پایان نامه بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی

word 2 MB 30013 138
1392 کارشناسی ارشد علوم اجتماعی و جامعه شناسی
قیمت قبل:۷۲,۶۰۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۳۳,۴۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • پایان‌نامه­ی کارشناسی ارشد در رشته‌ی مطالعات زنان

    چکیده

     

     

    بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی

     

     

     

    جایگاه و موقعیت زنان در رسانه‌ها تحت عنوان مفهوم بازنمایی می­تواند تبیین گردد. به لحاظ تاریخی، محتوای رسانه‌ها با تصاویری از زنان پر شده‌ که به تقویت هنجارهای اجتماعی و فرهنگی از زنانگی و نقش‌های سنتی زنان پرداخته‌اند. از این رو، بررسی‌های جامعه‌شناختی سینما، بستری را برای درک چگونگی بازتولید و بازتعریف الگوهای جنسیتی فراهم می‌آورند. مهرجویی کارگردان، نویسنده و مترجم ایرانی است که در شکل‌دهی به جریان موج نو‌ی سینمای ایران تأثیرگذار بوده است. او از پیشگامان طرح مسائل زنان در سینمای ایران می­باشد. هدف این پژوهش، توجه به چگونگی بازنمایی زن در فیلم­های سینمایی مهرجویی است. در این تحقیق، روش تحلیل محتوای کیفی و تکنیک مقوله‌یابی استقرایی مورد استفاده قرار گرفته است. شخصیت‌های زن نقش اول 17 فیلم از آغاز تا پایان دهه‌ی هشتاد مورد بررسی قرار گرفته­اند. نتایج حاصل از تصاویر و دیالوگ‌های فیلم­ها در سه سطح ساختاری، فردی و داستانی مقوله‌بندی شده­اند. نتایج نشان می‌دهند که زنان در مؤلفه‌های ساختاری و در تمام دوره‌ها، کلیشه‌ها و طرحواره‌های جنسیتی خود را بازتولید کرده‌اند. در مؤلفه‌های فردی، تغییرات و دگرگونی‌های آشکاری در بازتعریف هویت زنان با گذشت زمان وجود داشته است. در مؤلفه‌های داستانی همراه با افزایش آگاهی کارگردان و موضوعیت یافتن مسأله‌ی زنان، پایان دهه‌ی شصت و نیمه‌ی اول دهه‌ی هفتاد دوره‌ای طلایی در حضور پررنگ زنان و هم چنین بازتعریف موقعیت آن‌ها بوده است.

     

    واژگان کلیدی: بازنمایی، سینما، داریوش مهرجویی، شخصیت‌های زن، تحلیل محتوای کیفی.

    درک هنر به عنوان تولید اجتماعی، نیازمند روشن کردن برخی از شیوه‌هایی است که در آن سبک‌ها و دیگر وجوه گوناگون ادبی دارای ارزشی شوند که گروه‌های معین در زمینه‌های خاص به آن‌ها نسبت می‌دهند (ولف[1]، 1376: 9). مطابق دیدگاه جامعه­شناسی هنر، فعالیت‌های خلاق یا نوآورانه‌ی هنری، برخاسته از پیوند پیچیده‌ای از تعیین‌کننده‌های ساختی و شرایط گوناگون است (همان: 12). بخشی از موضوع هنر، به تجسم حقیقت و توصیف واقعیت می‌پردازد؛ پردازشی که هدف آن رهیافت به مقوله‌ی انسان، تاریخ و جامعه‌ی انسانی است. از آن‌جا که موضوع هنر و اندیشه، با ماهیت انسان و آرمان‌های انسانی در ارتباط است و مخاطب آن نیز جوامع انسانی است، ذاتاً نیازمند آن است که تراوشات ذوقی و فکری و آثار تولیدی‌اش را هم در صورت و هم در معنا، هم‌قاعده با انسان و طبیعت انسانی او عرضه گرداند (حمیدی‌شریف، 1378).

    در میان انواع هنرها، مجموعه‌ی هنرهای نمایشی سطح‌ تماس ‌بیشتری با مخاطب‌ خود دارند و طبیعتاً تأثیر بیشتری هم‌ بر او می‌گذارند، زیرا به‌ طور هم‌زمان‌ قوای دیداری و شنیداری‌ مخاطب‌ را متصرف می‌گردند. هنرهای نمایشی با ایجاد کنش‌، مخاطب‌ خود را بیش‌ از سایر هنرها با خود درگیر می‌سازند. در این میان، سینما در نشان دادن واقعیت و فرصت دادن به توده‌ها برای درک آن‌چه به آن‌ها نشان داده شده است هنری برتر است (استریناتی[2]، 1380: 121). آن‌چنان که  سینما را بالاترین حد تکامل واقع‌گرایی تجسمی تا به امروز می‌دانند )بازن[3]، 1376: 10). 

    هنر سینما از ابعاد و زوایای گوناگون، تحت تأثیر جامعه است و این تأثیر در برخی ابعاد آشکار و در برخی دیگر پنهان است. اما پنهان بودن آن نافی ضرورت شناخت و تبیین آن نیست (راودراد، 1379). به­طور کلی، جنسیت، ملیت، قومیت، سیاست و دیانت بر معنای هنر تأثیر دارند. به اعتقاد دیویی[4]، هنر بهترین راه فهمیدن فرهنگ است. بنابراین، هنر بخشی از معنای خود را از بستر یا مضمون اجتماعی آن اتخاذ می‌کند (فریلند[5]، 1391: 160). این نظر که هنر در وهله‌ی نخست نیرویی اجتماعی است و هنرمند مسئولیت اجتماعی دارد، نخست در نزد جامعه‌شناسان سوسیالیست فرانسوی چون سن­سیمون[6] و کنت[7] به­طور کامل پرورده شده است. راسکین[8] نیز در مقاله‌ای در باب «ماهیت هنر گوتیک[9]» بر شرایط اجتماعی و تأثیرات هنر تأکید گذاشته است (بیردزلی[10] و هاسپرس[11]، 1387: 52).

    سینما در چارچوبی بسیار گسترده یک رسانه است و به عنوان یک رسانه عمل می‌کند و در برخورد با اجتماع قادر است برخی از نابسامانی‌های اجتماعی را علاج کند و نیز در برخی موارد بدان بیفزاید. این کارکرد دوسویه‌ی سینما، خصیصه‌ی جدایی‌ناپذیر آن است (اکبرلو، 1388). در واقع، سینما در میان رسانه‌های ارتباطی جدید که در قرن بیستم به شکل یک هنر به کمال رسیده‌اند، مقام نخست را داشته است. به عبارتی دیگر، سینما شکل هنری کمال یافته‌ای است که هنرمند آن را به عنوان یک رسانه آگاهانه انتخاب می‌کند تا دیدگاه خود را در آن ارائه دهد (جاروی[12]، 1379).

