پایان نامه بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتیD با سبک‌های ابراز هیجان

word 427 KB 30253 117
مشخص نشده کارشناسی ارشد روانشناسی
قیمت قبل:۷۴,۳۰۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۳۴,۵۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته روان‌شناسی (M.A)

    گرایش: عمومی 

    چکیده

    ابراز هیجان پل اتصال میان تجارب درونی و دنیای بیرونی است و نقش کلیدی در سلامت روان دارد. بنابراین با توجه به اهمیت و تأثیر قابل‌توجه ابراز هیجان در سلامت، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتی D با سبک‌های ابراز هیجان (ابرازگری هیجانی، کنترل هیجانی و دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی) انجام گردید. نمونه های مورد بررسی در این پژوهش از میان دانشجویان دانشگاه آزاد ایلام در سال تحصیلی 1393-1392 انتخاب گردید که شامل 182 نفر (91 مرد و 91 زن) بودند و پرسشنامه آلکسی تایمیا تورنتو (TAS)، پرسشنامه تیپ شخصیتی D، پرسشنامه ابرازگری هیجانی (EEQ)، پرسشنامه کنترل هیجان (ECQ)، پرسشنامه دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی (AEQ) جهت ارزیابی نمونه های انتخاب شده استفاده گردید. داده‌ها از طریق آمار توصیفی (فراوانی، شاخص های مرکزی و محاسبه ضریب همبستگی) و آمار استنباطی (از همبستگی پیرسون، آزمون t) تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از این بود که بین آلکسی تایمیا و بازداری هیجانی و ابراز هیجان مثبت رابطه مثبت معنی دار و بین آلکسی تایمیا و کنترل پرخاشگری و کنترل خوش خیم رابطه منفی معنی داری وجود دارد. بین تیپ شخصیت D و نشخوار یا مرور ذهنی و ابراز هیجان مثبت و دو سو گرایی در ابراز استحقاق رابطه مثبت معنی داری و بین تیپ شخصیت D و کنترل خوش خیم رابطه منفی معنی دار مشاهده شد؛ بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده تیپ شخصیتی D و الکسی تایمیا با سبکهای ابراز هیجان در ارتباط هستند و آگاهی به این ارتباطات در نحوه درمان این افراد میتواند مفید باشد.

     

    واژه های کلیدی: آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتی D، سبک‌های ابراز هیجان

    مقدمه

     مشکلات هیجانی و میان فردی در سر تاسر جهان در صدر لیست بیماری‌های روانی قرار دارد، به طوری که بیشتر از 46 میلیون نفر در آمریکا تنها از اختلالات هیجانی و خلقی رنج می‌برند (کسلر[1] و همکاران، 1994؛ به نقل از وکیلی عباسعلیلو، 1393). تأثیر بسیار زیاد این مشکلات بر روند زندگی افراد و جامعه (ازجمله؛ هزینه‌های بهداشتی و درمانی، از دست دادن شغل، مشکلات بین فردی و...)، موجب شده است تا تعداد قابل‌توجهی از تحقیقات معطوف به این موضوع شود. نتایج تحقیقات انجام شده شامل معرفی الگوی‌های شناختی، شخصیتی، روابط خانوادگی و...، برای درک و فهم علل مشکلات ذکر شده می‌باشد. عواطف و هیجان‌ها بخش مهم و اساسی زندگی انسان را تشکیل می دهند به گونه ای که تصور زندگی بدون آن دشوار است. ویژگی‌ها و تغییرات عواطف، چگونگی ارتباط عاطفی و درک و تفسیر عواطف دیگران نقشی مهم در رشد و سازماندهی شخصیت، تحول اخلاقی و روابط اجتماعی، شکل گیری هویت و مفهوم خود دارد (لطف آبادی، 1379). هیجان احساسی ذهنی است که بر افکار و رفتار و جسم تأثیر می گذارد و از آنها تأثیر می پذیرد (مسکن[2] و همکاران، 2000). ابراز هیجان نیز تأثیر زیادی بر روابط بین فردی دارد (کندی مور[3] و واتسون[4]، 2001). بطور کلی هیجان به دو شیوه قابل مطالعه است. 1. بررسی تأثیر محتوای هیجانی اطلاعات دریافت شده و 2. بررسی تأثیر حالت هیجانی فرد در هنگام یاد سپاری. ابرازگری هیجانی به عنوان یک مولفه اصلی هیجان‌ها به نمایش بیرونی هیجان بدون توجه به ارزش (مثبت یا منفی) یا روش (چهره ای، کلامی‌یا حالت بدنی) اطلاق می‌شود (لویس[5]، 2000). بر همین اساس، برخی از افراد هیجان‌های خود را آزادانه و بدون نگرانی از پیامدهای آن ابراز می‌کنند. این افراد دارای شیوه ابراز هیجان، از نوع ابرازگری هیجانی[6] هستند (ایمونز و کلبی[7]، 1995). برخی دیگر گرایش به بازداری در ابراز پاسخ های هیجانی خود دارند. این افراد دارای شیوه ابراز هیجان از نوع بازداری هیجانی هستند (کینگ[8] و ایمونز، 1990). در بررسی علل و عوامل تأثیر گذار بر سبک ابراز هیجان، تیپ های شخصیتی[9] از جمله متغیرهای مطرح در این زمینه بوده است که از میان تیپهای شخصیتی مختلف تیپ شخصیتی D اخیرا مورد توجه محققین قرار گرفته است (لیم[10] و همکاران، 2011).

    تیپ شخصیتی D دارای دو مؤلفه ی عاطفه منفی و بازداری اجتماعی می باشد. عاطفه منفی با تمایل به بیان هیجانات منفی مشخص می شود. افراد دارای عاطفه منفی بالا، بیشتر تمایل به تجارب عاطفه منفی در همه اوقات، صرف نظر از موقعیت دارند (دنولت[11]، 1998). عاطفه منفی ممکن است هم به عنوان یک متغیر مداخله گر و هم به عنوان یک عامل خطر واقعی عمل کند (دنولت و همکاران، 2000).

    بازداری اجتماعی با تمایل پایدار به بازداری تجربیات هیجانی و رفتاری در تعاملات اجتماعی مشخص می شود. افراد دارای بازداری اجتماعی بالا بیشتر تمایل دارند که از طریق کنترل بیش از حد خود بیانگری (عدم ابراز و تصریح عقاید وخصوصیات خود) از واکنش های منفی دیگران جلوگیری کنند (ایمونسا[12] و همکاران، 2007) و همین رویکرد موجب ایجاد آشفتگیهای پایدار در این افراد میشود؛ بنابراین در این مبحث به بررسی ارتباطات بین الکسی تایمیا با سبکهای ابراز هیجان و تیپ شخصیتی D پرداخته شده است.

     

    1-2- بیان مسئله

    مهارت در ابراز هیجان مقابله با چالش‌های زندگی را آسان تر می‌کند و منجر به افزایش سلامت روانی در اینگونه افراد میشود (کینگ و امونز، 1990). افرادی که از نظر هیجانی توانمند هستند، در موقعیت‌های مختلف احساس‌های خود را تشخیص می‌دهند، مفاهیم ضمنی آن را درک می‌کنند و به گونه موثری حالت‌های هیجانی خود را برای دیگران بیان می‌کنند. این افراد در مقایسه با افرادی که توانایی درک و بیان حالت‌های هیجانی خود را ندارند، در کنار آمدن با تجربه‌های منفی از موفقیت بیشتری برخوردارند و سازگاری مناسب تری را در ارتباط با محیط و دیگران نشان می‌دهند (گلمن[13]،1995).

