پایان نامه تحصیلی در مقطع کارشناسی ارشد تبلیغ و ارتباطات فرهنگی
چکیده
تحقیق پیش رو به آن دلیل نگاشته شده است که خواننده بتواند پس از مطالعه کامل آن آگاهی نسبتاً جامع و کاملی از عوامل موثر بر مسئله پوشش زنان در جامعه امروز ایران بدست آورد. این تحقیق با این پیش فرض انجام شده است که پوشش زنان ایرانی تا حد زیادی از آیینهای ارتباطی که زنان را احاطه کردهاند تأثیر میپذیرد.
منظور از آیین در این پژوهش، آیین در مقام چگونگی و توصیف است، بنابراین تلاش شده است رفتار زنان در موضوع پوششی که برای خود انتخاب میکنند از یک نگاه توصیفی بررسی شود.
در این پژوهش تلاش شده است برای تحلیل پوشش زنان از تحلیلهای فیزیولوژیک و روان شناختی جدا شده و پوشش آنها را به عنوان یک پدیده ارتباطی تحلیل کنیم.
به زبان ساده تر این پژوهش در نظر دارد رفتار زنان در این موضوع را از این منظر بررسی کند که زنان به واسطه خصوصیات کلی و خاصی که دارند در چه فرآیند های ارتباطی قرار گرفته و چگونه متناسب با این فرآیندها تصمیم گیری و رفتار میکنند.
محقق در این پژوهش تلاش کرده است با بهره گیری از روش مردم نگاری، با مخاطب ارتباطی صمیمی و نزدیک بر قرار کرده و بتواند عوامل واقعی که رفتار او را در زمینه پوشش سامان میدهد شناسایی کند. آنچه در این موضوع بیشترین اهمیت را دارد درک چگونگی تفهم پدیدهها توسط مخاطب است.
محقق در این راه از روشهای مشاهده مشارکتی، مصاحبه های عمقی و استفاده از اطلاع رسان بهره برده و در قالب توصیف و تحلیل رفتار زنان در مسئله پوشش به سؤالات تحقیق پاسخ داده است.
آنچه در نتیجه این پژوهش به دست آمده است تبیین و تحلیل عوامل سیاسی، اجتماعی، فردی و دیگر عوامل تأثیر گذار بر رفتار زنان در مسئله پوشش است.
در این تحقیق دیدگاه زنان در مورد مسائل و مواردی که بر پوشش آنها اثر میگذارد ذکر شده و چگونگی اثر گذاری این عوامل در گروه های مختلف زنان بررسی شده است.
طرح مسئله
به نظر می رسد مسئله پوشش در جامعه ایران با توجه به تاریخ و تمدن آن موضوعی قابل توجه برای علاقهمندان به فرهنگ و تاریخ جامعه ایرانی باشد. توجه محققان جامعه شناسی تاریخی، تاریخ نگاری و سیاحان و مستشرقان به پوشش جامعه مورد مطالعه، نشان از اهمیت و جدی بودن مسئله پوشش است. در واقع پوشش یک جامعه بهترین نماد برای شناخت فرهنگ یک جامعه است. نمادی که ارزشهای مذهبی و ضریب نفوذ ارزشهای جامعه در اعمال مردم را به نمایش میگذارد.
از همین رو است که در اکثر آثار مردم نگاری، در کنار بیان رفتار های اقتصادی، معیشتی، خورد و خوراک، ازدواج، مسکن و ... پوشش مردمان آن جامعه مورد توجه است. پوشش زنان به دلیل اینکه رفتار زنان یک جامعه تا حدودی متأثر از عقاید جامعه مردان نیز بوده دارای اهمیت مضاعف است.
با نگاهی به سیر تاریخی مسئله پوشش در جامعه ایرانی و انعکاس این موضوع در تاریخ نگاریها، به لزوم بررسی معناشناسانه ی پوشش زنان در جامعه ایرانی برای فهم صحیح از واقعیتهای رفتاری یک جامعه پی خواهیم برد. ما برای دریافت درکی صحیح از واقعیتهای جامعه کنونی و به جهت ثبت چگونگی و چرایی پوشش زنان ایرانی باید دست به تحلیل پوشش زنان ایرانی بزنیم.
