پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A)
گرایش مترجمی زبان فرانسه
مقدمه
" نقاشی قشنگی برای من بکش " . کدام پدر یا مادری تاکنون با این پیشنهاد کودکش را تشویق نکرده است ؟ کدام آموزگار مدرسه ای تاکنون به دانش آموزان خود چنین فعالیتی را پیشنهاد نداده است؟ چرا که ما شیفته و یا لااقل علاقه مند به نقاشی های کودکان هستیم . ما ازآن ها انتظار داریم ، امیدمان به آن هاست ، از آن ها درخواست و آن ها را تشویق و همراهی می کنیم . با اظهارنظر دربارۀ نقاشی کودکان و به نمایش در آوردن آن ها ، بهانه ای برای شرایط گفتگو فراهم می سازیم .
کودک نقاشی کشیدن را دوست دارد و چنانچه شرایط لازم برایش فراهم باشد ، هرروز نقاشی می کشد . بدون شک او از زمانی نقاشی می کشد که بزرگترها خودشان این شیوۀ بیان را کشف کرده اند . از نقاشی هایی که در اختیار داریم می توان به حکاکی هایی با قلم بر پوست درخت غان اشاره کرد که متعلق به پسر بچه ای به نام انفیم[1] است که در قرون وسطی زندگی می کرد[2]. همچنین نقاشی های دوران کودکی لویی سیزدهم[3] که پزشک یا همان معلم سرخانه اش به نام هِروآرد[4] آن ها را گردآوری کرده است[5] واکنون درکتاب خانۀ ملی فرانسه نگه داری می شوند . نیز نقاشی های کودکان اروپایی که حدوداً از قرن 19 تا قرن 20 به وسیلۀ افرادی همچون ریچی[6] ، سولی[7] ، روما[8] ، لوکه [9]و دیگران گردآوری شده اند . به علاوه نقاشی هایی را دراختیار داریم که متعلق به کودکان سرزمین های دور هستند و به وسیلۀ پیاژه [10] گردآوری شده اند و نیز تمامی نقاشی های امروزه که درکلاس های درس ، اتاق های کودکان و حتی برلوح های مجازی موزۀ آثار کودکان نشان داده می شوند . ( www.lemuz.org )
کودکی که تلاش می کند تا یک نقاشی زیبا بکشد ، می خواهد والدینش را خوشحال کند و به آن ها نشان دهد که دیگر بزرگ شده است . اما او با این کار به نیازی فرهنگی پاسخ می دهد ، یعنی صحبت کردن ، نقاشی کشیدن سپس خواندن ، نوشتن و شمردن را فرا می گیرد ، همان گونه که غذا خوردن را با قاشقی کوچک یاد می گیرد و در این حالت به خوبی کودک به چهارچوب های کلی ، قوانین ، کدها ، معیارها و عرف های جامعه اش دست می یابد . او به دنیایی پا می گذارد که به وی تحمیل می شود و آن دنیا ، دنیای ماست .
بارب گال[11] جملۀ « چگونگی نگاه به یک تابلو » را مطرح کرد . شرح آثاری که او معرفی می کند به خوبی نشان می دهد که نگریستن به فراتر از آنچه را که می بینیم ، ملزم به آموزش نوع نگاه است . این سئوال برای نقاشی های کودکان نیز مطرح می شود .
بنابراین چگونه باید به نقاشی های کودک نگاه کرد ؟
در ابتدا به مطلبی مهم اشاره می کنیم .گاهی اوقات از عبارت عام دوگانۀ " نقاشی کودک " استفاده خواهیم کرد تا هدف از تفکرمان را در معنای کلی آن نشان دهیم یعنی معنای عام واژۀ نقاشی که به وسیلۀ کودک خلق می شود . به عنوان مثال ، من به مدت طولانی پیشرفت در" نقاشی کودک " را آموزش دادم و لوکه[12] کتابی تحت عنوان " نقاشی کودکانه " را نوشت . ولی ما عباراتی همچون " نقاشی های کودک " و یا " نقاشی های کودکان " را به کار می بریم تا بر تفاوت میان نقاشان کوچک و نیز تنوع نقاشی هایی که بررسی می کنیم ، تکیه کرده باشیم .
