پایان نامه پست مدرنیسم و هنرهای تجسمی

مشخص نشده 304 KB 26695 55
مشخص نشده مشخص نشده هنر
قیمت قبل:۷۱,۴۰۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۳۲,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  •                                  فصل اول

                                         پست مدرنیسم

    غرش ملایم راه‌آهن خرناس ماشین بخار زوزه باد در میان سیمهای تلگراف، گویای این واقعیت است … که مغزهای بزرگ زمان در بخش فیزیک، نه در بخش متافیزیک درکارند.

                                                                               « هیومیلر» 1

    حرکت به سوی مدرنیسم

    غربی‌ها برای آنکه از قرون وسطی بگذرند و مقولات فکری و صورت زندگی قرون وسطایی را نفی کنند رنسانس را برپا کردند که بازگشتی بود، به میراث کهن یونانی و رومی. جنبش‌های ادبی، هنری، علمی و فلسفی بعد از رنسانس هر یک در برابر مقولات قرون وسطایی به اصطلاح آنتی‌تزی گذاشتند و به این ترتیب تاریخ قرون وسطا جای خود را به تاریخ قرون جدید داد. انسان غربی در برابر تاریخ قرون وسطای خود آگاهانه وضع گرفت و کوشید تا آنرا با ملاک‌های نو خودارزیابی کند و در برابر ملاک‌ها و ارزشها و راه و رسم آن و ضع جدی بگیرد. و از آن نقطه عزیمتی بسازد. اما پای غربی‌ها، که به جاهای دیگر دنیا باز شد مسأله صورت دیگری پیدا کرد: تمدن غرب تمام تمدن‌های دیگر جز خود را نفی کرد اما این نفی برابرنهادن آنتی‌تزی در برابر تز آنها نبود بلکه برافکندن مکانیکی آنها بود. غربی‌ها سرزمینهای مردمان متعلق به تمدنهای دیگر را به زور تصرف کردند و با زور و تحقیر و توهین خود، روح و جسم آن مردمان را برده خود ساختند. غربی‌ها تمدن‌های دیگر را از ریشه کندند یا خشکاندند و مردم دارای تاریخ و تمدن و گذشته کهن را به مردم بی‌تاریخ بدل کردند و آنها را به نوعی به بدویت بازگرداندند.2 

    هنگامی که سفیدپوستان اروپایی به سرزمین امریکا پانهادند بومیان آن سرزمین گفتند:» اینان خدایان‌اند، که از دریا آمده‌اند« ؛ اما سفیدپوستان آن مردمان را» وحشی« نامیدند، یعنی مردمانی که به حیوان نزدیکتر‌اند تا به انسان و به همین دلیل هر رفتاری با آنان رواست.3

