پایان نامه مقطع دکترا
رشته دامپزشکی
الف - باروری و ناباروری
اصطلاح باروری[1] درگاو ماده نشان دهنده میل و قدرت جفتگیری، توانایی بارورشدن، تغذیه رویان و بالاخره قدرت خارج کردن گوساله و پرده های جنینی است. گاو سالم باروری طبیعی را با تولید یک گوساله زنده در هرسال ( 13 – 12 ماه ) نشان می دهد. ناباروری[2] عدم تولید یا تأخیر در تولید سالانه گوساله زنده را نشان میدهد. اصطلاح کاهش باروری[3] حالت اخیر را بهتر نشان می دهد، درگاوههای ماده شیری این عارضه نه تنها در تولید نسلی از نسل موجود اختلال ایجاد می کند، بلکه در میزان تولید شیر هم اثر دارد زیرا آبستنی و زایمان برای شروع و ادامه شیردهی در این گونه لازم است ( 5 ).
فاصله دوزایش[4] متوالی معیاری برای اندازه گیری توانایی تولید مثل به کارمی رود و با محاسبه 10 ماه دوره شیرواری و 2 ماه به اصطلاح دوره خشکی به صورت تولید گوساله دریک سال بیان شده است. وقتی که یک گاو پرتولید به دلیل داشتن مشکلات تولید مثلی ازگله حذف می شود نه تنها دامداریکی از با ارزشترین گاوهای گله اش را از دست می دهد بلکه فرصت حذف یک گاو کم تولید وکم ارزش را نیز ازدست می دهد. لیکن زیانهای اقتصادی ناشی از عدم باروری یا پایین بودن کیفیت باروری مسئله روز دامپروری است و درحقیقت کاهش باروری اساسی ترین موضوع در وضعیت پرورش گاو شیری می باشد (10 ).
وقتی که تعداد زیادی ازگاوهای شیری به دلیل ناباروری حذف می شوند متوسط تولید گله کاهش می یابد وپیشرفت ژنتیکی کند می گردد. ضررهای ناشی از بی کفایتی تولید مثل گاوهای شیری عبارتند از:
افزایش روزهای شیردهی و روزهای خشکی: اختلالات تولید مثلی عمر اقتصادی دام را کاهش داده و از طرف دیگر باعث طولانی ترشدن فاصله دوزایش می گردد. با طویل شدن این فاصله با اینکه شیر بیشتری به ازاء هر دوره شیرواری (لاکتاسیون) تولید می شود ولی تولید شیر به ازاء هر روز از زندگی دام پایین می آئید، زیرا گاوها روزهای بیشتری را درقسمت انتهایی لاکتاسیون یعنی زمانی که تولید شیر پایین است طی می کنند، سپس تعداد روزهای شیردهی و روزهای خشکی دام افزایش می یابد.
طولانی تر شدن فاصله دو زایش : خسارت ناشی از افزایش فاصله بین دوزایش به ازاء هر روزی که فاصله دوزایش از 365 روز بیشترشود درانگلستان حدود 5/3 پوند برای هر رأس گاوشیری برآورده شده است (39).
- اختلالات تولید مثلی باعث کاهش زنده ماندن و یا قدرت ماندگاری تعداد گوساله های متولد شده در هر سال شده، در نتیجه تلیسه های کمتری جهت جایگزینی و فروش درگله تولید خواهد شد.
هزینه جایگزینی وکاهش بهبود ژنتیکی گله: دربسیاری از بررسی ها اختلالات تولید مثل و در مرحله بعد کاهش تولید شیر در صدر مشکلات گله قراردارند و مهمترین علت حذف گاوها عنوان شده است. جهت افزایش متوسط شیرتولید شده درگله باید گاوهای که تولید شیرشان کم است ازگله حذف نمود و این مسئله درصورتی امکان پذیراست که ضررهای ناشی ازتولید مثل درحداقل باشد، ولی با افزایش میزان حذف ازگله به علت عدم باروری میزان حذف گاوهایی که تولید شیرشان کم است نیزکاهش می یابد که سبب کاهش پیشرفت ژنتیکی گله می گردد.