    اصطلاح آلکسی تایمیا[14] (ناگویی خلقی)، اولین بار توسط سیفنوس[15] (1972، 1973) برای توصیف مجموعه ای از ویژگی‌های شناختی و عاطفی و در توصیف افرادی به کار برده شد که فقدان ظرفیت عاطفی آنها، منجر به شکست در توصیف هیجانات و به کلام در آوردن آنها می‌شد (میجر[16] و همکاران، 2006). آلکسی تایمیا به عنوان یک اختلال چند شامل دشواری در شناسایی احساسات[17]، دشواری در توصیف احساسات[18] و سبک تفکر بیرون مدار[19] میشود. درکل آلکسی تایمیا را می‌توان به عنوان نقص در بازنمایی هیجان ها، پردازش شناختی و تنظیم حالات هیجانی بین فردی در نظر گرفت (تیلور[20] و بگبی[21]، 2004). بنابراین آلکسی تایمیا یا نارسایی هیجانی بعنوان یک پدیده ی هیجانی شناختی به اختلال خاص در کارکرد روانی اطلاق می‌شود که در نتیجه ی فرآیند بازداری خودکار اطلاعات و احساسات هیجانی به وجود می‌آید. ناتوانی در ارزیابی و ابراز هیجان‌ها را با آلکسی تایمیا در ارتباط دانسته اند (بگبی و همکاران، 1994).

    در ارتباط با آلکسی تایمیا، مؤلفه‌های مختلفی مطرح شده اند که از جمله‌ی آنها می‌توان به تیپ شخصیتی D و سبک‌های ابراز هیجان اشاره کرد. پژوهشگران آسیب شناسی روانی معتقدند که عدم توانایی به کارگیری و اصلاح مهارتهای تنظیم هیجانی، پیش بینی کننده آسیب‌های روانی فرد در آینده می‌باشد. به همین دلیل هنگامی که فرد با یک موقعیت هیجانی روبرو می شود احساس خوب و خوش بینی برای کنترل هیجان کافی نیست بلکه وی نیاز دارد که در این موقعیت‌ها بهترین کارکرد شناختی را نیز داشته باشد (رضوان و همکاران، 2006). در همین رابطه، پارکر[22] و همکاران (1993) و کوینتون[23] و واگنر[24] (2005) گزارش کرده اند که آلکسی تایمیا با دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی رابطه دارد.

     ابرازگری هیجانی از ابعاد مهم و تامین‌کننده سلامت روان است و نقش کلیدی در سلامت روان دارد؛ زیرا در صورت عدم ابراز هیجان خاطرات آسیب‌زا همراه با هیجانات سرکوب شده به مقاومتی ناهشیار و نشانگان آسیب‌زا منجر می‌شوند. از دیدگاه علوم شناختی، هیجان‌ها به عنوان دسته ای از طرحواره‌های مبتنی بر پردازش اطلاعات شناخته می‌شوند که شامل فرآیندها و تجسم‌های نمادین و غیر نمادین هستند. کاهش ابراز هیجانات اساسا بیانگر نوعی فقدان یا بدتنظیمی‌هیجانات است. به همین صورت آسیب در ظرفیت‌های پردازش هیجانی مبتنی بر نارسایی هیجانی ممکن است یک عامل خطر احتمالی برای انواع مشکلات سلامت روان باشند. دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی، گرایش به ابراز هیجان داشتن ولی ناتوان از ابراز آن بودن، ابراز هیجان بدون تمایل واقعی، ابرازکردن و سپس پشیمان شدن می باشد (کینگ و امونز[25]، 1990). دوسوگرایی در ابرازگری هیجان ممکن است به عنوان احساس های هیجانی به سرعت متغیر یا به طور همزمان شدید و متضاد به یک موضوع تعریف شود (کینگ، 1998). کنترل هیجانی و دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی، خود دو سبک از سبک های ابراز هیجان هستند. افراد توانمند از نظر کنترل هیجانی، احساس های خود را تشخیص می‌دهند، مفاهیم ضمنی آن را درک می‌کنند و به گونه مؤثرتری حالت های هیجانی خود را برای دیگران ابراز می‌دارند. برخی افراد هیجان‌های خود را آزادانه و بدون نگرانی از پیامدهای آن ابراز می‌کنند؛ برخی دیگر در انتقال حالت های هیجانی محافظه کارند و برخی هیجان های ناراحت کننده را در ذهن خود مرور می‌کنند و افرادی نیز ممکن است ابرازگر یا غیر ابرازگر باشند، ولی در عین حال در مورد سبک ابرازگری خود متعارض باشند (کینگ و کلبی، 1995).

     نتایج پژوهشهای کاستلی[26] و همکاران (2013)؛ دالبداک[27] و همکاران (2013)، مظاهری و افشار (1389)؛ لی[28] و همکاران (2007) نشان داده است که بین آلکسی تایمیا و دو بعد دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات آن، با افسردگی و اضطراب همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد از طرفی اضطراب با ویژگی‌های شخصیت D رابطه تنگاتنگی دارد. نتایج تحقیقات ویلیامز[29] و همکاران (2011) و ماتن[30] و جنکاز[31] (2007) نیز موید همین نتیجه بوده است.

    تیپ شخصیتی D به عنوان یک تیپ شخصیتی آشفته تعریف می شود که شامل دو رویداد همزمان هیجان پذیری منفی (تمایل به تجربه ی هیجانات منفی) و بازداری اجتماعی (تمایل به بازداری از خود ابرازی در تعاملات اجتماعی) است (دنولت، 1998). هنگامی که فردی این دو خصوصیت شخصیتی یعنی عاطفه منفی و بازداری اجتماعی را به طور همزمان و با شدت بالا دارا باشد، به عنوان تیپ شخصیت D یا شخصیت پریشان طبقه بندی می شود. به همین ترتیب، بازداری اجتماعی با تمایل پایدار به بازداری تجربیات هیجانی و رفتاری در تعاملات اجتماعی مشخص می شود. افراد دارای بازداری اجتماعی بالا بیشتر تمایل دارند که از طریق کنترل بیش از حد خود بیانگری (عدم ابراز و تصریح عقاید وخصوصیات خود) از واکنش های منفی دیگران جلوگیری کنند (ایمونسا و همکاران، 2007).

    مطالعه پژوهشهای پیشین اهمیت بررسی و تشخیص عوامل موثر بر الکسی تایمی که میتوانند نقش تشدید کننده یا متعادل کننده داشته باشند را آشکار میشود. از آنجایی که بیشتر ادبیات در این زمینه آلکسی تایمیا را با مؤلفه‌های اثر گذار بر آن به طور جداگانه بررسی کرده اند، شناسایی رابطه تیپ شخصیتی D، سبک‌های ابراز هیجان با آلکسی تایمیا، می‌تواند به روشن شدن همپوشانی این صفات با یکدیگر کمک کرده و نشان دهد که کدام دسته از متغیر‌ها به لحاظ همپوشی با این سازه می‌توانند در ابتلا به اختلالات، تداوم آنها و دشواری در درمان، تاثیرگذار باشند. از این رو پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین آلکسی تایمیا با تیپ شخصیتی D و سبک‌های ابراز گری هیجان پرداخته است تا به طور همزمان نقش ارتباطی این عوامل را مورد بررسی قرار دهد و از طریق فهم بیشتر این سازه، امکان اقدامات پیشگیرانه و تشخیص بهتری را فراهم آورد.

