پایان نامه جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد(M.A)
مهندسی معماری اسلامی
چکیده:
در طراحی بسیاری از بنا های موجود عصر ما به عوض ملاحظه نیازهای روان شناختی و فرهنگی کاربران توجه به عملکردهای اندام واره ای و جدیدترین نمونه های ساخته شده در کشورهای پیشرفته بی توجه به فرهنگ آن منطقه در اولویت قرار گرفته است. این ضعف در بسیاری از بناهای مسکونی در ایران به وفور مشهود می باشد. در حالیکه در چند دهه اخیر روانشناسی محیطی یافته های ارزشمندی را در زمینه تاثیر متقابل انسان و محیط در اختیار معماران و طراحان گذارده است. بر این اساس در طراحی یک خانه اعتقاد بر این است که صرف نظر از فضاهای مورد نیاز علاوه بر تطابق آن با محیط و فرهنگ آن جامعه و حتی باورهای مردم آن ناحیه استفاده از راهکارهای سنتی مربوط به هر مکان که حاصل تجارب ارزشمند بومیان آن منطقه در گذر زمان بوده است می تواند در بهبود شرایط زندگی مردم موثر باشد.در این تحقیق که با توجه به نظریه های روانشناسی صورت پذیرفت ویژگی های محیطی و فرهنگی موثر در زمینه خانه سازی در ایران مورد بررسی قرار گرفت.در این راستا مشخص گردید که بهره مندی از ویژگی های فرهنگی و سنتی هر مکان تا حدود زیادی به ویژگی های شخصیتی و جهان بینی و تجارب افراد بستگی دارد. اما در عین حال نمی توان انکار کرد که وجوه اشتراکی از جمله خوشایندی محیطی- زیبایی طلبی- تنوع- تازگی- مدرنترین امکانات و انطباق محیط با نیازهای فردی و ارزش های اجتماعی در میان انسانها وجود دارد. در این رابطه در طراحی سعی شد تا محیطی منطبق با جدیدترین امکانات امروزی و در عین حال سازگار با فرهنگ و اقلیم ایرانی- اسلامی طراحی گردد. چنین خانه ای علاوه بر فراهم آوردن شرایط آسایش به دلیل بهره مندی از تجارب ماندگار گذشتگان می تواند علاوه بر بهبود شرایط خانه سازی در ایران در احیای شیوه های معماری اصیل ایرانی –اسلامی که با فرهنگ و نیازهای مردم این سرزمین به مراتب سازگارتر و کارآمدتر بودند موثر واقع گردد. علاوه بر موارد ذکر شده بازیافتن هویت معماری ایرانی در نمای ساختمان ها که در چند دهه اخیر با پیشرفت روز افزون تقلید کورکورانه و ساخت ساز نماهایی به شیوه غربی و کلاسیک اروپا کم کم به فراموشی سپرده میشود و بالابردن درک عموم مردم در زیبایی شناسی شیوه اصیل و شکوهمند گذشته ایران زمین می تواند از جمله نتایج این پژوهش باشد.
کلید واژه: طراحی خانه- معماری ایرانی- احیای هویت-فرهنگ و سنت- روانشناسی محیطی
مقدمه:
پیشگفتار
سرزمین ایران از دیرباز جایگاه ویژه ای در معماری و بخصوص خانه سازی داشته است. معماران این مرز و بوم در اقلیم خشک و نیمه بیابانی ایران و در دل کویر این سرزمین آنچنان خانه سازی میکردند که انسان در بدو ورود به خانه احساس می کرد که به اقلیم و منطقه دیگری وارد شده است. خانه ایرانی در گذشته فضای سبز و خرمی را در تضاد با اقلیم منطقه در خود جای می داد بطوریکه آب و هوای خشک بیابانی و آفتاب جانکاه کویری با عبور از درگاه خانه به کل فراموش می شد. در واقع خانه ها در گذشته با توجه تمام به اقلیم منطقه و غریزه طبیعت پسند ایرانی و بخصوص حضور آب طراحی می شدند.
