پایاننامه کارشناسی ارشد رشته علوم اقتصادی
مهرماه 1392
چکیده
در ادبیات اقتصادی، جمعیت، چه از بعد سطح و اندازه و چه از بعد نرخ رشد آن، یکی از متغیرهای مهم تاثیرگذار بر رشد و توان اقتصادی کشورهاست. لذا، پژوهش حاضر اولا تاثیرات اندازه جمعیت را بر فرآیند رشد اقتصادی تحلیل نموده، ثانیا، به تحلیل امکان وجود نرخ بهینه رشد جمعیت و مقدار و مسیر بهینه آن، برای هر اقتصاد به طور کلی و برای اقتصاد ایران به طور خاص پرداخته است.
در این راستا، برای تحلیل نظریه وجود نرخ بهینه جمعیت برای اقتصاد و شرایط و مقدار آن، به تشریح و نقد نظریات ساموئلسون (1958و1975) پیرامون نرخ بهینه رشد جمعیت و نظریهای موسوم به قضیه خوش اقبالی پرداخته است. برای تحلیل تاثیر جمعیت بر رشد اقتصادی نیز دو مدل اثر مقیاس و اثر اندازه بازار معرفی، تشریح و تحلیل گشته است.
نتایج حاصل از نقد و تحلیل نظریه نرخ بهینه جمعیت و قضیه خوش اقبالی، نشان میدهد که میتوان برای نرخ رشد جمعیت، مقدار حداقلی را به عنوان بهینه مشخص نمود، اما نمیتوان مقدار حداکثری را برای نرخ فوق قائل شد. به این دلیل که با افزایش نرخ رشد جمعیت از مقدار حداقل مذکور، رفاه جامعه میتواند افزایش یابد و لذا نمیتوان مقدار حداکثر بهینهای برای این نرخ قائل بود. بر اساس همین نتیجه، با استفاده از نرم افزار MATLAB، اثر افزایش نرخ رشد جمعیت بر رفاه و مصرف بینزمانی برای اقتصاد ایران به تصویر کشیده شده است.
نتایج حاصل از تحلیل مدل اثر مقیاس نشان میدهد که افزایش جمعیت، اثر مثبت بر کشف نوآوریها در طول زمان دارد و حتی برای این امر الزامیست. همچنین طبق مدل اثر اندازه بازار نیز، افزایش جمعیت از دو طریق افزایش بهرهوری فردی هر نیروی کار و اثر سرریز شدن فنآوری به گستره اقتصاد، رشد اقتصادی را شتاب میبخشد.
واژگان کلیدی: رشد اقتصادی، قضیه خوشاقبالی، قانون طلایی انباشت سرمایه، الگوی نسلهای همپوشان، نرخبهره حیاتی، اثر اندازه بازار، اثر مقیاس.
فصل اول
کلیات پژوهش
1-1) مقدمه
از دیرباز بررسی نقش جمعیت و اثرات آن بر کلیه ابعاد زندگی به ویژه بر وضعیت اقتصادی جوامع مختلف مورد توجه اندیشمندان بوده است. دو قرن از نظر جنجالبرانگیز مالتوس میگذرد. از نظر وی، رشد جمعیت در نهایت منجر به فقر و بدبختی جامعه بشری میشود، زیرا او معتقد بود که منابع زمین قادر نیست این حجم از انسانها را تغذیه کند. از منظر این اقتصاددان کلاسیک بدبین، جمعیت و رشد آن، ضد توسعه و رشد اقتصادی بود. در ادبیات اقتصادی، دو دیدگاه متفاوت در این زمینه وجود دارد: دیدگاه اول متعلق به آنتی ناتالیستها[1] است. این دیدگاه بر آن است تا نشان دهد که قیودی در هستی وجود دارد که جمعیت زیاد را توان تحمل ندارد و در نهایت این انسانها هستند که از این رشد خود دچار مصیبت میشوند. در این تلقی، تولید تابعی از منابع است و با وجود منابع محدود زمینی، این تولید ممکن است به حدی نباشد که پاسخگوی نیاز جمعیت زیاد انسانها باشد.
