پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت فناوری اطلاعات
گرایش سیستم های اطلاعاتی پیشرفته
چکیده
دردنیای کسب و کار امروز، تفاوت سازمانها در رشد و ماندگاری به میزان اهمیتی است که به منبع ارزشمند و استراتژیک دانش میدهند و به تبع آن میزان استفادهی آنان از این منبع مهم و کلیدی در ارائهی خدمات و تولیدات نهفته است. از این رو در چند سال اخیر مبحث جدیدی بهنام مدیریت دانش با هدف تولید و استفادهی بهتر از دانش وایجاد سازمانهایی مبتنی بر دانش در دنیای مدیریت مطرح شده است. مدیریت دانش فرآیند گستردهای است که امر شناسایی، سازماندهی، انتقال و استفاده صحیح از اطلاعات و تجربیات داخلی را مورد توجه قرار میدهد. امروزه دانش مهمترین دارایی سازمانها محسوب میشود.
برای استقرار و پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان لازم است ابتدا برای مراحل مختلف پیادهسازی شاخصهایی تعریف شود، در مرحلهی بعد باید مدلی برای ارزیابی میزان موفقیت پیادهسازی درسطح کل سازمان ارائه شود.
با توجه به مطالب فوق پژوهش حاضر با هدف سنجش احتمال موفقیت پیادهسازی مدیریت دانش با استفاده از رویکرد تصمیمگیری چند معیارهی فازی ارائه شده است. این پژوهش با استفاده از یک مدل احتمال سنجی برگرفته از مقاله چنگ و وانگ (2009) سعی در برآورد میزان موفقیت پیادهسازی مدیریت دانش در بانک کارآفرین بعنوان یک بانک با مالکیت خصوصی و مدیریت حرفهای که دستیابی به افقهای جدید و تعالی سازمانی را سرلوحهی اهداف خود قرار داده است را دارد. در این پژوهش ابتدا هشت فاکتور کلیدی که نقش اساسی در پیادهسازی مدیریت دانش دارند با توجه به ادبیات تحقیق و مطالعات پیشین شناسایی شد و توسط کارشناسان و خبرگان بانک کارآفرین مورد ارزیابی قرار گرفت. این هشت فاکتور عبارت بودند از: ویژگیهای کارکنان، استراتژی سازمان، حمایت مدیریت ارشد، ارزیابی و انتقال دانش، فرهنگ سازمانی ، زیرساخت سازمانی، زیرساخت فنی و اقدامات انگیزشیمیباشد که برای هریک از آنها شاخصهای جداگانهای تعریف شد (مجموعاً 31 شاخص) تا با توجه به شاخصهای مربوطه مورد ارزیابی قرار گیرند.
با توجه به تجزیه و تحلیل دادهها، فاکتورها و همینطور شاخصهای مورد نظر با استفاده از ماتریسهای تصمیمگیری چندمعیاره فازی رتبه بندی شدند که سه فاکتور استراتژی سازمان، فرهنگ سازمانی و زیرساخت فنی به لحاظ اهمیت درپیادهسازی مدیریت دانش حائز رتبههای نخست شدند. نهایتآ با استفاده از مدل احتمال سنجی، احتمال موفقیت وعدم موفقیت مدیریت دانش در بانک کارآفرین بصورت کمی محاسبه شد که نشان از احتمال موفقیت ضعیف با توجه به ارزیابیهای صورت گرفته داشت.
کلمات کلیدی: مدیریت دانش[1]،روش تصمیمگیری چندمعیاره فازی[2]، احتمال موفقیت3
فصل اول
کلیات تحقیق
1.1. مقدمه
با پیدایش تکنولوژی های نوین و جذب و بکارگیری آن در جنبههای مختلف زندگی امروزی، پارادایمهای جدیدی مطرح شده که زندگی بشررا کاملاً متحول کرده است. درچنین موقعیتی سازمانها برای برخورداری از مزیت رقابتی و حفظ و انطباق سازمان درمحیطی متمایز ناگزیر از رویآوردن به استفاده از ابزارهای نوین مدیریتی و روشهای جدید شدهاند. ازاین رو مدیریت دانش همچون یک نگرش نوین درسازمانها مطرح شده ومدنظر قرار میگیرد.