خانه های درونگرا با حیاط مرکزی در پاسخ به این اقلیم شکل گرفتند که علی رغم تراکم بالا محرمیت را نیز پاسخ می گفتند. یعنی کاری که خانه های معمول برونگرا قادر به انجام آن نیستند. این خانه های درونگرا با حیاط مرکزی تهویه طبیعی هوا را سبب شده و محیط سردتری را به وجود می آوردند. نظم و آراستگی پیشرفته فضا ها و سرویس کافی این خانه ها خود نشانگر فرآیند طولانی طی سالها بوده است.
امروزه در ایران خانه سازی به شیوه کلملا تقلیدی و متاثر از نفوذ سبک بین الملل معماری مدرن و اکثرا با نماهای کلاسیک اروپا صورت می گیرد که منجر به ایجاد خانه هایی بدون در نظر گرفتن اقلیم و فرهنگ منطقه می شود.در حالیکه راهکارهای سنتی ما نظیر بادگیرهای خانه های کاشان امروزه در ساختمان های بلند مرتبه دنیا به عنوان عامل تهویه استفاده می شوند. مابه جای بهره گیری از این دستاورد عظیم و غنی معماری خود به تقلید کورکورانه و ناهماهنگ با فرهنگ و محیط رو آورده ایم و هر روز بیشتر زمینه نابودی هویت معماری خود را رغم میزنیم. در این پژوهش علاوه بر احیای شیوه های سنتی گذشته و تطبیق آن با نیازهای امروزی سعی بر آن است که بار دیگر معماری ایران زمین را دارای هویت مربوط به خود نموده و به جهانیان عرضه نمود.
فصل اول
بیان موضوع طراحی
(بیان مسله و ضرورت طراحی- بیان اهداف و فرضیات- بیان شیوه تحقیق- سوابق موجود در ارتباط با پژوهش پیش رو)
بیان مسله و ضرورت انجام پژوهش
امروزه مسکن ظاهرا فقط محلی برای سکونت می باشد نه برای آرامش روحی و روانی افراد خانواده زیرا بسیاری از سودجویان و ماده پرستادن دنیای غرب خانه ای طراحی می کنند که تنها تامین کننده سودشان باشد دیگر روح و روان برای آنها بی معنا شده و تنها ظاهر پر تجمل و فریبنده آن در اولویت قرار دارد و این دقیقا نقطه مقابل معماری ایرانی- اسلامی است که دیروز معمار ایرانی بنایی- خانه ای و... را با مردم و برای مردم می ساخت که روح و جان و آرامش خانواده اولین هدف او بود و سکونت در درجه دوم اهمیت قرار می گرفت و با کمال تاسف دنیا گرایی و ظاهر بینی و سودمداری دنیای غرب امروزه در حال رسوخ به فرهنگ و نهاد معماری ماست و برخی از معماران تحصیل کرده دانشکده های غرب یا مهمتر از آن بساز بفروشهای سودجو که تنها به سود و منفعت مال خود می اندیشند به آن خوشآمد می گویند و آن تدابیر معماری غریبه با این مرز و بوم را با عنوان مدرنترین امکانات امروزی جهت رفاه حال کاربران به اجرا می گذارند.
معماری امروز ما خواسته یا ناخواسته در مسیری افتاده است که مارا از اصل خویش دور می کند و گویا برخی از مردم جامعه هم کورکورانه آن را پاسخی رضایت بخش به خواسته های خود می پندارند. لازم به تذکر و تاکید است که در همین بدو امر باید روشن سازیم که ما با توسعه معماری و استفاده از جدیدترین امکانات در ساختمان سازی مخالف نیستیم. ما تنها میکوشیم تا جلوی تضادش با فرهنگمان را سد نماییم و بجای تقلید محض از ظاهر و فرهنگ غربی آن را سازگار با موازین ملی- شرعی و فرهنگی مان کنیم و در تلاشیم تا معایبش را بکاهیم و مزایای بالقوه اش را تقویت نموده ودر این راستا هویت معماری خود را باز یابیم.
1-2 بیان اهداف
هدف اصلی این است که معماری ما بیش از این غربی نشود. زیرا اگر معماری ما غربی شود جای پای فرآورده های صنعتی غربی برای مصرف در کشور آنچنان محکم می شود که بازار ما در نهایت غربی شده و در نتیجه اتکا و هویت ملی را در تمامی عرضه ها از دست داده و کاملا وابسته به غرب می شویم. خانه که غربی ساخته شود مصالح آن هم غربی خواهد بود در ادامه آذین خانه نیز به جای گچبری و کاشیکاری و ... غربی خواهد شد. پوشش و دکور غربی خانه به نوبه خود ظاهر صاحب خانه را نیز خواسته یا ناخواسته غربی خواهد کرد و دیری نخواهد پایید که باید فرهنگ و معماری اصیل و ارزشهای کهنمان را در موزه ها و کتب تاریخی جستجو کنیم.