هزینه های مربوط به مصرف اسپرم درصورت پایین بودن میزان آبستنی افزایش می یابد.
توانایی تولید مثل ضعیف ناشی از اختلالات تولید مثل هزینه های زیادی در رابطه با خدمات دامپزشکی برای گاوهای مبتلا خواهد داشت (3).
باید توجه داشت که یکی ازحساس ترین و بحرانی ترین مراحل درطول دوره تولید یک گاو زایمان و مراحل پس از آن می باشد، که در این مرحله باید توجه خاصی به گاو معطوف داشت. دردوره پس از زایش گاوها ازنظربدنی در وضعیت مناسبی نبوده و نسبت به عوامل محیطی وعفونت ها بسیارحساس می باشند. عدم رعایت مسائل مربوط دراین دوره زمینه ساز بروز اختلالات تولید مثلی خواهد بود و عمراقتصادی را تحت تاثیر قرار می دهد (22). به هرحال تصمیم گیری دراین زمینه بدون شناخت روند تغییرات حوادث و اختلالاتی که دراین دوره گریبانگیر دستگاه تولید مثل دام می گردد امکان پذیرنیست. طول دوره پس از زایش تحت تأثیرمجموعه ای ازعوامل شامل سن، نژاد، فصل، تغذیه، تعداد زایش، بیماریها واختلالات حین و پس از زایش قراردارد. دوره پس اززایش اغلب به دلیل به تأخیرافتادن درجمع شدن رحم[5]، تأخیردر برقراری مجدد سیکل استروس یا هر دو آنها طولانی می گردد و در واقع پایان این دوره را می توان زمان وقوع اولین استروسی که طی آن دام مورد جفت گیری منجر به آبستنی قرارمی گیرد، نیزدانست ( 39 ).
ب- دوره پس از زایش [6]
دوره پس از زایش درهنگام زایمان آغازگشته و تا زمانی که سیکلهای فحلی از سر گرفته شود (فحلی طبیعی ) و جمع شدن رحم تکمیل شود ادامه دارد. وضعیت طبیعی و یا غیرطبیعی رحم درهنگام زایمان و پس ازآن یکی از علل اصلی باروری یا نا باروری می باشد. درگاو با هر بار تخمک گذاری پس از زایمان باروری دام نیز افزایش می یابد، بنابراین بسیارمهم است که دستگاه تناسلی هرچه سریعتر به حالت طبیعی برگردد و فعالیت تخمدان ها آغاز شود، تا مدت استروس پس از زایش کاهش یابد ( 39 ).
درگونه های مانند گاوماده، مادیان و خوک طبیعی بودن مرحله بعد از زایمان مهم است. زیرا دراکثر مراکز پرورش این گونه ها معمول این است که آنها را خیلی زود بعد ازاینکه زایمان کردند تلقیح می کنند. به این دلیل طولانی شدن مرحله بعد از زایمان ممکن است اثرات تعیین کننده ای درتولید مثل هرکدام ازحیوانات مربوط داشته باشد. بعد از زایمان دستگاه تناسلی کاملاً به حالت اول قبل از آبستنی برنمی گردد، زیرا بخصوص بعد از آبستنی اول برخی تغییرات کاملاً قابل برگشت نیست. در پریود پس از زایش محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- تخمدان دچارتغییراتی می گردد و برای اینکه گاو هر12 ماه گوساله زنده تولید نماید، لازم است که این مرحله ازحیات تولید مثلی طبیعی باشد. بال و همکاران (1984) دوره پس از زایش را به صورت دوره ای که از زایمان تا جمع شدن کامل رحم ادامه دارد تعریف کرده اند، آنها دوره پس از زایش را به دوره ابتدایی پس از زایش[7]، دوره بینابینی[8] و دوره انتهایی یا پس ازتخمک گذاری[9] تقسیم کردند. این تقسیم بندی متمایزکننده حالت آندوکرینی در زمانهای مختلف دوره پس از زایش می باشد واین موضوع برای پیشگویی پاسخ به درمان تأثیرگذار است.