نقاشی کودک برای ما عبارت آشنایی است ولی با این حال آن را به خوبی نمی شناسیم . دیدی که ما نسبت به آن داریم پیچیده است . در ابتدا تنها احساسی است که با کمی ملاطفت به وسیلۀ شورو شوق ، سادگی ، معصومیت و معنایی که هر نقاشی به ما می دهد ، چه خوب و چه خنده دار ، تحت تأثیر قرار می گیریم و به هیجان می آییم .گاهی بسیار منطقی است که از روی کنجکاوی و یا نگرانی برای پی بردن به تعادل شخصی کودک ، احساس اولیه خود را نادیده بگیریم . البته این دو جنبه از نگاه یعنی نگاه احساسی و نگاه بسیار منطقی ، نه تنها مغایرتی با هم ندارند بلکه یکدیگر را کامل می کنند . همان طور که یک تاریخ نویس هنر به وسیلۀ زیبایی اثری که آن را استادانه بررسی می کند و به وجد می آید ، ما نیز درحالی که کاملاً دقیق به نقاشی کودک نگاه می کنیم ، سادگی آن ما را تحت تأثیر قرارمی دهد .
زیرا ، به این مسئله اعتقاد داریم که این نگاه است که به نقاشی معنا می دهد .
همان گونه که خطوطی بر دیوار می نشانیم تا نشانگر رشد فیزیکی و قامت فرزند باشند ، پیشرفت در نقاشی کودک به رشد روانی او عینیت می بخشد . می دانیم که نقاشی کودک موقتی است . احساس می کنیم که نقاشی گواه بر انسانیتی است که شکل می گیرد و نقطۀ شروعی برای آینده و پیشرفت های او محسوب می شود . از مشخصه های کودک تغییر است و نقاشی دو زمانه کودک گواهی براین تغییر است . ارزیابی مثبت نقاشی کودک نیازمند به چهارچوبی ادراکی است که به رشد روانی دقت دارد . اولین خط خطی هایی که به صورت سه بعدی و گاهی اوقات فراتر از آن هستند ، ازجمله تغییراتی هستند که باید به آن ها پی برد . موضوع های برتر ، روابط فضایی در نظر گرفته شده ، زبان ترسیمی، رنگ های استفاده شده و تمامی مشخصه های دیگر نقاشی ، در مدت فرآیند پیشرفت تکامل می یابند. چگونه ؟ آیا این تکامل در همه جا یکسان است ؟ در اصل دیدگاه ما به مفاهیم روانشناسی در امر پیشرفت اشاره دارد .
کودکی که نقاشی می کشد ما هستیم !