وقتی "چرخش طبیعی باد از طریق بادگیرها" که خود یک نمونه تکامل یافته معماری سبز و پایدار می باشد جای خود را به "سیرکولاسیون فن کویل" می دهد دیگر حتی تامین نیاز سرمایش و گرمایش ما نیز منوط به کمک غرب است و غرب تنها وقتی به ما کمک می کند که ما غربی و تابع خواسته های غربیها باشیم و این یعنی گم کردن کامل هویت ایرانی اسلامی خودمان. لازم به ذکر است ما با تکنولوژی نیز مخالفتی نداریم بلکه باید اثرات منفی و پرهزینه آن را کم کرده و خود را وابسته به آن نکنیم و در عوض از انرژی های رایگان طبیعی که دارای صرفه اقتصادی نیز می باشند نهایت استفاده را ببریم.
روش انجام مطالعات و زمینه پژوهش
استاد محمد کریم پیرنیا بر وجود پنج اصل در خانه سازی و معماری ایرانی تاکید کرده است که عبارتند از: « درونگرایی- مردم واری- پرهیز از بیهودگی- خودبسندگی و نیارش » این پنج اصل که به بیان ساده تر عبارت بودند از : ایجاد محرمیت- داشتن مقیاس انسانی- استفاده سودمند و پرهیز از ایجاد چیزی صرفا جهت زیبایی- استفاده از مصالح بوم آورد و ایستایی و فن ساختمان امروزه با رواج روز افزون معماری و فرهنگ بیگانه که کاملا ناهماهنگ و بی توجه به اقلیم و بافت منطقه می باشد کم کم به فراموشی سپرده می شوند. فضاهای شهری با آن ساختمان های بی هویت و نماهای غالبا سنگی آنهم به شیوه معماری کلاسیک اروپا روز به روز بیشتر در بافت شهری در حال گسترش بوده و به نظر می رسد که معماری در ایران هیچ پیشینه و گذشته قابل توجهی نداشته و ایرانیان در زمینه معماری کاری جز تقلید محض انجام نمیداده اند. این در حالی است که راهکارهای سنتی ما نظیر بادگیرهای خانه های کاشان در ساختمان های بلند مرتبه دنیا به عنوان عامل تهویه استفاده می شوند مابه جای بهره گیری از این دستاورد عظیم و غنی معماری خود به تقلید کورکورانه و ناهماهنگ با فرهنگ و محیط رو آورده ایم وهر روز بیشتر زمینه نابودی هویت معماری خود را رغم میزنیم.
اگر چه با بالا رفتن جمعیت و کمبود زمین ناچار به آپارتمان سازی شده ایم اما مجبور به ساخت و ساز به شیوه اروپایی نیستیم. هنوز هم در گوشه و کنار این مرز و بوم بخصوص در محله های اعیان نشین خانه هایی یک یا نهایتا دو طبقه و به اصطلاح « ویلایی » ساخته می شوند که متاسفانه اکثرشان هم به شیوه بیگانه شکل می گیرند.
این پژوهش سعی در شناخت و بررسی و در نهایت طراحی یک خانه دو طبقه ( ویلایی ) به سبک و شیوه اصیل و شکوهمند « ایرانی- اسلامی » و با توجه به نیازهای امروزی با راهکارهای اقلیمی گذشته دارد. امید است در این راستا بار دیگر شاهد باز یافتن هویت گمشده خود در معماری و جایگاه آن به عنوان یک شیوه خاص و مستقل در جهان باشیم.
