چکیده
هدف اساسی تحقیق بررسی ارتباط بین استراتژی کسب و کار و کیفیت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تهران میباشد. نمونه آماری تحقیق، شامل 145 شرکت پذیرفته شده در بورس میباشد که دادههای آنها برای یک دوره 5 ساله (1387 تا 1391) گردآوری و تجزیه و تحلیل شد.
در این تحقیق برای آزمون فرضیهها از روش همبستگی استفاده شد. تحلیل آماری دادهها در سطح اطمینان 95 درصد، و آزمون فرضیهها با بکارگیری روش آماری دادههای پانلی و الگوی رگرسیون خطی انجام شد.
نتایج تحقیق نشان میدهد که شرکتهای مقاومتی بیشتر از شرکتهای اکتشافی به اتخاذ محافظه کاری و مدیریت سود تمایل دارند.
همچنین محیطهای کلان اقتصادی رابطه بین استراتژی کسب و کار و کیفیت سود را در سطح شاخص مدیریت سود تغییر میدهد. در حالیکه محیطهای کلان اقتصادی رابطه بین استراتژی کسب و کار و کیفیت سود را در سطح شاخص محافظه کاری بصورت معنی داری تحت تأثیر خود قرار نمی دهد.
واژههای کلیدی: محافظه کاری، مدیریت سود، استراتژی اکتشافی، استراتژی مقاومتی
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1)مقدمه
در سال های اخیر، مفهوم استراتژی در ادبیات سازمانی و توسط محققان مالی بصور قابل توجهی مورد توجه قرار گرفته است. در شواهد نظری، استراتژی به عنوان اراده و برنامه ریزی سازمان برای دستیابی به اهداف بلندمدت سازمانی و پیش بینی منابع لازم برای دستیابی به این اهداف، تعریف شده است. استراتژی واحدهای انتفاعی، ممکن پیامدهای مختلفی را برای آنها در پی داشته باشد. از این جهت، انتخاب یک استراتژی مستلزم تحلیل اطلاعات جاری شرکت و تامل در خصوص نتایج آن می باشد.
یکی از نتایج اتخاذ استراتژی های متفاوت در شرکتها، تاثیرات آن بر رفتارهای گزارشگری مالی آنها میباشد که ممکن است بسیار مورد توجه مدیران و مالکان قرار گیرد. زیراکه امروزه اطلاعات یک وسیله و ابزار راهبردی مهم درتصمیم گیری محسوب می شود و بدون شک کیفیت تصمیمات نیز بستگی به صحت، دقت و به هنگام بودن اطلاعاتی دارد که در زمان تصمیم گیری در اختیار افراد قرار می گیرد. در بازار های مالی، این اطلاعات می تواند به صورت نشانه ها، علائم، اخبار و پیش بینی های مختلف از داخل یا خارج شرکت انعکاس یابد و در دسترس سهامداران قرار گیرد و باعث ایجاد واکنش ها و در نتیجه تغییراتی در قیمتهای سهام می گردد(نورالحق و همکاران[1]،2013).
محافظه کاری به عنوان یکی از اصول محدودکننده حسابداری، سالها است که مورد استفاده حسابداران قرار میگیرد و علی رغم انتقادت فراوان بر آن، همواره جایگاه خود را در میان سایر اصول حسابداری حفظ نموده است. به طوری که می توان دوام و بقای محافظه کاری در مقابل انتقادات وارده بر آن در طول سالیان طولانی را گواهی بر مبانی بنیادین این اصل دانست. همچنین میتوان از محافظه کاری به عنوان مکانیزمی نام برد که اگر به درستی اعمال شود، منجر به حل بسیاری از مسایل نمایندگی و عدم تقارن اطلاعاتی خواهد شد که به طور کلی از شکاف روز افزون بین مدیران و تأمین کنندگان منابع مالی واحدهای تجاری ناشی میشود . با توجه به اهمیت نقش محافظه کاری، نیاز به معیارهایی برای سنجش دقیق آن در گزارشگری مالی ضروری به نظر میرسد.