     

    1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

    تحقیقات پیشین نشان داده اند که مشکلات هیجانی درصد بالایی از افراد جوامع مختلف را دچار مشکل کرده است. برای مثال متیلا[32] و همکاران (2006)، همچنین یالوق[33] (2010)، میزان شیوع آلکسی تایمیا را در جمعیت عمومی‌بالغ بر 10 درصد گزارش کرده اند. متأسفانه این مشکل در جوامع پیشرفته امروز زیاد دیده می‌شود چون به‌جای بها دادن به ارزش‌های والای عاطفی، به ظاهر، مسائل مادی، رتبه و درجه تحصیلی و شغلی اهمیت داده می‌شود؛ بنابراین به نظر می‌رسد تحمل پایین افراد، آنها را مجبور برای یافتن راهی فوری برای خلاصی از هیجانات می‌کند (سو[34] و همکاران، 2008). بیشتر تحقیقات انجام شده نشان می‌دهند که آلکسی تایمیا با انواع اختلالات روانی از جمله؛ اضطراب، افسردگی، پرخاشگری، اختلالات درد و گرایش به سوءمصرف مواد و در کل با سلامت عمومی‌پایین رابطه دارد (دوبی[35] و همکاران، ۲۰۱۰؛ پیکاردی[36] و همکاران، ۲۰۰۹). شناسایی رابطه تیپ شخصیتی D، سبک‌های ابراز هیجان با آلکسی تایمیا، می‌تواند به روشن شدن همپوشانی این صفات با یکدیگر کمک کرده و نشان دهد که کدام دسته از متغیر‌ها به لحاظ همپوشی با این سازه می‌توانند در ابتلا، تداوم و دشواری در درمان، تاثیرگذار باشند. علاوه بر این، پژوهش حاضر می‌تواند در تعمیم نتایج قبلی یا به چالش کشیدن آنها، فراهم آوردن دانش لازم در مورد آلکسی تایمیا و روشن ساختن سهم عوامل اثرگذار بر این سازه موثر واقع شود.

     

     

    1-4- اهداف تحقیق

    1-4-1- هدف اصلی:

    بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتی D با سبک‌های ابراز هیجان.

    1-4-2- اهداف فرعی:

    بررسی رابطه آلکسی تایمیا با مولفه های سبک های ابراز هیجان (ابرازگری هیجانی، کنترل هیجانی و دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی).

    بررسی رابطه تیپ شخصیتی D با مولفه های سبک های ابراز هیجان (ابرازگری هیجانی، کنترل هیجانی و دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی).

    بررسی نقش جنسیت در رابطه با آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتی D و سبک‌های ابراز هیجان.

     

    1-5- سؤالات تحقیق

    1-5-1- سؤال اصلی:

    آیا بین آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتی D با سبک‌های ابراز هیجان (ابرازگری هیجانی، کنترل هیجانی و دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی) رابطه ای وجود دارد؟

    1-5-2- سؤالات فرعی:

    1- آیا بین تیپ شخصیتی D با مولفه های سبک‌های ابراز هیجانی (ابرازگری هیجانی، کنترل هیجانی و دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی) رابطه معنی داری وجود دارد؟

    آیا بین تیپ شخصیتی D و کنترل گری در ابراز هیجان رابطه معنی داری وجود دارد؟

    1-2 آیا بین تیپ شخصیتی D و دو سو گرایی در ابراز هیجان رابطه معنی داری وجود دارد؟

    2- آیا بین آلکسی تایمیا با سبک‌های ابراز هیجان (ابرازگری هیجانی، کنترل هیجانی و دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی) رابطه معنی داری وجود دارد؟

    2-1 آیا بین آلکسی تایمیا و کنترل گری در ابراز هیجان رابطه معنی داری وجود دارد؟

    2-2 آیا بین آلکسی تایمیا و دو سو گرایی در ابراز هیجان رابطه معنی داری وجود دارد؟

     

    3- آیا از نظر آلکسی تایمیا و تیپ شخصیتی D با سبک‌های ابراز هیجانی میان دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود دارد؟

     

    1-6-فرضیات تحقیق

    1-6-1-فرضیه اصلی:

    بین آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتی D با سبک‌های ابراز هیجان رابطه معناداری وجود دارد.

    1-6-2- فرضیه‌های فرعی:

    1- بین تیپ شخصیتی D با سبک‌های ابراز هیجانی رابطه معنی داری وجود دارد.

    2-

    3- بین تیپ شخصیت D و کنترل گری در ابراز هیجان رابطه معنی داری وجود دارد

    4-بین تیپ شخصیتی D و دو سو گرایی در ابراز هیجان رابطه معنی داری وجود دارد.

    5- بین آلکسی تایمیا و کنترل گری در ابراز هیجان رابطه معنی داری وجود دارد.

    6- بین آلکسی تایمیا و دو سو گرایی در ابراز هیجان رابطه معنی داری وجود دارد.

    7- بین دانشجویان دختر و پسر در خصوص آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتی D و سبک‌های ابراز هیجانی تفاوت معنی داری وجود دارد.

     

    1-7- تعریف عملیاتی و مفهومی‌متغیرها

    الکسی تایمیا:

    تعریف مفهومی: آلکسی تایمیا به عنوان یک اختلال چند بعدی اینگونه تعریف می‌شود؛ دشواری در شناسایی احساسات[37]، دشواری در توصیف احساسات[38] و سبک تفکر بیرون مدار[39]، درکل آلکسی تایمیا را می‌توان نقص در بازنمایی هیجان ها، نقص در پردازش شناختی و تنظیم حالات هیجانی بین فردی در نظر گرفت (تیلور و بگبی، 2004).

    تعریف عملیاتی: در این مطالعه منظور از الکسی تایمیا نمره ای است که آزمودنی در هر یک از مولفه‌های مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS_20) بدست آورده است.

    ابراز گری هیجان:

    تعریف مفهومی: ابرازگری هیجانی به عنوان یک مولفه اصلی هیجانها به نمایش بیرونی هیجان بدون توجه به ارزش (مثبت یا منفی) یا روش (چهره ای، کلامی‌یا حالت بدنی) اطلاق می‌شود (لویس، 2000).

    تعریف عملیاتی: در این پژوهش، منظور از ابراز گری هیجان، نمره ای است که آزمودنی در پرسشنامه ابرازگری هیجانی (EEQ) بدست می آورد.

     

    1 . Kesller

    [2] . Mesken

    [3] . Kenndey-Moore 

    [4] . Watson

    [5] . Lewis

    [6] . emotional expressiveness

    [7] . Calbey

    [8]    King

    [9].  Distressed personality

    [10] . Lim

    [11] . Denollet

    [12] . Emonsa

    [13] . Goleman

    [14] . alexithymia

    [15] . Sifnouse

    [16] .  Meiger

    [17] . difficulty in indentifying feelings

    [18] . difficulty in describing feelings

    [19] . externally-oriented thinking

    [20] . Taylor

    [21] . Bagbey

    [22]   Parker

    [23] . Quinton

    [24] . Wagner

    [25] King& Emmons

    [26] . Castelli

    [27] . Dalbudak

    [28] . Le

    [29] . Williams

    [30] . Motan

    [31] . Gencoz

    [32] . Mattila

    [33] . Yalug

    [34] . Suh

    [35]  . Dubey

    [36] . Picardi

    [37] . difficulty in indentifying feelings

    [38] . difficulty in describing feelings

    [39] . externally-oriented thinking

    Abstract

    Emotional expressiveness is connecting bridge between the inner and outer world experience emotional and has a key role in mental health. Considering the significant role of emotional expression in daily life this study aimed to

     Investigation  the relationship between alexithymia, type D personality styles expression of emotion. This research was a disriptive cross sectional study included all post graduate students of Illam University and samples included 91 male and 91 female. The measurment tools were Toronto Alexithymia Scale (TAS), personality questionnaires D, emotional expressiveness Questionnaire (EEQ), Emotion Control Questionnaire (ECQ), ambivalence over emotional expressiveness Questionnaire (AEQ) is. Data analysed using descriptive statistics (frequency, central indices and correlation coefficient) and inferential statistics (Pearson correlation test, t). The results showed a positive relationship between alexithymia and emotional inhibition and expression of emotion, positive and significant, and between alexithymia and aggression control and benign control and there is a significant negative relationship. Between type D personality and rumination or rehearsing and express positive emotions and both sides are entitled to express extreme A significant positive correlation between type D personality and benign control and there is a significant negative relationship. According results there is relathionship between personality and alexitymia and this awarness regarding expression style can help during treatment of these patients.


