پایاننامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته
جغرافیا و برنامهریزی شهری
فصل اول :
کلیات تحقیق
1- 1- طرح مسئله
گسترش شهرنشینی و رابطه آن با آسیبهای اجتماعی و اقتصادی از مشخصههای اصلی الگوی توسعه شهری کشور در چند دهه اخیر است و رشد و توسعه شتابان و توزیع نامتعادل در دوره جدید، یکی از عوامل اصلی بروز آسیبهای اجتماعی به شمار می رود. چنانچه رشد شتابان شهرنشینی و توسعه کلان شهرها آسیبهای اجتماعی و کالبدی بسیاری را به دنبال داشته است، بویژه کلانشهرها که از مهمترین مراکز و کانونهای بروز ناهنجاریها و جرایم مختلف اجتماعی بوده است. تمرکز 7/41 درصد جمعیت شهرنشین در نه کلانشهر کشور و توزیع نامتوازن جمعیت شهری در پهنه کشور، از ویژگیهای شهرنشینی ایران است که ارتباط تنگاتنگی با پدیدههای اجتماعی دارد (رهنمایی، 1389: 157). به عبارتی دیگر افزایش جمعیّت شهرهای کشور در دهههای اخیر، شهرها را با مسائلی و مشکلات زیادی روبهرو ساخته است. یکی از موضوعهای مهم در این زمینه، مسأله امنیت شهروندان است که این موضوع در سالهای اخیر از چالشهای اصلی ساکنان شهری بوده است. در واقع در بیشتر نواحی و مناطق شهرنشین، جرایم مسألهای بحثبرانگیز و چالشساز برای زندگی، وجود فردی و مالی انسانهاست و افزایش ارتکاب جرایم در مکانهای شهری، گذشته از آنکه با ارزشها و اصول اولیه یک جامعه در تضاد است، باعث ایجاد ناامنی، ترس، آشفتگی زندگی شهروندان، صرف بودجههای کلان مالی، جانی، معنوی و وضعیت ناگوار کیفیت محیطزندگی شده است.
از میان جرایم شهری، عرضه، خرید و فروش، حمل و نگهداری و سوءمصرف مواد مخدر از مهمتر ین و پیچیده ترین معضلات اکثر شهرهای کشور محسوب می شود. اعتیاد به مواد مخدر و سوء مصرف آن جدا از تأثیراتی که بر روی مسائل بهداشتی و اجتماعی جوامع می گذارد باعث ایجاد شبکه های جرایم سازمان یافته می شود که ارتکاب بسیاری از جرایم دیگر را در سطح شهر سازماندهی می کنند و به مرور زمان قاچاق مواد مخدر فقط بخش ی از فعالیت این افراد به حساب می آید و گاهاً به عنوان عناصر پنهان اما فعال نقش مخربی را در ساختار اقتصادی اجتماعی و فرهنگی جامعه شهری ایفا می نمایند. کشور ایران به سبب همجواری و داشتن طولانی ترین مرز مشترک با دو کشور افغانستان و پاکستان به عنوان دو کشور مهم تولید کننده مواد مخدر پیوسته در معرض تهدید و سوءمصرف مواد مخدر بوده است.
مسئله جرایم مرتبط با مواد مخدر یکی از پیچیده ترین چالش هایی است که در حال حاضر جامعه ایران با آن مواجه است به طوری که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون بیش از سه میلیون نفر در ارتباط با جرایم مواد مخدر دستگیر شده اند که دستگیری حدود 7/2 میلیون نفر از آنها طی پانزده سال اخیر بوده است. 65 درصد از این تعداد دستگیری ها را معتادان و 34 درصد آنها را عرضه کنندگان و مبادله کنندگان غیرقانونی موادمخدر تشکیل میدهند به علاوه افزایش جرایم مرتبط با مواد مخدر در ایران باعث این آگاهی فزاینده شده است که ایران با یک مسئله اجتماعی عمده مواجه می باشد.