تحلیل پوشش از وجه دیگری نیز جنبهی کاربردی دارد. اگر با این پیش فرض که پوشش اسلامی طبق شرع، عرف و قانون مطلوب است و بی حجابی بر طبق همان موارد کژ رفتار، پس باید به لایه درونیتر پوشش یعنی عوامل ارتباطی که منجر به گزینش پوشش در افراد میشود برسیم تا بتوانیم عوامل موثر در پوشش مطلوب را کشف و گسترش دهیم.
اما مسئله پوشش و حدود و ثغور آن، آزادی یا عدم آزادی فردی در نوع پوشش، اجتماعی یا فردی بودن پوشش افراد به ویژه مسئله بد پوششی، بالاخص پوشش زنان در جامعه امروز ایران محل اختلاف نظر بسیاری از علما، سیاسیون و صاحبان نظر و سخن گشته است به نحوی که گاهی به یک مقوله محل نزاع در بین سیاسیون تبدیل شده است.
از این رو بررسی معناشناسی پوشش زنان به عنوان گزینش گران پوشش میتواند مد نظر محققین باشد. این موضوع در علوم و رشته های دیگر همچون روانشناسی، جامعه شناسی و علوم و معارف اسلامی مورد بررسی قرار گرفته و به نظر میرسد بررسی این رفتار اجتماعی به عنوان یک مقوله ارتباطی تا حدودی مغفول مانده است. آنچه در این تحقیق مد نظر است بیان معنای پوشش زنان به عنوان یک فرآیند و رفتار ارتباطی در جامعه است.
از دیگر سو قاعدتاً برای یافتن راه حل و درمان مشکل بد حجابی (طبق اصول اسلامی حجاب امری نسبی نیست بلکه مطلق است بنابراین ذکر بد حجابی ناشی از مصطلح شدن آن در جامعه است) در جامعه امروز ایران در آغاز باید نسبت به توصیف و تحلیل آن از منظر خود رفتارگر پرداخت. بد حجابی به صورت ماهوی یک رفتار اجتماعی است چرا که در صورت عدم بروز و ظهور در جامعه هویت مسئله بدحجابی معنا ندارد. بد حجابی در مقام مقابله با فرد یا افراد در جامعه است که محل بحث میگردد. جدای از اجتماعی بودن، بدحجابی یک رفتار ارتباطی نیز به شمار میآید. در واقع فرد بد حجاب به عنوان یک رسانه عمل کرده و در حال ارسال پیام به مخاطب، یعنی افراد جامعه است که تحلیل این پیام از این مقدمه خارج است.
هدف این تحقیق، تبیین و توصیف چگونگی ارسال پیام در قالب یک رفتار ارتباطی متأثر از آئین است و سعی در بیان این نکته دارد که پوشش به عنوان یک رفتار ارتباطی بیشتر از آنکه متأثر از عوامل زیستی یا عقلانی باشد متأثر است از آئین ارتباطی فرهنگ کلان جامعه یا خرده فرهنگ و یا مفهومی است که فرد عضو و متأثر از آن است.
آئین به این موضوع ناظر است که فرد در جامعه به وسیله ارتباطات تأثیر گذار و تأثیر پذیری احاطه شده و حیات اجتماعی آن منوط به حفظ این ارتباطات است. در واقع این ارتباطات برای او نوعی از باید و نبایدها تعریف کرده و فرد متأثر از این الگوها، رفتار و فکر میکند و با استفاده از ابزارهایی که همین ارتباطات در اختیار او قرار میدهند جهان اطراف و پدیدههایش را شناسایی و در مورد آنها فکر میکند.