اما در مقابل این تفکر، ناتالیستها[2] یا حامیان افزایش جمعیت قرار دارند که جمعیت را عامل رشد و توسعه میدانند و منابع زمین را قیدی برای این پیشرفت نمیدانند. در این دیدگاه، تواناییهای بشری میتواند قیود منابع و مواد اولیه را از میان بردارد. آنان بر این عقیده هستند که انسان قادر است با نوآوری خویش مرزها و قیود طبیعی را پشت سر گذارد و بدین ترتیب، تولید را به هر سطحی افزایش دهد. با رشد و افزایش جمعیت انسانها، طرحهای نوآورانه نیز افزون میشود، زیرا سرمایه انسانی افزایش یافته و انسانهای بیشتری میتوانند با قوه خلاقیت خود، نوآوری کرده و با عوامل و منابع محدود، تولید بیشتر و رشد اقتصادی بیشتری را محقق کنند.
پژوهش حاضر، در قالب تبیین چند مدل اقتصادی، به تحلیل اثر جمعیت بر رشد و توسعه اقتصادی خواهد پرداخت. علاوه بر این، به تحلیل نظریه نرخ بهینه جمعیت پرداخته میشود و سعی میشود شرایط و مقدار این نرخ مشخص شود.
1-2) شرح و بیان مساله پژوهشی
اقتصاد به عنوان علم تخصیص بهینه منابع به موضوعات مرتبط با تولید، توزیع و مصرف میپردازد. یکی از عناصر مهم در مباحث علم اقتصاد، تحلیل رفتارهای اقتصادی انسان است؛ از این رو که تحلیل رفتار اقتصادی انسان و بررسی ابعاد فردی و اجتماعی این رفتارها از اهمیت بالایی برخوردار است. در واقع موضوع اصلی علم اقتصاد، تحلیل رفتارهای عوامل اقتصادی (از جمله انسان) در زمینههای مصرف، توزیع و تولید کالاها و خدمات است. در این راستا، شاخه اقتصاد خرد، به بررسی رفتارهای فردی انسان- به عنوان مصرف کننده، تولید کننده – میپردازد و موضوع شاخه اقتصاد کلان، تحلیل رفتارها و ویژگیهای تجمعی اقتصاد، ناشی از رفتارهای جمعی انسانهاست. بدین جهت جمعیت[3]- به معنای کمیت تجمعی انسان- همواره از موضوعات مهم علم اقتصاد بوده و تاثیر آن بر متغیرهای اقتصادی از جمله رشد اقتصادی[4] که به معنای توسعه و گسترش امکانات و ظرفیتهای اقتصادی در یک افق زمانی است، در آرا و نظرات اندیشمندان اقتصادی در ادبیات اقتصادی مورد تحلیل قرار گرفته است(عبدالملکی، 1389).
از چالش برانگیزترین نظریات اقتصادی سنتی در خصوص حد جمعیت و اثرات آن، نظریه بدبینانهی مالتوس است. وی در سال ۱۸۰۳ موضوع رشد هندسی جمعیت، در مقابل رشد حسابی غذا و احتمال کمبود غذا را در نتیجه این تفاوت مبنایی در نرخ رشد، مطرح کرد. در نظریه مالتوس، تولید کل در طول زمان افزایش مییابد. این افزایش موجب رشد بیشتر جمعیت خواهد شد، رشدی که ناشی از زاد و ولد بیشتر و مرگ و میر کمتر است؛ اما با توجه به ثابت بودن زمین به عنوان عامل اساسی تولید (لااقل در آن زمان) بهرهوری نهایی عامل اساسی دیگر، یعنی انسان، کاهنده خواهد بود (اوری[5]، 2005).
تفکر و نگرانی در مورد اثرات وجود افراد به اصطلاح اضافی، برروی عرضهی زمین، غذا و دیگر منابع مورد نیاز و محیطزیست حتی در دوران باستان نیز دارای توجه و اهمیت بوده است، قبایل اولیه به وسیلهی سقط جنین و کودککشی( به ویژه کشتن دختران) سعی در مبارزه با این ترس از اضافه شدن جمعیت در سطح خانواده و قبیله داشتند (دلالی اصفهانی،1386). و حتی بزرگانی نظیر افلاطون، سنت آگوستین[6]، لاکریتوس[7] و دیگران در مورد افزایش تخلیه خاک و مواد معدنی، جنگل زدایی و مسائلی از این دست نگران بودند(شومپیتر[8]، 1954).
