چکیده
این پایان نامه با عنوان « تجلّی داستان های پیامبران در قصاید سنایی» به کیفیت تجلّی شاعرانه داستان پیامبران، در قصاید سنایی پرداخته است.
مطالب در پنچ فصل تنظیم شده، که فصل اوّل به عنوان کلیات تحقیق به بیان مسئله، اهمیت تحقیق، اهداف، سئوالات و فرضیات اشاره شده است. که به اجمال توضیحی در مورد آنها داده می شود. در فصل دوّم به پیشینه تحقیق و در فصل سوّم به بیان روش تحقیق مورد استفاده در این تحقیق پرداخته شده است. در فصل چهارم یافته های تحقیق و تجزیه و تحلیل آن ها مورد بررسی قرار گرفته است که شامل دو بخش است: در بخش اول درباره داستان و داستان پردازی و تاثیر داستان پیامبران در ادب فارسی، به ویژه در شعر سنایی سخن به میان آمده است. بخش دوّم به کیفیت تجلّی شاعرانه ی داستان پیامبران در قصاید سنایی و کیفیت بهره گیری این شاعر از این داستانها در قصاید و دیوان اشعارش پرداخته است و شامل شانزده مقوله می باشد. مقولات به ترتیب حروف الفبا تنظیم یافته است، جز درمقوله ی اوّل که به جهت تبرک و تیمن درباره ی زندگی پیامبر اسلام (ص) شرحی داده شده است.
فصل پنجم نتیجه گیری از تحقیق می باشد. یادداشتها نیز در پایان جمله ها آمده و قسمت پایانی شامل منابع و مآخذ است.
فصل اوّل
کلّیات تحقیق
مقدمه می روشن زتاک من فرو ریخت
خوشا مردی که در دامانم آویخت
نصیب از آتشی دارم که اول
سنایی از دل رومی برانگیخت (اقبال لاهوری)
حکیم ابو المجد مجدود ابن آدم سنایی شاعر اندیشمند ایرانی در قرن پنجم و ششم میزیست ودر نیمه اول قرن ششم - بین سالهای 525 تا 535 هجری- حدود نهصد سال پیش در شهر غزنه واقع در شرق افغانستان در گذشت. از سنایی آثار ارزندهای به جا مانده از جمله مثنویهای اخلاقی و فلسفی و اجتماعی و دیوان غزلیات و رباعیات و قصاید. حکیم سنایی بر فرهنگ و ادبیات پس از خود تأثیر جدی گذاشت و روند شعر فارسی را متحول کرد. تقریباً همان نقشی که نیما در تحول شعر معاصر داشت سنایی هم در تحول غزل و مثنوی عرفانی داشته است.
کوه موجی که به نام ادبیات عرفانی بویژه در شعر فارسی پدید آمد و امروز تأثیر ژرف خود را بر سراسر جهان گذاشته در حقیقت با سنایی پی ریزی شد. او قلمرو اندیشه و تجربه هنری را در شعر فارسی گسترش داد، گونههای متنوع ادبی را آزمود و به نکویی از عهده آنها برون آمد. تا زمان وی چنین گسترش و وسعتی در تجربه شعری فارسی دیده نشده است. نوآوری ادبی سنایی در سه قلمرو کاملا مسلم است:
نخست در سنت غزل سرایی فارسی سنایی دست به ابداعاتی زد از جمله اینکه شعر تغزلی را که تا آن دوره مستغرق در تجربه های زمینی وشخصی بود به بعد تازه ای آراست و آن را ظرف عواطف دینی و عرفانی ساخت و مضمون های قلندرانه و ملامیتانه را به شعر در آورد. دوم نوآوری در مثنوی بود. او مثنوی را قالب ادبیات تعلیمی و فلسفی عرفانی قرار داد، مثنوی فخری نامه (حدیقه الحقیقه) یکی از موثرترین آثار ادبیات تعلیمی و صوفیانه در زبان فارسی بوده چنان که دیگر شاعران بزرگ فارسی من جمله مولوی و عطار مثنوی های خود را به شیوه سنایی ساختند و دیگران نیز مثنوی های بسیار به تقلید از شیوه سنایی آفریدند.
سومین جلوه خلاق در کار حکیم سنایی، ادبیات انتقادی است. سنایی در قصاید اجتماعی و مثنوی هایش بویژه در کارنامه بلخ به انتقادات اجتماعی پرداخت و این نوع ادبی را هم متحول ساخت. بسیاری از سنت ها و باورهای اجتماعی و دینی اخلاقیات نادرست را به نقد کشید و در غزل های قلندرانه خود به ستیز با جامعه ریا زده عصر بر خاسته و اعتراض خود را به معیارهای جامعه آن روز نشان می دهد. اعتراض سنایی ، اعتراض در درون نظام های حاکم بود، چنین رویکردی تا آن روز شعر فارسی دیده نمی شود البته ناصر خسرو معترضی بود که بیرون از نظام حاکم ، زبان به اعتراض می گشود .