هدف تحقیق حاضر، بررسی ارتباط بین استراتژی کسب و کار و کیفیت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. این فصل باعنوان کلیات تحقیق، نگاهی کلی به پژوهش می نماید و خواننده را با آنچه قرار است تجزیه و تحلیل گردد آشنا می سازد. بر این اساس، در فصل حاضر، ابتدا مساله اصلی و ضرورتهای انجام تحقیق تبیین می شود. سپس فرضیات تحقیق و کلیاتی از جامعه آماری مورد مطالعه و روش های موردنظر برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بتشریح می شود. در پایان فصل، متغیرها و واژه های کلیدی، ارائه و بلحاظ عملیاتی تعریف میشوند.
1-2)بیان مسئله اصلی تحقیق
به نظر بسیاری از صاحب نظران مالی، مهمترین وظایف مدیریت در حوزه مالی، تصمیم گیری در مورد چهار موضوع اصلی است؛ تصمیمات سرمایهگذاری(بودجهبندی سرمایهای)، تصمیمات تأمین مالی، تصمیمات تقسیم سود سهام در شرکتهای سهامی و تصمیمات مربوط به سرمایه درگردش. این تصمیمات به هم وابسته بوده و باید در جهت حداکثر کردن ارزش شرکت برای صاحبان سهام اتخاذ شوند.
مفهوم استراتژی در ادبیات سازمانی، در دهه 1950 توسط محققان دانشگده اقتصاد هاروارد توسعه داده شده است(اسنو و هَمبریک[2]، 1980). طبق تعریف چَندلر، استراتژی یعنی"تعیین اهداف بلند مدت سرمایهگذاری و استفاده از منابع لازم برای اجرای این اهداف" . مینتزبرگ[3] (1987) استدلال میکند که یک استراتژی سازمانی به یک طرح، الگو، موقعیت و چشم انداز شرکت و یا صنعت اشاره میکند.
در این مطالعه، ما روی اجرای استراتژی کسب و کار با استفاده از شاخصهای علمی پیشنهاد شده توسط اِسنو و هَمبریک تمرکز خواهیم کرد. اِسنو و همبریک(1980) تاکید کردهاند که تحقیق میلز و اِسنو [4](1978) جهتگیری استراتژیک یک سازمان را بصورت کاملی توصیف کرده اند.
میلز و اِسنو (1978)، با مطالعاتی در عرصه سازمانهای صنعتی، با استفاده از دو معیار«پویای بازار» و «جهت گیری رقبا» که در مقاله امری و تریست (1965) مطرح شدهاند، محیطها را به چهار دسته، تقسیم و برای هر یک از این محیطها نوعی استراتژی خاص را پیشنهاد کردند. این استراتژیها عبارت بودند از تدافعی، اکتشافی، واکنشی و تحلیلی. این استراتژیها نشان میدهد که سازمان، در هر وضعیت محیطیای؛ چگونه قلمروی خود را باید انتخاب کند، چگونه فناوریها را سازماندهی کند، و چگونه دست به نوآوری بزند.
میلز و اِسنو (1978) همچنین بر این نکته تاکید کردهاند که استراتژی اکتشافی و مقاومتی بیشترین نوع تأثیر را دارند.
در این تحقیق بر اساس پیشنهاد (اِسنو و هَمبریک 1980) شرکتها را بر اساس استراتژی اکتشافی و مقاومتی طبقهبندی خواهیم نمود.
میلز و اسنو (1978) و همبریک (1983) تاکید میکنند که شرکتهای اکتشافی تعهد قویتری نسبت به توسعه محصول، نوآوری و تغییر در محصول دارند. این شرکتها در محیطهای کسب و کار نسبتاً غیر قابل پیشبینی حضور دارند و از طریق بررسی مداوم بازار برای کشف فرصتهای جدید تلاش می کنند. شرکتهای اکتشافی بهرهوری در گِرو نوآوری را ترویج میدهند. این شرکتها در محیطهای که به کندی تغییر میکنند پیشرفت میکنند.
در مقابل شرکتهای مقاومتی روی بهرهوری عملکرد و سطح کم توسعه محصولات و دفاع از بازار خود تاکید میکنند( میلز و اِسنو 1978). همبریک (1983) توضیح میدهد که شرکتهای مقاومتی تمایل بیشتری به رقابت در قیمت، تحویل و یا کیفیت کار دارند؛ شرکتهای مقاومتی سرمایهگذاری عظیمی در فرایند مهندسی انجام میدهند و دارای ساختار مکانیکی هستند و تحت تأثیر مدیریت تولید و حسابداری قرار دارند.
