام»، تالیف ابو حنیفه نعمان بن محمد. این کتاب از مهمترین و قدیمىترین منابع فقهى و عقیدتى فرقه اسماعیلیه به شمار مىآید. حکام فاطمى آن را معتبرترین کتاب قانونى خود معرفى نموده و بر تمام سرزمینهاى تحت نفوذ خود عمل به آن را لازم شمرده بودند.[16]
در ابتدا تصمیم بر این بود که نظریات این مذهب نیز مطرح و بیان گردد ولی به خاطر گستردگی مطالب از آوردن آن صرف نظر شد.
برخی کتابهای ذکر شده مانند المجموع، والمغنی خودشان نیز مباحث فقهی را مقارنهای مطرح کردهاند اما عمدتاً به همان مذاهب مشهور اهل سنت توجه داشتهاند.
پیچیدگی های بحث
مباحث ارث به طور کلی در کتاب های فقهی به صورت گسترده مورد بحث قرار گرفته است. در این میان گویا تفاوت زن و مرد در ارث را فقط در زوج و زوجه دیده اند و این باعث گردیده کتاب های مستقلی که در میراث زن نگاشته می شود بیشتر به بحث ارث زوجه پرداخته شود. در صورتی که در مقایسه مذاهب با یکدیگر، تفاوت زن و مرد در سایر عناوین نه تنها کمتر از تفاوت زوج و زوجه نیست بلکه در مواردی بیشتر و شدیدتر هم می باشد. به هر حال در بررسی ارث زن با عنوان کلی و عام آن، نسبت به ارث زوجه، تفاوت ها و پیچیدگی هایی داشت که به برخی از آن ها اشاره می شود:
زوجه دارای فرض مورد اتفاق همه مذاهب می باشد و در دریافت بیش از فرض هم تقریبا اتفاق اسلامی بر عدم دریافت بیش تر از فرض نسبت به زوجه وجود دارد. ولی در عناوین دیگر؛
برخی عناوین (مانند دختر و خواهر) دارای فرض اند؛
برخی عناوین (مانند جده، دختر پسر(بنت الابن)) فرض آنها محل اختلاف می باشد؛
برخی عناوین (مانند عمه ها و اولاد اخوه) دارای فرض نمی باشند؛
و این خود باعث اختلاف آراء می گردد. در صورت های دارای فرض نیز مذاهب اسلامی در دریافت مقدار بیش تر از فرض اختلاف کرده اند.
بحث ارث زوجه به بررسی ارث عناوین گوناگون مردان وارث نیازی ندارد ولی در بحث از عنوان کلی و عام «زن» گاهی به بررسی ارث گروههایی از مردان هم نیاز می شود. مثلا ارث خاله ها جدا از ارث دایی ها و عموها نمی باشد.
در مقایسه مذاهب با همدیگر، برخی موارد یافت می گردد که اختلاف درون مذهبی فقها در مذاهب به یک شیوه نیست. مثلا در برخی موارد (مانند ارث زوجه از املاک و اراضی) فقهای امامیه با هم و با مذاهب دیگر اختلاف بیشتری دارند. در برخی موارد (مثل ارث ذوی الارحام) فقهای سایر مذاهب اختلاف بیشتری با همدیگر دارند.
در مقایسه مذاهب مواردی وجود دارد که چون اختلاف اقوال به اختلاف صحابه با همدیگر بر می گردد، بدست آوردن رای نهایی یک مذهب بسیار مشکل است و در کتب مفصل فقهی آنان نیز بدون این که نظر نهایی خود را بیان کنند فقط به اختلاف صحابه اشاره کرده اند.
ویژگی این تحقیق
این نوشته در نوع خود ویژگی هایی دارد که در خلال بحث ها مورد توجه بوده است. برخی از آنها عبارتند از:
مسائل را براساس ترتیبی منظم و منطقی ارائه می دهد.
نظام های ارثی مذاهب اسلامی را بیان کرده است.
در تحلیل و توصیف نظریه ها تا حد امکان مستند و در عین حال روان بحث می کند.
در مقام تحلیل، تعصب خاص به یک مذهب نداشته و سعی کرده آن ها را منصفانه بیان کند.
در پاره ای موارد برای بیان بهتر اختلافات، سهام وارثان را تفکیک شده و مقایسه ای بیان می کند.
بسیاری از مسائل ارث را براساس مبانی مذاهب حل نموده است.
در مقایسه بین مذاهب علاوه بر مذهب امامیه و مذاهب چهارگانه اهل سنت حنفی، مالکی، شافعی، حنبلی مذاهب اسماعیلیه و زیدیه را هم تا حد ممکن در نظر گرفته است.
