پایاننامه برای دریافت درجه کارشناسیارشد (M.A )
گرایش:
اقتصاد انرژی
فصل اول:
کلیات پژوهش
مقدمه
عواید حاصل از فروش نفت درکشورهای صادرکننده نفت، در افزایش رونق و رفاه عمومی این کشورها نقش عمده ای دارد. این عواید جزء درآمد ملی این کشورها محسوب میشود و می توان آن را با سرمایههای خارجی و ارز تعویض نمود و ارز وکالاهای خریداری شده را در راه توسعه اقتصادی به کار برد. ایران نیز به عنوان یکی از غنیترین کشورهای نفت خیزجهان محسوب میگردد. اقتصاد ملی ایران به شدت وابسته به صادرات نفت خام است و آسیب پذیری اقتصاد کشورنسبت به درآمدهای نفتی بسیار بالا میباشد. در واقع این متغیر عملکرد و کارایی کل اقتصاد ایران را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. مالکیت منابع نفت و گاز ایران و همچنین کلیه صنایع مربوطه و وابسته آن، متعلق به دولت است. لذا درامد حاصل از صادرات نفت به عنوان تامین کننده بخش بزرگی از بودجه های عمومی محسوب میگردد. هرگونه کاهش غیرمنتظره درآمد نفت میتواند مستقیما بربودجه دولت تاثیر گذاشته ودرغیاب سیاستهای صحیح اقتصادی میتواند منجر به بحران و عدم تعادلهای اقتصادی شود.
در بخشاول این فصل به اهمیت موضوع نفت و درآمدهای نفتی اشاره شده، سپس اثرات نوسانات درآمدهای نفتی بر اقتصاد ایران توضیح داده شده است. در ادامه، این سوال مطرح شده که آیا رشد درآمدهای نفتی بر ارتقای توسعه اقتصادی تاثیر مثبت و معناداری داشته است. سپس ضرورت و اهمیت موضوع مورد مطالعه، مطرح شده است.
در ادامه، به اهداف اصلی تحقیق، سئوالات، فرضیههای تحقیق و تعریف مفاهیم اساسی پرداخته شده است. درنهایت، جامعه آماری، روششناسی تحقیق و مهمترین محدودیتهای تحقیق بیان شده است.
1-1- بیان مسئله
نوسانات قیمت نفت اصلیترین منبع در نوسانات اقتصادی کشورهای تولیدکننده نفت میباشند. اثرات اقتصادی حاصل از ترقی ناگهانی قیمت نفت بعد از سال 1973 بر روی اقتصاد کشور های صادرکننده نفت تا حدودی پیچیده بوده است. در این دوره درآمدهای حاصل از فروش نفت به شدت افزایش یافت، به همین منوال، باعث رشد سطح قیمتها، نرخهای دستمزد و واردات در اکثر کشورهای صادرکننده نفت خام شد. از همه مهمتر، رشد بخش نفت به عنوان یک عامل موثر در درآمد ملی، منجر به افزایش تقاضای کل و در نتیجه منجر به افزایش قیمت و سودآوری در بخش غیر قابل مبادله اغلب
اقتصادهای تک محصولی میگردد. این پدیده در ادبیات اقتصادی به «بیماری هلندی»[1] معروف است. نتیجه بیماری هلندی در کشورهای صادرکننده نفت افزایش قابل توجه سهم بخش نفت در درآمد ملی نسبت به بخشهای غیرنفتی میباشد. در این شرایط افزایش در درآمدهای سرانه، تنها به دلیل افزایش در درآمدهای نفتی میباشد و این پدیده حتی در اقتصادهای متنوع و نسبتا بزرگ مانند ایران نیز قابل مشاهده است(العباسی1991). بنابراین جهت جلوگیری از بروز بحرانهای اقتصادی و طراحی سیاستهای اقتصادی مناسب به منظور حفظ تعادل و ثبات اقتصادی، بررسی اثرات تغییر در قیمتهای جهانی نفت برروی متغیرهای کلان اقتصادی ایران ضروری میباشد. همچنین تدوین برنامههای توسعه اقتصادی-اجتماعی و تنظیم بودجههای سالانه کشور مستلزم شناخت و انجام پیشبینیهای دقیق از میزان تاثیرگذاری نوسانات قیمت نفت برمتغیرهای کلان اقتصادی میباشد، به طوری که برنامهریزان بتوانند به هنگام بروز شوکهای نفتی، تاثیر آن را بر متغیرهای کلان به حداقل ممکن کاهش دهند و سیاستهای صحیحی را اتخاذ کنند.