دوره ابتدایی پس اززایش دوره استراحت هیپوتالاموس و هیپوفیز است که متعاقب زایش روی می دهد وتا زمان حساس گشتن غده هیپوفیز به هورمون آزاد کننده گنادوتروفین ( GnRH ) ادامه دارد. این حالت به مرور زمان بتدریج از بین می رود، دراثرفقدان یا بازده کم گنادوتروفین ها تخمدان نسبتاً غیرفعال است وگاو ماده درحالت جفت ناپذیری است که درگاوهای شیرده و پرتولید ممکن است طولانی شود. طی این دوره 8 تا 14 روزه تخمدانها حداقل تولید استروژن یا پروژسترون را دارا می باشند، متریت حاد پس از زایش طی این دوره رخ می دهد.
دوره بینا بینی :
از زمان پاسخ دهی غده هیپوفیز به GnRH شروع شده و تا اولین تخمک گذاری ادامه دارد، میانگین طول این دوره در اکثر گاوها 25-12 روز پس از زایش ادامه دارد. در طی این دوره عفونت باکتریایی کاهش یافته، رفع شده ویا مزمن می گردد.
دوره پس ازتخمک گذاری :
از اولین تخمک گذاری تا تکمیل جمع شدن رحم درحدود روز50 -40 پس از زایش طول می کشد. درصورتیکه اولین تخمک گذاری پس از زایش برای بیشتراز 50-40 روز به تأخیر افتد، ممکن است جمع شدن رحم طی دوره بینابینی تکمیل گردد. متریت مزمن، پیومتر وآندومتریت معمولا درطول این دوره تشخیص داده می شوند (42،21 ).
اتفاقات مهم درپریود پس از زایش شامل :
شروع مجدد فعالیت طبیعی وسیکلیک تخمدانها
برگشت رحم به حالت طبیعی غیرآبستن
ترمیم آندومتر
حذف آلودگی باکتریایی
ب-1- بازگشت فعالیت چرخه ای
عملکرد تخمدانی نقش مهمی را در دوره پس از زایش ایفاء می کند. اگرچه معمولاً برقراری مجدد فعالیت سیکلیک تخمدانی همزمان با جمع شدن رحم روی می دهد ولی به نظرنمی رسد که لازمه آن باشد و اثر آن درجمع شدن رحم مشخص نمی باشد و درضمن برداشت تخمدانها جمع شدن رحم را به تأخیرنمی اندازد (42). تلیسه های شکم اول که اغلب شروع سیکل فحلی آنها با تأخیر همراه است میزان جمع شدن رحمشان سریع ترازگاوهای چند شکم زاست. عفونت های رحمی که جمع شدن رحم را به تعویق می اندازند درگاوهای واجد سیکلهای فحلی منظم سریعتر پاک می شوند (42).
ازسرگیری زود هنگام فعالیت تخمدانی وفعالیت استروژن وتخمک گذاری در هفته دوم تا سوم پس از زایش روند التیام را تسریع می کند. درخلال آبستنی تخمدان فعالیت سیکلیک خود را ازدست می دهد و پس از زایمان قبل ازاینکه اولین تخمک گذاری درتخمدان مخالف شاخ رحمی که قبلاً آبستن بوده رخ دهد، پریودی 4-3 هفته درگاو شیری وجود دارد. اولین سیکل بعد از شروع فعالیت تخمدانی به علت کوتاه بودن فازلوتئال اغلب کوتاه (16- 15روز) می باشد ( 39 ).
ب-1-1- عوامل موثردر بازگشت فعالیت سیکلیک :
مشکلات زایمانی مانند جفت ماندگی، سخت زایی، متریت حاد پس از زایش و ... فعالیت سیکلیک را به تأخیر می اندازند.
تولید شیر زیاد و تغذیه نامناسب که خود سبب کاهش وزن می شود فاصله زایش تا اولین اوولاسیون را طولانی می کند.
تعداد زایش: حیواناتی که اولین زایش را انجام داده اند (تلیسه ها در اولین زایش) از حیواناتی که چند بار زاییده اند مدت طولانی تری غیرسیکلیک باقی می مانند.
فصل سال و شرایط اقلیمی: افزایش طول ساعات نور روزانه اثرخوبی در شروع فعالیت سیکلیک دارد وگاوها درشرایط اقلیمی معتدل زودتر از آب وهوای گرمسیری به استروس باز می گردند.