    در حقیقت، سینما به عنوان یک ابزار ارتباطی، خود فرآورده‌ای اجتماعی است (آریان‌پور، 1354: 18) و جزئی از یک بافت عینی، روان‌شناختی، اجتماعی و فرهنگی به‌حساب می‌آید. سینما یکی از ابزارهای مهم اجتماعی‌سازی در دنیای مدرن است که با بازنمایی الگوها و هنجارهای حاکم بر زندگی اجتماعی در قالب اجراهای نمایش‌گونه، عملاً نقش برسازنده و بازتولیدکننده‌ی این هنجارها را در زندگی اجتماعی امروزی برعهده دارد (سلطانی‌گردفرامرزی، 1385). در این انگاره‌ی ارتباطی از سینما، آثار سینمایی را می‌توان وجه و سطحی از فرهنگ و هنر عمومی و یا شکلی از فرهنگ رایج در بین مردم دانست. ریل[13] مفهوم فرهنگ در میان مردم را «بیان‌هایی از فرهنگ که از رسانه‌های همگانی دریافت می‌شود و ممکن است از نخبگان، توده، مردم عادی یا روستاییان ناشی شده باشد» تعریف کرده است. بر اساس این تعریف، مسائل فرهنگی زمانی که از طریق رسانه‌های همگانی انتقال یابند، به فرهنگ عمومی بدل می‌شوند. به‌علاوه، آثار سینمایی پیام‌هایی خلق شده در درون یک نظام ارتباطی سینمایی است و برای فهم کامل ماهیت، کارکرد و تأثیرات آن‌ها به رهیافتی نیاز است که در آن بر آثار سینمایی به عنوان فرایند «ارتباط» تأکید شود (جووت[14] و لینتون[15]، 1373).

    بنابراین، انواع مختلف رسانه می‌تواند اشکال مختلف تأثیر را بر تباهی، دوام، شکوفایی هویت و تجربه‌ی فرهنگی داشته باشد. در واقع رسانه‌های جمعی را باید تا حد زیادی عامل پدید آمدن فرهنگ توده‌ای یا فرهنگ عامه دانست. بی‌معناست اگر تصور شود که می‌توان جلوی این حرکت سیل‌آسا را گرفت و یا آن را صرفاً نتیجه‌ی دنیای تجارت دانست. مطالعه‌ی رسانه با رویکرد مبتنی بر جنسیت، این سؤال را به‌وجود می‌آورد که آیا انتخاب و تفسیر متون رسانه‌ای در نهایت می‌تواند به بروز تغییرات اجتماعی و مقاومت بیشتر جامعه‌ی زنان در مقابل وضع نابرابر جنسی در جامعه منجر شود؟. روی‌هم‌رفته می‌توان گفت که فرهنگ تمایز جنسی حاکم بر رسانه‌ها،  قادر است دریافت‌ها و پاسخ‌های متفاوتی را توسط مخاطبان و به‌ویژه زنان به‌وجود آورد (مک‌کوئیل[16]، 1385).

    سینما در مقام پدیده‌ای همه‌گیر و به علت تصویری بودن و بهره‌گیری از هنرهای پیشین، یکی از قوی‌ترین رسانه‌ها به شمار می‌آید و به سبب داشتن این ویژگی‌ها و جذابیت‌ها از مخاطبان بیشتری برخوردار است و تأثیر آن بر ابعاد مختلف اجتماعی- فرهنگی بر کسی پوشیده نیست (حدادپورخیابان، 1388). بنیامین[17] جایگاه ویژه‌ای برای سینما قائل می‌شود و معتقد است، برای انسان معاصر بازنمایی واقعیت به­وسیله‌ی فیلم به طور غیرقابل مقایسه‌ای اهمیت بیشتری نسبت به نقاشی دارد؛ چرا که این ابزار تکنولوژیک به‌طور بسیار دقیقی در واقعیت نفوذ می‌کند و وجوهی از آن را برملا می‌سازد که هیچ ابزار دیگری چنین توانایی را ندارد (قاسمی و همکاران، 1378).

     

    1-2- بیان مسأله

     

    رسانه‌ها می‎‌توانند از طریق ارائه‌ی هنجارهای اجتماعی، مخاطبان را با الگویی از روابط انسانی و اجتماعی آشنا کنند و جامعه و ارزش‌های آن را دست‌خوش تغییر نمایند. رسانه‌های همگانی از ارزش‌های جامعه تأثیر می‌پذیرند و می‎‌توانند به بازتولید آن‌ها اقدام کنند. در واقع، رابطه‌ای بین پیام‌های رسانه‌ها و نظام ارزشی هر جامعه وجود دارد (حدادپورخیابان، 1388). این به آن معنی است که هر چند رسانه‌های گروهی هر جامعه متأثر از فرهنگ جامعه‌اند، اما در روند بازتولید فرهنگی، قادر به گزینش نیز هستند؛ گزینش این­که چه عناصری از فرهنگ را به چه شیوه‌ای انتقال دهند (کریمی، 1385).

    مفهوم بازنمایی با تلاش‌هایی که برای ترسیم واقعیت صورت می‌گیرد، رابطه‌ی تنگاتنگی دارد. بازنمایی را «تولید معنا از طریق چارچوب‌های مفهومی و زبان» تعریف می‌کنند. جریان مداوم و مکرر بازنمایی، به شدت بر ادراک و کنش‌های مخاطبان تأثیر می‌گذارد، زیرا فرض بر این است که این بازنمایی همان واقعیت است (معینی‌فر، 1388). در حقیقت، بازنمایی اجتماعی یک مفهوم چند وجهی است که بر سیستم ارزش‌ها، ایده‌ها، تصاویر و شیوه‌های بازنمایی اجتماعی تمرکز دارد و از تجربه‌ی روزمره و ارتباطات شکل می‌گیرد (فرح‌بیدجاری، 2011). 

    برقراری رابطه میان سینما و جامعه را در نظرات بسیاری از جامعه‌شناسان چون دووینیو[18] می‌توان دید. او نقطه‌ی برخورد نگرش‌های خلاقانه و کارکردهای هنر در ساختارهای اجتماعی متفاوت را نقطه­ی آغاز جامعه‌شناسی آفرینش هنری می‌داند. به اعتقاد او از طریق تحلیل نمادهای اجتماعی که در اثر هنری متبلورند، می‌توان به درک این مسأله نایل آمد که اثر تا چه اندازه در جامعه ریشه دارد (دووینیو، 1379: 75). بازنمایی در رسانه‌ها بر طرز تفکر، علایق و ایدئولوژی تأثیرگذار است. منطق درونی گزاره‌ای که کار رسانه‌ها را جامعه‌پذیری یا جامعه‌ستیزی می‌داند، این است که جامعه‌پذیری یعنی آموزش هنجارها و ارزش‌های جاافتاده از طریق دادن پاداش و کیفر برای انواع مختلف رفتار که از طریق آن تمام ما می‌آموزیم که در شرایط معین چگونه باید رفتار کرد و هر نقش یا منزلت اجتماعی چه انتظارات و توقعاتی با خود به همراه می‌آورد. بنابراین رسانه‌ها به‌طور مستمر و پیشاپیش تجربه‌ی واقعی، تصاویری از زندگی و مدل‌هایی از رفتار را عرضه می‌کنند (معینی‌فر، 1388).

    بازنمایی، فرهنگ را تولید می‌کند و در واقع مدار فرهنگ را تشکیل می‌دهد. بحث درباره‌ی بازنمایی در واقع شکل‌گیری هویت فرهنگی است؛ هویت جنسیتی امری واحد و ثابت نیست، بلکه به تفاوت‌های تاریخی و اجتماعی جوامع بستگی دارد (نقیب‌السادات، 1389). به اعتقاد بارت[19] نشانه‌های داخل در محدوده‌ی فرهنگ هرگز معصوم نیستند، بلکه در شبکه‌های پیچیده‌ی بازتولید ایدئولوژیکی گرفتارند. بارت بر نوعی کشف یا افشای ایدئولوژی پنهان درمتن تأکید دارد و معتقد است «جامه‌ی بداهت پوشاندن به امور زندگی روزمره، نوعی سوء استفاده‌ی ایدئولوژیک است». بارت بر کارکرد ایدئولوژیک نشانه‌ها توجه می‌کند و معنی عمیق‌تری را نسبت به تصاویر علنی و سطحی برای نشانه‌ها قائل است (اباذری، 1380: 138).