با گذشت زمان، پژوهشهای جدید در این موضوع عملا با نظریهی اقتصادی کلاسیکها در قرن هفدهم وسعت یافت. در این زمان که ویلیام پتی[9] به عنوان پدر علم اقتصاد مطرح میشود، مسائلی را مورد بررسی قرار داد که حتی بنیان عقاید بسیاری از افراد مشهور بعد از وی شد. از آن جمله میتوان به مثال ساخت یک ساعت وی اشاره نمود که استنباط کرده بود با افزایش جمعیت هر صنعتی راحتتر و آسانتر شده و محصول نیز با کیفیتتر و ارزانتر خواهد شد(پتی، 1682). نظریهی آدام اسمیت[10] درمورد تقسیم کار در مورد کارخانه سوزن مشهور است. او عقیده داشت که هجده کار تولیدی در طول تولید یک سوزن میتواند شکل بگیرد، که البته این موضوع به طور تلویحی نیاز به اندازه جمعیت را در خود دارد (آدام اسمیت، 1778).
در ادامه این روند و در دیدگاههای بعدی، احتمال بروز اثرات مثبت در نتیجهی افزایش جمعیت مطرح گردید. در این دیدگاهها، بروز اقتصاد مقیاس، شتاب بیشتر رشد فنآوری ، تغییرات نهادی پیش رونده، ارتباطات و حمل و نقل ارزانتر و توسعه آسانتر سرمایههای اجتماعی به عنوان برخی نتایج مثبت افزایش جمعیت مطرح شدند.
مثلا گادوین[11] (1820) به نهادهای اجتماعی اعتقاد داشت و در مقابل نظریه مالتوس میگفت اگر جامعه وضعیت خود را به خوبی بشناسد، قوانین طبیعی موجب محدودیت نخواهد شد. اورت[12] هم به ضعف نظریهی مالتوس با توجه به شواهد تجربی در ایالات متحده اعتقاد داشت، وی عقیده داشت که افزایش جمعیت در یک منطقهی خاص سبب تقسیم کار فوری میشود که به نوعی، خود موجب ایجاد راهکارهایی جدید میشود که در ادامه منجر به بهبود روشهای مختلف صنعتی و پیشرفت سریع در شاخههای مختلف علم و هنر میشود، این اثر در واقع حاصل از بهبود بهرهوری ناشی از تقسیم کار است (اورت،1970).
نظراتی بدین مفهوم تا آنجا پیش رفت که در دیدگاه گروه دیگری از اقتصاددانان همچون لوکاس، کرامر، مکنیکول و غیره هیچ نقش اقتصادی منفیای برای جمعیت قابل تصور نیستند. در نظریههای مختلف مرتبط با نیروی کار، بازار کار و اشتغال، نظریهای که افزایش بیکاری را منبعث از افزایش جمعیت بداند وجود ندارد. از سوی دیگر با افزایش باروری و زاد و ولد، افزایش تقاضایی اتفاق میافتد که موجب تحریک طرف عرضه، افزایش تولید و در نتیجه کاهش بیکاری می شود(دلالی اصفهانی، ۱۳۸۵).
علاوه بر مسائل و نظرات ذکر شده، در تحلیلهای اقتصادی مربوط به جمعیت، در کنار اهمیت پرداختن به موضوع جمعیت از دیدگاه تاثیر مثبت یا منفی بزرگ شدن حجم جمعیت بر رشد و توسعهی اقتصادی، موضوعات دیگری نیز وجود دارد که از اهمیت برخوردارند و لازم است که مورد توجه قرار گیرند.
یکی از این موضوعات مهم، تحلیل اثرات ساختار سنی[13] و تحولات آن بر متغییرهای اقتصادی است. به عبارتی به نظر میرسد رشد جمعیت به تنهایی بازگوکنندهی بسیاری از حقایق موجود در زمینهی جمعیت شناختی نباشد. از این رو برای دستیابی به حقایق بیشتر و نتایج مفیدتر در زمینهی رشد اقتصادی، توجه به ساختار سنی جمعیت نیز از جایگاه ویژهای برخوردار است، به طوری که بیتوجهی به آن میتواند باعث بروز ناهماهنگیها و ایجاد مشکل در برنامهریزیها شده و در نهایت به عدم تعادل در بخشهای مختلف اقتصادی منجر شود (مهرگان، 1388).