برای مثال فرض نگارنده بر این است که اکنون در جامعه زنان و دختران ایرانی داشتن موهای طلائی نوعی مزیت و برتری در زیبایی است. این زیباتر بودن ناشی از چیست؟ ناشی از یک پدیده فیزیولوژیک است؟ یعنی وقتی فرد این رنگ را میبیند در بدن و ذهن او فعل و انفعالات فیزیولوژیک میافتد؟ یا این تفکر ناشی از نوعی آئین است که فرد در ارتباط با جامعه خود یعنی دیگر زنان و مردان آنرا دریافت کرده؟ این آئین زیبایی است که جامعه به صورتی نامحسوس ابلاغ کرده که در این آئین، موی طلائی مشخصه زیبا بودن است. پیش فرض میتواند این باشد که فشار اجتماعی ناشی از نپذیرفتن آیینی که فرد به آن تعلق دارد معمولاً مانع از کنشی خارج از آن آئین میگردد. موضوعی که اساس شکل گیری نظریه مارپیچ سکوت نئول نئومن نیز به شمار میآید. اما در نهایت در اینجاست که محقق باید با حصول به آئین های ارتباطی که فرد تحت آنها عمل میکند به توصیف چرایی این برداشت ذهنی برسد.
1-2-اهمیت و ضرورت تحقیق
اگر نگاه کوتاهی به تصاویر خانوادگی و یا فیلمهای سینمایی ساخته شده از سالهای نه چندان دور مثلاً سالهای اوایل دهه هفتاد شمسی بیندازیم به وضوح میتوانیم تغییر قابل ملاحظه و بسیار محسوسی را در نوع پوشش افراد حاضر در آن عکسها به خصوص بانوان مشاهده کنیم. حتی اگر یک مقایسه ساده و دم دستی از نوع پوشش بازیگران فیلمها و سریالهای ده سال قبل و اکنون انجام بدهیم یک تحول بسیار عمیق را متوجه خواهیم شد. البته این تغییر در خارج از مرز های ایران نیز به وضوح قابل مشاهده است. اگر سریالها و فیلمهای ساخته شده در زمانهای مختلف را تا حدودی نمایانگر وضعیت اجتماعی همان روز بر شمریم یک تحول قابل مشاهده را در پوشش زنان در فیلمهای یک دهه قبل میلادی و فیلمهای روز سینمایی جهان مشاهده خواهیم کرد. این تحولات که به سرعت با هدف برهنگی هر چه بیشتر پیش رفته است تغییر پرشتابی در الگوی پوشش زنان را نشان میدهد.
همانگونه که در بالا نیز اشاره شد این تغییر در پوشش در ایران پس از جنگ تحمیلی نیز به شدت قابل لمس است. به طوری که شاید اگر تصویر پوشش بعضی زنان در جامعه امروز را ده سال قبل برای کسی متصور میشدیم قابل پذیرش نبود. این تغییر الگوی پوشش میتواند ناشی از تغییر مناسبات ارتباطی افراد با خارج از خود باشد یا عوامل ذهنی و یا کارکردی داشته باشد. این پژوهش در واقع در پی یافتن چراییهای این تغییرات است. از سوی دیگر جلوگیری از تغییر الگوی پوشش به سمت الگو های غیر بومی و هدایت و حفظ الگو به سمت الگو های بومی و اسلامی از اهدافی است که برای تحقق آن باید به یک تحلیل از وضعیت پوشش در جامعه امروز رسید.
مقابله با حجاب و پوشش اسلامی در دوران سیاسی قبل از انقلاب اسلامی به عنوان رویکرد جدی حکومت تلقی میگشته است که در برهه ای از زمان برای اجرائی آن پرداخت هزینه برخورد های قهری در این زمینه نیز برای حاکمان وقت دارای توجیه میشود. اما این برخورد های قهری در گذشت زمان جای خود را به خیزشی نرم و به اصطلاح فرهنگی داد؛ و وضعیت پوشش در بعضی زنان ایرانی که بیشتر در طبقات مرفه شهر های بزرگ حضور داشتند به سمتی رفت که نشانی از کشوری با دین رسمی اسلام نداشت. البته با همه این تلاشهای نرم برای تغییر الگوی پوشش زنان ایرانی، حجاب هنوز به عنوان یک الگوی ریشه دار در عامه مردم مطرح بوده است. اما با وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357؛ جمهوری اسلامی به غیر از دو سه سال اول تولد خود توانست با هر روشی و متأثر از هر اتفاقی که خارج از این بحث است حجاب را به عنوان یک باید اجتماعی برای زنان و دختران جامعه ایرانی بیان و اجرا کند.