    جایگاه طرح موقعیت زنان در رسانه‌ها با مقوله‌ای به نام بازنمایی قابل عرضه است. به لحاظ تاریخی نیز محتوای رسانه‌ها با تصاویری از زنان پر شده است که به تقویت هنجارهای اجتماعی و فرهنگی از زنانگی و نقش‌های سنتی زنان پرداخته‌اند (استینکه[20]، 2005). بازنمایی زنان در رسانه‌های جمعی، با نقش‌های کلیشه‌ای فرهنگی در جامعه سازگاری دارند. در واقع، رسانه‌ها در نمایش مردان و زنان، بر ماهیت نقش جنسی و عدم برابری‌ جنسی صحه می‌گذارند. در چنین وضعیتی رسانه‌های جمعی نقش بازنمایی کلیشه‌ها و تصورات قالبی ‌جنسی را به عهده می‌گیرند (معینی‌فر، 1388). از این رو، بررسی‌های جامعه‌شناختی سینما بستری را برای بررسی و کشف الگوهای جنسیتی فراهم می‌آورند. جریان بازنمایی را نمی‌توان فرایندی خنثی و بی‌طرف تلقی کرد، چرا که هر نوع بازنمایی می‌تواند ناشی از یک ایدئولوژی و گفتمان باشد. این پرسش که چگونه این تصاویر درک مخاطبان را از واقعیت‌ تحت تأثیر قرار می‌دهند، یکی از موضوعاتی است که در سه دهه‌ی گذشته در میان پژوهشگران مطالعات فیلم مورد بحث و بررسی بوده است. این جریان فرهنگی، تحت اصرار انتقادگرایی فمینیستی بیشتر به مسأله‌ی پیش‌فرض‌های کلیشه‌ای مرتبط است که شاید ناشی از کارگردانان، تهیه‌کنندگان و توزیع‌کنندگان مذکر باشد که ساخت و کنترل بازنمایی کاراکترها را به طور اعم و کاراکترهای زن را به طور اخص در دست دارند (دمارکو[21]، 2006).

    فمینیست‌ها عموماً معتقدند که رسانه‌ها یکی از عوامل تداوم و زنده نگه داشتن تصاویر قالبی و محدودی از زنان در اذهان عموم هستند. شکل نمایش زنان در رسانه‌ها باعث بروز توقعات خاصی نسبت به آن‌ها می‌شود که بسیار محدود کننده‌اند. برای مثال، این که جای زنان در خانه است، زیردست مردان هستند و بیشتر از مردهای خشن خوششان می‌آید، اسطوره‌هایی هستند که رسانه‌ها برای مردم جا انداخته‌اند. به باور  فمینیست‌ها، سینما یکی از بخش‌های رسانه‌های گروهی است که در آینده به آوردگاه جنبش زنان تبدیل خواهد شد. آنان معتقد‌ هستند که از سینما می‌توان به مثابه‌ی ابزاری ایدئولوژیک بهره گرفت؛ ابزاری که علیه تصاویر قالبی زنان در رسانه‌های مرد‌محور واکنش نشان خواهد داد و آگاهی آنان را نسبت به موقعیت کهترشان در جامعه‌ی پدرسالار که زنان در آن نقش زیردست دارند افزایش خواهد داد. برای مثال، بنابرشهادت تاریخ سینما، زنان معمولاً در فیلم‌ها نقش‌های دوم را بر عهده داشته‌اند تا نقش‌های کلیدی و سرنوشت‌ساز (نلمز[22]، 1377).

    در طول چند دهه‌ی گذشته، زنان حوزه‌ی کاملی از مطالعات سینمایی را به خود اختصاص داده و هم‌اکنون آثار پژوهشی بسیار روشنگرانه و هوشمندانه‌ای در زمینه‌ی سینمای زنان و نگرش فمینیستی در آثار نویسندگان زن و هم مرد پدید آمده است (اوحدی، 1379: 40). در ایران نیز در دهه‌های اخیر مطالعات زیادی بر روی موضوع زن در سینما انجام شده است. زن در سینمای ایران همواره در مرکز درگیری‌های اجتماعی قرار داشته و کشمکش‌ها و دگرگونی‌های زیادی را در دوران قبل و بعد از انقلاب و تا همین اواخر به خود دیده است؛ از زنان برهنه و نیمه برهنه‌ی دهه‌ی پنجاه گرفته تا زنان غایب، دلتنگ و در منگنه‌ی دهه‌ی شصت، تا نگاه نقادانه به قوانین و وضعیت زنان در دهه‌ی هفتاد (صدر، 1381: 280). یکی از مهم‌ترین دلایل این گونه بازنمایی‌ها، فیلم‌سازان مرد هستند که تولید‌کننده‌ی اصلی رسانه بوده‌اند. بررسی آمار اشتغال زنان و مردان در سطوح بالای شغلی در عرصه‌ی سینما، نشان‌دهنده‌ی موقعیت نابرابر آن‌هاست. نخستین فیلم‌ساز مردی که توانست نقش واقعی و حقیقی زن را در فیلم خود به تصویر بکشاند، علی ژکان بود که هفت سال پس از پیروزی انقلاب، فیلم مادیان را ساخت و زن را به عنوان سرپرست خانواده به تصویر کشید (مظفری و نیکروح‌متین، 1388). از فیلم‌سازان مرد دیگری که به طور جدی‌تری به این مهم پرداخته‌اند، می‌توان به بهرام بیضایی و داریوش مهرجویی اشاره کرد. مقاله ها و پژوهش‌های بسیاری آثار بیضایی را با رویکرد به زن مورد تحلیل و مطالعه قرار داده‌اند، با این حال، این گونه بررسی‌ها در رابطه با آثار مهرجویی بسیار محدود و پراکنده بوده است.

     

     

     

     

    1- Wolf

    2- Strinati

    3- Bazin

    4- Dewey

    5- Freeland

    1- Saint-Simon

    2- Conte  

    3- Ruskin

    4- (Gothic)  گوتیک سبک هنری رایج در نیمه دوم قرن دوازدهم میلادی در شمال اروپا است که تا قرن شانزدهم دوام یافت. این سبک، سبکی مذهبی بوده که همواره در خدمت کلیسا بوده است (برگرفته از ویکیپدیا).

    [10]- Beardsley

    6- Hospers

    7- Jarvie

    8- Real

    [14]- Jowett

    10- Linton

    [16]- McQuail

    [17]- Benjamin

    [18]- Dovinio

    [19]- Barthes

    [20]- Steinke

    [21]- Demarco

    [22]- Nelms

     

    ABSTRACT

     

    REPRESENTATION OF WOMAN IN

    DARIUSH MEHRJUI'S WORKS

     

     

     

     

    Status and situation of women in the media can be explained by the concept of Representation. Historically, media content is filled with images of women that strengthen social and cultural norms of femininity and women's traditional roles. Therefore, the Sociological studies of Cinema provide a context to understand how reproduce and redefine gender patterns. Mehrjui is a Iranian director, writer and translator who has been effective in forming the new wave of Iranian cinema. He is a pioneer who illustrated the issue of women in his works. The aim of this research is considering how the women's representation in the Mehrjui's films. In this research, qualitative content analysis method and inductive category finding techniques has been used. The female characters of first roles were studied in the seventeen films from the beginning to the end of the eighty decade of the director. The results of images and dialogues of the films were categorized in three structural, individual and dramatic levels. The results show that in structural components, and in all periods, women have been reproduced the stereotypes and their gender schemas. In individual components, there have been clear individual changes in redefining the women’s identity by passing the time. In dramatic components, with increasing the director’s awareness and formality of the issue of women, the end of sixty decade and first half of seventy decade are considered as a golden era in women’s active presence and also in redefining their position.