    Keywords: Alexithymia, personality type D, emotional expression styles

  • فهرست:

    فهرست مطالب

    عنوان                                                                                       صفحه                                                          

     

    چکیده........................................................................................................................................ 1

     

    فصل اول: کلیات

    1-1- مقدمه. 3

    1-2- بیان مسئله. 5

    1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق.. 8

    1-4- اهداف تحقیق.. 9

    1-4-1- هدف اصلی.. 9

    1-4-2- اهداف فرعی.. 9

    1-5- سؤالات تحقیق.. 9

    1-5-1- سؤال اصلی.. 9

    1-5-2- سؤالات فرعی.. 9

    1-6-فرضیات تحقیق.. 10

    1-6-1-فرضیه اصلی.. 10

    1-6-2- فرضیه‌های فرعی.. 10

    1-7- تعریف عملیاتی و مفهومی‌متغیرها 10

     

    فصل دوم: مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق

    2-1- مقدمه. 13

    2-2- آلکسی تایمیا 14

    2-2-1- تعریف لغوی آلکسی تایمیا 14

    2-2-2 -تعریف اصطلاحی آلکسی تایمیا 14

    2-2-3- ویژگی‌های آلکسی تایمیا 15

    2-2-4- ساختار  و انواع آلکسی تایمیا 16

    2-3- ابراز گری هیجان. 22

    2-3-1- تفاوت‌های فردی در ابراز گری هیجانی.. 23

    2-3-2- تفاوتهای جنسی در ابرازگری هیجانی.. 27

    2-3-3- دو سوگرایی در ابراز هیجان. 28

    2-3-4- بازداری در ابراز هیجان. 28

    2-3-5- کنترل هیجانی.. 31

    2-3-5-1-کنترل خوش خیم. 32

    2-3-5-2-  کنترل پرخاشگری.. 33

    2-3-5-3- نشخوار. 33

    2-3-6- دوسوگرایی در ابراز هیجان و سلامت روانی.. 35

    2-3-7-دوسوگرایی در ابراز هیجان و سلامت جسمانی.. 37

    2-3-8- تعریف هیجان. 38

    2-3-9- مفاهیم و دیدگاه‌های هیجان. 40

    2-3-10- ابعاد و مولفه‌های هیجان. 43

    2-3-11- اجزای هیجان. 46

    2-3-12- نظم هیجانی.. 47

    2-3-13- هوش هیجانی.. 48

    2-3-14- نظریه‌های ابراز هیجان. 48

    2-4- شخصیت و تیپ شخصیتی.. 52

    2-4-1- تعریف تیپ شخصیتی D.. 55

    2-4-2 - تعریف تیپ شخصیت B.. 56

    2-4-3- تعریف تیپ شخصیت A.. 56

    2-4-4- تعریف تیپ شخصیت C.. 57

    2-4-5 - نظریه‌های شخصیت... 57

    2-4-5-1- نظریه روانکاوی.. 57

    2-4-5-2- نظریّه‌های شناختی.. 58

    2-4-5-3- نظریه‌های تیپ شناختی شخصیت... 59

    2-4-5-4- نظریه یونگ... 60

    2-4-5-5- نظریه صفات شخصیتی.. 60

    2-4-5-5-1- نظریه گوردون آلپورت... 61

    2-4-5-5-2- نظریه ۱۶ عامل شخصیت ریموند کتل.. 61

    2-4-5-5-3- سه بعد شخصیت آیزنک... 62

    2-4-5-5-4- نظریه پنج عامل شخصیت... 62

    2-4-5-6-  رویکردهای موجود در باب شخصیت... 63

    2-5- ارتباط آلکسی تایمیا  و ابرازگری هیجان. 64

    2-6 - سبک‌های ابراز هیجان و خصوصیات شخصیتی.. 65

    2-7-  یافته‌های توصیفی مربوط به متغیر‌های تحقیق.. 66

    2-8- مطالعات انجام شده مرتبط با پژوهش... 66

    2-8-1- مطالعات انجام شده خارج کشور. 66

    2-8-2- پژوهش‌های انجام شده در داخل کشور. 70

     

    فصل سوم: روش اجرای پژوهش

    3-1- روش تحقیق.. 73

    3-2- جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری.. 73

    3-3- روش گردآوری اطلاعات... 73

    3-4- ابزار گرد آوری اطلاعات... 74

    3-5-  تجزیه و تحلیل داده ها 76

     

    فصل چهارم. : تجزیه و تحلیل داده ها

    4-1- مقدمه. 78

    4-3- یافته‌های مربوط به فرضیه‌های تحقیق.. 82

     

    فصل پنجم. : بحث و نتیجه گیری

    5-2- محدودیت‌های تحقیق.. 96

    5-3- پیشنهادات... 96

    5-3-1 پیشنهادهای کاربردی.. 96

    5-3-2- پیشنهادهای پژوهشی.. 97

    منابع و مآخذ 98

    چکیده انگلیسی  110

    منبع:

    منابع و مآخذ

    الف- منابع فارسی

    ابوالقاسمی، عباس. زاهد، عادل و نریمانی، محمد.(1388). بررسی ارتباط احساس پیوستگی و تیپ D شخصیتی با تندرستی در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونر. مجله علمی پژوهشی اصول بهداشت روانی،3،.213 -222.

    اتکینسون، ریتا. ال. اتکینسون، ریچارد. اس؛ و هیلگارد، ارنست. آر.(1998). زمینه روان‌شناسی، ترجمه رفیعی و همکاران (1384). تهران: ارجمند، چاپ پنجم، جلد دوم، ص 51 و 52.

    اتکینسون، ریتا. ال. اتکینسون، ریچارد. اس؛ و هیلگارد، ارنست. آر.(1998). زمینه‌ی روان‌شناسی اتکینسون و هیلگارد، ترجمه: همزه گنجی (1384). تهران: انتشارات جیحون، ص 89.

    افشاری، افروز. (1387). بررسی صفات شخصیتی، سبک‌های دلبستگی، رویدادهای استرس زای زندگی و جنسیت به عنوان پیش بین‌های ناگویی خلقی در دانشجویان دانشگاه چمران، پایان نامه ی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، اهواز، دانشگاه شهید چمران.

    بشارت، محمد علی.(1388). سبک های دلبستگی و نارسایی هیجانی. فصلنامه پژوهشهای روانشناختی، سال دوازدهم، شماره 4. 80-63

    بشارت، محمدعلی.(1387). رابطه نارسایی هیجانی با اضطراب، افسردگی، درماندگی روانشناختی و بهزیستی روانشناختی، پژوهش‌های نوین روانشناختی (روانشناسی دانشگاه تبریز) دوره سوم، شماره 10. 17-40.

    پورافکاری، نصرت‌ا... (1373). فرهنگ جامع روان‌شناسی – روان‌پزشکی، تهران، فرهنگ معاصر، جلد اول، ص 495.

    تقوی، محمدرضا. (1380). بررسی روایی و اعتبار پرسش نامه سلامت عمومی GHQ، مجله روانشناسی، سال پنجم، شماره 4. 383 – 398.

    خداپناهی، محمد کریم. (1376). انگیزش و هیجان. انتشارات سمت - تهران.