اما در سالهای پس از جنگ و با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی که بر راهبردها و سیاستهای فرهنگی نیز اثرگذار بود اجرای حجاب علیرغم وجوه قانونی و آرمانی آن در نظام جمهوری اسلامی ایران به سستی و کم توجهی دچار شد و در این دوره بیش از بیست ساله وضعیت حجاب در جامعه ایرانی به شرایطی رسیده که حجاب به عنوان قانونی نمایشی در آمده و لباس استفاده شده توسط بخش گسترده ای از جامعه ویژگی ماهوی پوشش اسلامی یعنی پوشانندگی و حفظ جذابیتهای جنسی زنانه را از دست داده است.
در واقع یکی از اهداف ثانویه این پژوهش؛ رویکرد کارکردی آن است و از این رو که این پژوهش میتواند با بیان مؤلفه های تأثیر گذار بر انتخاب پوشش توسط زنان ایرانی به برنامه ریزان، متولیان و صاحب نظران فرهنگی کشور در جهت کشف چرائی این تغییرات سریع و عمیق کمک کند.
لذا محقق معتقد است پوشش را باید به عنوان یک رفتار ارتباطی و دارای ویژگیها و عناصر ارتباطاتی نگاه کرد. از همین جهت میتوان برای کشف مؤلفه های حاکم بر این رفتار ارتباطی آن را با پیش فرض یک ارتباط آیینی سنجید.
به این منظور می توان با درک جایگاه ارتباطی پوشش و تاثیرگذاری و تاثیر پذیری آن از عوامل دیگر به نوعی از نگاه جامع بر پوشش زنان ایرانی دست یافت
پیشینه تحقیق
در این بخش تلاش شده است که نمونه های از تحقیقها و مقالاتی که محقق معتقد است دارای قرابت موضوعی و روشی با مسئله تحقیق دارند را نام برده و تشریح مختصر آنها، تفاوت تحقیق خود را ذکر کرده و بیان کند که تحقیق خود چه برتری نسبت به تحقیقهای مشابه دارد. از این رو به مروری در این زمینه خواهیم پرداخت.
اگر بخواهیم تحقیق پیش رو را، نگاه مردم نگارانه و توصیفی به پوشش زنان به عنوان یک مقوله ای ارتباطی بدانیم؛ بر اساس جست و جوی انجام گرفته میتوان ادعا کرد که تا به حال نمونه ای که سه ویژگی فوق را دارا باشد وجود نگاشته نشده است. اما اگر بخواهیم تحقیق های که با موضوع تحقیق پیش رو دارای قرابت تقریبی دارند را بررسی کنیم به موارد زیر خواهیم رسید.
بخشی از تحقیقهای انجام گرفته در زمینه پوشش در حیطه علم تاریخ جای میگیرند به نحوی که سعی در توصیف چگونگی پوشش زنان در بستر تاریخی دارند. بخشی دیگر نیز در حوزه علم جغرافیا قرار گرفته و به تفاوتهای پوشش زنان در مناطق مختلف کشور اهتمام ورزیده و به معرفی آداب و رسوم زنان اقوام و طوایف گوناگون میپردازد.
بخشی نیز به پوشش به عنوان یک رفتار دینی نگاه میکنند و در نتیجه در علوم اسلامی و دینی قابل بررسی هستند و بخشی دیگر نیز در دایره علم روانشناسی پوشش را به عنوان یک معلول بررسی کردهاند.
در نتیجه تلاشهای محقق تحقیقی که پوشش زنان را به عنوان یک رفتار ارتباطی بررسی کرده باشد یافت نشد اما ازچند تحقیق ذیل را میتوان نام برد که پوشش را به عنوان یک رفتار اجتماعی بررسی کردهاند.
گرایش به حجاب و برداشت از آن بین دانشجویان دانشگاه های تهران (دولتی و آزاد) و علل و عوامل آن، امالبنین کرمانشاهیان، دانشگاه الزهرا، مقطع کارشناسی ارشد پژوهشگری علوم اجتماعی، 1376
در تحقیق فوق محقق تلاش کرده با استفاده از روشهای تحقیق کمی و تحقیق میدانی از طریق پرسشنامه دیدگاه های مختلف دانشجویان دختر دانشگاه های تهران را بررسی کرده و نتایج را پس از طبقه بندی ارائه دهد.