در حال حاضر گر چه ظاهریه به عنوان مذهب رسمی و پر طرفدار مطرح نمی باشد. ولی از آنجایی که در عصر خود مذهبی رایج بوده و نظریات و توضیحات وی در تبیین و توضیح برخی نظریات اهل سنت مؤثر می باشد مورد توجه قرار گرفته است.
در عین حال نواقصی هم متوجه این رساله می باشد و عیوب و کاستی های آن بر ناقدان پوشیده نیست.
نکات قابل توجه
در پاورقی های این مجموعه، به خاطر شهرت عمده منابع اصلی و مؤلفان آن و نیز پیشگیری از طولانی شدن پاورقی ها، فقط به نام مختصر کتاب ها بسنده می شود. در سایر موارد (به جز مواردی اندک) نیز به خاطر حفظ وحدت روش، همین شیوه پیش گرفته شده است.
«المبسوط» به صورت مختصر نام کتابی است که هم در فقه امامیه توسط شیخ طوسی و هم در فقه حنفیه توسط سرخسی تألیف شده است. ولی از آنجا که از کتاب «المبسوط» شیخ طوسی در این نوشتار استفاده نشده است، هر جا نام «المبسوط» مطرح گردد، منظور از آن مبسوط سرخسی خواهد بود. [اگر از کتاب شیخ طوسی استفاده شود، به نام مؤلف آن اشاره خواهد شد].
برای به دست آمدن نتایج و اهداف اولیه به کمتر از این مقدار هم می توان بسنده نمود. اما چون نظام تعصیب در برخی فروعات مسائل ارث اختلافاتی عمده دارند، بسیاری از این فروعات با رعایت نظمی منطقی بیان می شود و برای پرهیز از تکرار آنها در بخش های دیگر در اولین فصل مرتبط با آن قرار می گیرد. این مطلب باعث گردیده بخش مربوط به مادر بیشتر و طولانی تر از سایر بخش ها بشود.
بخش مربوط به عمومه و خؤوله مسائل متنوع و فروع فراوان دارد ولی به خاطر جلو گیری از طولانی شدن بیش از اندازه، به صورت خلاصه تر بیان شد. در کتب فقهی نیز بسیار خلاصه تر از بخش های دیگر آمده و به کلیات آن بسنده کرده اند.
در بیان مثال های متعدد ارث به خاطر استفاده فراوان از اعدا اعشاری، همان شکل متداول کسر ها رعایت گردید.
در انتها مجموعه آیات مربوط به بحث ارث و نیز نمودارهایی اجمالی از تفاوت ارث، به عنوان پیوست بیان گردیده است.
در پایان لازم می دانم از استاد محترم راهنما جناب حجه الاسلام سید منذر حکیم ؛ استاد محترم مشاور جناب استاد نذیر احمد سلامی ؛ مسولین محترم دانشگاه و تمامی کسانی که با سعه صدر و راهنمایی های لازم در انجام این نوشتار مرا یاری نموده اند؛ تقدیر و سپاس فراوان خود را اعلام دارم.
Abstract:
The woman, with different titles including wife, daughter, sister …, is assigned heir. Islamic religions have introduced two main systems of heritage which make significant differences regarding the title of heirs- including the women. The wife’s heritage is an issue discussed most frequently in Islamic religions.
The present text aims to report on all titles related to the women’s heritage based on a descriptive and citation comparison. This study tries to focus and to rely on the principal and popular sources of eight Islamic religious schools- Imamism, Ismailism, Zaydism, Hanafism, Malikism, Shafeism, Hanbalism and Zaherism.
The results of this effort have been set out in two parts. The first part consisted of four chapters give a definition of some concepts, and discusses the general principles and the different types of heritance.
The second part consisted of six chapters and a conclusion examines the main and principal titles concerning the woman’s heritage- including mother, daughters, grand-daughters, sisters, aunts and wife. Finally, the results and the summery of discussions are presented briefly.
Altogether, the abovementioned comparisons would result in the following points as well:
a) The real defense of the woman’s rights would be possible through a comprehensive investigation of all the topics;
b) Some of the differences between the two systems are rooted in the philosophical and theological discussions;
c) The defenses presented by the “Ta’sīb (male paternal relatives) System” for the women’s rights are inconsistent with their bases in the inheritance system.
Keywords: heritage, contemporary Islamic jurisprudence, Islamic religions, wife’s heritage, daughter’s heritage, sisters, heritage, maternal relatives, mothers, heritage ,female heritage.