    راجر، درک. (1993). تغییرات زندگی، کنترل فشار روانی و شیوه های مقابله. ترجمه بهمن نجاریان و ایران داوودی (1385). تهران: رشد، ص 72.

    رفیعی نیا، پروین.(1380). رابطه سبکهای ابراز هیجان با سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس. مجله روان، سال سیزدهم، شماره 3. 238- 248.

    ریو، جان‌مارشال. (2001). انگیزش و هیجان، ترجمه: یحیی سیدمحمدی (1388)، تهران: رشد، ویرایش، چاپ سیزدهم، ص 350-349.

    ریویر، کلود.(1967). «درآمدی بر انسان شناسی» ترجمه ناصر فکوهی (1379)، تهران، نشر نی.

    شاملو، سعید. (1382). «مکاتب و نظریه‌ها در روان‌شناسی شخصیت»، تهران، رشد، چاپ هفتم.

    شاهقلیان، مهناز، مرادی، علیرضا و کافی، سیدموسی.(1386). رابطه آلکسی تایمیا با سبک‌های ابراز هیجان و سلامت عمومی‌در دانشجویان، مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران (اندیشه ورفتار). دوره سیزدهم، شماره 3. 238-248.

    شه ناسی، مریم. (1392). نارسایی هیجانی (الکسی تایمی) چیست؟ پایان نامه کارشناسی روانشناسی بالینی، دانشگاه سمنان، سمنان.

    شولتز، دوان.(1990). نظریه شخصیت، ترجمه: یوسف کریمی (1387)، تهران، ارسباران، چاپ اول، ص 110 و 111.

    شولتز، دوان؛ شولتز، سیدنی الن.(1998). نظریه‌های شخصیت. ترجمه: یحیی سید محمدی (1387). تهران: نشر مؤسسه نشر هما.

    علیمردانی صومعه، سجاد، عباسی، آزاده و قربانی، فاطمه. (1393). رابطه ی الکسی تایمی‌و منبع کنترل با تیپ شخصیتی D در دانشجویان. فصلنامه شخصیت و تفاوت‌های فردی، سال سوم، شماره 5. 13-32.

    عیسی زادگان، علی؛ شیخی، سیامک؛ بشرپور، سجاد. (1390). رابطه ی آلکسی تایمی‌و تیپ شخصیتی D با سلامت عمومی، مجله ی پزشکی ارومیه، سال دوم، شماره 6، 530-538.

    فربد، محمد صادق.(1381). مبانی انسان شناسی. تهران، انتشارات پشتون.

    فکوهی، ناصر.(1381). تاریخ اندیشه‌ها و نظریات انسان شناسی، تهران، نشر نی.

    فیست، جس؛ و فیست، گریگوری جی. (1988). نظریه های شخصیت. ترجمه یحیی سیدمحمدی (1384). تهران: انتشارات ارسباران.

    قلی‌زاده، فرض‌الله. (1376). روان‌شناسی شخصیت، تبریز: نشر هادی، چاپ اول، ص 96.

    کالات، جیمز.(2007). روان‌شناسی فیزیولوژیکی، ترجمه: یحیی سیدمحمدی، تهران، نشر روان، ص 176.

    کارل هافمن، مارک ورنوری، جودیت ورنوری.(۱۳۸۱). روان‌شناسی عمومی‌(از نظریه تا کاربرد) جلد دوم شابک: ۵-۰۱-۶۳۸۹-۹۶۴.

     کریمی، یوسف.(1384). روان‌شناسی شخصیت،  تهران: پیام نور، ص 88 و 89.

    کریمی،  یوسف.(1382). تاریخچه و مکاتب روان‌شناسی، تهران: پیام نور، چاپ اول،  ص 197.

    گنجی، حمزه. ( 1384 ). هوش هیجانی؛ تهران: نشر ساوالان.

    لطف آبادی، حسین (1379) . روان شناسی رشد کاربردی نوجوانی و جوانی.  چاپ سوم. تهران: سازمان ملی جوانان.

    لوگال، آندره. (1371)، نگرانی و اضطراب، ترجمه محمدرضا شجاع رضوی. ناشر آستان قدس رضوی مؤسسه­ی فرهنگی راه بین.

    مسعودنیا، ابراهیم. (1390). رابطه ی بین تیپ شخصیتی D، و مولفه‌های آن با سلامت عمومی‌در دانشجویان، مجله ی علوم رفتاری، 5 (2)، 143-149.

    وکیلی عباسعلیلو، سجاد. (1393). پیش بینی آلکسی تایمیا براساس صفات شخصیتی و سبک‌های دلبستگی

    با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه تبریز.

     

    ب- منابع خارجی

    Alasbi, M., Barort, S., & Lovvallo, W. R .(2000). A drenocorticotropin responses to interpersonal stress: Effects of overt anger expression style and defensiveness. International Journal of psychophysiology, (32) 257- 256.

    Austin, E. J., Saklofske, D. H., & Egan, V. (2005). Personality well-being and health correlates of trait emotional intelligence. Personality and Individual Differences, 38, 547-558.

    Bagbay, R. M., Parker, J. D. A., & Taylor, G. J. (1994). The twenty-item     Alexithymia Scale: Item selection and cross validation of the factor structure. Journal of Psychosomatic Research, 38, 23-32.

    Bailey, P. E., &Henry, J. D. (2007). Alexithymia, Somatization and negative effect in a community sample. Journal of Psychiatry, 150(1), 13-20.

    Bankier, B., Algner, M., & Bach, M. (2001). Alexithymia in DSM IV disorders: comparative evaluation of somatoform disorder, panic disorder, obsessive-compulsive, and depression. Psychosomatics, 42, 235-240.  

    Baron, R. A. & Kepner, C. R .(2000). Models behavior and attraction toward the model as determinants of adult aggressive behavior. Journal of personality and social psychology, 14, 335-334.

    Beck, A. T., Steer, R. A., Epstin, N., & Brown, B. (1990). Beck self-concept test.Psychological Assessments, 2, 191-197.

    .Bermond, B., Vorst, H.C., &Moormann, P.P.(2006). Cognitive neuropsychology of alexithymia: implications for personality typology. Cognitive Neuropsychiatry, 11(3):332-60.

    Bermond, B., Righart, R., Ridderinkfof, K.R., &Moormann, P.P.(2008). Alexithymia and the brain potential P300. Netherlands Jornal of Psychology. 64, 65–77.

    Bootll, R. J., & pennebaker, J. W. (2000). Emotions and immunity In: M. Lewis and J. W. Hawiland- Jones (Eds). Handbook of Emotions. (2nd,pp. 558- 570). New York: The Guilford Press.

    Boulter, L. T. (2002). Self-concept as predictor of College freshman academic adjustment. College Student Journal, 36(2), 234-246.

    Bridges, L. J., Margie, N. G., & Zaff, F. J. (2001). Background for community-level work on emotional well-being in adolescence: Reviewing the literature on contributing factors. Child Trends ResearchBrief. 32, 231-262.

    Broadhead, W.E., Kaplan, B.H., James, S.A., Wagner, E.H., Schoenbach, V.J.,

    Burger, J. M. (1993). Personality, 3rd. California: Pacific Grove. Books/cole.

    Cassidy, J., Parks, R. D., Buthovsky, L., & Braungart, J. M. (1992). Familypeer connections: The roles of emotinal expressiveness within the family and children, understanding of emotions. Child Development, (63), 603- 618.

    Castelli, L., De Santis, F., De Giorgi, I., Deregibus, A., Tesio, V., Leombruni,…& Torta, R. (2013). Alexithymia, anger and psychological distress in patients with myofascial pain: a case-control study, Journal of Frontiers in Psychology, 4, 490.