از دیگر سو باید اشاره داشت که مفاهیم «توسعه» و «توسعه نیافتگی» از مهم ترین و محوری ترین مقولاتی است که ذهن اکثر نخبگان جامعه را به خود مشغول کرده است. مفاهیم توسعه، پیشرفت، ترقی و اصطلاحاتی از این دست دارای معانی متعدد هستند و در فرهنگهای مختلف برداشتهای گوناگونی ازآن ها شده و اتفاق نظر و اجماعی در تعریف آن ها وجود ندارد. «گی روشه» بدون تمایز قائل شدن میان توسعه و نوسازی، آن را عبارت از «کلیه ی کنش هایی می داند که به منظور سوق دادن جامعه ای به سوی تحقق مجموعه ای منظم از شرایط زندگی جمعی و فردی صورت می گیرد، و در ارتباط با بعضی ارزش ها مطلوب تشخیص داده شده است.» در تعریفی دیگر «توسعه در معنای جامع، فرایند پیچیده ای است که رشد کمّی و کیفی تولیدات و خدمات، تحول کیفیت زندگی و بافت اجتماعی جامعه، تعدیل درآمدها، زدودن فقر و محرومیت و بیکاری، تأمین رفاه همگانی و رشد علمی و تکنولوژیک درون زا در یک جامعه ی معین را دربرمی گیرد» بنابراین « توسعه » شامل تمامی ابعاد فرهنگی، اجتماعی،سیاسی و اقتصادی جامعه است.
می توان گفت مفهوم «توسعه» لزوماً قضاوتی است ارزشی که با ارزشهای معینی ارتباط دارد. اقتصاددان این ارزش را در افزایش سطح زندگی با عدد و رقم بررسی و ملاحظه می کند، درحالی که برای جامعه شناس این تمایل مرتبط با نظمی از ارزشهای دارای کارکرد است. با این حال همهی جوامع انسانی به یک اندازه به افزایش سطح زندگی ارزش نمی دهند و اهمیت یکسان در این مورد قائل نیستند. سابقه ی مباحث مربوط به توسعه، به بعد از جنگ جهانی دوم مربوط می شود که ملت های جهان به ملت های توسعهیافته، درحال توسعه و توسعه نیافته تقسیم شدند و از سوی اقتصاد دانان و جامعه شناسان مورد مطالعه قرار گرفتند. در گونه ی اول توسعه واقعیتی اقتصادی تلقی شده و عمدتاً از مفاهیم علم اقتصاد استفاده می شود. در این نظریه ها تعریف «افزایش سریع و مستمر تولید ملی»، «رشد درآمد سرانه»، توسعه و پیشرفت تکنولوژیکی «انباشت سرمایه» می شود و تحقق آن در گرو صنعتی شدن است، لیکن با گسترش فضای مفهومیِ توسعه، این مفهوم از واقعیتی صِرفاً اقتصادی به واقعیتی با ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تبدیل شد، موضوع تحلیل جامعه شناسی قرار گرفت و نشان داد توسعه تغییری همه جانبه است و مسیرهای توسعهی انواع جوامع متفاوت است. معهذا با وجود توافق نسبی اغلب دانشمندان در زمینهی مفهوم توسعه، درباره ی علتهای عقب ماندگی برخی از جوامع و راههای دستیابی به توسعه و برون رفت از بحران، بین آن ها توافق وجود ندارد. شکل گیری مفاهیم گوناگون در قالب «توسعهی مضاعف» همچون «توسعهی فرهنگی»، «توسعهی سیاسی»، «توسعهی اجتماعی»، «توسعهی اقتصادی»، «توسعهی پایدار»، «توسعهی درون زا» و «توسعهی انسانی» حکایت از این امر دارد. خلاصه اینکه در پاسخ به این سؤال که چرا بعضی جوامع دیرتر از دیگران به توسعه دست می یابند؟ مقوله ای تحت عنوان «موانع توسعه» اعم از داخلی و خارجی مطرح و به تدریج نظریاتی درباب توسعه به عنوان واقعیتی تاریخی مطرح شد.
آنچه مسلم است هدف نهایی هر جامعه تلاش برای نیل به رشد و توسعه است. توسعه، ارتقا مستمر کل جامعه و نظام اجتماعی به سوی زندگی بهتر و انسانیتر معنا شده است اگر تحقق توسعه ملی را آرمان نهایی توسعه در کشور در نظر بگیریم. بهتر می توانیم مفهوم توسعه را درک کنیم و برای شناسایی ملزومات آن تقسیم بندی و جدا سازی تقریبی چهار حیطه ی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کار را از دقت بیشتری برخوردار می سازد.