آنچه این تحقیق را از تحقیق پیش رو متمایز میکند تفاوت در روش و محدوده مطالعه است. مهمترین تفاوت این تحقیق با تحقیق حاضر در این است که این تحقیق بهر گیری از روشهای کیفی بیشتر به سر فصلهای نامبرده شده توسط مخاطبین اشاره کرده و به دلیل جنس روشهای کمی مورد استفاده قرار گرفته به عمق چراییها و تفهم رفتار دانشجویان دختر دانشگاه های تهران نرسیده است.
نگرش زنان به انواع پوششهای رایج، نفیسه حمیدی، مهدی فرجی، سازمان تبلیغات اسلامی 1384
تحقیق فوقالذکر خلاصه نگاری و جمع بندی از یک تحقیق وسیع میدانی در سراسر کشور است که با استفاده از نیروی انسانی و مادی بسیار در سطح ملی به تفکیک نوع پوشش زنان و قشر بندی و دسته بندی پوشش زنان در کل کشور پرداخته است. در این تحقیق تأثیر مؤلفه های نظیر اشتغال، تحصیل، وضعیت مادی و دهها مؤلفهی دیگر بر پوشش زنان سنجیده شده است.
در این پژوهش نتایج همه آزمونها به صورت استانی، روستایی و شهری و سنی به تفکیک آمده است. اما همان طور که در مورد تحقیق قبلی نیز ذکر شد عمده تفاوت این تحقیق با تحقیق پیش رو تفاوت در روش و تحلیلی بودن آن است. تحقیق فوقالذکر با ارائه آمار و نتایج کمی، اطلاعات خامی را به مخاطب داده و به تحلیل و تفسیر اطلاعات توجه کمتری شده است.
سنخ بندی مد در تهران: با تأکید بر نحوهی پوشش زنان، مهری بهار، مریم زارع، پژوهش زنان، ش ۲۶، پاییز ۱۳۸۸ : ص ۲۷ – ۴۸
در این مقاله محقق تلاش کرده است با استفاده از مشاهده میدانی انواع پوششهای موجود در سطح شهر تهران را نام برده و تا حدودی به نوع نگرش زنانی که این پوششها را استفاده میکنند اشاره کند. محقق با بهره گیری از اندیشه های زیمل حول محور چگونگی رفتار اجتماع در مسئله مد، بیشتر به تأثیر مد بر سبکهای مختلف پوشش زنان تهرانی پرداخته است. در واقع تفاوت عمده این مقاله با تحقیق پیش رو تک وجهی بودن آن است. به این معنا که ما در این تحقیق تلاش کردیم به نحوی همه عواملی که میشود از آنها به عنوان عوامل تأثیر گذار بر پوشش نام برد را جمع آوری کنیم که یکی از آنها نیز تأثیر مد و سبک زندگی بر پوشش است.
سبک زندگی و پوشش زنان در تهران، نفیسه حمیدی، مهدی فرجی، تحقیقات فرهنگی، سال ۱، ش ۱، بهار ۱۳۸۷ : ص ۶۵ – ۹۲
مقاله فوق که تقریباً دارای هدفی مشابه مقاله قبلی است، بیشترین قرابت را با تحقیق پیش رو دارد و این قرابت حاصل نزدیکی روش تحقیق در هر دو کار است. این مقاله با بهره گیری از مصاحبه های عمقی تلاش کرده به نوعی از تفهم در رفتار زنان برسد. اما همانند مقاله قبلی موضوعی که سعی شده تأثیر آن بر پوشش ذکر شود سبک زندگی و مد است و از این منظر جامعیت بسیار کمتری نسبت به تحقیق حاضر دارد.
در نهایت آنچه میتوان از مقایسه دیگر تحقیقها و مقالات علمی- پژوهشی انجام گرفته در این حوزه جمع بندی کرد این است که اکثر تحقیقهای انجام گرفته، در روش تحقیق دارای تفاوت است. اکثر تحقیقهای پیشین با بهره گیری از پرسشنامه و تحلیل کمی داده های حاصله، پوشش زنان و دلایلی را که زنان برای آن ذکر میکنند را طبقه بندی کرده و تحلیل میکنند؛ و این دقیقاً همان نکته تمایز اصلی با این تحقیق است که محقق تلاش کرده با بهره گیری از روش مردم نگاری و کسب داده از طریق مصاحبه عمقی و مشاهده مشارکتی و غیر مشارکتی داده های تحقیق را جمع آوری کرده و تحلیل نماید.