از موضوعات بسیار مهم دیگر، آهنگ تغییر جمعیت و دستیابی به نرخ بهینه رشد جمعیت[14] است. در واقع تحلیلها و نظریات مربوط به نرخ بهینه رشد جمعیت، به دنبال یافتن نرخ رشدی از جمعیت هستند که با توجه به ساختارهای موجود در هر اقتصاد، متغیرهای حائز اهمیت از جمله رشد اقتصادی، پس انداز، سرمایه گذاری و غیره را به سمت وضعیت بهینه این متغیرها هدایت میکند. همچنین در این مطالعات، شرایطی که امکان تحقق این نرخ رشد را فراهم میکند، تحلیل و بررسی می گردد.
در این راستا، پژوهش حاضر از یک سو در پی تحلیل اثرات اندازه جمعیت بر رشد و توسعه اقتصادی است. برای دست یابی به این هدف، مدلهای "اثر مقیاس" و "اثر اندازه بازار" تبیین و تحلیل میگردند، که بر تاثیر جمعیت و مقیاس اقتصاد، بر فرآیند کشف نوآوریها در بهبود کیفیت کالاها و فنآوریهای جدید و همچنین بر تاثیر جمعیت بر پیشرفتهای فنآوری و انتشار فنآوری در گستره اقتصاد تاکید دارند که این فرآیندها باعث شتاب در رشد اقتصادی میشوند. از سوی دیگر، این پژوهش در پی تحلیل نظریه نرخ بهینه برای جمعیت است که توسط ساموئلسون[15] (1958و 1975) مطرح شده است. در این راستا، در قالب تحلیلهایی از جنبه اقتصادی و ریاضی، به تحلیل نظریه مذکور پرداخته شده و از این رهگذر، به پاسخ گویی به این پرسش میپردازد که اندازه بهینه نرخ رشد جمعیت برای یک جامعه چه مقدار است.
در نهایت، بر اساس یکی از مدلهایی که در قالب آن، نقدی بر نظریه ساموئلسون مطرح شده است، برای اقتصاد ایران، مدلی کالیبره خواهد شد و اثر رشد جمعیت، بر رفاه و مصرف بین زمانی، در قالب نمودار به تصویر کشیده میشود.
1-3) اهمیت و ارزش پژوهش
با توجه به اینکه جمعیت یکی از مهمترین متغیرهای اقتصادی و چه بسا اساسیترین آنها محسوب میشود و مشخص کردن جهت حرکت و تعین اندازهی آن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و همچنین از آنجا که در بسیاری از مدلهای رشد اقتصادی، نرخ رشد جمعیت به صورت برونزا در نظر گرفته شده است، در این پژوهش با دید وسیعتری و با تکیه بر نظرات گذشته و حال و مخصوصا نظرات ساموئلسون، به بررسی و تعیین نرخ بهینه رشد جمعیت در چارچوب یک مدل پویا پرداخته میشود.
1-4) اهداف پژوهش
1- تعیین مقدار مطلق و تحلیل شرایط اندازه بهینه جمعیت
تعیین اثر رشد جمعیت بر رشد و رفاه طولانی مدت اقتصادی
تعیین بهینه اندازه و رشد جمعیت
تعیین اثر اندازه جمعیت بر رشد اقتصادی
1-5) کاربرد نتایج پژوهش
نتایج این پژوهش میتواند در سیاستگذاری کلی جمعیتی با توجه به شرایط تعریف شده اقتصادی در این پژوهش موثر واقع شود. در این راستا، وزارت اقتصاد، وزارت کار و امور اجتماعی، سازمان تامین اجتماعی و وزارت بهداشت و درمان میتوانند از این نتایج در برنامهریزیهای بلندمدت خود استفاده نمایند. هم چنین نتایج این پژوهش در جهت روشنتر ساختن و معکوس نمودن افکار بدبینانه نسبت به بزرگ شدن جمعیت و رشد آن کمک خواهد نمود و همچنین میتواند امعان نظر تدوین کنندگان الگوی بشریت اسلامی قرار گیرد.
1-6) سوالها و فرضیههای پژوهش
آیا رشد بهینهای برای جمعیت وجود دارد؟
حداقل و حداکثر رشد بهینه برای جمعیت چه مقدار است؟
آیا اندازه و رشد جمعیت با معادلهی لجستیک حد میخورد؟
تاثیرات اندازه جمعیت بر رشد اقتصادی چگونه است؟
1-7) روش پژوهش
این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوهی پژوهش و بررسی سوالها، به صورت توصیفی- تحلیلی است. در بخش ادبیات موضوع از روش کتابخانهای و برای این منظور از کتب، مجلات، مقالات و پایاننامهها استفاده خواهد شد. طراحی و تدوین مدل با توجه به مبانی نظری و مطالعات تجربی مربوطه صورت خواهد گرفت. بنابراین، متناسب با اهداف رساله و با استفاده از مقالات پایه در زمینهی موضوع پژوهش، به بررسی سوالهای پژوهش پرداخته میشود. در ادامه، سعی میشود قضیه خوشاقبالی را که ساموئلسون برای اولین بار در سال 1975 بیان نمود، طرح و نهایتا به نقد بکشیم.