دیدی که ما نسبت به نقاشی کودک داریم ، نگاه یک بزرگسال است . می توان گفت که مقابل نقاشی کودک قرار گرفتن ، همانند ایستادن مقابل تابلویی از قرون وسطی است . مالرو[13] به ما این جملۀ ساده را خاطرنشان می کند که : « برای انسانی متعلق به قرن 13 ، سبک گوتیک مدرن بود و دنیای گوتیک وجود داشت » . آثاری که الهام گرفته ازاعتقاد وایمان به دین مسیحیت بود ، در کلیساها نگهداری می شدند . امروزه در موقعیت کنونی خود ، با دیدی آموزش یافته و امروزی به آن ها می نگریم . البته آگاه هستیم که آن ها آثار معاصر نیستند ولی ، بسیار سخت و حتی غیر ممکن است که از دید یک مسیحی دوران قرون وسطی به آن ها نگاه کنیم . وانگهی به استثنای چند متخصص ، از طرفی نمی دانیم هنگام خلق این آثار از چه دیدی به آن ها نگاه می شده است و از طرف دیگر، حتی اگر ما این مطلب را می دانستیم ، نادیده گرفتن آنچه که امروز هستیم بسیار سخت و حتی غیر ممکن می شد . حالت روحی راهبی در دوران قرون وسطی هنگام کشیدن مریم مقدس برای کودک چگونه بوده است ؟ گرچه هیچگاه یک مسیحی در دوران قرون وسطی نبوده ایم و این زمان جزئی از گذشتۀ کاملاً دست نیافتنی است ، باز هم به یاد می آوریم که زمانی کودک بوده ایم . هنوز به طورکامل زبان کودکی را فراموش نکرده ایم و این جزئی از میراث ما است . حافظۀ بالغ ما مملو از علائم و تصاویر دوران کودکی است . پس می توانیم برای بررسی نقاشی کودک با ملاحظۀ سن او ، نگاه بالغ خود را کنار بگذاریم . از درون به خوبی احساس می کنیم که حالت ذهنی یک کودک 5 ساله به هنگام کشیدن یک آدمک و یا یک خانه چگونه است ؟ نقاشی کودک از دوران کودکی صحبت می کند و قدرتی است که دوران کودکی خود ما را تداعی می کند . بازتاب برخی از نقاشی هایی است که برلوح حافظۀ ما نقش بسته است . اگر چه تنوع در نقاشی های کودکان گاهی اوقات به دلیل اصلیت خود را به حیرت می اندازند ، اما همیشه گویای تصوراتی هرچند مبهم هستندکه خود در دوران کودکی داشته ایم .
به خوبی روشن است که قرار گرفتن در جایگاه کودکی 5 ساله راحت تر از قرار گرفتن در جای یک راهب قرون وسطی است . می توانیم کمی در زمان جا به جا شویم تا نگرشی منطقی در دسترس داشته باشیم . اما باز هم باید خود را از پیش داوری ها رهایی دهیم تا بتوانیم نقاشی کودک را از دیدگاه کودک بنگریم .
اغلب بسنده می کنیم که در نقاشی های کودک مواردی از جمله ناشیگری هایی هرچند جذاب ، عیب ، فراموش کاری ، ناموزونی ، عدم تناسب یا نقطه ضعفی بیابیم . هر نقاشی ای که از " نقاشی خوب " فاصله بگیرد ( منظور ، نقاشی فرد بالغ یا حتی نقاش متخصص است ) ، ما آن را شناسایی و به طور منفی تفسیرش می کنیم . نقاشی بزرگترها هنری انتزاعی است که مطابق با هنجارهای فرهنگی هستند . به طورکلی این نقاشی ها بر دورِکشی و طرح اولیه تأکید دارند ، شکل ظاهری را در نظر می گیرند ، تناسب ها را رعایت می کنند ، هرآنچه که از لحاظ اهمیت قابل روئیت نیست را حذف و در طرح کلی ، پرسپکتیو را رعایت می کنند . اما نقاشی های کودک از فرم های هندسی ساده ای تشکیل شده اند که در آن به ویژگی های متفاوتی از شئ تکیه شده و به دیدگاه ها و شکل ظاهری توجهی نشده است و اغلب از معیار های متعارف ما برای ارزیابی و تعریف و تمجید ، خارج می شوند . البته ، نسبت به تعریف باطنی ما از " نقاش خوب " ، کودک فاقد مهارت کافی است و به همه چیزدقت نمی کند . برای تعریف مثبت از نقاشی های او ، باید درنظرگرفت که کودک به خوبی بزرگترها اما به صورتی متفاوتی نقاشی می کشد . جهان بینی ، زبان گرافیکی و برداشت ما از نقاشی کودک همانند بزرگترها نیست . نقاشی های وی ترکیب های گرافیکی خلاقی را ارائه می دهند که زبانشان با زبان فرد بالغ متفاوت است . ما باید برای هرآنچه که هستند با دیدی مثبت آن ها را ارزیابی کنیم . نقاشی هاچطور کشیده شده اند ؟ مطابق با کدام ساختار فضایی ؟ با کدام شکل گرافیکی ؟ این شکل ها چه ارتباطی با واقعیت دارند ؟