بیان فرضیات و طرح سوال تحقیق
با توجه به گذشت سالیان سال و چه مواردی در معماری اصیل ایران در تمامی عرصه های آن بخصوص در خانه سازی مورد توجه معماران سراسر جهان و شهرت آن در دنیا شده است؟
آیا با توجه به نیازهای امروزی امکان تداوم خانه سازی به شیوه گذشته در ایران وجود دارد؟
چگونه میتوان با تلفیق نیازهای امروزی با شیوه های سنتی ایران اقدام به خانه سازی نمود؟
امروزه معماری در ایران در چه روندی پیش می رود و آیا راهکارهایی در جهت بهبود وضیت کنونی آن وجود دارد؟
1-5 پیشینه تحقیق
معماری همیشه و همه جا هنری وابسته به زندگی بوده و در ایران بیش از هر جای دیگر. چنانکه آرایش معماری نیز هماره بدست زندگی بوده و در هر زمان روش زندگی بوده که برنامه کار معمار را پی ریخته است.( پیرنیا- 1385)
در معماری ایران تلاش می شده که کار بیهوده در ساختمان سازی نکنند و از اسراف پرهیز می کردند. این اصل هم پیش از اسلام هم پس از آن مراعات می شده است. در قرآن کریم آمده « مومنان آنان که از بیخودگی رویگردانند» . ( پیرنیا- 1385)
اگر در کشورهای دیگر هنرهای وابسته به معماری مانند نگارگری ( نقاشی ) و سنگتراشی پیرایه ( آذین ) به شمار می آمده در کشور ما هرگز چنین نبوده است. گره سازی با گچ و کاشی و خشت و آجر و به گفته خود معماران آمود و اندود در واقع بیشتر بخشی از کار بنیادی ساختمان بوده است. وانگهی باید دانست که واژه « زیبا » به معنی « زیبنده بودن » و « تناسب داشتن » است و نه قشنگی و جمال. ( پیرنیا- 1385)
معماران ایرانی تلاش می کردند ساختمایه مورد نیاز خود را از نزدیک ترین جاها بدست آورند و چنان ساختمان می کردند که نیازمند به ساختمایه جاهای دیگر نباشد و «خودبسنده » باشند. بدین گونه ساخت با شتاب بیشتری انجام می شده و ساختمان نیز با محیط پیرامون خود « سازوارتر » در می آمده و هنگام نوسازی آن نیز همیشه ساختمایه آن در دسترس بوده است. ( پیرنیا – 1385)
بطوریکه از نوشته های مورخان یونانی بدست می آید نزدیک به 3000 سال پیش پیرامون خانه های بیشتر ایرانیان را باغ احاطه کرده بود. ( نعیما- 1388)
در طراحی فضاهای مسکونی عموما بهترین قسمت خانه به نحوی ساخته می شد که منظری به باغ یا باغچه داشته باشد. در گذشته باغچه در همه خانه ها از اعیانی تا معمولی ساخته می شد. ( نعیما- 1388)
فصل دوم
مبانی نظری
(تعاریف و واژگان- بررسی کالبدی خانه در فرهنگ ایرانی- شناخت اصول معماری در خانه سازی ایرانی- فضاهای خانه در معماری ایران- نگرشی بر باغ سازی ایرانی(
بخش اول- بررسی کالبدی خانه در فرهنگ ایرانی
2-1 تعاریف و واژگان:
در تعریف مبانی نظری خانه ایرانی (خانه ی امروزی با دیدگاه ایرانی- اسلامی) می توان ابتدا به شرح و تبیین هر یک از اجزا و مفاهیم سازنده آن پرداخت.
2-1-1 خانه
خانه در واقع نوعی ایجاد حریم است و حریم ایجاد مرز می باشد. حریم جدایی نیست بلکه حجاب هایی ایجاد می نماید و مانع از تجاوز دیگران می شود. حریم صافی شبکه ارتباطات است. حریم تنها در روابط اجتماعی مصدق نمی نماید بلکه می توان آنرا در نحوه همزیستی زن و مرد- در تنظیم فضای خانه- در تنظیم فضای شهری – در باغ آرایی – در لباس پوشیدن و حتی در عفت کلام نیز یافت.
از میان فضاهایی که به عنوان حریم در پیرامون ما وجود دارد خانه بلافصل ترین فضای مرتبط با آدمی است که بطور روزمره از او تاثیر می گیرد و بر او تاثیر می گذارد. اولین فضایی است که آدمی احساس تعلق فضایی را در آن تجربه می کند. مجموعه حواس پنجگانه به طور دایم سر تاسر آنرا طی می کند و در مدت کوتاهی بدان خو می گیرد. در واقع خانه محلی است که بیش از نیمی از عمر انسان در آن می گذرد و این خود بیانگر اهمیت آن در زندگی آدمی است.