به منظور بررسی ارتباط بین استراتژی کسب و کار و کیفیت سود به 3 تئوری زیر استناد میکنیم:
تئوری نمایندگی(جِنسن و مکلینگ[5]، 1976) تئوری هزینه سیاسی (واتز و زیمرمن[6]، 1978)، تئوری هزینه معاملات ( کایس[7]، 1976).
به اعتقاد جنسن و مکلینگ (1976)، رابطهی نمایندگی که بر اساس آن یک یا چند نفر مالک، شخص دیگری را به عنوان نماینده یا عامل از جانب خود منصوب و اختیار تصمیم گیری را به وی تفویض میکنند، دارای هزینههایی نظیر، مخارج نظارت مالکان بر عملکرد نماینده، مخارج التزام و زیآنهای باقیمانده است.
جنسن و مکلینگ (1976) معتقدند که مدیران، در اتخاذ تصمیمات منافع خویش را در اولویت قرار میدهند. بطوریکه اگر منافع مدیران و مالکان شرکت، همسو باشد؛ تصمیمات مدیران در راستای منافع شرکت خواهد بود، و چنانچه منافع مدیران و مالکان شرکت، همسو نباشد؛ تصمیمات مدیران در راستای منافع شخصیشان خواهد بود. بر طبق اعتقاد جنسن و مکلینگ میتوان اینگونه استدلال نمود که مدیران در اتخاد تصمیات استراتژیک شرکت، با دستکاری در سود حسابداری (مدیریت سود) در جهت منافع خویش گام برمیدارند. همچنین هر دو تئوری هزینه سیاسی (واتس و زیمرمن 1978) و هزینه معامله (کایس، 1937) به انگیزههای مدیران برای بکارگیری روشهای حسابداری منفعت جویانه اشاره دارند(نورالحق و همکاران، 2013).
طبق تئوری هزینه سیاسی، واتز و زیمرمن[8] (1978) استدلال میکنند که در تصمیمگیریهای مدیریتی (شامل تصمیمات حسابداری) مدیران باید محیطهای نظارتی کلان را مورد بررسی قرار دهند. به دنبال آن میگوید که صورتهای مالی حسابداری برای کمک به تصمیمات در اختیار عموم قرار میگیرد، و بر تصمیمات آنها تاثیر دارد. و زمانی که ذهن جامعه به سمت شرکتی با رشد بالا میرود عموم مردم و نمایندگان آنها (دستگاه های ناظر) این رشد را با منفعت جویی مالکان شرکت مرتبط میدانند و به دنبال راهی برای کم کردن سود آن شرکتها با مالیاتها، دعویهای انحصاری، مقررات تولید و یا کاهش کمکها و پاداشهای دولتی میگردند؛ که همه اینها باعث کاهش سود شرکت خواهد شد(همان منبع).
مدیرانی که باور دارند، سازمانهایشان پتانسیل رسیدن به سودهای بالا را دارد ممکن است بر اعمال نفوذ بر دیدگاه سرمایهگذاران و عموم از شرکتشان تلاش کنند. این تلاشها میتواند توسط کارمندان دولتی و یا افزایش محافظه کاری حسابداری انجام شود. (واتز و زیمرمن 1978) استدلال کردهاند که محافظه کاری، خوشنامی شرکت را به وسیله تغییر چهره شرکت از سودده به شرکت کم سود در پی دارد. مدیران شرکتهای با استراتژی کسب و کار اکتشافی، تاکید کمی بر کاهش هزینههای معاملات دارند و در عوض، سود بالقوه را برای دوره های حسابداری آتی حفظ میکنند که برای شرکت و مدیران آن، مفیدتر میباشد. چنین رویکردی، منجر به افزایش سطح محافظه کاری در شرکتهای دارای استراتژی اکتشافی میشود. این نگرش بازار سرمایه نسبت به شرکتهای اکتشافی، ممکن است باعث شود مدیران این شرکتها به جای تلاش در جهت بیش نمایی سودهای جاری، آنها را برای دوره های آتی، نگه دارند. این رویکرد، بطور بالقوه، منجر به افزایش سطح محافظه کاری می شود(همان منبع).