دیاموند و ساموئلسون، مدل سولو را که در آن سرمایه نقشی محوری ایفا میکند با مدل نسلهای همپوشان 1958 ساموئلسون ترکیب نمودند و به وسیلهی آن نشان دادند که نرخ رشد بهینهای برای جمعیت وجود دارد، و طلاییترین وضعیت قانون طلایی که رفاه فرد و یا نسل نماینده را حداکثر میکند. اتفاق میافتد.
پس از ارائه مدل توسط ساموئلسون، یک سال بعد، دردورف (1976) در قالب مدلی به نقد و تحلیل نظریات ساموئلسون پرداخت. در این پژوهش، با ارائه و تشریح مدل دردورف و همچنین با ارائه نقدهایی از جنبه اقتصادی و ریاضی، به تحلیل نظریه نرخ بهینه جمعیت ساموئلسون پرداخته میشود و در ادامه، مدل دردورف برای اقتصاد ایران کالیبره خواهد شد و اثر تغییرات نرخ رشد جمعیت بر مصرف و رفاه بین زمانی به تصویر کشیده میشود. همچنین، برای دستیابی به هدف تحلیل اثر اندازه جمعیت، مدلهای اثر اندازه بازار و اثر مقیاس به دقت تشریح و تحلیل میگردند.
1-8) واژگان کلیدی
رشد اقتصادی [16]: افزایش ظرفیت اقتصاد برای ارضا کردن نیازهای کالایی و خدماتی اعضای جامعه(کندریک ، 111:1961).
قضیه خوش اقبالی[17] : در هر نرخ رشد بهینهی جمعیت، پسانداز بخش خصوصی دوران زندگی، طلایی ترین قانون طلایی دوران زندگی را میتواند فراهم کند (ساموئلسون[18]،535:1975).
قانون طلایی انباشت سرمایه[19] : مسیر رشدی را توضیح میدهد که وقتی اقتصاد به آن مسیر دست یافت، برای همیشه مصرف سرانهی بیشتری را نسبت به همهی مسیرهای دیگر ارائه خواهد داد(برانسون[20]،515:1979).
الگوی نسلهای همپوشان[21] : الگوی نسلهای تداخلی الگویی است که در آن گردش جمعیت در نظر گرفته میشود، به عبارتی در این الگو افراد عمر محدودی دارند و به طور مستمر افرادی به دنیا آمده و افراد دیگری میمیرند(رومر[22]،2001). الگوی نسلهای همپوشان ساموئلسون(1958)، دیاموند[23] (1965)، آلیس (1974) و بلانچارد (1985) یکی از دو الگوی پایهای است و آحاد نسلهای مختلف همزمان زندگی میکنند که در اقتصاد کلان به طور وسیعی به کار گرفته میشود:
الف) الگوی نسلهای همپوشان با زمان گسسته : دیاموند این الگو را بر مبنای کارهای اولیه ساموئلسون طراحی نمود. افراد عمر دو دورهای دارند، در دورهی جوانی کار میکنند و درآمد حاصل از کار را کسب مینمایند و در دورهی پیری بازنشسته میشوند و پسانداز دوره جوانی را مصرف میکنند.
ب) الگوی نسلهای همپوشان با زمان پیوسته : این الگو منسوب به بلانچارد (1985) است و ساختار الگو به گونهای است که ادعا میشود الگوی رمزی حالت خاصی از آن میباشد (بلانچارد و فیشر، 1989).
نرخ بهره حیاتی[24] : نرخ بهره ای است که ناشی از رشد جمعیت است و تغییرات این نرخ ناشی از تغییر در نرخ رشد جمعیت انسانی است و تنها عامل آن باروری (تولید مثل) مادران انسانی است (ساموئلسون، 472:1958).
اثر اندازه بازار : اثر اندازه بازار در واقع بیانگر این حقیقت است که افزایش در تعداد کارگران ماهر، اندازه بازار را برای فنون تولیدی مکمل مهارت، افزایش میدهد. به عبارت دیگر عرضه نسبی بزرگتر یک عامل میتواند منجر به مکمل شدن سریعتر فنون تولید با این عوامل گردد(عاصم اغلو[25]، 4:1998).
