فصل اول
طرح تحقیق
-1- مقدمه
اهمیت معنویت و رشد معنوی در انسان، در چند دهه گذشته به صورتی روزافزون توجه روانشناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. پیشرفت علم روانشناسی از یک سو و ماهیت پویا و پیچیدهی جوامع نوین از سوی دیگر، باعث شده است که نیازهای معنوی بشر در برابر خواسته ها و نیازهای مادی قد علم کنند و اهمیت بیشتری یابند. به طوری که سازمان بهداشت جهانی در تعریف ابعاد وجودی انسان، به ابعاد جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی اشاره میکند و بعد چهارم یعنی بعد معنوی را نیز در رشد و تکامل انسان مطرح میسازد. اما علی رغم تاکید روز افزون دانشمندان بر بعد معنوی رشد انسان، هنوز تعریف واحدی که دربرگیرنده تمامیت معنویت باشد، ارائه نشده است. وون(1993)، معنویت را به عنوان تلاشی دائمی بشر برای پاسخ دادن به چراهای زندگی تعریف کرده است. معنویت یکی از نیازهای درونی انسان است که برخی صاحب نظران آن را متضمن بالاترین سطوح زمینه های رشد شناختی، اخلاقی، عاطفی، فردی ، تلاش همواره آدمی برای پاسخ دادن به چراهای زندگی می دانند ، به عبارت واضحتر استفاده بهینه از قوه خلاقیت و کنجکاوی برای یافتن دلایل موجود مرتبط، با زنده ماندن و زندگی کردن و در نتیجه، رشد و تکامل،بخش مهمی از معنویت را تشکیل میدهد(یعقوبی، 1387).
یکی از مهمترین ویژگی های انسان توانایی در شکل دادن به روابط بین فردی و حفظ آن است . این روابط که برای هریک از ما جهت حفظ بقای تولید مثل ، عشق ، شغل و .... کاملا ضروری است شکل های مختلفی به خود می گیرد. روابط دوستانه ، الگوهای ارتباطی و احساس رضایت از رابطه ، موضوعاتی هستند که هم از جنبه ی اجتماعی و هم از جنبه ی روانشناسی بر روی رفتارهای بین فردی متمرکزند و موضوع اصلی هستندکه از دوران کودکی آغاز می شوند. از آن جا که روابط دوستانه ، الگوهای ارتباطی و احساس رضایت از رابطه در اغلب روابط وجود دارد و می تواند تاثیر زیادی رود افراد داشته باشد. تاثیر منفی این مسئله می تواند روی روند رشد فرد اثر بگذارد از وقایع که در دوران کودکی رخ می دهد تا تجاربی که در دوران بزرگسالی در رابطه با مردم سبک می کند(رئیسی، 1390).
سازگاری از آن دسته عواملی است که میتوانند هم در نقش تسهیلکننده و هم در نقش بازدارنده پیشرفت تحصیلی ظاهر شود. به این صورت که توجه به استعدادهای خلاقانه افراد و فراهمنمودن زمینه بروز این استعدادها و ایجاد جوی در مدرسه که ابهام، تضاد، تناقض، شکست و عدم کنترل بیرونی را توسعه دهد موجب گسترش خلاقیت و نوآوری شده و در نتیجه سازگاری دانشآموزان نیز تحت تأثیر نوآوری آنها افزایش خواهد یافت و برعکس در صورتی که زمینههای توسعه خلاقیت دانش آموزان فراهم نگردد و سازگاری آنها و عوامل مرتبط با آن نیز بررسی و مطالعه نگردد پیشرفت تحصیلی دانشآموزان نیز افت نموده و کاهش خواهد یافت(اسلامینسب،1373).
1-2- بیان مساله
واژه هوش معنوی(SQ) در سال های اخیر توجه روانشناسان را به خود جلب کرده است. زورهار و مارشال(2000) در کتاب هوش معنوی خود، آن را به عنوان هوش بنیادی آورده اند. جاین و پور هیت(2006)، هوش معنوی را توانایی تجربه شده ای میدانند که به افراد امکان دستیابی به دانش و فهم بیشتر را میدهد و زمینه را برای رسیدن به کمال و ترقی در زندگی را فراهم میسازد(یعقوبی، 1387).