از طرفی مالکان شرکتهایی که استراتژی مقاومتی را اتخاذ میکنند، تمایل دارند که انتظارات خود را روی عملکرد مالی جاری قرار دهند؛ زیرا این شرکتها ذاتاً با ثباتتر و دارای ریسک کمتر برای سرمایهگذاران هستند. در نتیجه، زمانی که در خصوص رویههای حسابداری تصمیمگیری میشود؛ شرکتهای با استراتژی مقاومتی؛ برای حفظ سطح خاصی از سود از طریق دستکاری اقلام تعهدی، اقدام به نگهداری شرایط فعلی می کنند. شرکتهای با استراتژی مقاومتی دستیابی به بازدهی کوتاه مدت را مدنظر قرار می دهنداقدام به مدیریت سود می نمایند.
همچنین مدیران واحدهای انتفاعی در اتخاد استراتژی های شرکت، لازم است که شرایط محیطی و اقتصادی را موردنظر قرار دهند. زیراکه تغییرات در شرایط اقتصادی، نیروهای عرضه و تقاضا را در شرایط رقابتی، بطور چشمگیری، تغییر میدهد. از این رو، راهبردهای تجاری شرکتهایی که به تغییرات محیطی پاسخ میدهند؛ بطور نسبی بستگی به تغییرات محیطی و راهبردهای شرکتهای رقیب دارد(مینبرگ، 1978). لاپورتا و همکاران[9](2000) ادعا نمودند که رویههای حسابداری شرکتها تحت تاثیر موقعیت شرکت بلحاظ جغرافیایی و نظارتی قرار دارد. از این نظر، تغییرات در محیط خارجی شرکتها بر ارتباط بین ویژگیهای شرکت با رویههای گزارشگری مالی، تاثیرگذار است(لویز و همکاران[10]، 2003).
در نتیجه، بنظر می رسد که تغییر در شرایط کلان اقتصادی(بعنوان بخشی از محیط خارجی)، بطور بالقوه بر ارتباط بین استراتژی کسب و کار با کیفیت سود شرکتها تاثیرگذار باشد.
با توجه به مطالب ذکر شده در این تحقیق به دنبال پاسخگویی به سوال اساسی زیر هستیم:
آیا شرایط اقتصادی جامعه بر رابطه بین استراتژی کسب و کار و کیفیت سود شرکتها تاثیر دارد یا خیر؟
منابع فارسی
اسکات، ویلیام(2003)؛ پارساییان، علی(1388) " تئوری حسابداری مالی(جلد دوم)" انتشارات ترمه
اعتمادی، حسین، مومنی، منصور و حسن فرج زاده دهکردی(1391). مدیریت سود، چگونه کیفیت سود شرکت ها را تحت تاثیر قرار می دهد؟. مجله پژوهش های حسابداری مالی. سال چهارم، شماره 2، شماره پیاپی (12)،ص101-122.
امیری، مجتبی و محمدجواد نائیجی(1389) فرصهای مدیریت راهبردی، راهبرد رقابتی و کارآفرینی شرکتی. مجله توسعه کارآفرینی، سال سوم، شماره دهم،
بولو، قاسم، عنابستانی اکرم(1390)، تاثیر استراتژی تصاحب شرکتها بر مدیریت سود. مجله دانش حسابدرای، سال دوم، شماره 7، ص 99-120.
خلیلیعراقی، مریم ، بیت ا... اکبری مقدم ، معصومه عطاءالهی. (1388). اثر ریسکهای محیط، استراتژی شرکت و ساختار سرمایه بر عملکرد شرکتها در صنعت پتروشیمی. مجله مدیریت توسعه و تحول، شماره اول، صص 41-47.
رحیمنیا، فریبرز، سعید مرتضوی و سیدمسلم علوی(1389). بررسی تأثیر استراتژی تمایز پورتر برعملکرد سازمانی از طریق بسته بندی کالاها در شرکت های مواد غذایی. نشریه مدیریت بازرگانی، دوره 1، شماره 3،
رضایی، فرزین، عازم حامد(1391)، تأثیر شدت رقابتی و راهبرد تجاری بر ارتباط بین اهرم مالی و عملکرد شرکت ها. فصلنامه علمی پژوهشی حسابداری مدیریت. سال پنجم / شماره دوازدهم.ص 101-115.