امروزه درجوامع توسعهیافته ، دانش درکنارعواملی همچون سرمایه، زمین و نیروی کار، بهعنوان یکی از مهمترین منابع اقتصادی سازمان محسوب میشود. نتایج یک بررسی دردهه اخیر حاکی ازآن است که بیشترازنیمی از شرکتهای جدید درایالات متحده بهجای ساخت کالا به تولید دانش میپردازند. پیتردراکر درکتاب خود باعنوان "مدیریت درزمان وقوع تحولی شگرف" درخصوص اهمیت دانش و نقش آن درعملکردسازمان گفته است "دانش به یک منبع اقتصادی حیاتی وحتی شاید بتوان گفت به تنها منبع مزیت رقابتی سازمانها بدل شده است)دراکر،1998).
خلق دانش، انتقال و نسخهبرداری ازآن بهراحتی امکانپذیر نیست و ازهمین رو دانش درقیاس باسایرمنابع رقابتی سازمان ازجایگاهی استراتژیک برخورداراست.
تصمیم به اجرای مدیریت دانش گاهی برای سازمانها مشکل است. ماندگاری و یاسقوط یک سازمان میتواند به این تصمیم وابسته باشد، بنابراین باتوجه به اینکه پروژه های مدیریت دانش معمولا بسیار هزینهبراست و به زمان نیازدارد تا اثراتش کاملاً در سازمان احساس شود لازم است که قبل ازرسیدن به توافق عمومی برای پایهگذاری مدیریت دانش درشرکت، بررسیهای ریشهای واساسی در داخل و خارج از سازمان صورت پذیرد(باهرا، 2001).
2.1. بیان مسئله
باورودبههزارهسومشاهدتغییراتسریعدرفنآوریهاوشدتپیچیدگیمحیطهستیم.درچنینشرایطی،ایجادمزیترقابتیاستراتژیکنیازمندنوعجدیدیازسازمانهاستکهقابلیتایجاددانشکیفیراداشتهباشند. بههمیندلیلازمدیرانانتظارمیرودکهدرکعمیقیازتحولاتسازمانیداشتهباشندوعملکردسازمانهاراازطریقسرمایهگذاریدرپروژهایمبتنیبردانشارتقاءدهند.
به این گونه یک روش پیشبینی موفقیت و یک روش تصمیمگیری موثر میتواند تصمیمگیری بهتر درباره اجرای مدیریت دانش را امکان پذیر کند. از آنجا که فاکتورهای زیادی برموفقیت دراجرای مدیریت دانش اثرگذار هستند، پیشبینی این امر یک مسئله چند معیاره است. دربیشتر مسائل پیشبینی برای حل تاثیر فردگرایی وابهامات دنیای واقعی برتحلیلهای آماری واحتمالی تکیه میشود.
روشهای آماری برای تخمین اطلاعات غیرقطعی رخدادها ونتایج درآینده مورداستفاده قرار میگیرند، اگرچه روشهای آماری دربرخورد با مفهوم عدم قطعیت موجود درپیش بینی موفقیت مدیریت دانش محدودیتهایی دارند لذا برای حل اینگونه مشکلات، در این تحقیق روش پیشبینی خود را براساس روش تصمیمگیری فازی چندمعیاره ارائه کرده تا به سازمانها درشناخت فاکتورهای موثر بر اجرای مدیریت دانش کمک کند. سپس مقادیر پیشبینی موفقیت(شکست) درجهت کمک به تشخیص اقدامات اولیه برای بالا بردن احتمال موفقیت مدیریت دانش درسازمان ارائه میشود.