     

    Key words: Representation, Cinema, Dariush Mehrjui, Female Characters, Qualitative Content Analysis.

     

  • فهرست:

     

    فهرست مطالب

    عنوان                                                                                                                صفحه

    فصل اول: کلیات

    1-1- مقدمه. 2

    1-2- بیان مسأله. 4

    1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش.... 7

    1-4- هدف پژوهش.... 8

    1-5- سؤال‌های پژوهش.... 9

    فصل دوم: پیشینه‌ی تحقیق

    2-1- مقدمه. 10

    2-2- تحقیقات داخلی.. 10

    2-3- تحقیقات خارجی.. 15

    2-4- نقد و بررسی تحقیقات پیشین.. 19

     

    فصل سوم: مبانی نظری پژوهش

    3-1- مقدمه. 21

    3-2- رویکرد رسانه‌ای.. 21

    3-2-1-  نظریه‌ی کاشت... 21

    3-2-2- نظریه‌ی  برجسته‌سازی.. 22

    3-2-3- نظریه‌ی مارپیچ سکوت.. 22

    3-2-4- نظریه‌ی قالب‌بندی رسانه‌ها 23

    3-2-5- نظریه‌ی جامعه‌ی توده‌ای.. 23

    3-2-6-  نظریه‌ی بازنمایی.. 24

    3-3- رویکرد فمینیستی.. 25

    3-3-1- نظریه‌ی تفاوت جنسی.. 25

    3-3-2- نظریه‌ی ستمگری جنسی.. 25

    3-3-3- نظریه‌ی نابرابری جنسی.. 26

    3-4- نظریه‌های کمکی در تعیین مفاهیم و مقوله‌ها 26

    3-4-1- نظریه‌ی نقش جنسیتی.. 26

    3-4-2- نظریه‌ی سرمایه پیر بوردیو. 27

    3-4-3- نظریه‌ی فمینیستی خشونت... 28

    3-4-4- نظریه‌ی ادبیات گفتاری زنانه. 28

    3-4-5- نظریه‌ی سبک پوشش.... 29

    3-4-6- نظریه‌ی باورهای اعتقادی زنان.. 30

    3-4-7- نظریه‌ی فنای نمادین زنان در رسانه. 30

    3-4-8- نظریه‌ی تحقیق فمینیستی.. 31

     

    فصل چهارم: روش تحقیق

    4-1- مقدمه. 33

    4-2- پارادایم‌ها 33

    4-3- پژوهش کیفی.. 35

    4-4- تحلیل محتوا 37

    4-5- تحلیل محتوای کیفی.. 37

    4-6- تکنیک تحقیق.. 39

    4-7- واحد تحلیل.. 39

    4-8- جامعه‌ی آماری.. 40

    4-9- حجم نمونه. 40

    4-10- ابزار گردآوری اطلاعات.. 40

    4-11- روش جمع‌آوری داده‌ها و اطلاعات.. 41

    4-12- روایی و پایایی.. 42

     

    فصل پنجم: تجزیه و تحلیل داده‌ها

    5-1- مقدمه. 44

    5-2- سطح ساختاری.. 46

    5-2-1- مقوله‌ی نقش.... 47

    5-2-2- مقوله‌ی فعالیت... 50

    5-2-3- مقوله‌ی فضای کنش.... 54

    5-2-4- مقوله‌ی سرمایه. 56

    5-2-6- مقوله‌ی خشونت... 62

    5-3- سطح فردی.. 71

    5-3-1- مقوله‌ی نوع پوشش.... 72

    5-3-2- مقوله‌ی نوع باور 77

    5-3-4- ادبیات گفتاری زنان.. 80

    5-4- سطح داستانی.. 88

    5-4-1- مقوله‌ی نوع شخصیت‌پردازی زنان.. 88

    5-4-2- نوع رویکرد داستان به زن.. 94

    5-4-3- تعیین فیلم فمینیستی.. 101

     

    فصل ششم: نتیجه‌گیری

    6-1- مقدمه. 104

    6-2- بخش اول: مؤلفه‌های ساختاری.. 104

    6-3- بخش دوم: مؤلفه‌های فردی.. 107

    6-4- بخش سوم: مؤلفه‎های داستانی.. 110

    6-5- پیشنهادهای پژوهش.... 113

    6-6- محدودیت‌های پژوهش.... 114

     

    منابع و مآخذ

    منابع فارسی.. 115

    منابع انگلیسی.. 121

    منبع:

    منابع و مآخذ

     

    منابع فارسی

     

    آبوت، پاملا و کلر والاس (1381). جامعه‌شناسی زنان. ترجمه‌ی منیژه عراقی. تهران: نشر نی.

    آدمیان، مرضیه؛ عظیمی‌هاشمی، مژگان و نادر صنعتی‌شرقی (1391). "تحلیل جامعه‌شناختی سبک پوشش زنان".  فصلنامه‌ی علمی و پژوهشی زن و جامعه، سال سوم، شماره‌ی چهارم، صص 186-161.

    آذری، غلام‌رضا (1384). مقدمه‌ای بر اصول و مبانی ارتباطات (انسانی-جمعی). تهران: اداره‌کل آموزش صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.

    آریان‌پور، امیرحسین (1384). جامعه ‌شناسی هنر. تهران: انجمن کتاب دانشجویان.

    آزمانی، حمیرا (1373). "زن در دنیای مردانه".  نقد سینما، شماره‌ی سوم، صص 83-68.  

    اباذری، یوسف (1380). "رولان بارت و اسطوره و مطالعات فرهنگی". فصلنامه‌ی ارغنون، شماره‌ی هجدهم، صص 158-137.

    اتسلندر، پتر (1375). روش‌های تجربی تحقیق اجتماعی. ترجمه‌ی بیژن کاظم‌زاده. مشهد: مؤسسه چاپ انتشارات آستان قدس رضوی.

    ادیب‌حاج‌باقری، محسن؛ پرویزی، سرور و مهوش صلصالی (1386). روش‌های تحقیق کیفی. انتشارات بشری.

    اکبرلو، منوچهر (1388). "سینما، رسانه، هنر". رشد آموزش هنر، دوره‌ی ششم، شماره‌ی سوم، صص 59-55.

    الکوف، لیندا (1385). "معرفت‌شناسی‌های فمینیستی". ترجمه‌ی علی‌رضا شمالی. فصلنامه‌ی فرهنگی- فلسفی مدرسه، سال دوم، شماره‌ی چهارم، صص 64-60.

    ابراهیم‌پور، حبیب و رضا نجاری (1386). "مبانی فلسفی مطالعات سازمانی در چهار پارادایم".  فصلنامه‌ی حوزه و دانشگاه، شماره‌ی پنجاه و سوم، صص 34-9.

    استریناتی، دومینیک (1380). مقدمه‌ای بر نظریه‌های فرهنگ عامه. ترجمه‌ی ثریا پاک‌نظر. تهران: گام نو.

    ال‌دوالت، مارجوری (1383). روش رهایی‌بخش، فمینیسم و پژوهش‌های اجتماعی. ترجمه‌ی هوشنگ نایبی. تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران.