از سوی دیگر جامعیت تحقیق حاضر عامل دیگری برای تمایز این تحقیق از تحقیقهای مشابه است. در این تحقیق، محقق تلاش کرده مجموعه ای از عوامل را جمع آوری کرده و تحلیل کند در حالی که دیگر تحقیقهای مشابه که در بالا نیز از آنها نام برده شد بیشتر از یک جنبه و یک عامل به پوشش زنان پرداختهاند.
2-2-آیین چیست؟
همان طور که در عنوان تحقیق نیز بیان شده است محقق در این تحقیق در تلاش است یک آیین ارتباطی را تحلیل نماید، فلذا باید در آغاز مفاهیم این تحلیل را بررسی کرده و مرادمان از تک تک مفاهیمی که در تحقیق آمده است را بیان کنیم. بی شک یکی از پر کاربردترین و اصلیترین مفاهیمی که در این تحقیق بکار رفته است مفهوم آیین است. از این رو پر واضح است که درک کامل آیین و شناخت آن کمک شایانی به دریافت نتایج این تحقیق خواهد کرد.
آنچه که در بدو سخن و بدون پیش فرض از کلمه آیین به ذهن مخاطب متبادر میگردد هم معنای مفهوم دین و اعتقادات فکری یک فرد است و این آن چیزی است که مراد ما از مفهوم آیین نیست. مفهوم دیگری که با شنیدن آیین ممکن است به ذهن آید مراسم، شعائر و برنامه های عمومی و ویژه ای است که در هر جامعه، خانواده و مجموعه کاری برگزار میشود. جشنهای مذهبی، مراسم ازدواج، استقبالها، مسابقات ورزشی و غیر ورزشی، تجلیل از بزرگان و افراد موفق همه از مثالهایی است که میتوان برای این مفهوم از آیین برشمرد.
این مفهوم از آیین موضوعات متنوعی از مباحث ارتباطی را در خود جای داده که میتواند هر کدام مبنای پژوهش و کنکاش قرار گیرد. این مفهوم از آیین موضوعاتی چون نقش رسانه در آیینها یا عملکرد رسانه به عنوان یک آیین را برای تحقیق و پژوهش پیش روی محققان و علاقهمندان قرار میدهد.
اما برداشت دیگری از آیین که مورد توجه ما نیز در تحقیق است و دریچه ای نوین در علم ارتباطات ایجاد کرده است مفهومی است که بر رفتارها و کنشهای اجتماعی افراد جامعه اطلاق میگردد که دارای نوعی از تکرار شوندگی است و میتوان آن را یک سبک اجتماعی دانست. در واقع آیین میتواند گونه ای از انجام امور، شیوه ای از کنش اجتماعی، یک خصلت یا جنبه ای مربوط به سبک کنش اجتماعی باشد. (رودنبولر،32،1387)
آیین و ارتباط نزدیکی زیادی باهم دارند. آنها از نظر منطقی به هم وابستهاند و دارای چنان ویژگیهای خانوادگی مشترکی هستند که میتوان گفت ارتباط شکلی از آیین است و آیین صورتی از ارتباط بر این اساس، هرکس آیینی برگزار کند، دستکم به شکل ضمنی میپذیرد که رفتار الگویی او، به طور نمادین، با معنی و مؤثر است. به عبارت دیگر، شرکتکنندگان در آیینها تبادلی نمادین انجام میدهند. (میر عابدینی، 1388)
لباسهای ویژه یک شغل، جملات مورد استفاده در مواقع خاص، رفتار و عکسالعملهای تکراری در موقعیتهای مشخص و هر عمل نمادین دیگر با هدف ارتباط با نقشها و افراد در زندگی روزمره نوعی از آیین است.
مثلاً وقتی ما با یک پلیس مواجه میشویم رفتار ما متفاوت و گفتار ما دارای لحنی خاص است و از کلمات مشخصی استفاده میکنیم این یک ارتباط آیینی است.