باید توجه داشت که رسالت اصلی این مطالعه آن است که بررسی نماید اثرات نوسانات درآمدهای نفتی که سهم بسزایی از درآمدهای دولت را در اقتصاد ایران به خود اختصاص می دهد را بر شاخص توسعه اقتصادی جامعه بسنجد و به این نکته دست یابد که آیا درآمدهای سرشار نفتی ایران به توسعه می انجامد یا خیر؟
با توجه به موارد فوق سئوال اساسی تحقیق حاضر عبارت است از:
آیا رشد درآمدهای نفتی بر ارتقای توسعه اقتصادی ایران تاثیر مثبت و معناداری داشته است؟
1-2- هدفهای تحقیق
«توسعه اقتصادی» عبارت است از رشد همراه با افزایش ظرفیتهای تولیدی اعم از ظرفیتهای فیزیکی، انسانی و اجتماعی. در توسعه اقتصادی، رشد کمی تولید به دست میآید، اما در کنار آن نهادهای اجتماعی نیز متحول میشوند، نگرشها تغییر مییابند، توان بهرهبرداری از منابع موجود به صورت مستمر و پویا افزایش مییابد و هر روز نوآوری جدیدی انجام خواهد شد. همچنین ترکیب تولید و سهم نسبی نهادهها نیز در فرایند تولید تغییر میکند. توسعه، امری فراگیر در جامعه است و نمیتواند صرفاً در بخشی از آن اتفاق بیافتد. بنابراین توسعه، حد، مرز و سقف مشخصی ندارد بلکه به دلیل وابستگی آن به انسان، پدیدهای کیفی است و هیچ محدودیتی ندارد. به عبارت دیگر، توسعه اقتصادی دو هدف اصلی دارد: الف)افزایشثروت و رفاهمردمجامعه و ریشهکنی فقر؛ ب)ایجاد اشتغال.
در این تحقیق سعی بر آن است که اثر رشد درآمدهای نفتی بر ارتقای توسعه اقتصادی ایران بررسی گردد و موانع و مشکلات مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد و سرانجام به ارائه راهکارها و پیشنهادات سازندهای در جهت بهبود روند توسعه اقتصادی و ارتقای کارایی استفاده از منابع نفتی منجر گردد.
1-3- اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن
شناخت الگوی تغییرات ساختاری در اقتصاد و تاثیر درآمدهای نفتی بر روند بلندمدت تغییرات ساختاری از اهمیت بسیاری برخوردار است. تاثیر درآمدهای نفتی بر تغییرات ساختاری در کشورهای صادر کننده نفت در قالب مدلهای مختلف مورد برسی قرارگرفته است. دیدگاههای بازار محور مانند الگوی بیماری هلندی با تاکید بر مکانیسم قیمتها تخصیص مجدد منابع را پس از شوکهای نفتی بررسی میکنند. تئوری پیوندهای بین بخشی، نقش درآمدهای نفتی را در رشد و توسعه اقتصادهای صادرکننده مثبت ارزیابی می کند. در مقابل متفکرین ساختارگرا معتقدند، منحصر به فرد بودن ساختار تولید در بخش نفت باعث می شود تا پیوندهای بخش نفت با سایر بخشهای اقتصادی بسیار ضعیف باشد و بخش نفت نتواند نقش خود به عنوان بخش پیش رو را ایفا کند. با این وجود در مراحل اولیه رشد، درآمدهای نفتی میتواند منجر به رفع تنگناهای ساختاری در کشورهای توسعه نیافته شده، به رشد اقتصادی کمک نماید. اما وابستگی صنایع داخلی به واردات و چسبندگی در ساختار مالی دولت باعث میشود تا وفور درآمدهای نفتی در اقتصاد به تنگناهای ساختاری (از جمله تنگنای ساختاری در تراز پرداختها) بیانجامد که به نوبهی خود مانع رشد و توسعه اقتصادی میشود.
براساس اهداف تعیینشده در سند چشمانداز، ایران در افق 1404 میبایست کشوری توسعهیافته با جایگاهاول اقتصادی، علمی و فناوری در منطقه باشد که برای دستیابی به آن به رشد اقتصادی سریع و مستمر نیاز است؛ لذا، بررسی منابع درآمدی در اقتصاد ایران و بررسی میزان اثرگذاری آنها بر رشد و توسعه اقتصادی کشور از اهمیت بالایی برخوردار است به همین دلیل در این مطالعه تلاش می گردد که عوامل موثر بر توسعه اقتصادی کشور با تأکید بر درآمدهای نفتی طی دوره کوتاه مدت و بلندمدت مورد بررسی قرار گیرد.