پرسشی دارم ! آیا بزرگتری که درقرون وسطی زندگی می کرده بهتر از یک کودک 8 یا 10 نقاشی می کشد ؟ ازدوران کودکی تا کنون ، نمودار گرافیکی ما تا حد زیاد پیشرفته شده اند ؟ امتحان کنیم . قبل از خواندن این کتاب چند برگه کاغذ بردارید و بدون آنکه سئولات زیادی از خود بپرسید ، نقاشی کنید ؛ ابتدا صورت آدمک و بعد نیم رخ او را ، آدمکی که از پله بالا می رود یا یک اسب ، سوارکاری سوار بر اسب خود ، اسبی که گاری را می کشد ، سگی که از روی مانعی می پرد ، یک خانه و یا منظره ای که از حدود ده عنصر شکل یافته است . هنگامی که فصل هایی که در مورد آن هاست ، مطالعه کنید ، به نقاشی های خود رجوع خواهید کرد . خودتان به خوبی پی خواهید برد . من که شخصاً با این گونه تمرین ها می توانم ساده تر و فروتنانه تر داوری کنم .
هنگامی که در موزه به تابلویی نگاه می کنیم ، تنها تصویر کامل شده اثر را می بینیم . فقط متخصصین قادر به تصور این هسنتدکه هنرمند درمقابل سه پایه نقاشی خود ، با هر ضربۀ قلم مو ، چگونه تابلو نقاشی را خلق کرده است . چند فیلم از هنرمندان درحال کار موجوداست اما این ها استثنا محسوب می شوند . ما می توانیم نظاره گرکودکی باشیم که نقاشی می کند ، مداد خود را برروی کاغذ حرکت می دهد ، برای ارزیابی نقاشی خود ، دست از کار می کشد و شک می کند ، با به کارگیری اعضای بدن خود ، حرکاتش را از سر می گیرد ، زبانش را بیرون می آورد و کاملاً درکارش غرق می شود . او از کجا شروع می کند ؟ عملش چگونه سازمان یافته است ؟ چگونه یک آدمک ، حیوان ، خانه و یا یک منظره را می کشد ؟ با چه روش هایی نقاشی ها سرهم می شوند ؟
هدف از نگارش این کتاب ، ارائه بخشی از پاسخ ها به این سؤال ها و سؤال های دیگر است . در فصل های اول ، با تکیه بر توصیف ها و توضیحات مطرح شده به وسیلۀ لوکه [14]، به تاریخ نقاشی کودک نگاهی می اندازیم . سپس نمایش در فضای پیاژه و اینهِلدِر[15] را واژه به واژه تعبیر و تفسیر خواهیم کرد و برخی از مفاهیم همچون " هنر تصویری " و " واقع گرا " را مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد. این تجزیه و تحلیل ما را به سمتی هدایت خواهد کرد که نقاشی را در عین حال مانند یک زبان و یک نشان قابل مشاهده درنظر بگیریم که به وسیلۀ حرکت یک دست ایجاد شده که قلمی را گرفته است . به درستی نشستن ، تنظیم وکنترل عضلات خود در هنگام نقاشی ، مداد را به درستی در دست گرفتن، فشار ندادن بیش از حد مداد بر روی کاغذ ، آرام کردن حرکات دست برای رسم خطوط منحنی ، زیگزاگ و سپس رسم یک خورشید..... و خواهیم دید که نقاشی کردن از همان ابتدا وحتی هم زمان ، تکامل فکری و حرکات دست و نیز عمل و عکس العمل را با هم متحد می کند . حتی لئوناردُ داوینچی[16] به ما توضیح می دهد که او تابلوهایش را به اتمام نرساند زیرا دستش نمی توانست هم سطح با درک و ذهنش عمل کند . پس با درنظرگرفتن نقاشی از آدمک ، حیوان ، روایت ترسیمی از یک داستان ، پرسپکتیوی از یک خانه ، خط راه آهن ، و یا یک منظره ، به مرور گسترده ای از نقاشی کودک و ارزیابی آن می پردازیم . چند کلمه ای در مورد کاربرد رنگ ها خواهیم گفت و نقاشی های که به وسیلۀ رُزالیا [17] را که در سنین 2.5 تا 5 سالگی کشیده است ، بررسی خواهیم کرد . در نهایت ، پس از بررسی نقاشی های تخیلی ، در فصل های آخر ، از خود خواهیم پرسید که آیا به راستی کودک هنرمند است و اینکه چگونه یک بزرگتر می تواند او را دریادگیری نقاشی همراهی کند .