2-1-2 ایرانی
در معماری خانه در دوران قدیم ایران توجه معماران به ساختار خاص فضاهای خانه و برقراری ارتباط میان اجزای آنها با بینش عرفانی و نشانه شناسی در پس معماری هنری است. هماهنگی مناسبات ساختار اجزای خانه در ایران از لحاظ فرم رنگ و عناصر هندسی با اصول عرفانی ایرانی و جهان بینی خاص معمار برای مثال استفاده از گنبد به بینش هنرمند معمار در ارتباط با درک جهان هستی و ماورای آن می باشد.
2-1-3 اسلامی
آنچه معماری خانه های مسلمان نشین را از سایر معماری منازل مسکونی جهان جدا می کند احترام به انسان و فضا درر تعریف مفهومی خاص از خانه برای بیان مفهوم سکونت می باشد. به عبارت دیگر قرآن و سنت حاوی فهرست منسجمی از منابعی است که می تواند مجموعه ای از اصول اساسی را به عنوان راهنما و چهارچوب برای طراحی معماری مسکن در اختیار ما قرار دهد. به عبارت دیگر طراحی خانه یک مسلمان بایستی حاصل ارزشها و عقاید اسلامی ساکنین آن باشد.
بخش دوم- مبانی نظری خانه ایرانی – اسلامی
2-2 خانه ایرانی- اسلامی
2-2-1 فلسفه وجودی
هنرهای سنتی در عین تنوع و کثرت در صورت و معنا به مفاهیم مشترک دلالت دارند. معماری سنتی به عنوان یکی از اصلی ترین هنرهای سنتی ایران حاوی مفاهیم غنی است که بر اساس اعتقادات و باورهای مردم این سرزمین شکل یافته است. راز آفرینش- سلسله مراتب هستی و بهشت از مهمترین مفاهیمی هستند که عامل شکل گیری چنین معماری گشته اند. در این میان خانه به عنوان اصلی ترین فضای معماری و به عنوان مکانی که انسان بیشتر اوقات عمر خود را در آن سپری می کند حایز اهمیت بسیاری است. انسانی که زندگی را مسیری برای رسیدن به کمال می داند بدون شک سعی در ایجاد فضایی کرده است که یاری دهنده او برای رسیدن به این هدف باشد. به همین دلیل خانه در ایران محل مناسبی برای جستجوی باورهایی است که شکل دهنده آن بوده اند.
2-2-2 ضرورت ایجاد
امروزه معماری اکثر خانه های ایرانی تنها به چهار گوشهایی محدود می شوند که خوابگاه هستند و نه محلی زیبا برای زندگی. ما ساده اندیشان تصور می کردیم که اگر خانه هایی با کیفیت کالبدی بد و محیط های مخروبه را حذف کنیم یا از شیوه ها و عناصر غربی استفاده نماییم خانه های جدید و محیط آنها می توانند به خودی خود دردهای اجتماعی را درمان کنند.
هدف باید خوب ساختن باشد و خوب ساختن سه شرط دارد: فرآورده – استحکام و سرور و نکته مهم این است که این سه ویژگی رابطه ای درونی دارند که در این زمینه فضاهای خانه های سنتی کاراتر از خانه های امروزی بودند.
2-2-3 اهداف
هدف اصلی در طراحی این خانه احیای باورها و سنت ها در خانه سازی ایران است. از آنجا که امروزه معماری ما نه تنها در خانه سازی که در تمامی عرصه ها به شیوه های غربی و بخصوص کپی برداری از نماهای کلاسیک اروپا روی آورده و متاسفانه این نماها خود ایجاد بی هویتی در معماری ایران نموده است هدف این است که زیبایی شناسی معماری ایران و نماد شناسی نماهای آن را به عموم مردم شناساند. چه بسا چنین خانه ای با نیازها و اقلیم ایران سازگارتر بوده و به تنظیم شرایط محیطی نیز کمک شایان توجهی خواهد نمود. از جمله احیای استفاده از بادگیر در اقلیم خشک و نیمه بیابانی ایران یا استفاده از حیاط مرکزی به شیوه ای جدید و کارآمد تر خود میتواند به معماری ایرانی – اسلامی هویتی مجدد ببخشد.