1-4- سوالات و فرضیههای تحقیق
آیا رشد درآمدهای نفتی منجر به ارتقای توسعه اقتصادی کشور شده است؟
1-5- مدل تحقیق
در این مطالعه به پیروی از مطالعات تجربی می توان دو رویکرد در مدل تحقیق ارائه داد:
رویکرد اول: محاسبه نوسانات درآمدهای نفتی و مدلسازی تاثیر آن بر فرایند توسعه؛
رویکرد دوم: محاسبهی شوکهای درآمدهای نفتی و مدلسازی تاثیر آن بر فرایند توسعه.
در رویکرد اول نوسانات درآمدهای نفتی صرف نظر از اینکه این نوسانات حاصل شوکهای منفی و یا مثبت هستند به عنوان شاخص بیثباتی اقتصادی در نظر گرفته میشوند. اما در رویکرد دوم آنچه که مهم است شناسایی علامت شوک و اندازهی آن است. به هر حال در این مطالعه هر دو رویکرد مورد توجه واقع خواهند شد. در این راستا برای اندازهگیری نوسانات از مدلهای ناهمسان واریانس شرطی (ARCH)استفاده خواهد شد. خانواده مدل های ARCH قابلیت استفاده از مزایای انحراف معیار نمونه را ممکن میسازد و واریانس شرطی سری زمانی را از روش ML فرموله میکند.
مدل ARCH انگل[2] (۱۹۸۲)، چارچوبی سیستماتیک برای مدلسازی تلاطم فراهم میآورد. در این مدل فرض بر این است که جمله تصادفی دارای میانگین صفر و به طور سریالی غیرهمبسته است ولی واریانس آن با شرط داشتن اطلاعات گذشته خود، متغیر فرض میگردد. در این حالت انتظار بر این است که واریانس در طول روند تصادفی سری، ثابت نباشد و تابعی از رفتار جملات خطا باشد. در واقع مدلARCH میتواند روند واریانس شرطی را با توجه به اطلاعات گذشته خود توضیح دهد. به طور خلاصه ساختار مدل ARCH(q) را میتوان به صورت زیر نوشت:
: متغییر وابسته در دروه یt،
: متغیر توضیح دهنده در دوره ی t،
: میزان پسماند در دوره یt، که نشان دهنده ی وجود شوک ها و اطلاعات جدیدی است که عامل اقتصادی قبلا از وجود آن بی اطلاع بوده است. باشد شوک و خبر مثبت و سازنده است و اگر شوک و یا خبر بد و نامطلوب بوده است.
: واریانس شرطی، که به پیشبینی نوسانات سری زمانی در دوره ی t تعبیر میشود.
: شامل مجموعهای از اطلاعات تا زمان t-1، به علاوه می باشد.
1-6- تعریف عملیاتی متغیرها و واژههای کلیدی
متغیرهای مورد استفاده در این تحقیق به شرح ذیل تعریف می شوند:
رشد اقتصادی: نرخ رشد اقتصادی، از مهمترین شاخصهای عملکردی اقتصاد کلان است. نرخ رشد اقتصادی، سرعت افزایش یا کاهش تولید ناخالص داخلی، بهبود یا کاهش سطح رفاه و برخورداری مردم را نشان میدهد. رشد اقتصادی به تعبیر ساده عبارت است از افزایش تولید یک کشور در یک سال خاص در مقایسه با مقدار آن در سال پایه. در سطح کلان، افزایش تولید ناخالص ملی (GNP) یا تولید ناخالص داخلی (GDP) در یکسال مشخص به نسبت مقدار آن در یک سال پایه،رشد اقتصادی محسوب میشود (سلمانی، 1391).
تورم: به افزایش مستمر در سطح عمومی قیمت ها تورم گفته می شود. البته به لحاظ ریاضی مقدار نرخ تورم به صورت درصد تغییر شاخص قیمتها در هر دوره نسبت به دوره قبل تعریف می شود.
اشتغال: یکی از مهم ترین متغیرهای اقتصادی اجتماعی است که به صورت تعداد افرادی که در فرآیند تولید کالا و خدمات مشارکت میکنند بیان می شود. در کل این مشارکت در طی یکسال باید به صورت مستمر باشد و فرد در این دوره نباید به عنوان بیکار تلقی گردد.
نوسانات درآمدهای نفتی: به هر گونه تغییر در درآمدهای نفتی صرف نظر از نوع آن (افزایش یا کاهش) از روند پیش بینی شده این درآمدها، نوسان درآمدهای نفت گفته میشود.