زارعی متین ، حسن، هجری زاده، مونا، یزدانی، حمید رضا، سادات بیریایی، هانیه (1389). بررسی رابطه بین گرایش استراتژیک شرکت با عملکرد سازمانی با استفاده از رویکرد کارت امتیازی متوازن، مدیریت بازرگانی، دوره2، شماره6. صص 97-112.
شهریاری، علیرضا (1387)، بررسی رابطه بین هزینه های سیاسی و محافظه کاری(فرضیه سیاسی) در بورس اوراق بهادار تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده مدیریت دانشگاه تهران.
صالحیحقی ناهید (1391). برررسی ارتباط بین استراتژی شرکت، ساختار سرمایه و عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد حسابداری به راهنمایی دکتر رسول برادران حسن زاده، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات آذربایجان شرقی.
عربصالحی، مهدی، رزیتا مویدفر و سجاد کریمی(1391). تاثیر ریسک محیط، استراتژی شرکت و ساختار سرمایه بر عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. مجله پژوهشهای حسابداری مالی. شماره 13
فقهی،ناصر.1378،مدیریت ساختار استراتژیک سازمان،چاپ اول،دانشگاه آزاد اسلامی تبریز.
قاسمی،بهروز و ابراهیمی،عبدالحمید. (1386)، «بررسی آثار بهکارگیری راهبردهای رقابتی مناسب بر کارایی شرکتهای تجاری ایران»، فصلنامه مدرس علوم انسانی، دوره 11، شماره 3، ص.ص.2505-183.
لگزیان و همکاران(1388) بررسی عوامل اثرگذار برکاربست فن آوریهای اطلاعاتی توسط هیات مدیره ها و تاثیر آن بر عملکرد آنان. مجله دانش و توسعه. سال پانزدهم، شماره 27
مانیان امیر، موسی خانی محمد، جام پرازمی مونا. (1388). بررسی رابطه بین همراستایی فناوری اطلاعات و کسب وکار با عملکرد سازمانی در شرکتهای فعال در زمینه فناوری اطلاعات با استفاده از مدل معادلات ساختاری. نشریه مدیریت فناوری اطلاعات، شماره 3، صص89-106.
محمدی، م. ملکیان، ا. احمدپور، ا. (1390). بررسی رابطه بین وجه نقد نگهداری شده و عوامل تعیین کننده آن در شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامه تحقیقات حسابداری و حسابرسی
مرادی شمیم، مجید (1390). بررسی تاثیر عدم اطمینان های خاص بر بکارگیری روشهای پیشرفته بودجه بندی سرمایه ای. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه تهران. دانشکده علوم اقتصادی
مرادی، جواد ولی پور، هاشم و مرجان قلمی(1390)، تأثیر محافظه کاری حسابداری بر کاهش ریسک سقوط قیمت سهام، فصلنامه علمی پژوهشی حسابداری مدیریت، سال چهارم . شماره یازدهم.ص 93-106.
مشایخی، ب و مریم صفری، 1385، " وجه نقد ناشی از عملیات و مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران "، فصلنامه بررسیهای حسابداری و حسابرسی، شماره 44، 35 -54.
منابع انگلیسی
Basu, S. (1997)," The conservatism principle and the asymmetric timeliness of earnings", Journal of Accounting and Economics, 24, pp. 337-345.
Coase, R. (1937). The Nature of the Firm, Economica, New Series, 4(16), 386-405.
Dechow, P.M., and I.D. Dichev. (2002).The Quality of Accruals and Earnings: The Role of Accrual Estimation Errors. The Accounting Review 77: 35-59
Demerjian.P, Lewis.M, Lev.B and McVay.S (2010). Managerial Ability And Earnings Quality. Emory University. Electronic copy available at: http://ssrn.com/ abstract=1650309
Denis, C, Sylvain H, Marie-Josée L (2013). The incidence of earnings management on information asymmetry in an uncertain environment: Some Canadian evidence, Journal of International Accounting, Auditing and Taxation, 1-13.