صحبت از نقاشی ها بدون نمایش آن ها بسیار دشوار است . بنابراین تفاسیر خود را با شکل های متعددی توضیح خواهیم داد البته سعی کرده ایم برای هر یک از تفاسیر بیشترین تعداد نقاشی را جای دهیم . بیشتر آن ها ازمجموعه نقاشی هایی است که خود گردآوری کرده ایم و مابقی ، از دیگر نویسندگان برگرفته شده اند .
درعوض ، تابلوهای اعداد وارقامی که برای متخصصین آشنا و در مقالات علمی ضروری هستند ، کمتر ارائه شده اند چرا که خواندنشان اغلب دشوار است و برای برخی خوانندگان که آگاهی کمتری دارند ، مبهم هستند .
فصل اول
زمانی که نقاشی کودکانه
به بحثی علمی تبدیل می شود
اگر بتوانیم فکر کنیم که کودک از زمانی نقاشی می کشد که بزرگترها نقاشی می کنند ، باید گفت نقاشی هایش همیشه از انگیزه ای خاص ، بر نمی خیزد . مقایسه های تاریخی و قوم نگاری نشان می دهند که اهمیت در رفتارهای کودکانه ، که نقاشی کشیدن جزئی از آن محسوب می شود ، به بینشی از دوران کودکی بستگی دارد که به وسیله فرهنگ به او منتقل شده است . تمدن قرون وسطی که ما آن را به وسیله راهبه ای در حال ترسیم پیکرۀ مریم مقدس مطرح کردیم ، نگرش دوران کودکی را رد می کند . کودک در واقع همان فرد بزرگسال اما در ابعاد کوچک تر و ضعیف تر است که البته از جهات دیگر شخصیتی ، شبیه به اوست . کودک ، بزرگسالی نا آگاه است و فعالیت های کودکانه او که دربارۀ آن ها قضاوت های منفی می شود تنها در مطالعات علمی و دست کم برای مشاهدات اصولی اهمیت پیدا می کند . بزرگترها هیچ گاه کودک را به حساب نمی آورند اما به محض اینکه توانست گلیم خود را به تنهایی از آب بیرون بکشد ، به جامعۀ بزگترها تعلق پیدا می کند و در تمامی فعالیت های روزمره زندگی شرکت داده می شود . نقاش ها در تابلوهای خود ، کودک را با خطوطی نشان می دهند که نشانگر فردی بزرگسال با ابعادی کوچک است .