تخمینهای مبتنی بر گزارش های سازمان ملل نشان می دهد که 5/1 تا 2 درصد (حدود 3/1 میلیون نفر) از جمعیت ایران مشکل جدی با سوءمصرف مواد مخدر دارند. در ایران حدود 80 هزار زندانی مرتبط با مواد مخدر وجود دارد یعنی بیش از نیمی از جمعیت زندانیان کشور در ارتباط با این پدیده شوم دستگیر، محاکمه و محکوم به حبس شده اند (عباسی، 1387: 4-3)
استان تهران به دلیل شرایط خاص فضایی و جغرافیایی دارای بالاترین آمار جرم و جنایت در بین استانهای کشور است. به طوری که بررسی تعداد جرم و جنایات استان تهران در سالهای گذشته نشان میدهد که زندانیان این استان طی یک دوره هشت ساله از خرداد 1372 لغایت خرداد 1380 بالغ بر 67 درصد افزایش یافته است (سازمان زندانها، 1379: 27). این موضوع از یک سو باعث ناامنی، ترس، اغتشاش، و... در میان مردم شده و از سوی دیگر آسایش عمومی شهر را به خطر انداخته و باعث میشود تا دستاندرکاران و مدیران امور انتظامی و امنیتی کشور هزینهای گزاف را جهت کشف جرایم، دستگیری، بازپروری، رسیدگی قضایی و مجازات مجرمین متقبل نمایند. این در حالی است که با توجه به نقش و جایگاه کلانشهر تهران در نظام سیاسی- اداری متمرکز کشور و رهبری اقتصاد ملی، بروز هر گونه ناپایداری امنیتی در تهران میتواند امنیت ملی را به خطر بیندازد. به همین علت باید به جرایم شهری در تهران بیشتر توجه کرد و به ارائهی راهکارهایی برای کاستن از وقوع جرم و ناامنی پرداخت (پورموسوی و همکاران، 1390: 62).
از دیرباز شناسایی عوامل محیطی و مکانی بروز جرم و سعی در از بین بردن این عوامل و یا کاهش تأثیرات آن مهمترین راهکار افزایش ایمنی و پیشگیری و از وقوع ناهنجاریها شناخته شده است، چرا که ناهنجاریهای اجتماعی به هر نحو که از انسان سر بزند دارای بستر و ظرف مکانی و خصوصیات زمانی است که این رفتارها را از یکدیگر متمایز میسازد. بررسیها نشان میدهد که برخی از فضاهای شهری به دلیل ویژگیهای کالبدی، اجتماعی و اقتصادی، میزان یا نرخ بزهکاری بیشتری دارند؛ و به عکس، برخی از فضاها مانع و بازدارنده ارتکاب جرایم در درون خود هستند. از طرفی نیز به تحقیق ثابت شده است که مجرمان در ارتکاب جرم اغلب دست به انتخابهای منطقی میزنند و به دنبال سادهترین، کمخطرترین و مناسبترین فرصتها و شرایط مکانی و زمانی برای ارتکاب جرم هستند (کلانتری، 1380: 89)، به همین علت در محدوده شهرها مناسبترین محل را برای انجام عمل مجرمانه خود بر میگزینند. بدین ترتیب، در سطح شهرها حوزه هایی شکل می گیرند که دارای فرصت ها و اهداف مجرمانه بیشتر و به تبع آن تعداد جرایم بالاتری هستند و اصطلاحاً به آنها « کانونهای جرمخیز[1]» اطلاق میشود. نکته در خور اهمیت در این خصوص، شناسایی این کانونها و تحلیل مشکلات کالبدی، خصوصیات فرهنگی و اجتماعی ساکنان و کاربران یا استفاده کنندگان از این محدوده هاست، تا بدین طریق بتوان به اتخاذ سیاست ها و تدابیر لازم برای کنترل بزهکاران پرداخت. مهمتر اینکه با ایجاد تغییرات اساسی در عوامل بوجود آورنده یا تسهیل کننده فرصتهای جرم و طراحی مناسب فضاهای آسیبپذیر برای تبدیل آنها به فضاهای مقاوم در برابر بزهکاری، امکان پیشگیری از وقوع بسیاری از جرایم شهری فراهم میگردد (کلانتری و همکاران، 1389: 42).