شوکهای درآمدهای نفتی: به طور کلی هر عامل یا عواملی که سبب بروز اختلال در عرضه یا تقاضای نفت در بازارهای جهانی نفت و متعاقب آن اختلال در قیمت نفت خام و در نتیجه درآمدهای نفتی کشور شوند، به شرط اینکه این عامل یا عوامل غیرقابل پیش بینی بوده و در کوتاه مدت غیر قابل تعدیل باشند (سلمانی، 1391) به عنوان شوک درآمدهای نفتی تعریف میشوند.
1-7- روش تحقیق
تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی بوده و به لحاظ روش، از نوع تحقیقات تحلیلی و توصیفی است. در این تحقیق، ابتدا با استفاده از روش کتابخانهای آمار و اطلاعات، مباحث تئوریک و پیشینهی تحقیق جمع آوری شده و سپس با در نظر گرفتن ملاحظات ادبیات تحقیق و مدنظر قراردادن شرایط اقتصاد کشور ایران، با استفاده از تکنیکهای اقتصادسنجی مدلهای ناهمسانی واریانس شرطی (ARCH) و همچنین مطالعات تجربی نوسانات و شوکهای قیمتی نفت مدلسازی و محاسبه می شوند و سپس تاثیر این نوسانات و شوکها روی فرایند توسعه (رشد اقتصادی، تورم و اشتغال) به روش اقتصادسنجی مدلهای خودرگرسیون برداری (VAR) مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. نرمافزار مورد استفاده برای تحلیل در این مطالعه Eviews7 میباشد.
1-8- جامعه و حجم نمونه
جامعه آماری انتخابی در این پژوهش، کشورهای صادرکننده نفت هستند که به عنوان نمونه انتخابی کشور جمهوری اسلامی ایران به عنوان نمونه برای مطالعه انتخاب شده است. دادههای به کار رفته در این مطالعه، به صورت دادههای سری زمانی بوده و بازه زمانی آن 1357 تا 1389 می باشد..
1-9- محدودیتها و مشکلات تحقیق
در پژوهشهای اقتصادی دسترسی به دادههای آماری یکی از عمدهترین مشکلات پیشروی محققان میباشد. البته این محدودیت بیشتر در دسترسی به دادههای با اطلاعات جزئی نمایان میشود. که البته در این پژوهش مهمترین محدودیت آماری عدم همخوانی امارهای اشتغال در منابع مختلف و رسمی منتشره در کشور بود.
اما بهغیر از عوامل مذکور از آنجا که توسعه مفهوم گستردهتری را دارا میباشد لذا شاخص جامعی در این مورد وجود نداشت، بالجبار شاخص توسعهی اقتصادی (رشد اقتصادی) بهعنوان متغیر اصلی این مطالعه در نظر گرفته شد. البته دو متغیر کلیدی اقتصاد کلان یعنی تورم و اشتنغال که به نوعی کیفیت توسعهی اقتصادی در آنها متبلور است نیز در تحلیل و مدلسازی تحقیق حاضر لحاظ خواهند شد.
Abstract;
With regard to investigate the oil incomes growth influence over the Iran Economic development promotion, in this paper our efforts encompassed the evaluation of the obstacles and problems we encountered them which resulted in delivering solutions and useful suggestions in order to improve the economic development process and also to promote the effectiveness of oil resources. First of all in this paper we tried to gather the research background and theoretical issues through taking advantage from information and statistics library method ,after which by paying attention to the research literature considerations and Iran Economy Conditions, through employing economic techniques we calculated the heterogeneous models, conditional variances (ARCH) and experimental studies of inflations and price shocks for oil and then we go through analyzing and considering these inflations and shocks on development process by self –regression models (VAR)and econometric methods.
Based on the normalized vortices, as a whole, and in long term in one hand,we will encounter with the negative shocks related negative influence over the economic growth and on the other hand we will face with the positive shocks over the economic growth, which both of them will express themselves through positive influence on employment and inflation. Based on the normalized vortices , also, oil incomes inflations will show their positive influences, in long term on the economic growth and inflation ,but it will be zero in case of economic growth but it is remarkable on prices general level. It is of worth mentioning that based on the shock or shaking results in oil section, the negative shocks on oil incomes will decrease inflation and economic growth but there does not exist any remarkable influence on employment. But those positive shocks will result in inflation, employment and economic growth enhancement. Meanwhile based on the shaking or shocking influence over the oil inflations, we expect the negative influence on economic growth in long term, of course in general view the oil incomes do not manifest themselves in economic growth. Oil income inflations also hold valid role in employment decrease and country inflation level.