قصّه پردازی سنایی یکی دیگر از جنبه های خلاقه کار اوست. در روزگار سنایی موجی از توجه به داستان همه جا را فرا گرفته بود . پیش از سنایی ، اخوان الصفا و ابوعلی سینا از داستان های ساده، تاویلات فلسفی ارائه کرده بودند وسنایی احتمالا به تاثیر از آنها داستان را به جانب اندیشه های عرفانی کشاند و پایه گذار داستان های عرفانی در مثنوی شد .او به منابع داستانی بکری دسترسی داشت و آنها را ظرف تجربه ها و اندیشه های عرفانی ساخت. بخشی از جذابیت مثنوی های سنایی مرهون قصّه های پرجاذبه عرفانی و اخلاقی است وسادگی بیان قصه هایش یکی دیگر از دلایل جذابیت آنهاست. (محمد خانی، 1385: مقدمه)
بیان مسئله :
حکیم سنایی بی شک در میان سخن سرایان ادب فارسی، از پیش قراولان این قوم و در حقیقت از پیامبرن طایفه سحر حلال به شمار می رود .
هر چند قبل از او بزرگانی چون ابوسعید ابوالخیر اشعار عارفانه سروده اند و بسیاری از مسائل تصوٌف را در
آثارخویش آورده اند ولی آثار بجا مانده به جای مانده از آنان بسیار اندک است و آنان را در شمار شاعران به حساب نمی آورند و سنایی را اوٌلین شاعر متصوٌف زبان فارسی می دانند .
حکیم سنایی تحول عظیمی در شعر و شاعری ایجاد نمود و مفاهیم بلند عرفانی را به بهترین و شیواترین نحو در رشته نظم کشید و آمیزش شعر فارسی با اندیشه های عارفانه و صوفیه، جمال و زیبایی خاصی یافت و شعر از مفاهیم گسترده تری برخوردار گشت .
بعد از سنایی شاعران برجسته ای چون مولانا جلال الدین و شیخ عطار به شیوه او شعر سروده اند و مفاهیم بلند عارفانه و مراتب سلوک را به برترین و کامل ترین وجه و از سر سوز و گدزا تمام، بیان کردند و عالمی را فریفته و دلباخته کلام خویش نمودند، امٌا ابداع این طریقه از آن حکیم سنایی است و او را راهنما وپیشوای خود دانسته اند. به قول مولوی، سنایی چشم و چراغ ، عطار قافله سالار و او خود را پیرو
آن دو دانسته است.
سنایی نه تنها در میان شاعران، بلکه در میان صوفیه و عرفا نیز دارای مقامی والاست و همواره به سخنان او استشهاد جسته اند و « آثار وی همه از نظر لفظ و معنی با افکار بلندی که مخصوص اوست، در نهایت فصاحت و بلاغت است و لیکن کتاب حدیقه الحقیقه وی که واسطه العقد این آثار است از شاهکارهای نظم فارسی است » (مدرس رضوی، 1374: مقدمه) و اولین اثر منظوم عرفانی به شمار می رود که مورد تقلید شاعران بزرگی چون نظامی ، خاقانی و مولوی قرار گرفته است .
این اثر در « حقیقت یک دوره حکمت عملی است که سرمشق زندگی مردم و راهنمای اخلاق فردی و اجتماعی بشر است و حکیم در این کتاب مردم را به خداپرستی و نیکوکاری و شجاعت و عفٌت و بزرگ منشی و عشق و محبٌت و رضا و تسلیم دعوت نموده و طرز معامله مردم را با یکدیگر آموخته است». (همان: ص)
آثار دیگر سنایی که از نظر محققان اصالت دارد و متعلٌق به اوست ، از جمله مثنوی « سیر العباد الی المعاد » است که بر وزن حدیقه سروده شده است و در آن به طریق تمثیل از خلقت انسان و نفوس و عقلها و موضوعات اخلاقی دیگر سخن رفته است و همه این مسائل را او به طرز بدیعی به عالم رویا نسبت داده است و یک سفر نامه تمثیلی به شمار می رود .
منظومه دیگری با نام «طریق التحقیق» بر وزن حدیقه که در بیان معارف و حقایق است و حدود نهصد بیت می باشد . همچنین مثنوی «کارنامه بلخ» که به هنگام توقف او در بلخ سروده شده و حدود پانصد بیت است . مبنای آن بر مزاح و مطایبه است و به همین جهت آن را مطایبه نامه هم گفته اند .
مثنوی کوچک دیگری به نام «عقلنامه» که ابیات آن از دویست و چهل بیت تجاوز نمی کند. سنایی در آن خطاب به باد آن را توصیف می کند و موضوع اصلی آن بیان مراتب انسان است .
و اما مثنوی«تحریحه القلم ،اگر چه تذکره نویسان نامی از آن نبرده اند و لیکن چون در ضمن نسخ قدیمی با کارنامه بلخ و سیر العبد الی المعاد آمده است بی شبهه از آثار سنایی است.» ( مدرس رضوی، 1374: 4)
دو مثنوی دیگر نیز به نامهای عشق نامه و سنایی آباد در زمره آثار سنایی دیده می شود اما مدرس رضوی نوشته اند: « چند نفر از تذکره نویسان مثنوی به نام عشقنامه در آثار سنایی یاد کرده و به حکیم نسبت داده اند ولی نگارنده تاکنون مثنوی به نام عشقنامه که نسبتش به حکیم مسلّم باشد نیافته است و آنچه با نام عشقنامه سنایی در کلٌیات اشعار او موجود است از حکیم سنایی نیست و به اشتباه در جمله آثار او داخل شده است ». ( همان، مدرس رضوی)