منطقه 2 شهرداری تهران به عنوان یکی از بزرگترین مناطق شهرداری تهران دارای مسائل و مشکلاتی چون مهاجرپذیر بودن، رشد سریع جمعیت، گسترش فیزیکی شهر، ناهمگونی و عدم انسجام اجتماعی، نواحی با بافت فرسوده نظیر روستاهای درکه، اوین، طرشت، فرحزاد و مناطق حاشیهنشین اسلامآباد، اسلامآباد جنوبی و جاویدآباد شرقی میباشد. طبق بررسیهای انجام گرفته جرایم مرتبط با مواد مخدر از مهمترین جرایم ارتکابی در منطقه 2 شهرداری تهران میباشد که بیشترین آمار را در میان مناطق 22 گانه شهرداری تهران دارا میباشد. از این رو این پژوهش سعی دارد تا ضمن شناسایی کانونهای جرمخیز جرایم مرتبط با مواد مخدر منطقه 2 شهرداری تهران شرایط فضایی- کالبدی و برخی مشخصههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ارتکاب جرائم در این منطقه را بررسی و تحلیل نماید، و نسبت به ارائه و پیشنهاد اقدامات علمی و اجرائی جهت حذف این شرایط یا کاهش اثرات آن اقدام نماید.
1-2- اهداف تحقیق
از آنجا که پژوهش علمی با ظهور مسأله یا مجهولی در ذهن محقق شروع می شود، هدف اصلی تحقیق علمی را باید معلوم کردن آن مجهول و به عبارتی حل مسأله و پاسخ یافتن برای آن دانست (حافظ نیا،1387: 16). بدیهی است که هر پژوهش تحقیقی میبایست اهدافی را دنبال کند و همین اهداف تحقیق است که فرایند تحقیق را جهت می دهند. اهداف کلی تحقیق حاضر عبارتند از:
ارائه الگویی روشن و منطقی در فهم مسائل پیچیده و در حال تغییر شهر تهران به طور اعم و منطقه 2 به طور اخص.
شناسایی جغرافیایی کانونهای جرمخیز جرایم مرتبط با مربوط به مواد مخدر منطقه 2 شهر تهران بر حسب نوع و میزان جرایم، جهت از بین بردن یا کاهش مجموعه عوامل مؤثر بر جرایم ارتکابی این منطقه.
تبیین عوامل جغرافیایی و کالبدی – فضایی مؤثر در بروز جرایم ارتکابی مربوط به مواد مخدر منطقه 2 شهر تهران.
1-3- ضرورت تحقیق
افزایش ارتکاب انواع جرایم و کجرویهای از جمله مسائل و مشکلات پیچیده کلانشهرهای دنیا میباشد که باعث بروز ایجاد ناامنی، ترس، اغتشاش و نگرانی از قربانی شدن در این شهرها شده است. این موضوع از یک سو باعث افزایش هزینههای مالی و صرف بودجههای کلان و از سویی دیگر باعث زیر سوال رفتن کارایی مدیران و دستاندرکاران قضایی و انتظامی کشور در کاهش و یا حذف میزان جرایم با وجود تلاشها و فعالیت گسترده امنیتی شده است. یکی از مشکلات فعلی نظام قضایی کشور و شاید بسیاری از کشورهای جهان این است که در بیشتر موارد به روش انتزاعی و مجرد به مقابله با نفس جرم پرداخته و این پدیده نامطلوب را جدای از بزهکاری و شرایط مکانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی حاکم بر آن در نظر میگیرند. بیشک اگر شرایط مختلف اجتماعی، اقتصادی جرم و محیط زندگی مجرم در ارتکاب بزه، مورد تعمق قرار گیرد، نتیجه شکلی دیگر به خود خواهد گرفت. چنانچه بتوان امکان جرم و فرصتهای کجروی از جنبههای مختلف مکانی – فضایی و اجتماعی را از مرتکب آن گرفت و یا این فرصتها را کاهش داده و به حداقل رسانید جامعه خیلی سریعتر راه سلامت را پیموده و نرخ تبهکاری به شکلی مؤثر کم خواهد شد (زنگیآبادی و رحیمینادر، 1389: 181). به عبارتی دیگر توزیع جغرافیایی جرایم تحت تاثیر متغیرهای محل و زمان وقوع بزه، مرتکب جرم و قربانی بزه قرار دارد. تحقیقات نشان میدهد که در برخی از مکان های شهر به علت ساختار کالبدی ویژه و مشخصههای اجتماعی، اقتصادی و فرهگی ساکنان و استفاده کنندگان این مکانها، امکان و فرصت بزهکاری بیشتر است؛ و به عکس، در برخی از محدوده های شهری به دلیل وجود موانع و شرایط بازدارنده میزان بزهکاری اندک است. در واقع توجه به مکان، به عناون عامل بیواسطه در وقوع جرم، در مقایسه با عوامل فردی یا ساختاری این امکان را محقق می سازد تا راهکارهای عملیتری برای پیشگیری از جرم ارائه گردد. از سوی دیگر تحلیل فضایی جرم در شهرها به شناسایی الگوهای رفتار مجرمانه، کشف کانونهای جرمخیز و در نهایت به تغییر این شرایط و خلق فضاهای مقاوم در برابر جرم و رفع نابهنجاری های شهری کمک می کند ( کلانتری و همکاران، 1389: 44-43).