Keywords; Economic Growth, Inflation, Oil Income Inflations, Oil Incomes Shocks…
فهرست منابع
آذری، مصطفی (1386)، "افزایش درآمدهای نفتی و امنیت اقتصادی"، موسسه تحقیقاتی تدبیر اقتصاد.
ابریشمی، حمید و مهرآرا،محسن (1381)، "اقتصادسنجی کاربردی (رویکردهای نوین)"، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
پاسبان، فاطمه(1383)، تأثیر نوسانات قیمت نفت بر تولید بخش کشاورزی ایران(بیماری هلندی)، پژوهشنامهی اقتصادی، سال چهارم، شمارهی 12، صص 136-117.
سرکیس، نیکا(1363)، نفت تنها و آخرین شانس خاورمیانه. ترجمه ارسلان ثابت سعیدی. تهران: انتشارات امیر کبیر.
درخشان، مسعود (1383)، "مشتقات و مدیریت ریسک در بازارهای نفت"، انتشارات مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی.
سرزعیم، علی(1381)، تأثیر شوکهای نفتی بر متغیرهای اقتصادی، پایاننامهی کارشناسی ارشد، مؤسسهی عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی، تهران.
دلاوری، مجید و باغبان زاده، فرشته(1386) ارزیابی الگوهای متقارن و نامتقارن تقاضای نفت کشورهای عمده واردکننده نفت از ایران، فصل نامه مطالعات اقتصاد انرژی، سال چهارم، شماره 14.
وفادار، احمد(1382)، بررسی اثر نامتقارن تکانههای پولی بر بخش واقعی اقتصا،د پایاننامه کارشناسی ارشد رشته اقتصاد، دانشگاه شهید بهشتی.
نظیفی، فاطمه(1380)، بررسی تاثیرات نامتقارن تکانهای اسمی بر تولید و آزمون عدم تقارن چرخههای اقتصادی در ایران، رساله دکتری، دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی.
خلعت بری، فیروزه(1373) مبانی اقتصاد نفت، انتشارت صابرین.
شافع، مهبیز(1384)، ارتباط متقابل اقتصاد جهانی(رشد و رکود و تورم اقتصاد جهانی) با قیمت جهانی نفت، پایاننامهی کارشناسی ارشد، دانشکدهی علوم اجتماعی و اقتصادی دانشگاه الزهراء، تهران.
طیب نیا، علی و فاطمه قاسمی(1385) نقش تکانههای نفتی در چرخههای تجاری اقتصاد ایران، پژوهش نامهی اقتصادی، سال ششم، شمارهی 23، صص 80-49.
عباسیان، عزتالله، مهدی مرادپور اولادی و وحید عباسیون(1386)، تأثیر عدم اطمینان قیمت نفت بر بخشهای صنعت، خدمات و ساختمان، فصلنامهی پژوهشهای اقتصادی، سال ششم، شمارهی 2، صص 121-109.
فلاحی، محمدعلی و سعید پیغمبری(1386)، بررسی آثار متقابل میان نرخ رشد قیمت سبد نفتی OPEC و رشد اقتصادی کشورهای عمدهیOECD، پژوهشنامهی علوم انسانی و اجتماعی، سال هفتم، شمارهی 24، صص126-97.
متوسلی، محمود و معصومه فولادی(1385)، بررسی آثار افزایش قیمت جهانی نفت بر تولید ناخالص داخلی و اشتغال در ایران با استفاده از یک مدل تعادل عمومی محاسبهای، مجلهی تحقیقات اقتصادی، شمارهی 76، صص 76-51.
مهرآرا، محسن و کامران نیکی اسکویی(1385)، تکانههای نفتی و اثرات پویای آن بر متغیرهای کلان اقتصادی، فصلنامهی پژوهشهای بازرگانی، شمارهی 40، صص 32-1.
هادیان، ابراهیم و حجت پارسا(1385)، بررسی تأثیر نوسانات قیمت نفت بر عملکرد اقتصاد کلان در ایران، پژوهشنامهی علوم انسانی و اجتماعی، سال ششم، شمارهی 22، صص132-111.
مجرد، محمدجعفر(1377)؛ "وضعیت اقتصادی جهان پس از بحران مالی آسیا و دورنمای رشد اقتصادی در ایران "، مجموعه مقالات هشتمین کنفرانس سیاس ت های پولی و ارزی، تهران، پژوهشکده تحقیقات پولی و بانکی.