    در قرون وسطی تمامیت و کمال انسانی در اتحاد با خدای رسیدنی بود اما در دنیای مدرن جایگاه مابعدالطبیعی انسان از دیدگاه مسیحی – یعنی بازگشت از عالم خاکی به عالم روحانی مجرد مطلق – تبدیل به دیدگاه متافیزیکی مدرن شد که، در آن سرمنزل غایی انسان آرمانشهر زمینی تصور شد، بدین معنا که انسان هنگامی که از راه عقل به شناسایی کامل رسیده و خود را از تمامی بندهای طبیعت و تاریخ آزاد کرده باشد وارد یک مرحله‌ی پس- تاریخی می‌شود، که در آن تمامی کشاکش‌ها و تنش‌های میان انسان و طبیعت و انسان و انسان دیگر وجود ندارد. به عبارت دیگر مدرنیته جهت‌گیری در مقابل تمامی نگرش‌ قرون وسطایی به انسان جهان و خداست و امید و آرزو بستن به امکان بازسازی انسان و جهان بر بنیاد عقل و قوه شناسایی انسان و همچنین جابجایی محور هستی از خدا به انسان. در برابر این جمله کتاب مقدس که» خدا انسان را به صورت خود آفرید« فویرباخ آن سخن معروف را گفت که» انسان خدا را به صورت خود آفرید« ؛ یعنی خدا چیزی جز صورت آرمانی انسان از انسان نیست. و این نهایت دید مدرن از  انسان است. در این نگرش که از قرن شانزدهم آغاز شد عوامل مهمی دخالت داشتند مانند کشف قاره‌ی امریکا که بکلی منظره کره زمین را در چشن انسان اروپایی عوض کرد و بعد از انقلاب کپرنیکی که با تغییردادن جای زمین از مرکز عالم به حاشیه‌ی منظومه شمسی و همچنین دریانوردی‌ها و ماجراجوئیهایی که رشد بورژوازی اروپا را به دنبال داشت. در عالم اندیشه نیز رشد جهان‌بینی عقلانی و عقل‌باوری فلسفی و ارائه مدل جهان مکانیکی نیوتنی که امکان شناسایی علمی را بری انسان مطلق می‌کرد و سرانجام انقلاب تکنولوژیک که نشان داد انسان با اراده و قوه شناسایی خود میزان عظیمی برای تصرف در طبیعت دارد و طبیعت بمنزله ماده خاصی است که با آن می‌توان جهانی مناسب با انسان و نیازهای او ساخت. تبلور چنین اندیشه‌ای همین جهان تکنولوژیک است که امروزه ما در آن زندگی می‌کنیم؛ شهرهای مدرن با تمام آنچه در اختیار انسان است؛ با تمامی ابزارها و وسایل و امکانات؛ حتی روشنایی و سرما و گرما همه چیزهای انسان ساخته‌ای هستند به مدد تکنولوژی که خود دستارود انسان است…

    تمنای آرمانشهر مدرن در انسان اروپایی انرژی عظیمی را آزاد کرد، زیرا گمان می‌رفت که همراه با پیشرفت بیکران در غلبه بر طبیعت و تاریخ سرانجام بشر به هر گونه کمبود و رنج و درد نیز چیره خواهد شد. حرکت عظیم انسان به سوی فتح طبیعت و شناسایی همه علمکردهای موجود یا ممکن هستی از ویژگیهای مدرنیته است اما از اواخر قرن نوزدهم در این حرکت عظیم و پیامدهای آن تردیدها پیدا شد…

    جنگ جهانی اول ودوم و رویدادهای بسیار شوم و هولناکی که اتفاق افتاد نشان داد که این تنها عقل انسانی نیست که در حال پیشرفت است بلکه همپای آن جنونش نیز در حال رشد است تجربه‌ای فاجعه‌بار و شکست خورده همچون نازیسم در آلمان و رژیم بلشویکی در روسیه نشان داد که این امید به پیشرفت  مطلق در مدرنیته چندان مایه و بنیاد درستی نداشته است، از این رو شک و تجدید نظر درباره آن ‎آغاز شد.1  

    مدرنیته یا تجدد

    تجدد نگاهی جدید که از درون رنسانس و اومانیسم، ناسیونالیسم، پرتستانیسم، انقلاب فرانسه و روشنفکری و عناصری ازهمه این تحولات را در خود درهم آمیخت و وجوه مقابل همه آن تحولات را چون عناصری بیگانه به دور انداخت. مذهب، کلیسا، سنت، فهم و معرفت غیر علمی و غیر عقلی وجوه مقابل و ضد تحولات نامبرده بودند. لیبرالیسم جوهر تجدد بود و اندیشه اصلی آن آزای وخودمختاری فردی و رهایی از هرگونه قیدو بند و هرگونه هویتی دیگر غیر از انسانیت بود.1

    کارل‌گوستاویونگ در مورد انسان مدرن می‌گوید:» صددرصد به حال تعلق داشتن یعنی کاملاً از وجود انسانی خویش خبرداشتن و این نیازمند حداکثر هشیاری ژرف و گسترده؛ حداقل ناهشیاری است. باید این را به روشنی فهمید که صرف زیستن در حال انسا را متجدد نمی‌کند چون اگر چنین وبد همه کسانی که فعلاً زنده‌اند متجدد بودند متجدد تنها آن کس است که از حال کاملاً آگاه است… فقط کسی که در حال به سر می‌برد متجدد به معنای مورد نظر ماست، تنها او هشیاری امروزی را دارد و تنها او می‌فهمد،که شیوه زندگی متناسب سطوح گذشته راهش را سد می‌کند. ارزشها و تلاشهای جهانهای پیشین دیگر علاقه او را جز از نظر تاریخی برنمی‌انگیزد. پس او به مفهوم واقعی » غیرتاریخی« شده‌است و خود را با توده خلق که یکسره در چارچوب سنت زندگی می‌کنند بیگانه کرده است.2