    .Coolidge, F.L., Estey, A.J., Segal, D.L.,& Marle, P.D.(2013). Are alexithymia and schizoid personality disorder synonymous diagnoses? Compr Psychiatry, 54(2),141-8.

    Dalbudak, E., Evren, C., Aldemir, S., Coskun, K. S., Gul Yildirim, F., & Ugurlu, H. (2013). Alexithymia and personality in relation to social anxiety among university students. Journal of Psychiatry Research, 209(2), 167-172.

    Damen, N. L., Versteeg, H., van Helmondt, S. J., de Jaegere, P. P., van Geuns, ..., & Pedersen, S. S. (2014). The distressed (Type D) personality mediates the relationship between remembered parenting and psychological distress in cardiac patients. Psychology & Health, 29(3), 318-333.

    De Gucht, V. (2003). Stability of neuroticism and alexithymia in somatization, Comprehensive Psychiatry, 44 (6), 466-471.

    De Gucht, V., Fischler, B., &Heiser, W. (2004). Neuroticism, Alexithymia, Negative Affect, and Positive Affect as Determinants of Medically Unexplained Symptoms. Journal of Personality and Individual Differences, 36, 1655-1667.

    Denollet, J. (1998). Personality and coronary heart disease: the Type-D Scale DS-16.  Annual Behavior Medicin, 20(2), 209-215.

    Denollet, J., Vaes ,J., Brautsaert, D.L. (2000). Inadequate response to treatment in coronary heart disease: adverse effects of Type D personality and younger age on 5 year prognosis and quality of life. Circulation, 102, 630-5.

    Dubey, A., Pandey, R., & Mishra, K. (2010). Role of emotion regulation difficulties and Positive/negative affectivity in explaining alexithymia-health relationship: An overview. Indian Journal of Social Science Research, 7(3), 20-31.

    Eizaguirre, A. E., Cabezon, A. O. S., Alda, I. O., Olariaga, L. J., & Juaniz, M. (2004). Alexithymia and its relationships with anxiety and depression in eating disorders. Personality and Individual Differences, 36, 321-331.

    Ekman, P. & Davidson, R. J. (1994). Affective Science: A Research Agenda. In Ekman, P. & Davidson, R. (Eds.), The Nature of Emotion: Fundamental Questions (pp. 411-430). New York: Oxford University Press.

    Ekman, P.(1984). Expression and the nature of emotion. In : K Scherer,., P Ekman,.(Eds)

    Emmons, R. A., & Colby, P. M. (1995). Emotional conflict and well being, relation to perceived availability, daily utilization and observer reports of social support. Journal of Personality and Social Psychology, 65,947-959.

    Emonsa, W., Mejier, R., &Denollet, J. (2007). Negative affectivity and social inhibition in cardiovascular disease: Evaluating type-D personality and its assessment using item response theory. Journal of Psychosomatic Research, 63, 27-39.

    Cambria, E., Livingstone, A.,& Hussain,a . (2012). The Hourglass of Emotions. Springer. doi:10.1007/978-3-642-34584-5_11.

    Garnefski, N., Baan, N., & Kraaij, V. (2005). Psychological distress and Cognitive emotion regulation strategies among farmers who fell victim to the foot-and-mouth crisis. Personality and Individual Differences, 38, 1317-1327.

    Garnefski, N., Kraaij, V., & Spinhoven, P. (2001). Negative life events, cognitive emotion regulation and emotional problems. Personality and Individual Differences, 30, 1311- 1327.

     

    Ghorbani, N., Bing, M. N., Watson, P. J., Davison, H. K., & Mack, D. A. (2002). Self-reported emotional intelligence: Construct similarity and functional dissimilarity of higher-order processing in Iran and United-States. International Journal of Psychology, 37, 297-308.

    Ginting, H., van de Ven, M., Becker, E. S.,& Näring, G. (2014). Type D personality is associated with health behaviors and perceived social support in individuals with coronary heart disease. Journal of Health Psychology. 64, 63-69.

    Goldberg, D. P. (1972). The detection of psychiatric illness by questionnaire. London: Oxford University Press.

    Goleman, D. (1995). Emotional Intelligence. New York: Bantam books.

    Goleman, D. (1995).Emotional intelligence. NEW YORK: Bantam books.

    Gross YY, Levenson RW. (1997). Hiding Feelings: The acute effects of inhibiting negative and positive emotion. Journal of Abnormal Psychology, 106 (1), 95- 103.

    Gross, J. J. (1998). The emerging field of emotion regulation: An integrative review. Review of General psychology, 2 (3), 271 - 299.

    Gross, J. J. (2001). Emotion regulation in adulthood: Timing is everything.Current Directions in Psychological Science, 10, 214-219.

    Gross, J. J., & John, O. P. (1997). Revealing feelings: Facets of emotional expressivity in self reports, peer Scale. Journal of Personality and Social Psychology, 66, 934-949.

    Gross, J. J., &John, O. P. (2003). Individual differences in two emotion regulation processes: Implications for affect, relationships, and well-being. Journal of Personality and Social Psychology.; 85 (2): 348–362.

    Gross, J. J., Munoz, R. F. (1995). Emotion regulation and mental health. Clinical Psychology  Science & Practice, 2 (2), 151–116.

    Helmers, K. F., & Mente, A. (1999). Alexithymia and health behaviors in healthy male volunteers. Journal of Psychosomatic Research, 47, 635–645.

    Katz, I. M., & Campbell, J. D. (1994). Ambivalence over emotional expression and well-being: Nomothetic and idiographic tests of stress-buffering hypothesis. Journal of Personality and Social Psychology, 67(3): 513-524.

    King, KM, et al.(2001). Psychosocial components of cardiac recovery and rehabilitation attendance. Heart, 85, 290-294.

    King, L. A. (1998). Ambivalence over emotional expression and reading emotions in situations and faces. Journal of Personality and Social Psychology, 74, 753-762.

    King, L. A., & Emmons, R. A. (1990). Conflict over emotional expression: Psychological and physical correlates. Journal of Personality and Social Psychology, 58, 864-877.

    King, L. A., Emmons, R. A., & Woodley, S. (1992). The structure of inhibition. Journal of Research in Personality, 26, 85-102.

    King, L. A., Emmons, R. A., & Woodley, S. (1992). The structure of inhibition. Journal of Research in Personality,26, 85-102.

    Kleinginna, P., Jr., & Kleinginna A. (1981). A categorized list of motivation definitions, with sugges-tions for a consensual definition. Motivation and Emotion, 5, 263-291.

    Lazarus, R. (1991). Emotion and adaptation. New York: Oxford University Press.

    Lazarus, R.S. (1966), Psychological stress and the coping process, 1st ed. New York: McGraw-Hill .

    Le, N. H., Romas, M. A., &Munoz, R. F. (2007). The relationship between alexithymia and perinatal depressive symptomatology. Journal of Psychosomatic Research, 62, 215-222.

    Lewis, M. (2000).The emergence of human emotions.In : M. Lewis and J.M. Haviland,(Eds). Hand book of emotions. New York. 2rd : 265 – 280.

    Lim, H. E., Lee, M. S., Ko, Y. H., Park, Y. M, Joe, S. H., et al. (2011). Assessment of the Type D Personality Construct in the Korean Population: A Validation Study of the Korean DS14, Journal of Korean Medical Science, 26, 116-123.

    Londen, V., Zuiden, V., &Kleber, R.J. (2008 ). Type D personality: predictor of general psychological distress after military deployment?. Master Disertation, Utrecht University.

    Luminet, O., Bagby, R. M., Wagner, H., Taylor, G. J., & Parker, J. D. A. (1999). Relations between alexithymia and the five factor model of personality: A facet-level analysis. Journal of Personality Assessment, 73 (3), 345-358.