اثر مقیاس : اثر مقیاس بیان میکند که افزایش در موجودی نیروی کار یک اقتصاد، به نرخ رشد بالاتر بهرهوری منجر میشود(پرتو[26]، 2:2006).
1-9 ) خلاصه فصل
از موضوعات بسیار مهم جمعیت که نقش تعیین کنندهای در برنامهریزیها و سیاستهای اقتصادی دارد ، آهنگ تغییر جمعیت و دستیابی به نرخ بهینه رشد جمعیت است. در واقع تحلیل ها و نظریات مربوط به نرخ بهینه رشد جمعیت، به دنبال یافتن نرخ رشدی از جمعیت هستند که با توجه به ساختارهای موجود در هر اقتصاد، متغیرهای حائز اهمیت از جمله رشد اقتصادی، پس انداز، سرمایه گذاری و غیره را به سمت وضعیت بهینه این متغیرها هدایت میکند. همچنین در این مطالعات، شرایطی که امکان تحقق این نرخ رشد را فراهم میکند، تحلیل و بررسی میگردد.
از این رو در این پژوهش سعی خواهد شد ضمن تحلیل نوع اثر (اثر مثبت یا منفی) متغیر رشد جمعیت بر توسعه و رشد اقتصادی، به این مهم نیز پرداخته شود که نرخ مطلوب رشد جمعیت در یک اقتصاد چه مقدار است و چه عواملی در زمینه نرخ بهینه رشد جمعیت دارای اثر و اهمیت هستند و آیا اصلا میتوان برای آن مقدار بهینهای تعیین نمود یا خیر.
Abstract
In economics literature, the population and population growth rate is important variable and effective on economic growth. So in this study, first has been examined the effect of population size on economic growth and then has been investigated possibility of existence optimal rate of population growth and optimal path of population growth for different economies and specially for Iran’s economy.
in this regard for analysis of the existence of population optimal rate, has been Interpreted Samuelson’s theories (1958, 1975) about optimal rate of population growth and Serendipity Theorem and For analysis the effect of the population on economic growth, has been employed scale effect and Market Size Effect.
The results shows that for population growth rate, there are minimum optimal amount, but there aren’t any maximum amount, because along with increase population gross rate from minimum amount, increase countries’ welfare, so can’t be determined maximum amount for population growth rate, so Basis on this results with using MATLAB software, the effect of increase in economic growth rate has been plotted for Iran.
The results of scale effect model shows that the population increase, have positive effect on innovative in overtime and else population growth is necessary for innovative. Also according to Market Size Effect, the population increase through two way lead to accelerated economic growth, first through increase in personal productivity and second through spread technological spillover in economy.
Key Words: Economic Growth, Serendipity Theorem, Golden Rule of Capital Accumulation, Overlapping Generations Models, Biological Interest Rate, Market Size Effect, scale effect
منابع و مآخذ
آهنگر زنوزی، صمد. (1385). بررسی نظری اثرات متقابل جمعیت و رشد اقتصادی با تأکید بر تحولات باروری و مرگومیر در ایران. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه اصفهان
بخشی دستجردی، رسول و خاکی نجفآبادی، ناهید. (1389). بررسی تاثیر جمعیت بر رشد اقتصادی در چارچوب الگوی رشد بهینه در اقتصاد ایران(1386-1350). مجله پژوهشات اقتصادی، شماره 94، صص 22-1.
بخشی دستجردی، رسول؛ دلالی اصفهانی، رحیم؛ عمادزاده، مصطفی؛ مهینی زاده، منصور و محمودی نیا، داود. (1390). رابطه بین جمعیت و رشد اقتصادی در ایران با تاکید بر مدلهای رشد( برونزا و درونزا). مجله علمی- پژوهشی سیاستگذاری اقتصادی، سال سوم، شماره پنجم، صص 143-113.
تقوی، نعمتالله. (1388). مبانی جمعیت شناسی. چاپ دوم. تبریز: انتشارات آیدین.
دشتبان فاروجی، مجید؛ صمدی، سعید؛ دلالی اصفهانی، رحیم؛ فخار، مجید و عبدالله میلانی، مهنوش. (1390). شبیهسازی یک الگوی نسلهای هپوشان 55 دورهای با رویکرد بهسازی نظام بازنشستگی ایران. فصلنامه تحقیقات مدلسازی اقتصادی. شماره دوم، صص 203-173.