با توجه به اینکه امروزه با شیوع آپارتمان سازی در ایران روبه رو هستیم در چنین حالتی ممکن است بیشتر سنت ها را نتوانیم در آنها احیا نماییم مگر اینکه نمای آن را با استفاده از عناصر ماندگار گذشته اجرا کنیم و هویت گذشته خود را تداوم بخشیم منتها خانه هایی که به اصطلاح ویلایی ساخته میشوند و در تمامی نقاط ایران هم با آنها کم و بیش روبه رو هستیم میتوانند گزینه ی خوبی در این راستا باشند. به خصوص اینکه نما و معماری چنین خانه هایی همیشه بیشتر مورد توجه عامه مردم بوده اند و در بسیاری موارد به عنوان الگوی طراحی خانه های بعدی قرار گرفته اند.
بخش سوم- نگرشی بر اصول خانه سازی در معماری ایران
2-3 اصول معماری خانه سازی در ایران
هنر و معماری ایران از دیرباز دارای چند اصل بوده که بخوبی در نمونه های این هنر نمایان شده است.استاد محمد کریم پیرنیا بر وجود پنج اصل در خانه سازی و معماری ایران تاکید کرده است . این اصول چنین هستند: مردم واری، پرهیز از بیهودگی، نیارش، خود بسندگی و درون گرایی.این اصول پنجگانه در کلیه بناهای ساخته شده در گذشته ایران زمین به بهترین شکل ممکن رعایت شده و به خوبی قابل مشاهده است. در ادامه نگرشی بر این اصول پنجگانه خواهیم داشت.
2-3-1 مردم واری
مردم واری به معنای رعایت تناسب میان اندام های ساختمانی با اندام های انسان و توجه به نیازهای او در کار ساختمان سازی است. مردم واری در اندام (فضا) های ساختمان و اجزاء آن چنین نمایان می شود که برای نمونه اتاق سه دری که بیشتر برای خوابیدن بکار می رود، به اندازه ای است که نیاز یک خانواده را برآورده کند. اجزایی چون در و پنجره، رف و نیز پستویی که برای انبار رختخواب بکار می رفته نیز اندازه هایی مناسب داشتند.
2-3-2 پرهیز از بیهودگی
در معماری ایران تلاش می شده کار بیهوده در ساختمان سازی نکنند و از اسراف پرهیز می کردند. این اصل هم پیش از اسلام و هم پس از آن مراعات می شده است. در قرآن کریم آمده مؤمنان، آنانکه از بیهودگی روی گردانند. [1]
اگر در کشورهای دیگر، هنرهای وابسته به معماری مانند نگارگری (نقاشی) و سنگتراشی، پیرایه (آذین) بشمار می آمده، در کشور ما هرگز چنین نبوده است. گره سازی با گچ و کاشی و خشت و آجر و به گفته خود معماران، "آمود" و اندود، بیشتر بخشی از کار بنیادی ساختمان است. و اگر گنبدی از تیزه تا پاکار با کاشی پوشیده می شود تنها برای زیبایی نیست. وانگهی باید دانست که واژه "زیبا" به معنای "زیبنده بودن" و تناسب داشتن است نه قشنگی و جمال.
2-3-3 نیارش
نیارش به دانش ایستایی، فن ساختمان و ساختمایه (مصالح) شناسی گفته می شده است. معماران گذشته به نیارش ساختمان بسیار توجه می کردند و آنرا از زیبایی جدا نمی دانستند. آنها به تجربه، به اندازه هایی برای پوشش ها و دهانه ها و جرزها دست یافته بودند که همه برپایه نیارش بدست آمده بود. "پیمون"، اندازه های خرد و یکسانی بود که در هرجا در خود نیازی که بدان بود بکار گرفته می شد. معماران همراه با بهره گیری از پیمون و تکرار آن در اندازه ها و اندام ها، ساختمان ها را بسیار گوناگون از کار در می آوردند. هیچ دو ساختمانی یکسان کار در نمی آمد و هریک ویژگی خود را داشت، گرچه از یک پیمون در آنها پیروی شده بود.