    Luminet, O., Rime, B., Baby, R. M., &Tayler, G. J. (2004). A multimodel investigation of emotional responding multimodel investigation of emotional responding in alexithymia. Journal of Cognition Emotion, 18(5), 741-66.

    Lumley, M. A. (1996). Family factors related to alexithymia characteristics. Psychosomatic Medicine, 58, 211-216.

    Lutwak, N., Razzino, B. E., & Ferrari, J. R. (1998). Self-perceptions and moral affect: An exploratory analysis of subcultural diversity in guilt and shame emotions. Journal of Social Behavior and Personality, 13(2): 333-348.

    Stephen,J., Ruth, W., Paul, I., Tommy, C.(1994). The preliminary development of a measure to assess attitudes towards emotional expression. Personality and Individual Differences, 16(6), 869-875.

    Mayer, E.A., Craske, M.,& Naliboff, B.D. (2001). Depression, anxiety, and the gastrointestinal system", Journal of Clinical Psychiatry, 62, 28-36.

    Meijer, Degen, F., & Lansen, J. (2006). Alexithymia: challenge to art therapy, the story of Rita. The Artin psychology, 33, 167-179.

    Meins, E., Harris-Waller, J., & Lloyd, A. (2008). Understanding alexithymia: Associations with peer attachment style and mind-mindedness. Personality and Individual Differences, 45, 146–152.

    Mesken, J., Hagenzieker, M. P., Rothengatter, T., & Waard, D. (2007). Frequency, determinants, and consequences of different drivers’ emotions: An on-the-road study using self-reports, (observed) behaviour, and physiology. Transportation Research, 10(6): 458-475.

    Mongrain, M., & Zuroff, D. C. (1994). Ambivalence over emotional expression and negative life events: mediators of depressive symptoms in dependent and self- critical in dividuals. Personality and Individual Differences. 16(3), 447- 458.

    Motan I, &Gencoz T. (2007). The relationship between the dimensions of alexithymia and theintensity of depression and anxiety. Turkish Journal of Psychiatry, 18(4), 333-43.

    Muller, J., Alpers, G. W., Reim, N., & Sub, H. (2004). Abnormal attentional bias in alexithymia. Journal of Psychosomatic Research, 56, 581-673.

    Oogai, Y., Akimoto, M., & Fukunishi, I. (2003). The association of alexithymia and emotional intelligence. Journal of Psychosomatic Research, 55, 147-178.

    Paivio, S.C.,& McCilloch, C.R. (2004). Alexithymia as a mediator between childhood trauma and self- injurious behaviors, Child abuse & neglect, 339-354.

    Palmer, B., Donaldson, C., & Stough, C. (2002). Emotional intelligence and life satisfaction. Personality and Individual Differences, 33, 1091–1100.

    Pandy, R., Mandal, M. K., Taylor, G. J., & Parker, J. D. A. (1996). Cross cultural alexithymia: Development and validation of Hindi translation of the 20-item Toronto Alexithymia Scale. Journal of Clinical Psychology, 52, 173-176.

    Palmer, B., Donaldson, C., & Stough, C. (2002). Emotional intelligence and life satisfaction. Personality and Individual Differences, 33, 1091–1100.

    Parker,  G. (1982).  Parental representations and affective disorder: Examination for an ereditary link. British journal of  Medical Psychology, 55, 57- 61.

    Parker, J. D. A., Taylor, G. J., & Bagby, R. M. (1989). The alexithymia construct: Relationship with sociodemographic variables and intelligence. Comprehensive Psychiatry,30, 434-441.

    Parker, J. D. A., Taylor, G. J., & Bagby, R. M. (2001). The relationship between emotional intelligence and alexithymia. Personality and Individual Differences, 30, 107-115.

    Parker, J. D. A., Taylor, G. J., &Bagby, R. M .(2003). The 20-Item Toronto Alexithymia Scale III. Reliability and factorial validity in a community population. Journal of Psychosomatic Research, 55 , 69– 27.

     Petrie, K. J., Booth, R. J., Pennebaker, J. W. Davison., & Thomas, M. G. (1995). Disclosure of trauma and immune response to a hepatitis B vaccination program. Journal of  onsulting and Clinical psychology, 63 (5),787- 792.

    Pham, T. (2000). The influence of gender and culture on relationship between emotional control and well-being. Ressearch Journal, 10(8)99-114.

    Plutchik, R. (2011). Nature of Emotions. American Scientist. Retrieved 14 April 2011.

    Quinton, S., & Wagner, H. L. (2005). Alexithymia, ambivalence over emotional expression, and eating attitudes. Personality and Individual Differences, 38, 1163-1173.

    Raty, L., & Gustafsson, B. (2006). Emotions in relation to healthcare encounters affecting self-esteem. Journal of Neuroscience Nursing, 38(1): 42-50.

    Rick, A., & Vanheule, S. (2007). Alexithymia and DSM IV personality disorder traits in alcoholic inpatients: A study of the relation between both constructs. Personality and individual differences, 43, 119-129.

    Roger, D., & Jimson, B. (1998). The relationship between emotional rumination and cortisol secretion under stress. Personality and Individual Difference, 24 (4), 531- 538.

    Roger, D., & Najarian, B.(1989). The construction and validation of a new scale for  measuring emotion control. Personality Differences, 10 (8) , 845 – 853.

    Roger, D., & Nesshoever, W. (1987). The construction and preliminary validation of a scale for measuring emotion control. Personality and Individual Differences, 8, 527-534.

    Roger, D.,& Najarian,B .(1998). The relationship between emotional rumination and cortisol secretion under stress. Personality and Individual Differences, 24(4), 531 – 538.

    Roger,D.,& Nesshoever, W.(1987). The construction and preliminary validation of a scale for measuring emotional control. Personality and Individual Differences, 8(4) , 527 -534.

    Salminen, J. K.,&  Saarijarvi, S. (1999). Alexithymia behaves as a personality trait over a 5-year period in Finnish general population. Journal of psychosomatic reaserch, 61, 275-278.    

    Salovy, P., Rothman, A.J., Detweiler, J.,& Steward, W.I. (2000). Emotional states and physical health. American Psychology, 55 (1), 110-21.

    Sarafino E.P.( 2002). Health Psychology 4th . John Wiley and Sons, Inc.

    Sifneos, P. E. (1973). The prevalence of. alexithymia. characteristics in Psychosomatic patients. Psychotherapy and Psychosomatics, 22(8), 255. 262.

    Smith, J. M. (1998). Written emotional expression: Effects Sizes. Outcome types and moderating variables. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 66 (1), 175- 184.

    Simpson, P. A., & Stroh, L. K. (2004). Gender Differences: Emotional Expression and Feelings of Personal Inauthenticity. Journal of Applied psychology, 89(4): 715-721.

    Sworowdki, F. A. (2000). Emotionally expressive coping prediets psychological and physical adjustment to breast cnacer. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 68 (5), 875- 882.

    Taylor, G. J. & Bagby, M. (2004). New trends in alexithymia research. Psychotherapy and Psychosomatics, 73, 68-77.

    Taylor, G. J., Bagby, R. M., & Parker, J. D. A. (1997). Disorders of affect regulation: Alexithymia in medical and psychiatric illness. Cambridge University Press.

    Tennant, C. & Tonkin A. (2003). Stress and coronary heart disease: Psychosocial risk factors. Medical Journal of Australia, 178(6), 272–276.

    Troisi, A., D'Argenio, A., Peracchio, F., & Petti, P. (2001). Insecure attachment and alexithymia in young men with mood symptoms. Journal of Nervous and Mental Disease,189(5),311-316.

    Vanheule, S., Verhaeghe, P.,& Desmet, M. (2010). The Observer Alexithymia Scale: A Reliable and Valid Alternative for Alexithymia Measurement? Journal of Personality Assessment, 92 (2), 175-185.  