    ایمان، محمد‌تقی (1376). "نگاهی به اصول روش‌شناسی‌ها در تحقیقات علمی". دانشکده‌ی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، شماره‌ی صد و شصت و پنجم، صص 76-47.

    ایمان، محمدتقی (1388). مبانی پارادایمی روش‌های تحقیق کمی و کیفی در علوم انسانی. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.

    ایمان، محمد‌تقی و محمود‌رضا نوشادی (1390). "تحلیل محتوای کیفی". نشریه‌ی پژوهش، سال سوم، شماره‌ی ششم، صص 44-15.

    اوحدی، مسعود (1379). روش‌یابی پژوهش‌های سینمایی. تهران: سلمان.

    باب‌الحوائجی، فهیمه (1376). "تحلیل محتوا". مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات، شماره‌ی سی و دوم، صص 108-98.

    بارت، رولان (1380). "اسطوره در زمانه‌ی حاضر". ترجمه‌ی یوسف اباذری. فصلنامه‌ی ارغنون، شماره‌ی هجدهم، صص 136-85.

    بازن، آندره (1376). سینما چیست. ترجمه‌ی محمد شهبا. تهران: بنیاد سینمایی فارابی.

    بشیریه، حسین (1379). نظریه‌های فرهنگ در قرن بیستم. تهران: مؤسسه‌ی آینده‌پویان.

    بیردزلی، مونروسی و جان هاسپرس (1387). تاریخ و مسائل زیباشناسی. ترجمه‌ی محمد‌سعید حنایی‌کاشانی. تهران: هرمس.

    پرتوی، پروین (1386). "اصول مبانی نقد و پژوهش هنری (1): تحقیق کیفی در مطالعات هنری با تأکید بر شیوه‌های گردآوری داده‌ها، تحلیل محتوا و تجزیه و تحلیل تطبیقی". پژوهشنامه‌ی فرهنگستان هنر، شماره‌ی سوم، صص 23-7.

    تیودور، اندرو (1384). "جامعه‌شناسی و فیلم". ترجمه‌ی علی عامری‌مهابادی. نشریه‌ی بیناب، شماره‎‌ی هشتم، صص 217-208.

    جاروی، آی. سی (1379). "ارتباط کلی سینما و جامعه‎شناسی با جامعه‎‎‎شناسی رسانه‎ها". ترجمه‌ی اعظم راودراد.  نشریه‎ی فارابی، دوره‎ی دهم، شماره‌ی دوم، صص 56-39.

    جنکینز، ریچارد (1381). هویت اجتماعی. ترجمه‌ی تورج یار‎احمدی. تهران: نشر شیرازه.

    جووت، گارت و جیمز ام. لینتون (1373). "سینما و ارتباطات فراگیر". نشریه‎ی فارابی، دوره‎ی ششم، شماره‎ی دوم و سوم، صص 91-72.

    حافظ‎نیا، محمدرضا (1382). مقدمه‎ای بر روش تحقیق در علوم انسانی. تهران: انتشارات سمت.

    حدادپور‎خیابان، شادی (1388). "تصویر زن در سینمای ایران (سال‌های 84-80)". مجله‎ی اطلاعات حکمت و معرفت، شماره‎ی سی و هفتم، صص 69-66.

    حسن‎لی، کاووس و شهین حقیقی (1389). "بازخوانی نقش زن در اپیزودهای سه‌گانه‎ی نمایش‎نامه‎ی شب هزار و یکم بهرام بیضایی". مطالعات زنان، شماره‎ی بیست و سوم، صص 114-91.

    حمیدی‎شریفی، وداد (1378). "سینمای کلیشه‎ای، سینمای فرهنگ‎ساز و اثر‎گذار". مجله‎ی گزارش، شماره‎ی صد و هشتم، صص 77-72.

    د.الکساندر، ویکتوریا (1384). "هنر و مرزهای اجتماعی". ترجمه‌ی علی عامری‎مهابادی. نشریه‎ی بیناب، شماره‎ی هشتم، صص 139-118.

    دواس، دی. ای (1386). پیمایش در تحقیقات اجتماعی. ترجمه‌ی هوشنگ نایبی. تهران: نشر نی.

    دیباچی، فاطمه (1384). "تأثیر آگهی‎های تبلیغاتی تلویزیون".  فصلنامه‎ی پژوهش و سنجش صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، دوره‌ی دوازدهم، شماره‎ی چهل و یکم، صص 254-229.

    راجر، دی. ویمر و جوزف آر. دومینیک (1384). تحقیق در رسانه‎های جمعی. ترجمه‌ی کاووس سید‌امامی. تهران: انتشارات سروش- مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامه‌ای صدا و سیما.

    راودراد، اعظم و مسعود زندی (1385). "عوامل اجتماعی مؤثر بر شکل‎گیری سینمای زن در ایران". مطالعات زنان، دوره‌ی چهارم، شماره‎ی سوم، صص 40-23.

    راودراد، اعظم (1379). "تحلیل جامعه‎شناختی فیلم‎های قرمز و دو زن". نشریه‎ی فارابی. دوره‎ی نهم. شماره‎ی چهارم، صص 75-60.

    راودراد، اعظم و ملکه صدیقی‎خویدگی (1384). "تصویر زن در آثار سینمایی رخشان بنی‎اعتماد". فصلنامه‎ی انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، دوره‌ی دوم، شماره‌ی ششم، صص 56-31.

    راودراد، اعظم و بهاره فتح‎آبادی (1390). "رابطه‎ی میان جنسیت کارگردان و نوع شخصیت‎پردازی زن در سینما". زن در فرهنگ و هنر، دوره‎ی سوم، شماره‎ی اول، صص 94-75.

    رایف، دانیل؛  ‎لیسی، استفن و فریدریک جی. فیکو (1385). تحلیل پیام‎های رسانه‎ای (کاربرد تحلیل محتوای کمی در تحقیق). ترجمه‌ی مهدخت بروجردی‎علوی. تهران: انتشارات سروش.

    رحمتی، محمد‌مهدی و مهدی سلطانی (1383). "تحلیل جامعه‎شناسانه مناسبات جنسیتی در سینمای ایران". نشریه‎ی زن در توسعه و سیاست، شماره‎ی دهم، صص 40-7.

    رستگار‎خالد، امیر و مهدی کاوه (1391). "بازنمایی سبک زندگی در سینمای دهه هشتاد". جامعه‎شناسی هنر و ادبیات، سال چهارم، شماره‎ی اول، صص 102-83.

    رضایی، محمد و سمیه افشار (1389). "بازنمایی جنسیتی سریال‎های تلویزیونی (مرگ تدریجی یک رؤیا – ترانه‎ی مادری)". مجله‎ی زن در فرهنگ و هنر، دوره‎ی اول، شماره‎ی چهارم، صص 94-75.

    رفیعی، حسن؛ نوروزی‎جوینانی، سعید؛ نوری، رؤیا؛ سجادی، حمیرا؛ نارنجی‎ها، هومان؛ فرهادی، محمدحسن و پیمانه شیرین‎بیان (1387). روش‌های تحقیق بین رشته‌ای در اعتیاد. تهران: انتشارات دانژه.

    زارعیان، داوود (1382). مبانی کلی ارتباط جمعی. تهران: کارگزار روابط عمومی.    

    زراعتی، ناصر (1389). داریوش مهرجویی: نقد آثار از الماس 33 تا هامون. تهران: هرمس.