به دلیل شرایط و وضعیتهای پیچیده جدیدی که سازمانها را با تنگناهای رقابتی و تکنولوژیکی مواجه ساخته و تداوم روشهای سنتی را با مشکل جدی روبرو ساخته است، بانک کارآفریننیز به لزوم استفاده از سیستمهای مدیریت دانش پی برده است. در این تحقیق احتمال موفقیت یاشکست پیادهسازی پروژه مدیریت دانش را دربانک کارآفرین بررسی کردهایم. لازم به ذکر است که این مدل به ارائهی تنها یک مکانیزم بررسی اکتفا نکرده است بلکه این امکان را فراهم میکند که با درنظر گرفتن فاکتورهای کلیدی در اجرای موفقیتآمیز مدیریت دانش به تحلیل قابلیتهای سازمانی نیز پرداخته شود .
3.1. اهمیت و ضرورت تحقیق
به دلیل رشد سریع سیستم های تخصصی دانش محور، مطالعات قبلی در زمینه مدیریت دانش بر روی جنبههای تکنولوژیکی کاربردها و راهکارها تمرکز دارند. درهر حال مطالعات اخیر بیان میکنند که پروژههای مدیریت دانش تنها با استقرار سیستمهای اطلاعاتی تحقق پیدا نمیکنند (استیوارت، 1997).
فاکتورهای اثرگذار زیادی موفقیت اجرای مدیریت دانش راتعیین میکنند. فاکتورهایی که نیاز به توجه دارند ، تنها مالی نیستند بلکه مسایلی مانند فرهنگ سازمانی، هارمونی، مدیریت، کنترل و اندازهگیری را شامل میشوند; مشکل درترکیب فرآیندهای عملیاتی قدیمی و جدید است; تعامل انسانها وروابط بین آنها، میزان اثرگذاری مدیریت استراتژیک، شخصیت روسا و بینش آنها، تعریف قوانین جدید درسازمان و غیره .
اولین چالشها درپایه گذاری مدیریت دانش، درترکیب فاکتورهای فوق با محدودیتها وقابلیتهای پرسنلی و سازمانی است، با این حال مطالعات گذشته هنوز هیچ ارتباط خطی بین هزینه مدیریت دانش و موفقیت تجاری نیافتهاند . علی رغم بازخورد نامشخص وسرمایهگذاری گسترده موردنیاز ، عدم توقف سرمایهگذاری درمدیریت دانش مهم است زیرا این سرمایهگذاریها میتوانند راندمان و اثرگذاری سازمانی راافزایش داده و مزیتهای رقابتی ایجاد کنند.
4.1. هدف های تحقیق یا نتایج مورد انتظار
امروزه بسیاری ازمدیران نقش اساسی دانش را درکسب مزیت رقابتی ودنبال کردن اهداف استراتژیک سازمان درک کردهاند و مدیریت دانش بصورت یک الزام رقابتی درسازمانها درآمده است. با وجود این اگر زیرساختهای مناسب وپیش نیازهای لازم برای استفاده از چنین فرایندی فراهم نباشد پیاده سازی مدیریت دانش شاید حاصلی جز انزجار منابع انسانی و اتلاف منابع مالی در پی نخواهد داشت.
این تحقیق رویکردی را براساس روش تصمیم گیری چندمعیاره فازی [1](FMCDM) توسعه داده است وازاین طریق قصد دارد به سازمانها کمک کند که نسبت به فاکتورهای اثرگذارو کلیدی در اجرای مدیریت دانش هوشیارشوند و درحالی که اقدامات لازم قبل ازاجرای مدیریت دانش را معرفی میکند به اندازهگیری احتمال موفقیت پروژه مدیریت دانش میپردازد. پس بطور کلی اهداف این تحقیق عبارتند از:
شناسایی فاکتورهای اثرگذار درپیادهسازی موفقیتآمیز مدیریت دانش
اولویتبندی فاکتورهای اثر گذار در پیادهسازی موفقیتآمیز مدیریت دانش
سنجش احتمال موفقیت پیادهسازی مدیریت دانش با استفاده از رویکرد تصمیمگیری چند معیاره فازی
5.1. گزارههای تحقیق
سوالات تحقیق
سوال اصلی تحقیق
چگونه میتوان با استفاده از رویکرد تصمیم گیری چندمعیاره فازی (FMCDM) احتمال موفقیت پیاده سازی پروژه مدیریت دانش را سنجید؟
سوال فرعی تحقیق
فاکتورهای اثرگذار درسنجش احتمال موفقیت پیادهسازی مدیریت دانش چگونه شناسایی میشوند؟
ضریب وزن اثرگذاری فاکتورها و درجه امکان موفقیت (شکست) آن فاکتورها به چه نحو در سنجش احتمال موفقیت (شکست) نهایی مدیریت دانشتاثیر گذار هستند ؟
6.1. روش کلی تحقیق
این تحقیق براساس هدف جزء تحقیقات کاربردی محسوب میشود به دلیل اینکه در این تحقیق احتمال موفقیت پیادهسازی مدیریت دانش در سازمانها وبخصوص بانک کارآفرین باتوجه به فاکتورهای اثرگذار مورد سنجش قرارگرفته است و سازمانهای مشابه میتوانند برای پیادهسازی موفقیت آمیز مدیریت دانش، از نتایج این تحقیق استفاده کنند.