آریس[18] ثابت می کند که تغییر بینش دوران کودکی در دل مشغولی های زندگی روزمره ، چگونه خود را نشان می دهد . او خاطر نشان می کند که طی قرون گذشته ، اعضای خانواده که روز به روز کم جمعیت تر می شوند ، در روابط عاطفی ، تربیتی و بهداشتی خود با کوک تغییر روش داده اند . کودک، محور مراقبت می شود . به او شیر می دهند ، پیشرفت او را دنبال می کنند ، محیط فیزیکی از جمله اتاق ، لوازم بازی ، اسباب و اثاثیه وی را مرتب می کنند و نگران آموزش او هستند . والدین تنها کودکان را به دنیا نمی آورند بلکه آن ها را همانند موجودات زنده ای می شناسند که شایسته است هم از معصومیتشان حمایت کنند و هم آینده آن ها را مهیا سازند . دوران کودکی دوران سرمایه گذاری است. ما دریافته ایم که اگر کودک به عشق نیاز دارد به تربیت نیز نیازمند است . از آنجایی که او موجودی در حال رشد است ، بهتر است که قابلیت هایش بیشتر در خانواده و در مدرسه به یک میزان رشد کند. او باید خوب حرف زدن ، نقاشی کشیدن ، خواندن ، نوشتن و شمردن را یاد بگیرد . به تدریج ، خانواده برنامه های خود را مطابق با کودکی برنامه ریزی می کند که در مرکز دغدغه ها قرار گرفته است . تحصیل با قوانین فری[19] ، تحقیق در زمینه روانشناسی و فن آموزشی این هدف را به دنبال دارد تا کودک از مشکلات دور باشد . روابط میان کودک و دنیای اطراف او به واسطه گرانی ختم می شود که همانا والدین و آموزگاران مدرسه هستند .
Résumé du livre
Comment regarder le dessin de l’enfant ? Comment comprendre son évolution ? Spécialiste du développement psychologique de l’enfant, René Baldy dresse avec cet ouvrage un panorama de l’évolution de dessin de l’enfant aux différents âges de sa vie. Quels sont les thèmes de dessin préfères de l’enfant ? Comment amorce-t-il la trac ? Comment organise-t-il l’exécution ? Selon quelle composition spatiale ? Quelle relation ces productions graphiques entretiennent-elles avec la réalité ? Le dessin est ici analyse comme une véritable forme de langage. Passage du gribouillage a la figuration, acquisition de la perspective, choix des couleurs …. Autant d’éléments qui témoignent du développement de l’enfant, mais également de la façon dont il intègre les aspects culturels de son environnement, Chacun des aspects abordes est largement illustre par des dessins, provenant notamment de la collection personnelle de l’auteur. L’étude de dessins recueillis a des époques et dans des régions du monde très diverses permet de reconstituer un tableau des évolutions culturelles, d’ici et d’ailleurs, emmenant le lecteur dans un passionnant voyage, René Baldy propose au fil du texte divers exercices qui permettent de revivre l’expérience de l’enfant à qui l’on dit « fais – moi un beau dessin ».
Véritable « somme » sur le dessin, cet ouvrage constitue un précieux outil de travail pour le psychologue, l’étudiant en psychologie, l’enseignant, l’éducateur et un guide pour les parents soucieux de comprendre les progrès de leur enfant.
Remerciements
Je voudrais tout d’abord remercier les personnes qui m'ont apporté leur aide et qui ont ainsi contribué à l'élaboration de ce mémoire.
Mes grands remerciements à Madame le docteur Lessani , ma directrice de recherche de ce mémoire, pour son aide précieuse et pour le temps qu’elle a bien voulu me consacrer et me donner des références essentielles.
Je remercie également Madame Le docteur Rahim tabrizi , mon professeur conseiller de ce mémoire pour sa participation suivi.
J’adresse aussi mes remerciements à Madame le docteur Abke qui a bien voulu juger ce modeste travail.
Ces remerciements ne peuvent s'achever, sans une pensée à ma première idole de ma vie qui est ma mère. Après le décès de mon père, sa présence et ses encouragements sont pour moi les piliers fondateurs de ce que je suis maintenant de ce que je ferai dans l’avenir. En plus, elle m'a permis d'effectuer mes recherches dans les meilleures conditions possibles.
Enfin, je remercie mon cher père, la seule personne qui a soutenu mes efforts en vue d’une petite peindre. Il a collecté tous mes dessins d’enfance et me les a donnés le jour avant de ma soutenance de présentation de mémoire. J’aimerais lui dire que : « papa, je ne t'oublierai jamais et tu me manques beaucoup. »