    ساروخانی،  باقر (1386). روش‎های تحقیق در علوم اجتماعی، اصول و مبانی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.

    ساروخانی، باقر (1382). روش‎های تحقیق در علوم اجتماعی، بینش‎ها و فنون. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.

    سازمان جهانی بهداشت (1380). خشونت علیه زنان. ترجمه‌ی شهرام رفیعی و سعید پارسی‎نیا. تهران: نشر تندیس.

    سلطانی‎گرد‎فرامرزی، مهدی (1383)."زﻧﺎن در ﺳﻴﻨﻤﺎی اﻳﺮان". ﻣﺠﻠه‌ی ﻫﻨﺮﻫﺎی زﻳﺒﺎ، ﺷﻤﺎره‌ی هشتاد و یکم، صص 98-87.

    سلطانی‎گرد‎فرامرزی، مهدی (1385). "نمایش جنسیت در سینمای ایران". مجله‎ی پژوهش زنان، شماره‎های اول و دوم، صص 92-61.

    سفیری، خدیجه و زهرا زارع (1385). "احساس ناسازگاری میان نقش‎های اجتماعی و خانوادگی در زنان". نشریه‌ی مطالعات زنان، سال چهارم، شماره‌ی دوم، صص 70-47.

    سورین، ورنر و جیمز تانکارد (1384). نظریه‎های ارتباط جمعی. ترجمه‌ی علی‎رضا دهقان. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.

    صادقی، احمد (1389). "سه پارادایم غالب جامعه‎شناسی". مجله‎ی جامعه مدیریتی، شماره‌ی اول، صص 53- 73.

    صدر، حمیدرضا (1381). درآمدی بر تاریخ سیاسی سینمای ایران 1280 تا 1380. تهران: نشر نی.

    صدوقی، مجید ( 1386). "کنکاش در مبانی فلسفی پژوهش کمی و کیفی در علوم رفتاری". فصلنامه‎ی روش‎شناسی علوم انسانی، سال سیزدهم، شماره‎ی پنجاه و دوم، صص 104-83.

    عموئی، الهام (1386). پایان‎نامه "تغییر نقش جنسیتی زنان در فیلم‌های ایرانی پس از انقلاب (1384-1360)". پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد رشته‌ی مطالعات زنان. دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی.

    فاضلی، محمد (1382). مصرف و سبک زندگی. قم: نشر صبح.

    فتحی، اسماعیل (1390). "تصویر زن در فیلم‎های نخبه‎گرا و عامه‎پسند دهه‎ی هفتاد سینمای ایران". کتاب ماه علوم اجتماعی، شماره‎ی سی و نهم، صص 123-115.

    فرانکفورد، چاوا و دیوید نچمیاس (1381). روش‎های پژوهش در علوم اجتماعی. ترجمه‌ی‌ ف‍اض‍ل‌ لاری‍ج‍ان‍ی‌ و رض‍ا ف‍اض‍ل‍ی‌. تهران: سروش.  

    فریلند، سینتیا (1391). نظریه‎ی هنر. ترجمه‌ی رحیم قاسمیان. تهران: بصیرت.

    فکوهی، ناصر (1384). "پیر بوردیو: پرسمان دانش و روشنفکری". فصلنامه‎ی علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد، شماره‎ی پنجم، صص 161-141.

    فلیک، اووه (1391). درآمدی بر تحقیق کیفی. ترجمه‌ی هادی جلیلی. تهران: نشر نی.

    قاسمی، وحید؛ آقا‎بابایی، احسان و رضا صمیم (1387). "بررسی نقش و پایگاه زن و مرد در فیلم‎های دهه‎ی هفتاد سینمای ایران". نشریه‎ی هنرهای زیبا، شماره‎ی سی و پنجم، صص 134-125.

    کار، مهرانگیز (1379). پژوهشی درباره‎ی خشونت علیه زنان در ایران. تهران: روشنگران و مطالعات زنان.

    کریمی، شیوا (1385). "تحلیل جنسیتی بازنمایش ساخت خانواده در سریال‎های تلویزیونی ایرانی". نشریه‎ی مطالعات زنان، سال چهارم، شماره‎ی سوم، صص 83-19.

    کریمی، منصوره (1376). "زن و خرافات در سینما". نشریه‎ی هنر، شمار‎ه‎ی سی و چهارم، صص 183-175.

    کریپندورف، کلوس (1383). تحلیل محتوا. ترجمه‌ی هوشنگ نایبی. تهران: انتشارات روش.

    کلربلو، ماری (1383). "حقوق و تفاوت جنسی از دیدگاه نظریه‎های فمینیستی". نشریه‎ی حقوق اساسی، شماره‎ی سوم، صص 272-215.

    کوئن، بروس (1387). مبانی جامعه شناسی. ترجمه‌ی غلام‎عباس توسلی. تهران: انتشارات سمت.

    گیویان، عبدالله و محمد سروی‎زرگر (1388). "بازنمایی ایران در سینمای هالیوود". فصلنامه‎ی تحقیقات فرهنگی، دوره‎ی دوم. شماره‎ی هشتم، صص 178-147.

    لاسورسا، دومینیک ال. (1382). "تنوع در دوره‎های نظریه ارتباطات جمعی". ترجمه‌ی زهره بیدختی. نشریه‎ی رسانه، شماره‎ی پنجاه و چهارم، صص 117-104.

    لاهیجی، شهلا (1376). سیمای زن در آثار بهرام بیضایی. تهران: روشنگران.

    مارشال، کاترین و کرچن ب. راسمن (1377). روش تحقیق کیفی. ترجمه‌ی علی پارساییان و سید محمد اعرابی. تهران: دفتر پژوهش‎های فرهنگی.

    محمدپور، احمد (1389). روش در روش (درباره‌ی ساخت معرفت در علوم انسانی). تهران: انتشارات جامعه‌شناسان.

    مظفری، افسانه و فرزانه نیکروح‌متین (1388). "تحلیل محتوای فیلم دو زن به کارگردانی تهمینه میلانی". پژوهش‎نامه‎ی علوم اجتماعی، شماره‎ی دوم، صص 164-139.

    معقولی، نادیا و علی‎اکبر فرهنگی (1388). "فمینیسم در فیلم‌های رخشان بنی‎اعتماد". مطالعات اجتماعی روا‌ن‌شناختی زنان، شماره‎ی دوم، صص 76-59.

    معینی‎فر، حشمت‎السادات (1388). "بازنمایی کلیشه‎های جنسیتی در رسانه: مطالعه‎ی موردی صفحه‎ی حوادث روزنامه‎ی همشهری". فصلنامه‎ی تحقیقات فرهنگی، شماره‎ی هفتم، صص 199-167.

    مک‎کوئیل، دنیس (1385). درآمدی بر نظریه ارتباطات جمعی. ترجمه‎ی پرویز اجلالی. تهران: انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه.

    مکّی، ابراهیم (1371). شناخت عوامل نمایش. تهران: انتشارات سروش

    مهدی‌زاده، سید محمد و معصومه اسمعیلی (1391). "نشانه‎شناختی تصویر زن در سینمای ابراهیم حاتمی کیا". زن در فرهنگ و هنر، دوره‎ی چهارم، شماره‎ی اول، صص 106-85.

    مهرداد، هرمز (1379). نظریات و مفاهیم ارتباط جمعی. تهران: انتشارات فاران.

    مهرداد، هرمز (1380). مقدمه‎ای بر نظریات و مفاهیم ارتباط جمعی. تهران: انتشارات فاران.