شیردادن به گوساله یا تعداد دفعات شیردوشی: سرعت بازگشت فعالیت سیکلیک به طور فاحشی با دفعات شیردوشی و مکیده شدن پستان نسبت عکس دارد ( 39 ).
ب-2- جمع شدن رحم
کاهش ابعاد دستگاه تناسلی را جمع شدن گویند، این عمل در مقیاس لگاریتمی صورت می گیرد، در واقع جمع شدن رحم با کاهش در اندازه رحم توسط انقباض عروقی و انقباض عضله رحم آغاز می گردد (5). کاهش اندازه در طول 10 روز اول آهسته است، اما متعاقب آن از روز 10 تا 14 پس از زایش بطور برجسته ای افزایش تونوسیته و کاهش اندازه رحم را خواهیم داشت. مرحله جمع شدن آندومتر، جمع شدن میومتر، مرحله ترمیم بافت، 3 فرآیند مهم درجمع شدن رحم هستند.
[1] - Fertility
[2] - Infertility
[3] - Subfertility
[4] - calving interval
[5] - uterine Involution
[6] - post partum period
[7] - Early postpartum period
[8] - Intermediate period
[9] - post ovulatory period
منابع:
1) شمس اسفند آبادی - ناصر، 1370، پایان نامه جهت دریافت دکترای دامپزشکی از دانشگاه تهران، 1993
2) ملکان مهیار، 1379، پایان نامه جهت دریافت دکترای دامپزشکی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار
3) Aehnelt E., and Konerman H., 1963, Intrauterine Antibiotic treatment in Oestrus Animals in conncetion with Insemination, Vet Med Nachtichten 2, 78-96.
4) Archbald L.F., Tasi I.F., Thatcher W.W., Tran T. Wolfsdorf K., Risco C., 1998, Use of plasma concentrations of 13, 14-dihydro, 15-keto-PGF2 alpha ( PGFM ) in the diagnosis of subclinical endometritis and ats relationship to fertility in postpartum dairy cow, Theriogenology, Vol.49, 1425-1436.
5) Arthur G.H., Noakes D.E., Pearson H., Parkinson T.J., 1996, Veterinary reproduction and Obstetrics, W.B., saunders Co., 7 th ed, 391-394, 387-422.
6) Booth N.H., Mcdonald L.E., 1988, Veterinary pharmacology and therapeutics, Iowa state university press/ Ames, 6th ed, 774-776.
7) Bretzlaff K., 1987, Rationale for treatment of endometritis in the dairy cow, A Review, Vet. Clin. North Am, Food Anim. Pract.3, 593-607.
8) Carlton W.W., McGavin M.D., Thomsons Special veterinary pathology, Mosby Publ., 2 nd ed.
9) Cohen R.O., Bernstein M., Ziv g., 1995, Isolation and antimicrobial susceptibility of Actinomycess pyogenes recovered from the uterus of dairy cows with retained fetal membranes and post parturient endometritis, Theriogenology, Vol.43, 1389-1397.
10) Dairyman H., 1990, Dairy cattle fertility and sterility, W.D.Hoard & Sons, 5-7, 85-89.
11) Dohmen M.J.W., Lohuis J.A.C.M., Huszenicza G.Y., Nagy P., Gacs M., 1995, The relationship between bacteriological and clinical findings in cows with subacute or chronic endometritis, Theriogenology, Vol.43, 1379-1388.
12) Dohmen M.J.W., Huszenicza G.Y., Fodor M., Kulcsar M., and et al, 1996, Bacteriology and fertility in healthy postpartum cows with acute endometritis, Proceedings of 19th world Buiatrics Congress, Edinburgh, 238-240.
13) Gershwin L.J., Krakowka S., Olsen R.G., 1995, Immunology and Immunopathology of Domestic Animals, Mosby Publ, 2 nd ed., 3-5 , 19-26.
14) Gilbert R.O., Schwark W.S., 1992, pharmacologic considerations in the management of peripartum conditions in the cow, A Review, Vet. Clin. North Am: Food Anim. pract., Vol.8, No.1, 29-56.