2-3-4 خودبسندگی
معماران ایرانی تلاش می کردند ساختمایه مورد نیاز خود را از نزدیک ترین جاها بدست آوردند و چنان ساختمان می کردند که نیازمند به ساختمایه جاهای دیگر نباشد و "خود بسنده" باشند. بدین گونه کار ساخت با شتاب بیشتری انجام می شده و ساختمان با طبیعت پیرامون خود "سازوارتر" در می آمده است و هنگام نوسازی آن نیز همیشه ساختمایه آن در دسترس بوده است.
2-3-5 درونگرایی
اصولا در ساماندهی اندام های گوناگون ساختمان و بویژه خانه های سنتی، باورهای مردم، بسیار کارساز بوده است. یکی از باورهای مردم ایران ارزش نهادن به زندگی شخصی و حرمت آن و نیز عزن ایرانیان بوده که این امر بگونه ای معماری ایران را درونگرا ساخته است.
بخش چهارم- نگرشی بر اصول جهت گیری خانه در گذشته
2-4 جهت گیری خانه یا رون
یکی از مسایل مهم مربوط به شهرسازی جهت قرارگیری خانه یا رون است. این مربوط به آب و هوا، طرز تابش جهت وزش (باد مطبوع، طوفان، گردوباد و غیره ...) و مکان قرار گیری و جنس زمین می شده است. معماران ایرانی برای این کار از شکل شش ضلعی استفاده می کرده اند[2]. کتاب قدیمی المسالک و الممالک اصطخری، نقشه هایی در ضمیمه دارد که فوق العاده زیبا می باشند. در این نقشه ها علامت جنوب در بالای آن گذاشته شده و جهت مخالف آن شمال است. در اصل این شکل از این یک شش ضلعی بدست آمده که در رئوس مستطیل داخل آن شمال و جنوب قرار می گرفته است. با همین روش در ایران سه رون را در نظر می گرفته اند:
1- رون راسته
2- رون اصفهانی
3- رون کرمانی
2-4-1 رون راسته
در رون راسته مستطیلی که در داخل شش ضلعی قرار می گیرد جهت شمال شرقی- جنوب غربی دارد. در شهرهای مرکزی ایران مثل تهران، یزد، جهرم و شهر تبریز در شمال غربی ایران و برخی شهرهای دیگر از رون راسته استفاده می شده است. جهت این رون تقریبا مواجه با قبله است. در صدر اسلام در این مکانها در ارتباط با جهت گیری بناها به طرف قبله مسأله ای نداشته اند. متأسفانه اخیرا با در نظر نگرفتن این مسأله و با جهت گیری جدید شرقی- غربی خانه هایی را ساخته اند که می بایست در فصل گرما، آنها را از شدت گرما ترک کرد. تهران جدید نیز بدلیل عدم توجه به جهت مناسب به بدترین وضع خود افتاده است. در گذشته معتقد بودند که اگر شهر و آبادی شمال آن گرفته شود تب خیز شده و دلیل آن هم این است که شهر تهویه نمی شود. در تهران می بینیم که در بعضی از نقاط در غرب آن هوا راکد است و در روزهایی توصیه می شود که افراد مریض به آن مناطق نروند.
Abstract
The design of the buildings of our time, instead of considering the psychological and cultural needs of users, according to the functions of the body schema and the newest model made in developing countries, regardless of the culture of the region, is a priority. The weakness of many residential buildings in the country is abundantly evident. While in recent decades in the field of environmental psychology of valuable human and environment interaction is put at the disposal of architects and designers. Therefore, in designing a house, it is believed, regardless of spaces required, compliance with the environment and culture of the society and people's belief that the use of traditional remedies for each location, resulting in valuable experiences indigenous to the region over time, there can be effective in improving the lives of people. The study, which was conducted according to psychological studies, environmental and cultural features of the area's housing is examined.
In this regard, it was determined that the benefit of traditional cultural characteristics of each place largely on the character and worldview and experiences of people depend. But it can not be denied that the common good of the environment, seeking beauty, diversity, using the most modern facilities and adapt to the needs of the individual and social values in human.
In an environment designed to be compatible with the newest modern facilities and is also compatible with the culture and climate of Iran - Islamic designed. Such a house, due to the lasting benefit of past experience, in addition to providing comfort conditions, is effective in the improvement of housing conditions.