    مهرینگ، مارگارت (1376). "شخصیت‎پردازی در فیلم‌نامه". ترجمه‌ی حمیدرضا منتظری. نشریه‎ی فارابی، شماره‌ی بیست‌و‌ششم، صص 131-108.

    میشل، آندره (1377). جنبش اجتماعی زنان. ترجمه‌ی هما زنجانی‌زاده. مشهد: نشر نیکا.

    میرصادقی، جمال (1385). عناصر داستان. تهران: نشر سخن.

    نرسیسیانس، امیلیا (1383). مردم‎شناسی‌جنسیت. تهران: نشر افکار.

    نرسیسیانس، امیلیا (1389). "زبان جنسیتی و مواردی از انعکاس کمی و کیفی آن در برخی از فیلم‌نامه‎ها". زن در فرهنگ و هنر (پژوهش زنان)، دوره‎ی دوم، شماره‎ی اول، صص 54-41.

    نقیب‎السادات، سید‎رضا (1388). "دیدگاه: کاربرد روش تحلیل محتوا برای پیام‎های تصویری". کتاب ماه علوم اجتماعی، دوره جدید، شماره‎ی چهاردهم، صص 13-4.

    نقیب‎السادات، سید‎رضا (1389). "رسانه‎ها و فمینیسم". کتاب ماه علوم اجتماعی، شماره‎ی بیست و ششم، صص 17-4.

    نلمز، جیل (1377). "زنان و سینما". ترجمه‌ی امید نیک‎فرجام. نشر فارابی، شماره‎ی بیست و نهم، صص 93-78.

    ولف، جانت (1376). تولید اجتماعی هنر. ترجمه‌ی نیره توکلی. تهران: نشر مرکز.

    وولف، ویرجینیا (1379). "زنان و داستان". ترجمه‌ی مژده دقیقی. دو ماهنامه‎ی فرهنگی، ادبی، هنری و اجتماعی کیان، سال دهم، شماره‎ی پنجاه و چهارم، صص 24-20.

    همتی، هلن (1379). بازنمایی مشاغل زنان در سینمای ایران. پایان نامه‎ی کارشناسی ارشد پژوهش هنر. دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی تهران.

    همیلتون، ملکم (1381). جامعه‎شناسی دین. ترجمه‌ی محسن ثلاثی. تهران: نشر ثالث

    هولستی، ال. آر (1380). تحلیل محتوا در علوم اجتماعی و انسانی. ترجمه‌ی نادر سالارزاده‎امیری. تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.

    هیوارد، سوزان (1381). مفاهیم کلیدی در مطالعات سینمایی. ترجمه‌ی فتاح محمدی. تهران: نشر هزاره سوم.

    یاراحمدی، لعیا؛ فرشاد، متین و معصومه تقی‎زادگان (1389). "تحلیل جامعه‎شناختی آثار مسعود کیمیایی". مجله‎ی جامعه‎شناسی هنر و ادبیات، شماره‎ی اول، صص 224-197.

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    منابع انگلیسی

     

    Adas, C. (2006). "The Representation of gender in Alfred Hitchcock’s Vertigo". Presented at The World As We See It: Annual  Postgraduate, Conference,  Department of English, University of Stellenbosch.

    Azeez, A. l. (2010). "Audience perception of portrayals of women in Nigerian home video films". Journal of media and communication studies, vol. 2, pp. 200-207.

    Bourdieu, P. (1984). The Forms of Capital.  In Handbook of  Theory and Research for the Sociology of  Education. New York: Greenwood Press.

    Bielby, D. D., and W. T. Bielby (1996). "Women and Men in Film: Gender Inequality among Writers in a Culture Industry". Gender & Society, vol.10, pp. 248-270.

    Crowder, B. (1997). "Viewing what comes naturally: a feminist approach to television natural history". women`s studies international forum, Vol. 20, pp. 289-300.

    Decker, J. T. (2010). "The portrayal of gender in the Feature-Length films of Pixar Animation Studios:  A Content Analysis". A thesis submitted to the Graduate Faculty of Auburn University in partial fulfillment of the requirements for the Degree of  Master of Science.

    Demarko, M. (2006). "Multiple portrayals of gender in cinematographic and audiovisual translation discourse". Audiovisual translation scenarios: conference proceedings.

    Denzin, N. K., and Y. S. Lincoln (1994). Handbook of Qualitative Research. Thousand Oaks: Sage.

    Farahbidjari, A. (2011). "Attitude and social representation". Social and behavioral sciences, Vol. 30, PP. 1593-1567.

    Fasold, R. (1990). The Sociolinguistics of Language. Oxford: Basil Blackwell.

    Fischer, S. (2010). "Powerful or pretty: A content analysis of gender images in children animated films". A thesis submitted to graduate faculty of Auburn University.

    Flicker, E. (2003). "Between brains and breasts - women scientists in fiction film: On the marginalization and sexualization of scientific competence". Public Understanding of Science, vol.12, pp 307-315.

    Forisha, B. L. (1978). Sex Roles and Personal Awareness. Morristown, NJ, USA: General Learning Press.

    Gells, R. J., and M. A. Straus (1979). Detemporary of violence in the family. Contemporary theories about the family, New York: Free Press. 

    Gilmartin, P., and S. D. Brunn (1998). "The Representation of women in political cartoons of the 1995 World Conference on Women". Women's Studies International Forum, Vol. 21, pp. 535-549.

    Gökçearslan, A. (2010). "The Effect of Cartoon Movies on Children's Gender Development". Procedia Social and Behavioral Sciences 2, 5202–5207.

    Hall, S. (1997). The Work of Representation, In Cultural Represetaion and Signifying Practice, Sage Publication.

    Harker, R.; Mahar, C. and C. Wilkes (1990). An Introduction to work of Pierre Bourdiue. St. Martin’s Press.

    Horton, P. B., and C. L. Hunt (1989). Sociology. Mc- Graw-Hill.

    Johnston, J. (2010). "Girls on screen: How film and television depict women in public relations". Humanities & Social Sciences papers, Faculty of Humanities and Social Sciences.

    Kammeyer, K. C. W.; Ritzer, G., and N. R. Yetman (1989). Sociology. Boston and London: Allyn and Bacon.

    Kaul, S., and S. Sahn (2010). "Portrayal of Women in Television (TV) Serials". Department of Community Resource Management and Extension, Govt. College for Women.

    Neuman, W. L. (1997). Social research methods. Boston: Allyn and Bacon.

    Scott, A. M. I. (2011). "The roles of women in television situation comedies: A pilot study". presented to the faculty in communication and leadership studies school of professional studies, conzaga university.

    Simpson, H. R. (2009). "Cinematic representations of women in France and Germany, 1918-1933". A thesis submitted to the University of Birmingham for the Degree of Master of Philosophy in Modern European Cultures.

    Spykerman, S. (1997). "Gender Roles and Work. In Recent Research on Adult Development". [Online]. www.hope.edu. [22 Sep 2012].

    Steinke, J.; Long, M.; Johnson. M. J., and S. Ghosh (2005). "Gender stereotypes of scientist characters in television programs popular among middle school-aged children". Science communication, vol.27, pp. 213-235.

    Stones, R. (1998). Key Sociology thinker. London: Mac Millan Press.

    Straus, M. A., and C. L. Yodanis (1990). "Corporal punishments in adolescence and physical assaults on spouses in later life: What accounts for the link?".  Journal of Marriage and the Family, 58: 825-841.

    Turner, J. H. (1998). The Structure of Sociological Theory. Belmont, CA: Wadsworth Publishing Company.