15) Ginther O.J., and Meckley, P.E., 1972, Effect of Intrauterine infusion on length of Diestrus in cows and mares, Vet. Med. Small Anim Clin, 67, 751-754.
16) Gonzalez H.E., Crowell W.A., Caudle A.B., Thompson F.N., 1985, Morphometric studies of the bovine uterus: Microscopic lesions and retrospective reproductive history, Am J Vet Res, Vol.46, No.12, 2588-2595.
17) Grunert E., Schulz, L.C., and Esser J., 1973, The effect of intrauterine injections of Iodine Solutions on the durations of the Oestrous cycle in cows. J Repord fertil 33,
497-499.
18) Hady P.J.H., Lloyd J.W., Kaneene J.B., 1993, Antibacterial use in lactating dairy cow, A Review, J.A.V.M.A., Vol.203, No.2, 210-220.
19) Hafez B., Hafez E.S.E., 2000, Reproduction in farm animals, Lippincott Williams and wilkins, 7th ed.
20) Hansel W., and Dowd J.P., 1986, New concepts of the control of corpus luteum function, J.Repord. Fert., No.78, 355-768.
21) Hoedemaker M., 1998, Postpartal pathological vaginal discharge : To treat or not to treat? A Review, Reprod. Dom. Anim., Vol.33, 141-146.
22) Howard J.L., Smith R.A., 1999, Current veterinary therapy 4: Food Animal Practice, W.B. Saunders Co., 4 th ed., 571-576.
23) Hussein A.M., 1989, Bovine uterine defense mechanisms, A Review, J.Vet.Med. Series B, Vol.36, 641-651.
24) Hussein A.M., Daniel R.C.W., Oboyle D., 1990, Postpartum uterine flora following normal and abnormal puerperium in cows, Theriogenology Vol.34, No.2, 291-302.
25) Hussein A.M., Daniel R.C.W., 1991, Bovine endometritis: Current and future alternative therapy, A Review, J. Vet. Med. Series A, Vol.38, 641-651.
26) Javed M.T., Khan M.Z., 1991, Bacteriological and biohistopathological studies in repeat breeding cows, Journal of Islamic Academy of Science, No.4:3, 242-244.
27) Venable J.H., McDanald L.E., 1958, Postparturient bovine uterine motility normal and after experimentally produced vetention of the fetal memberanes, Am. J.
Vet. Res., No.19, 308.
28) Jubb K.V.F., Kennedy P.C., and Palmer N., Pathology of Domestic Animals, Academic Press, INC., 3 th de., Vol.2.
29) Kaidi R., Brown P.J., and David J.S.E., 1991, Uterine involution in cattle, The Vet. Annual, Blackwell Scientific Publications, 38-50.
30) Karg H., Schallenberger E., 1981, Factors influencing fertility in postpartum cow, Martinus Nijhbff publ., 479-507 , 571-575.
31) Ko J.C.H., Mckenna D.J., Withmore H.L., and et al, 1989, effects of esteradiol cypionate and nature and synthetic prostaglandins on myometrial activity in early postpartum cows, Theriogenology Vol.32, No.4, 537-543.
32) Konigsson K., Gustafsson H., Gunnarsson A., Kindahl H., 2000, Bacteriological aspects of flunixin meglumine and tetracycline treatments of induced post-partal endometritis in the cow, Proceeding of the 14th International Congress of Animal Reproduction, Stockholm, 246 ( abst ).
33) Laing J.A., Morgan W.J.B., Wagner W.C., 1989, Fertility and infertility in veterinary practice, Bailliere Tindall, 4th ed., 91-101.
34) Louis T.M., Hafs H.D., and Seguin B.E., 1973, Progesterone, LH, Estrus and ovulation after prostaglandins F2 alpha in Heifers, Proc. Soc. Biol. Med,143, 152-155.
35) Malinowski E., Kuzma K., Nadolny M., and Smulski S., 2004, The use of Gynobiotic in Therapy and prophylaxis of endometritis in cows, Proceedings of the 5 th Middle-European Biuatrics Congress, ( PP 165-169 ).