نیرومند، حسینعلی. "سری های زمانی" انتشارات پیام نور تهران، 1383
گجراتی، دامودار(1385)، "مبانی اقتصاد سنجی (جلد دوم)"، ترجمه: حمید ابریشمی، چاپ چهارم، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
نوفرستی، محمد (1378)، "ریشه واحد و همجمعی در اقتصاد سنجی"، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا.
کاملی، علیرضا(1389)، "نحوه معاملات نفت خام در بازارهای واقعی"، موسسه مطالعات بین المللی انرژی.
Amir H. Alizadeh and Nikos K. Nomikos, Cost of carry, causality and arbitrage between oil futures and tanker freight markets, Transportation Research Part E 40 (2004).
Aristovnik, A. (2007). Short and Medium Term Determinants of Current Account Balances in Middle East and North Africa Countries. The William Davidson institute at the University of Michigan. Working Paper, No. 862.
Blake McLean, (2006), "Middle East Oil Production and Export Risks", Submitted to GP200A,
Beck, R. Kamps, A. (2009), Petrodollars and Imports of Oil Exporting Countries,working Paper Series No 1012, European Centeral Bank.
Brennan,M. J., The supplyo f storage, American Economic Review 48 (1958).
Eugene F. Fama and Kenneth R. French, Commodity Futures Prices: Some Evidence on Forecast Power, Premiums, and the Theory of Storage, The Journal of Business, Vol. 60, No. 1 (1987).
Fama, E. F, Forward and spot exchange rates. Journal of Monetary Economics14 (1984).
Hansen, L. P and Hodrick, R. J, Forward exchange rates as optimal predictors of future spot rates: An econometric analysis, Journal of Political Economy 88 (1983).
Hodrick, Robert J and Sirvastava, Sanjay, An investigation of risk & return in forward foreign exchange, Journal of international money and finance 3, (1984).
Jeffrey A. Fraukel, In search of the exchange risk premium: A six-currency test assuming mean-variance optimization, Journal of international money and finance (1982).
Kaldor, N, Speculation and economic stability. Review of Economic Studies 7 (1939).
Lucio Sarno and Giorgio Valente, The cost of carry model and regime shifts in stock index futures markets: An empirical investigation, The Journal of Futures Markets, Vol. 20, No. 7, 603–624 (2000).
Rend M. Stulz, A model of international asset pricing, Journal of financial economies9 (1981).
Richard Heaney, Does knowledge of the cost of carry model improve commodity futures price forecasting ability?, International Journal of Forecasting 18 (2002).
Robert A. Korajczyk , The Pricing of Forward Contracts for Foreign Exchange ,The Journal of Political Economy, Vol. 93, No. 2 (1985).
Telser, L. G, Futures trading and the storage of cotton and wheat, journal of political economy 66 (1958).
Working, H, Theory of the inverse carrying charge in futures markets, Journal of Farm Economics 30 (1948).
Johansen, S, Estimation and hypothesis testing of cointegration vectors in Gaussian vector autoregressive models. Econometrica 59, (1991).
Choi, W. G and M.B. Deveruex (2005), Asymmetric Effects of Government Spending: Does the Level of Real Interest Rates Matter?, IMF working Paper 05/7.
Cover, J.P. (1992) ‘Asymmetric Effects of Positive and Negative Money-Supply Shocks.’ Quarterly Journal of Economics, Nov 1261-1282.
Mehara. M (2008): The asymmetric relationship between oil revenues and economic activities: The case of oil-exporting countries. Energy Policy. No 36.
Ravn, M. and M. Sola (1996 ) "A Reconsideration of the Empirical Evidence on the Asymmetric Effects of Money-Supply Shocks: Positive vs. Negative or Big vs. Small ?" Birbeck College WP No.6.
Farzanegggan Mohamad Reza, Gunther Markwardt (2009),"The effects of oil price shocks on the Iranian economy", Energy Economics 31 , page134-151.
Hamilton, J.D., (1983). Oil and the macroeconomy since World War II. Journal of Political Economy 91, 228–248.
Mory.J.F(1993). “Oil prices and Economic Activity: is the relationship symmetric?”,The Energy Journal14, page151-161.
Nathan S.Balke, Stephen P.A. Brown and Mine K.Yucel (2002),”Oil Price Shocks and the U.S Economy :Where Does the Asymmery Originate?” The Energy Journal; 2002; 23, 3; ABI/INFORM Global, pg. 27;
Hui Guo; Kevin L Kliesen, (2005), Oil Price Volatility and U.S. Macroeconomic Activity, Review - Federal Reserve Bank of St. Louis; 87, 6; ABI/INFORM Global pg. 669.