دلالی اصفهانی، رحیم. (1385).تقریرات درس تئوری های اقتصاد اسلامی (۱)، مقطع دکتری، دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان.(چاپ نشده)
دلالی اصفهانی، رحیم و اسمعیل زاده، رضا. (1386). نگرشی نو بر ایدههای جمعیتی (بازبینی اندیشههای مالتوس، کینز و بکر). مجلهی علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد. سال چهارم، صص 120-97.
سوری، علی و کیهانی حکمت، رضا. (1383). متغیرهای جمعیتی، اندازه دولت و رشد اقتصادی در ایران. فصلنامه پژوهشهای اقتصادی. شماره 9 و 10، صص 75-53.
صالحی آسفیجی، نورالله. (1391). تحلیل نظری نرخ بهرهی حیاتی و رشد اقتصادی. پایاننامه دکتری. دانشگاه اصفهان.
عبدالملکی، حجت الله. (1389). تحلیل فرایند و معیارهای تعیین حد بهینه جمعیت در کشور (رهیافت جامعه شناسی اقتصادی منطقهای). فصلنامه برداشت دوم. سال هفتم(دوره جدید)، شمارههای پیاپی 11و12، صص 213-189.
قره باغیان مرتضی. (1380). اقتصاد رشد و توسعه. جلد اول. تهران: نشر نی.
مولایی، محمد. (1384). بررسی و مقایسه بهرهوری گروههای مختلف صنعتی کوچک و بزرگ ایران. فصلنامه پژوهشهای اقتصادی ایران. شماره بیست و دوم، صص 176-157.
مهرگان، نادر و رضائی، روح الله. (1388). اثر ساختار سنی جمعیت بر رشد اقتصادی. فصلنامه پزوهشهای اقتصادی ایران. سال سیزدهم، شماره 39، صص 146-137.
وانگ، رالف؛ دلالی اصفهانی، رحیم و ترکی، لیلا. (1385). رشد بهینه جمعیت با ترجیحات CIES در مدل رمزی با افق نامحدود. فصلنامه بررسیهای اقتصادی، دوره 3، شماره 2.
Acemoglu, D. (1998). Why do new technologies complement skills? Directed technical change and wage inequality. The Quarterly Journal of Economics, 113(4), 1055-1089.
Acemoglu, D. (2000). Tecnichal change, inequality and the labor market. Journal of Economic Literature. 40, 7-72.
Aghion, P. (2002). Schumpeterian growth theory and the dynamics of income inequality. Econometrica, 70(3), 855-882.
Aghion, P., Howitt, P., & Violante, G. L. (2002). General purpose technology and wage inequality. Journal of Economic Growth, 7(4), 315-345.
Arrow, K. J., Dasgupta, P., & Mäler, K. G. (2003). The genuine savings criterion and the value of population. Economic theory, 21(2-3), 217-225.
Avery, J. (2005). Malthus’essay on The Principle of Population. University of Copenhagen, 31.
Becker, G. S., Murphy, K. M., & Tamura, R. (1990). Human capital, fertility and economic growth. Journal of Political Economy, 98(5), 12-37.
Blanchard, O. J. (1985). Debt, deficits, and finite horizons. Journal of Political Economy, 93( 21), 223-247.
Blanchard, O. J., & Fischer, S. (1989). Lectures on Macroeconomics. The MIT press.
Boserup, E. (1995). The Conditions of Agricultural Growth. The Economic of Agrarion Change under Population Pressure. Londen. George Allen and Unwin Ltd.
Botero, G. (1997). Ragion Di Stato (Vol. 23). Donzelli Editore.
Branson, W. H. (1972). Macroeconomic Theory and Policy. New York.
Cass, D. (1965). Optimum growth in an aggregative model of capital accumulation. The Review of Economic Studies, 32(3), 233-240.
De la Croix, D., Pestieau, P., & Ponthière, G. (2012). How powerful is demography? The Serendipity Theorem revisited. Journal of Population Economics, 25(3), 899-922.
Denison, Edward F. (1962). Why Growth Rates Differ. Washingon D.c Brooking Institution.
Denison, E. F. (1962). The Sources of Economic Growth in the United States and the Alternatives before us (Vol. 13). New York: Committee for Economic Development.