36) Metzner M., Weiler H., Trenti F., 1994, On the importance of histopathological findings of tissue samples of the endometrium for clinical diagnosis of endometritis in cows, Proceedings of 18 th World Biuatrics Congress, Italy, Vol.1, 309-312.
37) Morrow D.A., 1986, Current therapy in theriogenology 2, W.B. Saunders co., 2 nd ed, 39-47.
38) Nakao T., Moriyoshi M., Kawata K., 1992, The effect of postpartum ovarian dysfunction and endometritis on subsesqent reproductive performance in high and medium producing dairy cows, Theriogenology Vol.37, No.2, 341-349.
39) Noakes D.E., 1993, Fertility and Obestetrics in cattle, 91-99.
40) Ohtani S., Okuda K., 1997, Effect of intrauterine infusion of polyvinyl – pyrolidone iodine and intramuscular injection of PGF2 alpha on reproductive performance in cows, Reproduction in Domestic Animals, Vol.35, No5, 259-262.
41) Oxender D.W., Seguin B.E., 1976, Bovine intrauterine Therapy, Timothy R. Ayliffe, JAVMA, Vol.168, No .3, 217-219.
42) Paisley L.G., Mickelsen W.D., Anderson P.B., 1986, Mechanism and therapy for retained fetal membranes and uterine infections of cows, A Review, Theriogenology Vol.25, No.3, 353-381.
43) Rebhum W.C., 1995, Disease of dairy cattle, Lea and Febiger Publ., 1 st ed., 309-321.
44) Refsdal A.O., 2000, To treat or not to treat: A proper use of hormones and antibiotics, A Review, Proceedings of the 14 th International Congress on Animal Reproduction, Stockholm, 109-119.
45) Roberts S.J., 1986, veterinary obstetrics and genital disease, Roberts publ., 3 rd ed, 538-544, 559-571.
46) Roberts S.J., 1956, An evaluation of uterine infusions for the treatment of infertility in cattle, Cornell Vet, No.46, 21-38.
47) Rowson L.E.A., Lamming G.E., and Fry R.M., 1953, The relationship between ovarian hormones and uterine infection, Vet. Rec., No.65, 335.
48) Schmidt H., 1971, Behandlung der genital katarrhe des rindes mitdem saurederivat lotagen in %4 iger und %8 iger losung doctoral dissertation, Hannover
Germany.
49) Seguin B.E., Morrow D.A., and Louis T.M., 1974, Luteolysis, Luteostasis, and the Effect of prostaglandin F2 alpha in cows after irritation, Am.J. Vet. Res, No.35, 57-61.
50) Seguin B.E., Morrow D.A., and Oxender W.D., 1974, intrauterine therapy in the cow, JAVMA, No.164, 609-612.
51) Shams-Esfandabadi N., Shirazi A., Ghasemzadeh-nava H., 2004, Pregnancy rate following post-insemination intrauterine treatment endometritis in dairy cattle, J.Vet.Med, A.51, 155-156.
52) Slama H., Raillancoart D., and Goff A.K., 1991, Pathophysiology of the puerperal period: Relationship between PGE2 and uterine involution in the cow, Theriogenology, No.36, 1071-1090.
53) Smith B.P., 1996, Large animal internal medicine, Mosby Publ, 2 nd ed., 1535-1543.
54) Steven D., Vancam P., 1991, Understanding the processe of placental separation and uterine involution veterinary medicine, No.6, 642-646.
55) Titterton M., Weaver L.D., 1999, The relationship between body condition at calving, uterine performance postpartum and trends in selected blood metabolits postpartum in high yielding Californian dairy cows, fertility in high-producing dairy cow, British Society of Animal Science, Ireland, 46-47.
56)Weijden B.C., Schuijt G., Vos P.L.A.M., 1999, Handling of postpartum reproductive problems: Dutch experiences, A Review, Impaired reproductive performance in postpartum cows, Proceedings from a symposium at SLU Sweden, 9-25.
57) Youngquist R.S., 1997, Current therapy in large animal theriogenology, W.B. Saunders, 1 st ed, 40-43.
58) Zemjanis R., 1982 , Diagnnostic and therapeutic techniques in Animal Reproduction.