Denis, C, Sylvain H, Marie-Josée L (2013). The incidence of earnings management on information asymmetry in an uncertain environment: Some Canadian evidence, Journal of International Accounting, Auditing and Taxation, 1-13.
Francis, J., R. LaFond, P. Olsson, and K. Schipper. 2005. The market pricing of accruals quality.Journal of Accounting and Economics 39 (2): 295–327.
Giroud.X and Mueller.H (2011). Corporate Governance, Product Market Competition, and Equity Prices. The Journal of Finance. Vol. Lxvi, No. 2
Givoly, D. & Hayn, C. (2000). The changing time-series properties of earnings, cash flows and accruals: Has financial reporting become more conservative? Journal of Accounting and Economics, 29 (3), 287- 320.
Hambrick D. (1983). Some Tests of the Effectiveness and Functional Attributes of Miles and Snow's Strategic Types. The Academy of Management Journal, 26(1), 5-26.
Hellman,, Niclas , 2007,"Accounting conservatism under IFRS" Implications", Accounting Horizons, 2003, 207-221
Jensen, M. & Meckling, W. (1976). Theory of the firm: Managerial behavior, agency costs and ownership structure. Journal of Financial Economics, 3(4), 305-360.
Jones J. (1991). Earnings management during important relief investigations. Journal of Accounting Research, 29(2), 193-228.
Kothari, S.P., Ramanna, K., Skinner, D.J., 2008 a. What Should GAAP Look Like? A Survey and Economic Analysis. SSRN eLibrary
LaFond, R. and S. Roychowdhury, 2008. Managerial ownership and accounting conservatism. Journal of Accounting Research 46(1), 101-135.
Leuz C., Nanda D., & Wysocki P. D. (2003). Earnings management and investor protection: An international comparison. Journal of Financial Economics, 69(3), 505-527
Levitt.Theodore, "Marketing Myopia", reprinted as an Harvard Business Review (HBR) Classic, September-October 2005, p 26
Li, L and Ye1, R. (2009) Information technology and performance: Linking with environmental, strategic and managerial contexts, Information & Management, Vol 35. pp 43-51
Miles, R., & Snow, C. (1978). Organizational Strategy, Structure, and Process. New York: McGraw-Hill.
Mintzberg, H. (1987). The strategy concept I: Five p‟s for strategy. California Management Review, Fall, 11-24.
Morgan, R., Strong, Strong, C., (2003). Business performance and dimensions of strategic orientation, Business Research, Vol. 56, pp. 163-176.
Nurul Houqe.M, Ryan Kerr and Reza Monem(2013). BUSINESS STRATEGY AND EARNINGS QUALITY. Electronic copy available at: http://ssrn.com/abstract=2198626
Park. K and Jang.S (2013). Capital structure, free cash flow, diversification and firm performance: A holistic analysis. International Journal of Hospitality Management. Vol, 33 pp. 51–63.
Penman, S. H. and Zhang, X-J. (2002),"Accounting conservatism and the quality of earnings and stock returns", The Accounting Review, 77(April), pp. 237-264
Snow, C. C., & Hambrick, D. C. (1980). Measuring Organizational Strategies: Some Theoretical and Methodological Problems. The Academy of Management Review, 5(4), 527-538.
Sterling, R. R. (1967) Conservatism: "The fundamental principle of valuation in traditional accounting", Abacus, 3(2), pp. 109-132.
Tse Senyo Attributes of industry, industry segment and firm-specific information in security valuation, Contemporary Accounting Research 1989;. 5, 2: 592-614
Venkatraman, N., & Grant, J. H. (1986). Construct measurement in strategy research: A critique and proposal. Academy of Management Review, 11(1), 71-86.
Wallace, A, Wanda. (2004). the Economic Role of the Audit in Free Regulated Markets." Research in Accounting Regulation, Vol. 17.
Watts, R., & Zimmerman, J. (1978). Towards a Positive Theory of the Determination of Accounting Standards, The Accounting Review, 53(1), 112-134.
Watts, R.L., 2003a, "Conservatism in accounting Part I: explanations and
Zhang. W(2009). CEO Tenure and Earnings Quality. School of Management University of Texas at Dallas.