    Watson,K.E .(2001). How and when does emotional expression help?. Review of General Psychology,5,187–212.

    Williams, C., &Wood, R.L. (2010). Alexithymia and emotional empathy following traumatic brain injury. Journal of Clinical Experience and Neuropsychology, 32 (3):259-67.

    Williams, L., O'Connor, R. C., Howard, S., Hughes, B. M., Johnston, D. W., Hay, J. L. (2008). Type-D personality mechanisms of effect: the role of health-related behavior and social support. journal of Psychosomatic Research, 64(1), 63-69.

    Wise, T. N., Mann, L. S., &Shay, L. (1992).  Alexithymia and the fivefactor model of personality. Comprehensive Psychiatry; 33, 147.151

    Zimmermann, G., Rossier, J., Meyerde-Stadelhofen, F., & Gaillard, F. (2005). Alexithymia  assessment and relations with dimensions of personality. European Journal of Psychological Assessment, 21 (1), 23-33


موضوع پایان نامه بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتیD با سبک‌های ابراز هیجان, نمونه پایان نامه بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتیD با سبک‌های ابراز هیجان, جستجوی پایان نامه بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتیD با سبک‌های ابراز هیجان, فایل Word پایان نامه بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتیD با سبک‌های ابراز هیجان, دانلود پایان نامه بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتیD با سبک‌های ابراز هیجان, فایل PDF پایان نامه بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتیD با سبک‌های ابراز هیجان, تحقیق در مورد پایان نامه بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتیD با سبک‌های ابراز هیجان, مقاله در مورد پایان نامه بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتیD با سبک‌های ابراز هیجان, پروژه در مورد پایان نامه بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتیD با سبک‌های ابراز هیجان, پروپوزال در مورد پایان نامه بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتیD با سبک‌های ابراز هیجان, تز دکترا در مورد پایان نامه بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتیD با سبک‌های ابراز هیجان, تحقیقات دانشجویی درباره پایان نامه بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتیD با سبک‌های ابراز هیجان, مقالات دانشجویی درباره پایان نامه بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتیD با سبک‌های ابراز هیجان, پروژه درباره پایان نامه بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتیD با سبک‌های ابراز هیجان, گزارش سمینار در مورد پایان نامه بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتیD با سبک‌های ابراز هیجان, پروژه دانشجویی در مورد پایان نامه بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتیD با سبک‌های ابراز هیجان, تحقیق دانش آموزی در مورد پایان نامه بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتیD با سبک‌های ابراز هیجان, مقاله دانش آموزی در مورد پایان نامه بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتیD با سبک‌های ابراز هیجان, رساله دکترا در مورد پایان نامه بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتیD با سبک‌های ابراز هیجان

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A) در رشته روانشناسی بالینی چکیده هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی واقعیت درمانی بر کاهش کمرویی و نارسایی هیجانی دانش آموزان و مولفه های آن شامل واقعیت درمانی ، کاهش کمرویی ، و نارسایی هیجانی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه شهر اصلاندوز در سال تحصیلی 92-91 می باشد که بالغ بر 3000 نفر دانش ...

پایان نامه جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد رشته روان­شناسی عمومی چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های ابراز هیجان و سبک اسناد کنترل در خشونت های خانگی علیه زنان با نقش کلیشه های جنسیتی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به پزشکی قانونی استان البرز در شهر کرج در بهار1393 که علت مراجعه شان ضرب و شتم از سوی شوهر بود، که از این تعداد به 100 نفر پرسشنامه داده شد ...

پایان­نامه برای دریافت درجه­ی کارشناسی ارشد در رشته­ ی روانشناسی گرایش عمومی چکیده: هدف این پژوهش مقایسه راهبرد های تنظیم شناختی هیجان، سبک های دلبستگی، ابراز وجود و منبع کنترل در دختران فراری و عادی بود. روش تحقیق در این پژوهش، روش علی– مقایسه ای بود . آزمودنی ها نیز مشتمل بر 36 دختر (18 دختر فراری و 18 دختر عادی) بودند. گروه دختران فراری به صورت در دسترس و دختران عادی به روش ...

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A) گرایش : عمومی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی با رفتار رانندگی رانندگان اتوبوس های بین شهری پژوهشگر: آرمان مناجاتی چکیده : تحقیق حاضر از نوع توصیفی – همبستگی می باشد که با هدف کلی بررسی و تبیین نقش پیش بینی کنندگی ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی در رفتار رانندگی رانندگان اتوبوس های بین شهری شیراز انجام شد. جامعه آماری پژوهش ...

چکیده هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر ویژگی­های شخصیتی بر اقدام به خودکشی بود. بدین منظور 54 نفر از افراد با سابقه اقدام به خودکشی به اورژانس بیمارستان‌های شهرستان بندرعباس به روش تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند علاوه بر این به همین تعداد نیز گروه شاهد از افراد عادی (بدون سابقه خودکشی) با در نظر گرفتن همسان­سازی از لحاظ سن، تحصیلات، جنسیت و وضعیت اجتماعی – اقتصادی توسط پژوهشگر ...

پایان نامه برای دریافت دانشنامه کارشناسی ارشدگروه روان­شناسی :گرایش روان­شناسی عمومی چکیده مقایسه توانایی خودنظم بخشی، ویژگی­های شخصیتی و کارکرد خانواده دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی شعله شکوری نوجوانان سرمایه­های آینده جامعه هستند. مدارس ویژه پرورش استعدادهای درخشان دارای محیط نسبتاً متفاوت با مدارس عادی می­باشند تفاوت دو محیط آموزشی می­تواند موجب تقویت با ایجاد ویژگی­های ...

پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی چکیده هدف از پژوهش حاضر مقایسه دانش آموزان پسر دارای سبک­های فرزندپروری متفاوت (سهل گیر، مقتدر و استبدادی) از لحاظ سازگاری هیجانی، اجتماعی، تحصیلی و مؤلفه­های آن در دبیرستان­های شهر اهواز بود. نمونه این تحقیق متشکل از 240 دانش آموز پسر بود که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش، آزمودنی ها ...

پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره خانواده چکیده: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه ی منابع شناخت خود بر افزایش ابراز وجود معتادان در حال باز توانی انجام شد.نوع مطالعه از نوع مطالعات آزمایشی می باشد.جامعه ی آماری افراد تحت باز توانی در مرکز کامرانیه تهران از بخش های بیمارستان روانپزشکی رازی بودند.از طریق نمونه گیری هدفمند تعداد 30نفر انتخاب شده و در دو گروه آزمایش ...

پایان­نامه جهت اخذ درجه­ی کارشناسی ارشد در رشته­ی روان­شناسی بالینی چکیده: هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هوش هیجانی و حمایت اجتماعی با سلامت روان سالمندان شهر بندرعباس بوده است. این پژوهش از نوع پژوهش های همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان ومردان سالمند (بالای 65 سال) صندوق بازنشستگی کشوری شهر بندرعباس در سال 1391 به تعداد 758 نفر بود که نمونه این تحقیق شامل 256 نفر بود که به ...

پایان­نامه تحصیلی جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد رشته: روان شناسی گرایش: بالینی چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ابعاد جهت گیری مذهبی و هوش هیجانی با رضایتمندی زندگی زناشویی انجام شد. در این تحقیق 302 نفر از فرهنگیان متأهل زن و مرد با میانگین سنی 40سال و انحراف استاندارد 73/5و مدت ازدواج با میانگین 66/15 و انحراف استاندارد 29/4 که 9/58 درصد آن را زنان فرهنگی تشکیل می دادند و سطح ...

ثبت سفارش