Brealey, R.A., Myers, S.C.(2000), Principles of Corporate Finance, 6th ed. McGraw Hill, New York.
Cologni, Alessandro & Manera, Matteo (2007), Oil prices, inflation and interest rates in a structural cointegrated VAR model for the G-7 countries, Energy Economics, no. 30, pp. 856-888.
Cunado, J. & Perez de Gracia, F.(2005), Oil prices, economic activity and inflation: evidence for some Asian countries, The Quarterly Review of Economics and Finance, no. 45, pp. 65-83.
Feder, G.(1982), On Exports and Economic Growth, Journal of Development Economics, no. 12, pp. 59-73.
Ferderer, J.P.(1996), Oil price volatility and the macroeconomy: A solution to the asymmetry puzzle, Journal of Macroeconomics, no. 18, pp. 1-16.
Hamilton, J.D.(1983), Oil and the macroeconomy since World War II, Journal of Political Economy, no. 91 (2), pp.228– 248.
Hassett, K.A., Metcalf, G.E.(1993), Energy conservation investment: Do consumers discount the future correctly?, EnergyPolicy, no.21 (6), pp.710–716.
Kang, S.H., Kang, S.M. and Yoon, S.M.(2009), Forecasting volatility of crude oil markets, Energy Economics, no.31, pp.119-125.
Koomey, J.G., Sanstad, A.H.(1994), Technical evidence for assessing the performance of markets affecting energyefficiency, Energy Policy, no.22(10), pp.826–832.
MacBean, A.I.(1999), The prima facie case. In: Greenaway, D., Morgan, C. (Eds.), The Economics of CommodityMarkets. Edward Elgar, London.
Organization of the Petroleum Exporting Countries, 2005. General information booklet. (http://www.opec.org/library/General%20Information /pdf/geninfo.pdf, accessed October 31, 2005).
Reyes, R.G. & Raguindin, C.E.,(2005), The Efects of Oil Price Shocks on the Philippine Economy: A VAR Approach, Working Paper, University of thePhilippines, School of Economics.
Sadorsky, P.(1999), Oil price shocks and stock market activity, Energy Economics, no.21 (5), pp.449–469.
Schwartz, E.S. (1997), The stochastic behavior of commodity prices: Implications for valuation and hedging, The Journalof Finance, no.52 (3), pp.923– 973.
Ergil, Birgul Metten, Ozturan, Bertan BADUR. Stock market perfiction Using Artificial Neural Networks, Bogazisi University Hisar Kampus, 34342, Istanbul, Turky.
Kuo, R. J., C.H. Chen & Y.C. Hwang (2001) An Intelligent Stock trading Decision Support System Through Integration of Genetic Algorithm Based Fuzzy Neural Network and Artificial Neural Network Fuzzy Sets and systems, 118(1): 21-45
Mohan Neeraj, Pankaj Hha, Arnad Kumar Laha and Goutam dutta. Artificial Neural Network for Forecasting Stock Price Index in the Bomboy Stock Exchange. Gornal of Emeging Market Finance. Vol 5,N8,3,283-295(2006).
Craigweel, R. & S. Samaroo. (1999). Dynamic Modeling of the Current Account: Evidence from the Caribbean. International Economic Journal, 11(4): 39-50.
Rotemberg, J. and M. Woodford, (1996) “Imperfect Competition and the Effects of Energy Price Increases on Economic Activity,” Journal of Money, Credit and Banking 28 (4): 550-77.
Sachs, J. , A. Warner and M. Warner, (1999) “Natural Resource Intensity and Economic Growth,” in Development Policies in Natural Resource Economies, MAYER, J. , B. Chambers and A. Farooq(eds. ), Northampton, MA: Edward Elgar, Cheltenham.
Sachs, J. D. and A. M. Warner (1995) “Natural resource abundance and economic growth. ” NBER Working Paper No. 5398.
Sachs, J. D. and A. M. Warner (1997) “Sources of slow growth in African economies. ” Journal of African Economies 6: 335-376.
Sachs, J. D. and A. M. Warner (2001) “The curse of natural resources. ” European Economic Review 45: 827-838.
Sala-i-Martin, Xavier and Arvind Subramanian, 2003, “Addressing the natural resource curse: an illustration from Nigeria,” National Bureau of Economic Research Working Paper No. 9804 (Cambridge, Mass: NBER).
Weiner, Robert. (2000). “Managing petroleum fiscal dependence, Lessons from Venezuela and Mexico; The Center for Latin American Issues.