    Wardrop, G. (2011). "Redefining gender in twenty-first century spanish cinema: the films of Pedro Almodóvar". A Thesis, University of Glasgow.

    Zheng, Z. (2011). "stereotyping of women images portrayed in prime time chines tv series from 1979 to 2008: has the picture changed over time?". Theses and dissertations. Paper 12247.


موضوع پایان نامه بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی, نمونه پایان نامه بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی, جستجوی پایان نامه بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی, فایل Word پایان نامه بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی, دانلود پایان نامه بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی, فایل PDF پایان نامه بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی, تحقیق در مورد پایان نامه بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی, مقاله در مورد پایان نامه بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی, پروژه در مورد پایان نامه بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی, پروپوزال در مورد پایان نامه بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی, تز دکترا در مورد پایان نامه بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی, تحقیقات دانشجویی درباره پایان نامه بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی, مقالات دانشجویی درباره پایان نامه بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی, پروژه درباره پایان نامه بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی, گزارش سمینار در مورد پایان نامه بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی, پروژه دانشجویی در مورد پایان نامه بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی, تحقیق دانش آموزی در مورد پایان نامه بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی, مقاله دانش آموزی در مورد پایان نامه بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی, رساله دکترا در مورد پایان نامه بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی

پایان نامه تحصیلی برای دریافت درجه کارشناسی ارشد رشته مطالعات زنان گرایش زن و خانواده چکیده: هدف پایان‌نامه حاضر، شناخت نحوه بازنمایی تفاوتهای جنسیتی در سینمای ایران از دهه هشتاد به بعد است. برای نیل به این هدف ابتدا به مرور مفهومی مفاهیم اصلی از قبیل بازنمایی ، نشانه شناسی و تفاوت جنسیتی پرداخته‌ و در ادامه مرور نظریِ نظریه های مربوط به بازنمایی ، نشانه شناسی و سینما بررسی شده ...

پایان­نامه تحصیلی در مقطع کارشناسی‌ ارشد سینما چکیده: ادعای به تصویر کشیدن و یا بیان و روایت فاجعه، بالاخص در دوران معاصر پس از جنگ­ها و کشتارهای خونین و نسل­کشی­ های بعثی­ها در طی دو عملیات حلبچه (1988.م) و انفال(1988.م)، همیشه مورد توجه­ی فیلمسازان کُرد بوده است. بازروایی خاطرات بازماندگان جنگ به میانجی آثار داستانی و مستند این فیلمسازان، سرفصل نوینی از تاریخ این مردمان پس از ...

چکیده: در این تحقیق سعی شده با استفاده از روش نشانه شناسی به بررسی سکانس به سکانس چهار فیلم مورد نظر به نام‌های (زمانی برای مستی اسب ها ،آوازهای سرزمین مادری ،نیمه ماه (نیوی مانگ)،لاک پشت ها هم پرواز می کنند ) از بهمن قبادی برای دستیابی به هدف اصلی تحقیق که همان بازنمایی انگره‌های هویتی در فیلم‌های ایشون می باشد پرداخته شده است. در این تحقیق با دیدن سکانس به سکانس فیلم ها ...

پایان نامه کارشناسی ارشد MA رشته علوم ارتباطات اجتماعی چکیده: این پژوهش با هدف بررسی نرخ نگرش نسبت به زنان در سریال‌های تلویزیونی انجام شده است و به بررسی حجم حضور زنان در سریال‌های تلویزیونی، گفتمان جنسیتی ارایه‌شده در سطح فردی، ساختاری و نمادین و نرخ مناسبات جنسیتی کلامی و غیرکلامی در بین کنشگران زن و مرد در سریال های تلویزیونی پرداخته است. این پژوهش به صورت میدانی و با روش ...

پایان نامه برای دریافت درجۀ کارشناسی ارشد (MA) گرایش: پژوهش­ هنر چکیده دستاوردهای فکری و تکنیکی تمدن غرب که تحت عنوان مدرنیته از آن یاد می­شود از حدود دویست سال پیش وارد جامعۀ سنتی ایران شد. این رویارویی از همان ابتدا تأثیراتی را بر کلیۀ نهادهای جامعه بر جای گذاشت و چالش­هایی ­را موجب شد که تا به امروز نیز هم­چنان ادامه دارد. اما به عقیدۀ صاحب­نظران، در یکی دو دهۀ اخیر با گسترش ...

پایان نامه نظری دریافت درجه کارشناسی ارشد رشته ادبیات نمایشی چکیده در این تحقیق به تعریف و بررسی فرهنگ عامه پرداخته شده است با توجه به این که عصر حاضر عصر تغییر و تحولات گسترده است و فن آوری ارتباطی از ابزارهای مهم در انتقال و تبادل اطلاعات و فرهنگ است .نقش و اهمیت فرهنگ بیش از هر دوره ی دیگری حائز اهمیت است . یکی از مهم ترین مسائل فرهنگی که کمتر مورد توجه قرار گرفته بحث فرهنگ ...

پایان نامه­ی تحصیلی در مقطع کارشناسی ارشد انیمیشن چکیده ارتباط نقاشی مدرن سده­ی بیستم و انیمیشن در این پژوهش از طریق بررسی تحولات سبک­های نقاشی مدرن و تجربیات نقاشان انیماتور با تمرکز بر رخدادهای نیمه­ی اول سده­ی بیستم، زمینه­ی لازم برای تحلیل ارتباط این دو شاخه­ی هنر فراهم آمده است. در تحلیل مورد نظر، بازتاب تحولات سیاسی/ اجتماعی در کار هنرمندان، بهره­گیری نقاشان از تجارب علمی ...

پایان نامه تحصیلی در مقطع کارشناسی ارشد کارگردانی تصویر متحرک چکیده این تحقیق تلاشی است برای رسیدن به پاسخ سوالاتی در رابطه با اینکه تماشای انیمیشن های مشوق نقاشی چه تأثیری بر نقاشی های کودکان پیش دبستانی دارد و اینکه آیا به اندازه لازم به تولید و پخش این قبیل برنامه ها پرداخته شده است یا خیر. نکته ای که با توجه به موضوع بین رشته ای این رساله در جمع آوری مطالب حاضر در نظر گرفته ...

چکیده پژوهش حاضر به روش تحلیل محتوای مقوله‌ای میزان و نحوه بازنمایی هویت ملی در بخش خبری مشروح21:00شبکه اول سیما را مورد مطالعه قرار داده است. شبکه اول سیما یک شبکه سراسری و در سراسر کشور قابل در یافت بوده و بخش خبری مشروح21:00 آن از جمله بخش های خبری دیر پا و پر بیننده است. حجم نمونه این تحقیق 42 بخش خبری بود که بازه زمانی آن، شش ماه نخست سال از اول فروردین تا پایان شهریور 1392 ...

پایان­نامه کارشناسی‌ ارشد رشته سینما مقدمه : واژه سینمای دینی خصوصا در این سه دهه اخیر واکنش ها و برداشت های متفاوتی را در ذهن اهالی هنر، سینماگرها، فیلمسازها، متفکران سینمایی و حتی مردم عادی جهان ایجاد کرده است تا جایی که با مروری بر کتب، نشریات، مقالات و انواع نوشته های سینمایی و غیر سینمایی درباره این مفهوم با انواع تعاریف متنوع روبرو می شویم که توسط انواع متفکران دینی، ...

ثبت سفارش