ازاینرو با در نظر گرفتن تأثیرات شرایط جغرافیایی در ارتکاب جرایم و در راستای رسیدن به امنیت شهری و عدالت فضایی، ضروری است، وضعیت مکانی وقوع جرم و شرایط حاکم بر آن در منطقه 2 شهر تهران به شیوه علمی و با استفاده از فناوری سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، شناسایی و تحلیل شود و سپس با آگاهی به مجموعه ویژگیهای کالبدی و اجتماعی – اقتصادی تسهیلکننده وقوع جرم در این منطقه اقدامات و راهکارهای عملی جهت اصلاح این شرایط در محدوده مورد مطالعه فراهم گردد.
1-4- ادبیات تحقیق
مکتب جغرافیای جرم نتیجه اندیشه های کتله[2] بلژیکی و گری[3] فرانسوی است. کتله در کتاب مشهورش به نام فیزیک اجتماعی آمار مربوط به بزهکاری در فرانسه را بین سالهای 1825 و 1836 مورد مطالعه قرار داد. او به کمک اعداد و ارقام همبستگی و ارتباط محیط جغرافیایی و جرم را نشان داد. به اعتقاد وی جرایم ارتکابی در یک جامعه و نوسانات متناوب آن مانند یک تابع ریاضی وابسته به تغییرات شرایط اقتصادی و اجتماعی زمان و مکان است. تحقیقات کتله مورد توجه بسیاری از اندیشمندان کشورهای مختلف جهان از جمله ایتالیا، فرانسه و آلمان قرار گرفت و همین امر موجب بروز جنبوجوشهای علمی جدید و از جمله ایجاد رشته جدیدی در زمینه آمار جنایی به نام کتلتیسم شد. تأثیر و اهمیت مطالعات و بررس یهای کتله در زمینه جغرافیای جرم به حدی بود که در برخی منابع کتله را پدر آمار جنایی و از جمله پایهگذاران مکتب جغرافیای جنایت معرفی نمودهاند و گفته میشود تحقیقات او باعث شده است تا جرم به عنوان یک پدیده اجتماعی تابع دو متغیر زمان و مکان شناخته شود (کینیا، 1373: 469).