Diamond, P. A. (1965). National debt in a neoclassical growth model. The American Economic Review, 55(5), 1126-1150.
Dinopoulos, E., & Thompson, P. (1999). Scale effects in Schumpeterian models of economic growth. Journal of Evolutionary Economics, 9(2), 157-185.
Dinopoulos, E. (2006). Growth in Open Economies, Schumpeterian Models. Kenneth Reinert and Ramkishen Rajan (eds), Princeton Encyclopedia of the World Economy.
Everret, A. H. (1970). New Ideas on Population, with Remarks on the Malthus and Godwin. New York, Augustus M. Kelly.
Furuoka, F. (2009). Population growth and economic development-new empirical evidence from thailand. Economics Bulletin, 29(1), 1-14.
Hasan, M. S. (2010). The long-run relationship between population and per capita income growth in China. Journal of Policy Modeling, 32(3), 355-372.
Jones, C. I. (1995). R&D-based models of economic growth. Journal of Political Economy, 103(4), 759-784.
Jones, C. I. (2001). Population and ideas: a theory of endogenous growth. Department of Economics, U.C. Berkeley and NBER.
Godwin, William. (1820). Of Population. London, J.Mc Gowan.
Kendrick, J. W. (1961). Front matter, Productivity Trends in the United States. In Productivity Trends in the United States (pp. 52-0). NBER.
Koopmans, T. C. (1965). On the Concept of Optimal Economic Growth, in : The Economic Approach to Development Planning. North-Holland. Amsterdam.
Kremer, M. (1993). Population growth and technological change: one million b.c. to 1990. The Quarterly Journal of Economics, 108(3), 681-716.
Jaeger, K., & Kuhle, W. (2009). The optimum growth rate for population reconsidered. Journal of Population Economics, 22(1), 23-41.
Laincz, C. A., & Peretto, P. F. (2006). Scale effects in endogenous growth theory: An error of aggregation not specification. Journal of Economic Growth, 11(3), 263-288.
Lee, R. (2009). New Perspectives On Population Growth And Economic Development. Working Paper, University of California at Berkeley, Center on the Economics and Demography of Aging, http://www. ceda. berkeley. edu/Publications/pdfs/rlee/UNFPANewPerspectives09. pdf.
Malthus, T. P. (1998). An Essay on the Principle of Population. 1798. Reprint. Amherst, NY: Prometheus Books.
McNicoll, Geoffrey. (2003). Population and Development: An Introductory View. Working Paper. Population council. No, 174.
McNicoll, Geoffrey. (2005). Population and sustainability. Working Paper. Population council. No, 205.
Minh Quang Dao. (2012). Population and economic growth in developing countries. International Journal of Academic Research in Business and Social Sciences, 2(1), 6-17.
Nelson, R. R. (1956). A theory of the low-level equilibrium trap in underdeveloped economies. The American Economic Review, 46(5), 894-908.
Pestieau, P., & Ponthiere, G. (2011). Optimal fertility along the lifecycle. Economic Theory, 34(2), 1-43.
Raut, L., & Srinivasan, T. N. (1991). Endogenous Fertility, Technical Change And Growth In A Model Of Overlapping Generations. Center Discussion Paper 628. Economic Growth Center, Yale University.
Romer, D. (2001). Advanced Macroeconomics. University of california, berkeley: Gary Burke. Second edition.
Samuelson, A. p. (1958). An exact consumptional-loan model of interest with or without the social contrivance of money. The Jornal of Political Economy. 66(6), 467-482.
Samuelson, A. p. (1975). The Optimum growth Rate for population. International Economic Review, 16(3), 531-538.
Schumpeter, J. A. (1954). A History of Economic Analysis. George Allen And Unwin, London.
Smith, A. (1778). 1976. An Inquiry into the Nature and Causes of the Wealth of Nations. RH Campbell and AS Skinner, Oxford: Oxford University Press. Adam Smith, 145.
Solow, R. M. (1956). A Contribution to the Theory of Economic Growth. Quarterly Journal of Economics, 70(1), 65-94.
Song, J., Tuan, C. H., & Yu, J. (1985). Population Control in China: Theory and Applications. New York: Praeger.
Todaro, M. P. (1995). Population Growth and Economic Development: Causes, Consequences, and Controversies. In M.P. Todaro (Ed), Reflections on Economic Development: The selected Essays of Michael P. Todaro. Aldershot, Hants, EdwardElgar.