ازنظرنحوه تحلیل دادهها، روش تحقیق توصیفی واز نظر گردآوری دادهها از نوع پیمایشی میباشد . توصیفی است به این علت که به تبیین و توصیف دادههای جمعآوری شده در راستای پاسخگویی به سوالات تحقیق میپردازد. در این تحقیق جهت گردآوری اطلاعات و دادههای مورد نیاز برای انجام تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است. علاوه بر استفاده از پرسشنامه، از کتب، مقالات، پایاننامهها، اینترنت و پایگاههای اطلاعاتی نیز بعنوان منابع ثانویه استفاده شده و پیمایشی است زیرا در این تحقیق از یک گروه خاص از افراد خواسته شده است که به تعدادی سوالات خاص پاسخ گویند.
7.1. قلمرو مکانی- جامعه تحقیق
جامعهی آماری این تحقیق صاحب نظران و خبرگان و کارشناسان واحد ستادی بانک کارآفرین در تهران هستند که با مفهوم مدیریت دانش آشنایی نسبی نیز دارند. خبرگان دراین تحقیق شامل افرادی هستند که حداقل دارای مدرک تحصیلی کارشناسی درزمینههای مرتبط با فناوری اطلاعات و مدیریت و همچنین دارای حداقل یک سال سابقه کار دراین زمینهها باشند.
. قلمرو زمانی تحقیق
دراین تحقیق وضعیت موجود بانک کارآفرین درزمینهی اجرای پروژه مدیریت دانش درسال 1391 مورد بررسی قرارگرفته است.
9.1. روش نمونهگیری و تخمین حجم جامعه
برای انجام این تحقیق با توجه به اینکه تعداد افراد خبره درزمینه فناوری اطلاعات و کارکنان درگیر درپروژهی پیادهسازی مدیریت دانش محدود است روش نمونهگیری متناسب باحجم جامعه و به صورت تمام شماری از کارشناسان و خبرگان واحد ستادی بانک کارآفرین انتخاب شد.
10.1. روشهای گردآوری دادهها و ابزار مورد استفاده برای آن
اطلاعات مورد نیاز برای انجام این پژوهش به دو روش جمعآوری گردید:
الف) روش کتابخانهای: در این روش برای جمعآوری اطلاعات مربوط به ادبیات موضوع و پیشینهی تحقیق ازکتابها، پایاننامهها، مقالات و پایگاههای اطلاعاتی استفاده شده است.
ب) روش میدانی: در این روش با طراحی پرسشنامه و توزیع آن دربین جامعهی آماری اطلاعات مورد نظر پژوهشگر جمعآوری شد.