گری در سده نوزدهم با ارائه «قانون حرارتی تبهکاری» تصور میکرد که توانسته است بین شرایط طبیعی و نوع جرم رابطه برقرار کند او معتقد بود که در مناطق گرم و جنوب و هنگام فصل گرم جنایات علیه اشخاص بیشتر رخ میدهد و در مناطق شمالی و به هنگام فصل سرما، تفوق با جرایم علیه اموال است. وی علاوه بر نظریه قانون حرارتی بزهکاری معتقد بود که فشارها، درجه حرارت، ملایمت بادها و باران در تبهکاری موثر است (کینیا، 1357: 101). از دیگر کسانی که با الهام از مطالعات و نگرش کتله به بررسی جرم و شرایط محیطی پرداخته انریکو فری[4] است. وی معتقد بود جرم نتیجه عوامل پیچیده و قاطع سرشت انسانی و محیط جغرافیایی اعم از محیط طبیعی یا انسانی است (کینیا، 1357: 476). جامعهشناسان مکتب شیکاگو به مطالعه رابطه بین ساخت فیزیکی شهر با نظام اخلاقی پرداختند و رابطه نرخهای جرم و بزهکاری نظیر خودکشی، طلاق، فحشاء و ... را با فضای طبیعی درون شهر مطالعه نمودند. هدف آنها درک تأثیر عوامل اجتماعی و بومشناسی بر بیسازمانی اجتماعی و رفتار انحرافی بود (فکوهی، 1383). تحقیقات شیکاگو اسکان شبانهروزی آن دسته از جوانان و نوجوانانی که از مناطق مختلف شهر به دادگاه ویژه این افراد ارجاع شده بودند، را برنامهریزی کرد. این مطالعات نشان داد که توزیع بزهکاران در اطراف و اکناف شهر با یک الگوی نظامدار تناسب دارد. نرخهای بزهکاری در بین افراد طبقه پایین در محلات قدیمی شهر در بالاترین حد امکان بود و در مناطق مرفهتر کاهش مییابد... همچنین، الگوی کاهش نرخهای بزهکاری، به موازات افزایش فاصله از اهالی ساکن در محلات قدیمی شهر، در ارتباط با گروهای نژادی یا قومی ملاحظه گردید (Akers, 2004: 159-160).
تحقیقات متخصصان مرکز جرمشناسی وکرسون دربازه عوامل مؤثر در بزهکاری، نشان میدهد که 23 درصد جوانان مجرم در مناطقی زندگی میکردند که دارای جمعیت زیاده بوده و 22 درصد آنها در ساختمانهایی زندگی میکردند که علاوه بر کثرت جمعیت، مشکل مسکن نیز وجو داشته است. همچنین دکتر لافون[5] و خانم میشو[6] در سال 1976 تحقیقاتی در شهر گرانوبل فرانسه انجام داده و به روشنی مشخص کردهاند که اطفال بزهکار بیشتر در ساختمانهای ناسالم و برخی از محلاتی که برای سلامتی اخلاق زیان آور است و یا در محلههای کارگرنشین ساکن بودهاند. این تحقیقات نشان میدهد که بزهکاری جوانان در این محلات و ساختمانهای مخروبه، از حد متوسط مجموع بزهکاریهای شهر زیادتر بوده است. در واقع 18 درصد بزهکارانی که به جرایم گوناگون مرتکب شدهاند، اغلب در محلههای مخروبه و ناسالم ساکن بوده، و 35 درصد آنان کسانی بودند که در ساختمانها و محلات بدنام و فاسد ساکن بودند (مساواتیآذر، 1374: 29-27). در واقع از زمان افزایش بیسابقه جرایم در اواخر دههی 60 و اوایل دههی 70 در ایالات متحده و تاکید مسئولان و سیاستمداران و دانشمندان علوم اجتماعی برای یافتن راهحل عملی، موثّر و فوری برای محظل جرم، طرّاحان و مهندسان محیط شهری نیز به ارائهی راهحل مبادرت ورزیدند و کسانی چون الیزابت وود[7]، جین جاکوبس[8] و انجل[9] به مطالعهی ارتباط بین محیط فیزیکی و جرم پرداختند و بعد از آن با توجه به اصول اساسی پیشگیری جرم مبتنی بر مکان، کانون اصلی توجّه متخصصان این زمینه، در چهارچوب فرضیههای فضای قابل دفاع، پیشگیری جرم از طریق طرّاحی محیطی، رویکرد شهرهای امن، پیشگیری وضعی جرم، جرمشناسی محیطی، انتخاب عقلانی فعّالیت روزمرّه و شهرسازی نوین شکل گرفت (Denis & at all, 2000). نظریهپردازان شهرسازی و معماری برای محدود کردن فرصتهای بروز جرایم و افزایش احساس امنیت مردم در محیطهای زندگییشان راهحلهای مفیدی را پیشرو گذاشتند به عنوان مثال خانم جین جاکوبس منتقد شهرسازی قرن بیستم و نویسندهی کتاب «مرگ و زندگی شهرهای بزرگ امریکا» به نقش کاربری اراضی شهری به عنوان یکی از سازوکارهای مهم در زمینهی شهرسازی در تأثیر بر پیشگیری از جرم و افزایش احساس امنیت شهروندان توجّه ویژه داشت. ایشان در بررسی محیطهای شهری و نظم پنهان حاکم بر آن، خیابانها وپیادهروها را عمدهترین مکانهای عمومی شهر و اصلیترین ارگان زندگی شهری میداند و حفظ امنیت شهر را وظیقهی اساسی خیابانها و پیادهروها میشمارد. از دید ایشان، برای جذب رهگذر و ایجاد ایمنی ذاتی، خیابان شهری باید سه کیفیت اساسی را داشته باشد:
تمایزی صریع بین فضای عمومی و فضای خصوصی ایجاد کند.