این ارتباط آیینی محدود به مواجهه با نقشهای خاص نیست بلکه بسیاری از رفتار های روزمره ما نیز آیینی است. مثلاً وقتی با دوستی روبرو میشویم زنجیره ای از کلمات و جملات را استفاده میکنیم. جملاتی که منظور از آنها معنای جمع کلمات بیان شده در جمله نیست بلکه منظور بیان خود جمله است. کلمات «خوبی؟»، «سلامتی؟» و ... جز اولین کلماتی است که در مواجهه با دوستان خود آنها را بیان میکنیم و این بیان احتمالاً به منظور کسب اطلاع از وضعیت روحی و جسمی طرف مقابل نیست بلکه یک رفتار آیینی است یا به عبارت ساده تر این کلمات جزیی از آیین «سلام کردن» ما باشد.
چه بسیارند موقعیتها و شغلهای که رفتار، طرز لباس پوشیدن و گفتار مخصوص خود را طلب میکنند. مثلاً بین وکلا آراسته بودن و سخن گفتن با آرامش و استفاده از الفاظ ثقیل و ذکر شده در متن قانون یک رفتار آیینی است؛ جزء آیین وکالت است.
اگر بخواهیم پای قواعد زبان فارسی را به میان بکشیم آیین به معنای مراسم و شعائر اسم است اما استفاده از آیین در توصیف یک رفتار، آیین را به عنوان یک صفت مطرح میکند. گاهی میگویم آیین تجلیل از چهره های ماندگار (آیین به عنوان اسم) و گاهی از پوشیدن لباس مشکی در مراسم عزا یاد میکنیم که این یک رفتار آیینی است (آیین به عنوان صفت). شاید بهترین تعریف را گریمز[1] ارائه کرده باشد که میگوید : «آیینها یک چه یا چیز نیستند بلکه یک چگونگی و کیفیت هستند».(همان،35)
دست یافتن به درک آیینی از ارتباطات میتواند دریچه ای نو در نگرش و تحلیل رفتار های ارتباطی ایجاد کند که شاید محققین را بیشتر به حقیقت رفتار انسانی نزدیک کند. به طور مثال ما برای تحلیل شیوه های ارتباطی دو جنس زن و مرد میتوانیم از دامن تحلیلهای فیزیولوژیک و روانشناسانه جدا شویم و آن را از زاویه آیینهای ارتباطی نیز بنگریم. میشود به جای تلاش برای یافتن دلایل فیزیکی برای رفتار های زنانه آن را ناشی از آیین زنانگی تفسیر کنیم که در صورت عدم التزام به آیین جنس خود با تنبیه اجتماعی مواجه میشود.
در توضیح این برداشت از آیین نیز دو تعریف متفاوت ارائه شده است. طبق تعریف اول که گیویان (همان، 15) آنرا متعلق به دورکیم[2] میداند، آیین ابزاری است که یک اجتماع عقائد و ارزشهای خود را خلق و تجربه میکند یا به عبارتی آیین فرایندی است که روح و جسم جامعه به وحدت میرسد. بل در توضیح این تعریف از آیین، آن را «ابزاری برای تحلیل ذات پدیده اجتماعی» میداند. (خانعلی،1389،13)
در واقع در این تعریف، آیین بر ساخته عقاید جوامع است نه خود مولد عقاید؛ و این محل اختلاف با تعریف دوم آیین از کلیفورد گیرتز[3] است که بیان میکند : «آیینها و اسطورهها مهم هستند، اما نه به این دلیل که نظم اجتماعی و مهمتر از آن، جهان بینی گروه های اجتماعی را باز مینمایانند، بلکه به این دلیل که آن را میسازند و به مردم الگویی برای شناخت واقعیت میدهند.»(میر عابدینی،96،1387)
تقابل این دو تعریف از آیین به عنوان صفت که یکی آیین را ساخته نظام اجتماعی و دیگری سازنده نظام اجتماعی میداند در پژوهش پیش رو راهگشای بسیاری از تحلیل دادهها خواهد بود.
[1]. Grimes, Ronald L
[2].Durkheim, David Emile
2. Geertz, Clifford