11.1. روش تحلیل دادهها
دراین تحقیق پس از اینکه فاکتورهای اثرگذار برموفقیت پیادهسازی مدیریت دانش با استفاده از نظرات صاحب نظران مدیریت دانش و کتب و مقالات موجود در این زمینه شناسایی شدند، درجه ی اهمیت هریک از فاکتورها و شاخصهای مربوطه با توجه به نظرات ارزیابان مشخص گردید. لازم بذکر است که برای بیان نظرات خبرگان دربارهی درجهی اهمیت فاکتورهای اثرگذار و شاخصهای مربوطه از متغیرهای کلامی پارامتری شده در اعداد فازی مثلثی(TFNS)بهره گرفته شده و برای یکی کردن قضاوت خبرگان، مقدار میانگین فازی نظرات خبرگان در مورد یک شاخص بهکار برده شده است.
تبدیل اعدادفازی مثلثی به اعداد دقیق (Crisp)توسط فرمول BNP که عدد غیرفازی بهتری نسبت به سایر روشها بدست میدهد صورت گرفته است. این فرمول معادل Best Non-fuzzy Performance یعنی بهترین مقدار عملکرد غیرفازی میباشد. بعد از اینکه اعداد فازی به اعداد غیرفازی تبدیل شدند اقدام به نرمالسازی آنها میکنیم. ارزیابان برای بار دوم نظرات خود را درمورد احتمال تحققپذیری و عملی شدن شاخصهای مربوطه درسازمان بصورت مستقل اعلام کردند و مشابه مراحل قبل درمورد احتمال تحقق پذیری فاکتورها و شاخصها نیز صورت گرفت. دراین مرحله بعد از غیرفازی کردن اعداد فازی بوسیله روش BNP نرمال سازی صورت انجام نشد. درنهایت مجموع حاصلضرب درجهی اهمیت فاکتورها و شاخصها در احتمال تحققپذیری آنها، احتمال موفقیت و عدم موفقیت پروژهی مدیریت دانش را نشان میدهد(چنگ و چین، 2009).
فرایند تشخیص درجهی اهمیت فاکتورهای اثرگذار و سنجش احتمال موفقیت بصورت زیر است:
ماتریس X رابرای درجهی اهمیت فاکتورهای اثرگذار تشکیل میدهیم که در آن (Cj , j=1,2,…,n) شاخصهای موردنظر و (Ei , i=1,2,…,m)نظرات شخصی ارزیابان درباره درجهی اهمیت یا ضریب وزن شاخصها است که با استفاده از عبارات کلامی بیان شده است.
m تعداد ارزیابان و n تعداد شاخصهای مورد نظر می باشد،=(Lxij,Mxij,Uxij) Xijارزش عملکرد فازی j امین شاخص اثرگذار ارزیابی شده توسط i امین ارزیاب را نشان میدهد. ازآنجایی که نظرات ارزیابان با توجه به تجربه، بینش و دانش آنها متفاوت است ازروش میانگین امتیاز برای ترکیب نظر m ارزیاب استفاده کردهایم بدین شکل:
(تصاویر و روابط در فایل اصلی موجود است)
منابع فارسی:
احمدی،سید علی اکبر و صالحی، علی .مدیریت دانش، (1389)
آرامی، میثم. سنجش میزان آمادگی و راهکارهای تدوین نظام مدیریت دانش در بیمه سامان، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی، (1387).
اصغرپور، محمد جواد. تصمیمگیریهای چندمعیاره. انتشارات دانشگاه تهران، (1388)
انتظاری، علی. مقایسه فرهنگ دانایی بین موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی، دانشکده صدا و سیما و دانشکده صنعت هواپیمایی کشور. پایاننامه کارشناسی ارشد.
برگرن، برایان. اصول و مبانی مدیریت دانش ، ترجمه دکتر محمد قهرمانی. انتشارات موسسه تحقیقات و آموزش مدیریت، (1385)
حافظ نیا، محمدرضا. مقدمهای بر روشتحقیق در علوم انسانی. انتشارات سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، تهران(1382)
حسنوی، رضا؛ اخوان، پیمان و سنجقی، ابراهیم. عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش. تهران؛ انتشارات آتی نگر(1389)
خاکی، غلامرضا. روش تحقیق با رویکردی به پایان نامه نویسی، مرکز تحقیقات علمی کشور با همکاری کانون فرهنگی انتشاراتی درایت، چاپ دوم(1384).