برای نظارت و مراقبت از خیابان، چشمانی لازم است.
پیادهرو باید بی هیچ توقفی مورد استفاده قرار گیرد (شوای و فرانسواز، 1375: 367).
مطالعاتی که به تازگی در ارتباط با کاربری زمین و جرم انجام شده، تأثیر مؤلّفههای مختلف کاربری زمین بر میزان یا نوع جرایم را تأیید می کنند، از جمله نتایج پژوهشهای اخیر در فلادلفیای آمریکا نشان داد که جرایم به گروههای معین از کاربری زمین گرایش دارند برای مثال، گروه ضرب وجرح بیشتر در اطراف میلههای زندان و دزدی و تخریب در پیرامون دبیرستانها و مراکز خرید محلّه ها دیده میشود. جرم شناسان محیطی، زمینهی جرمزایی این مکانها را به عنوان نتیجهی فرصتها و فعالیتهای افزایش یافته جرم که تعداد زیادی از مجرمان را جذب می کند تفسیر میکنند (2009: 17 McCord and Ratcliffe,). در پژوهش دیگر، در ارتباط با "کاربری زمین، شبکه ی خیابان و الگوهای جرم" در آمریکا، مشخّص شده که جرایم به طور تصادفی در فضا رخ نمیدهد. مکانهای معین در محیط، ویژگیهایی از خود نشان میدهند که آنها را برا ی مجرمان، به طور بالقوه جذّابتر میکند. در یک ناحیه ممکن است انواع معینی از کاربری زمین وجود داشته باشد که به میزان بالاتری به جرم و بینظمی دامن می زنند؛ این کاربریها، حجم زیادی از جمعیّت را جذب می کنند که ممکن است آنها نیز در بهوجود آمدن جرم در شهر مؤثّر باشند. علاوه براین، پژوهشهای اخیر نشان داد که شبکههای خیابانی محلّهها نیز عامل بسیار مهمی در شکل دادن به الگوهای جرم هستند. نتیجهی این پژوهش نیز بر این اشاره دارد که به راستی شبکهی خیابان و کاربری زمین، هر دو در مسائل مربوط به جرایم محلّه مشارکت دارند (Giordano, 2008).
بحثهای مرتبط با جغرافیای بزهکاری و رابطه جرم و مکان در کشور در سالهای اخیر مورد توجه محققان کشور قرار گرفته است و بررسیها حاکی از افزایش توجّه به موضوع فوق در ادبیات علمی کشور بهویژه رشته جغرافیا و برنامهریزی شهری دارد که از مهمترین پژوهشهای انجام شده در این زمینه میتوان به «بررسی نقش محیط جغرافیایی در وقوع جرم: قاچاق مواد مخدر در شهر تهران» (کلانتری، 1380)، «بررسی جغرافیای جرم و جنایت در مناطق شهر تهران» (کلانتری، 1380)، «پیشگیری جرم از طریق برنامهریزی کاربری اراضی شهری مورد مطالعه جرم سرقت در شهر زنجان» (عبدالهی حقی، 1380)، «تحلیل الگوهای فضایی و آینده نگری جرم در شهر شیراز، مورد: محلات مرکزی شهر شیراز» (کامراننیا، 1385) و «تحلیل فضایی الگوهای بزهکاری در بخش مرکزی شهرها با استفاده از سامانۀ اطلاعات جغرافیایی(GIS)، مورد: مطالعه بزه سرقت در بخش مرکزی شهر زنجان» (بیات رستمی، 1389) اشاره کرد که بیشتر در زمینه تأثیر عوامل جغرافیایی بویژه فضاهای شهری در وقوع بزه و با هدف تحلیل فضایی – مکانی جرایم صورت گرفته است.