سازگاری نیز از جمله عوامل خیلی مهم در سلامت روانی فرد است. سازگاری در روان شناسی عبارت است از رابطهای که هر ارگانیسم با توجه به محیطاش و با محیط برقرار می کند، از طرفی سازگاری به فرایندهای روان شناختی که مردم را با تغییرات روزمره هماهنگ می کند اشاره دارد. سازگاری فرایندی در حال رشد و تحول و پویاست که شامل توازن آن چه که افراد می خواهند و آن چه جامعه شناسان
می پذیرند می باشد. به عبارت دیگر سازگاری یک فرایند دو سویه است از یک طرف فرد به صورت موثر با اجتماع تماس برقرار می کند و از طرف دیگر اجتماع نیز ابزارهایی را تدارک می بیند که فرد از طریق آنها تواناییهای بالقوه خویش را واقعیت می بخشد در این تعامل فرد وجامعه دست خوش تغییر و دگرگونی شده و سازشی نسبتاً پایدار به وجود می آید(خسروی، 1389).
دوبعد مهم زندگی دانش آموز، پیشرفت تحصیلی و سازگاری آموزشگاهی(اجتماعی-فردی)، است که با یکدیگر رابطه متقابل داشته و بر سلامت روانی و تربیتی حال و آینده وی تاثیر دارد. بالسون[1] (1994)، پیشرفت تحصیلی را اصطلاحی می داند که به جلوه ای از جایگاه تحصیلی دانش آموزان اشاره دارد و این جایگاه می تواند نمرات دوره های مختلف یا میانگین نمرات در دوره خاص یا نمره ای برای یک دوره باشد. پورشافعی (1370)، پیشرفت تحصیلی را انجام تکالیف و موفقیت دانش آموزان در گذراندن دروس یک پایه تحصیلی مشخص و یا موفقیت دانش آموزان در امر یادگیری مطالب درسی می داند. در تحقیقات مختلف پیشرفت تحصیلی با موفقیت تحصیلی بصورت مترادف بکار برده شده است که البته متفاوت از یکدیگرند. موفقیت تحصیلی فرآیندی از توانایی های گوناگون افراد شامل توانایی های جسمی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی آنان از یک سو و عوامل برانگیزنده مانند علاقه، پشتکار و پاداش از سوی دیگر می باشد (ذکایی، 1378).
در این پژوهش قصد بر این است که محقق بداند آیا رابطه ای بین هوش معنوی و سازگاری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان قلعه گنج وجود دارد و اینکه سهم هرکدام از این متغیرها چه میزان می باشد؟
1-3- ضرورت و اهمیت انجام تحقیق
امروزه نظام تعلیم و تربیت هر جامعه زیربنای توسعه اجتماعی، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی آن جامعه به شمار می رود . بررسی عوامل پیشرفت جوامع پیشرفته نشان می دهد که همه این کشورها از آموزش و پرورش توان مند ، موثر و کارآمد برخوردارند. نهاد آموزش و پرورش عهده دار ایجاد زمینه مناسب برای رشد و شکوفایی استعدادها و توانایی های افراد است. بدیهی است که رسیدن به این هدف مستلزم برنامه ریزی های وسیع، جامع و حساب شده با توجه به اهداف عمومی آموزش و پرورش هر جامعه است(کرمی، 1384). پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ممکن است به دلایل مختلف و تحت تاثیر عوامل گوناگون با مشکل مواجه شود. بنابراین شناسایی عوامل تاثیر گذار بر پیشرفت تحصیلی یکی از مهم ترین و اساسی ترین فعالیت ها در هر نظام آموزشی است (کرمی، 1384). به علاوه شناخت عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان باعث خواهد شد که راه کارهای مناسب جهت از بین بردن عوامل بازدارنده ارایه ، تا زمینه های پیشرفت و موفقیت دانش آموزان را فراهم ساخته و بدین لحاظ از اتلاف وقت ، سرمایه ملی ، نیروی انسانی و در بعضی مواقع تخریب روحی و روانی دانش آموزان جلوگیری به عمل آید.
در این پژوهش تاثیر دو متغیر هوش معنوی و سازگاری بر پیشرفت تحصیلی بررسی خواهد شد.
با انجام چنین پژوهش هایی و بررسی عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی می توان قدم موثری دراه ساخت آینده کشور برداشت و از این مهم دانش آموزان، خانواده هایشان، برنامه ریزان آموزش و پرورش و در نهایت جامعه و نسل بعد سود خواهند برد.
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف اصلی:
بررسی رابطه هوش معنوی و سازگاری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان قلعه گنج
1-4-2- اهداف جزیی:
بررسی رابطه هوش معنوی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر
بررسی رابطه سازگاری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر
1-5- سوالات تحقیق
آیا بین هوش معنوی و سازگاری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر رابطه وجود دارد؟
آیا بین هوش معنوی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر رابطه وجود دارد؟
آیا بین سازگاری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر رابطه وجود دارد؟
1-6- فرضیه های تحقیق
بین هوش معنوی و سازگاری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر رابطه وجود دارد.