داونپورت و پروساک، مدیریت دانش، ترجمه حسین رحمان سرشت، تهران نشر ساپکو، (1379)
دانایی فرد, حسن، الوانی، مهدیوآذر. روش شناسی پژوهش کمی در مدیریت:رویکردی جامع.تهران: انتشارات صفار(1386).
رادینگ آلن، مدیریت دانش، ترجمه دکتر محمد حسین لطیفی، انتشارات سمت، (1383)
راه چمنی، احمد. مدیریت دانش انسانمدار کلید توسعه پایدار سازمانی. اولین کنفرانس توسعه منابع انسانی مجموعه مقالات، انتشارات موسسه مطالعات بهره وری و منابع انسانی(1382)
زاهدی، سیدمحمد، انتظاری، علی . مدیریت فرهنگ سازمانی . فصلنامه مدیریت و توسعه 81-100،9(34)
سرمد،ز،بازرگان ،عوالهه, ح. روش های تحقیق در علوم رفتاری.تهران: انتشارات آگاه(1383)
شریف زاده، فتاح و بودلایی، حسن. مدیریت دانش (در سازمانهای اداری، تولیدی و خدماتی). چاپ اول. تهران: جهاد دانشگاهی، دانشگاه علامه طباطبایی(1387)
عبدالکریمی، مهوش. مدیریت دانش، فناوری و خلاقیت و نقش آن در افزایش کارایی و اثربخشی فرایندها، پیام مدیریت موفق، دی ماه، ص 34-49
محمدی، کاوه. سنجش میزان آمادگی سازمان برای مدیریت دانش از طریق طراحی یک مدل مفهومی. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، 1385.
منابع لاتین:
Ai Leng, L; F. Hanum Md Nasaruddin. Application of Knowledge management in Malaysian Banks, (2005)
Al-Busaidi, Kamla Ali ; Olfman, Lorne. (2005). Knowledge management systems success factors: An investigation in Middle-Eastern organizations; IRMA International Conference, pp.277-281.
Amin, A., Bargach, S., Donegan, J. & Others. Building a Knowledge-Sharing Culture, Oilfield Review, 13(1), 48-65. (2001)
Anand, Apurva & M.D.Singh, Understanding Knowledge Management: a literature review; International Journal of Engineering Science and Technology (IJEST), (2011)
Artur, Andersson, The KMAT, Benchmarking Knowledge Management, Johannesburg, South Africa
Bahra, N . (2001), “ Competitive Knowledge Management”
Bhatt, G. D. (2001), Knowledge Management In Organisations: Examining The Interaction Between Technologies, Technique And People, Journal of Knowledge Management, 5(1), 68-75.
Bounfour, A. (2003). The Management of Intangibles, the Organisation’s Most Valuable Assets, Roudlege, London.
Bruno, A. and Leidecker, J. (1984). "Identifying and Using Critical Success Factors". In: Long Range Planning,, Vol. 17, No.1, pp. 23-32.
Buckman, R. (1999). "Collaborative knowledge, Human Resource Planning", Vol. 22 No. 1, pp. 22-38.
Chang.T.H & Wang, T. C / Information Sciences 179 (2009) 355–370; Using the fuzzy multi-criteria decision making approach for measuring the possibility of successful knowledge management
Choi, B and Jong, A. M. “Assessing the impact of knowledge management strategies announcements on the market value of firms” Journal Of Information & Management; 47 (2010) 42–52
Chourides, P., Longbottom, D., Murphy, W. (2003). "Excellence in knowledge Management: an Empirical Study to Identify Critical Factors and Performance Measures", Measuring Business Excellence", Vol. 7 No.2, pp. 29-45.
Daniel, D.R. (1961). Management information crises. Harward business review 39 . pp:111-121.
Davenport, T., & Grover, V. (2001). "Knowledge management". Journal of Management Information Systems, Vol.18, No.1, pp. 3-4.
Davenport, T., De Long, D. and Beers, M. (1998). "Successful Knowledge Management Projects", Sloan Management Review, Vol. 39 No. 2, pp. 43-57.