بین هوش معنوی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر رابطه وجود دارد.
بین سازگاری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر رابطه وجود دارد.
1-7- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرعای تحقیق:
1-7-1- تعریف مفهومی:
هوش معنوی: از نظر ولمن(2001)، هوش معنوی عبارت است از ظرفیت انسان برای پرسیدن سوال هایی درباره معنای زندگی و به طور هم زمان تجربه پیوند به هم پیوسته بین هر کدام از ما و جهانی که در آن زندگی می کنیم. از نظر آمونز (2000)، هوش معنوی کاربرد انطباقی اطلاعات معنوی در جهت حل مساله در زندگی روزانه و فرآیند دستیابی به هدف می باشد.
سازگاری: سازگاری در روان شناسی عبارت است از رابطهای که هر ارگانیسم با توجه به محیطش، با محیط برقرار می کند، از طرفی سازگاری به فرایندهای روان شناختی که مردم را با تغییرات روزمره هماهنگ می کند اشاره دارد(کرمی، 1377).
پیشرفت تحصیلی: پیشرفت تحصیلی تجلی جایگاه تحصیلی یک دانش آموز می باشد، این جایگاه ممکن است به نمره ای برای یک درس یا معدل مجموعه ای از دروس در یک گروه یا معدل در تمامی دروس اطلاق می گردد.
1-7-2- تعریف عملیاتی:
هوش معنوی: در این پژوهش منظور نمره ای است که آزمودنی در مقیاس 42 سوالی هوش معنوی به دست می آورد.
سازگاری: منظور از سازگاری در این پژوهش، نمرهای است که فرد از«پرسش نامهی سنجش سازگاری بل» به دست می آورد.
پیشرفت تحصیلی: در این پژوهش منظور نمره معدل دانش آموز در نیمسال اول تحصیلی 92-91 می باشد
فصل دوم
پیشینه ی تحقیق
مقدمه
این فصل در دو بخش مورد بررسی قرار میگیرد: بخش اول: گستره نظری مسأله مورد پژوهش، بخش دوم: بررسی پیشینه مطالعاتی
در بخش نخست مطالبی پیرامون هوش معنوی و سازگاری و در نهایت پیشرفت تحصیلی به صورت جداگانه تعریف شده و در بخش دوم پیشینه مطالعاتی تحقیقات در داخل و خارج از کشور مورد بررسی قرار می گیرد.
2-1- پیشینه نظری
2-1-1- هوش معنوی
برای انتخابی درست از میان راههای موجود در بحث معنویت و عرفان، و تشخیص راه درست از غلط، و یا عرفان صحیح از کاذب، ابزاری نیاز است، که مهمترین آن "هوش معنوی" است، که با این هوش انسان دچار تشویش نشده و در دو راهی های معنوی، میتواند راه درست و پرچمدار راه درست را، پیدا کرده و نور واقعی را از بین نورهای ضعیف و قوی که انسان را به بیراهه میبرند، پیدا کند، و به سرانجام مقصود برسد. هوش معنوی یا SQ را می توان همان توانایی دانست، که به ما قدرتی می دهد و رویاها و تلاش و کوشش برای به دست آوردن آن رویاها را می دهد. این هوش زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آنها معتقدیم و نقش باورها، هنجارها، عقاید و ارزش ها را در فعالیت هایی را که بر عهده می گیریم در بر می گیرد. هوشی که به واسطه آن سوال سازی در ارتباط با مسائل اساسی و مهم در زندگی مان می پردازیم و به وسیله آن در زندگی خود تغییراتی را ایجاد می کنیم(یعقوبی، 1390).
در واقع با استفاده از هوش معنوی به حل مشکلات با توجه به جایگاه، معنا و ارزش آن مشکلات می پردازیم. هوشی که قادریم توسط آن به کارها و فعالیت هایمان معنا و مفهوم بخشیده و با استفاده از آن بر معنای عملکردمان آگاه شویم و دریابیم که کدامیک از اعمال و رفتارهایمان از اعتبار بیشتری برخوردارند، و کدام مسیر در زندگی مان بالاتر و عالی تر است، تا آن را الگو و اسوه زندگی خود سازیم(باقری و همکاران، 1390).
شامل منبع نمی باشد