Davenport, T. H. & Prusak, L. (1998). Working Knowledge: How Organizations Manage What the Know. Boston, Massachusetts, Harvard Business School Press.
Dess, G. and Picken, J. (2000). "Changing roles: Leadership in the 21st century", Organizational Dynamics, Vol. 28 No. 3, pp. 18-34.
Drucker. P, “ Managing in a Time of Great Change “ Penguin Putnam, NY,1998.
Ellis, S. (2003). Cultivating a Knowledge Culture, Knowledge Management Feature, 7(4).
Fontel, E., & Gabus, A. (1976). The DEMATEL Observer, DEMATEL 1976 Report. Geneva, Switzerland: BATTELLE Institute, Geneva Research Center.
Gibbons, R. (1998). "Incentives in Organizations". Journal of Economic Perspectives, Vol.12, pp. 115-132.
Greco, J. (1999). "Knowledge is Power":, Journal of Business Strategy, Vol. 20, No. 2, pp. 18-22.
Hauschild, S., Litch, T. & Stein, S. (2001). Creating Knowledge Culture. McKinsey Quarterly, 1, 74-81.
Holsapple, C. W., & Jones, K. G. (2004). Exploring Primary Activities of the Knowledge Chain. Knowledge and Process Management. 11(3), 155-174.
Hung, Y.C., Huang, S.M Lin, Q. Tsai, M.L (2005). Critical Factors in Adopting a Knowledge Management System for the Pharmaceutical Industry, Vol.105, No.2, pp. 164-168.
Khairuzzaman Wan Ismail, Wan; Md. Nor, Khalil & Marjani, Taimoor.(2009). The Role of Knowledge Sharing Practice in Enhancing Project Success.Interdisciplinaryjournal of contemporary research in business.vol1.no7.pp34-52.
Kuan, Y.W. Critical Success Factors for Implementing Knowledge Management in Small and Medium Enterprises, Industrial management & Data Systems, Vol. 105, No. 3, pp. 262-273.
Lee, S.M. and Hong, S. (2002). "An Enterprise-wide Knowledge Management System", Industrial Management & Data Systems, Vol. 102, No.1, pp. 17-25.
Mathi, K. (2004). Key Success Factors for Knowledge Management, Master Thesis, MBA: International Business Management& Consulting, Germany: University of Applied Sciences.
Moffett, S., McAdam, R. and Parkinson, S. (2003). "An Empirical Analysis of Knowledge Management Applications", Journal of Knowledge Management, Vol. 23 No. 3, pp. 6-26.
Nonaka, I.. (1994). A Dynamic Theory of Organizational Knowledge Creation, Organization Science. 5(1), 14-37.
O’Dell, C. & Grayson, J. C. (1998). If Only We Knew What We Know: Identification and Transfer of Internal Best Practices, California Management Review, 40(3), 74-154.
Pinto, J. and Slevin, D. (1987). "Critical Factors in Successful Project Implementation". In IEEE Transactions on Engineering Management, Vol.34, No.1, pp. 22-27.
Quinn, J. B and Anderson, P and Finkelestein, S; Managing Proffessional Intellect: Making The Most Of The Best; Harvard Business Review, (1996)
Rockart, J. (1979). Chief Executives Define Their Own Information Needs. Harvard Business Review, March - April, pp. 81-92.
Savary, M. (1999). "Knowledge Management and Competition in the Consulting Industry", California Management Review, Vol. 41 No. 2, pp. 95-107.
Skyrme, David J. and Amidon, Debra M. (1997). Creating the Knowledge-based Business, London: Business Intelligence.
Stewart, T.A, Intellectual Capital(1997). The New Wealth of Organizations, Doubleday, New York
40).
wu, w.-w. (2012). Segmenting critical factors for successful knowledge management implementation using the fuzzy DEMATEL method. Applied Soft Computing , 527-535.
Yahya, S. & Goh, W. (2002). "Managing human resources toward achieving knowledge management", Journal of Knowledge Management, Vol. 6, No.5, pp. 457-468.