    اما این ارائه‌ی این مفاهیم از انسان- انسان خودمختار رها از هر گونه قید و بند غیرتاریخی. انتخابگر و… - که در اندیشه تجرد اولیه نفس محوری داشت، در مرحله‌ی اجرای این اندیشه نتوانست به صورت تمام و کمال تحقق پیدا کند حسین بشیریه در توضیح علل این مقوله می‌گوید:

    ( تجدد خود پروژه‌ای خالی از تعارض نبوده است مهمترین تعارض ناشی از این است که در تجدد انسان هم به عنوان سوژه وهم به عنوان ابژه ظاهر می‌گردد: انسان عامل عمل، فاعل مختار، ذهن شناساگر، موجودی مختار، آزاد، خردمند، عالم، توانا، خداگونه، تاریخ‌ساز، ترقی بخش، فارغ از ضروریات دست و پاگیر و غیره است. انسان” فردی” است که باید خالی از هرگونه هویت غیراومانیستی باشد همین انسان بعنوان سوژه بنیانگذار علم و آگاهی ودانش جدید است وخود یکی از موضوعات این علم را تشکیل می‌دهد. بدین سان انسان از سوی دیگر به عنوان ابژه ظاهر می شود و موضوع تعقل خود قرار می‌گیرد. انسان بعنوان سوژه فاعل مختار  فارغ از بند قانون تاریخی، اینک قوانین حاکم بر تاریخ و جامعه خود را کشف می‌کند. جهانی که انسان فعلاً می‌سازد براو احاطه و استیلا می‌یابد عقل ابزاری انسان را همچون موضوع منفعل و ابزار تلقی می‌کند. تکنولوژی سلطه سیاسی بسط می‌یابد. بدین سان دیالکتیک روشنگری معنی می‌یابد. انضباط و جامعه بی‌انضباطی، بروکراسی، جامعه توده‌ای، فردیت منفی، یا به تعبیری” ضدفرد” که نیازمند رهبری و امنیت و استغراق است پیدا می‌شود و انسان بعنوان موضوع گرفتار می شود این دوگانگی بنیادی را می‌توان در بسیاری از فلسفه‌های سیاسی تجدد‌سازی و جاری یافت).1 (درعرصه تجدد هویتهای جمعی جدیدی پیدا می‌‌شوند که آرمان‌های اصلی تجدد یعنی انسانگرایی، آزادی، و فردگرایی، را خنثی می‌کند. مدرنیته در عصر لیبرالیسم دوران ظهور هویت‌های طبقاتی و هویت‌های ملی است که هویت انسان به عنوان انسان را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهند. بعبارت دیگر پیدایش هویت‌های ملی و طبقاتی به معنای محدودسازی اساسی طرح تجدد است. بااین حال به رغم تغایر ناسیونالیسم و هویت طبقاتی با پروژه اولیه  تجدد این دو بعنوان ابزار تحقق و جزء جدایی‌ناپذیر آن تلقی شده‌اند. گذار از اومانیسم به ناسیونالیسم و از حقوق فردی به حقوق ملی بیانگر دگردیسی بنیادینی است که عصر تجدد را از اندیشه تجدد می‌گسلد. اندیشه برایری و آزادی منفی در مقابل مسأله اجتماعی و نابرابری طبقاتی رنگ باخت و دگرگون شد و در نتیجه زمینه پیدایش” آزادی مثبت” ، دخالت دولت در اقتصاد و دولت اقتدارطلب را فراهم آورد. تجدد لیبرال که مبتنی بر آرمانهای استقلال و خودمختاری فردی، اومانیسم، خودجویی و خودسازی و خودیابی بود، بدین سان مواجه با موانع عمده‌ای گردید.)2 این تحولات سبب شد که رفته‌رفته تجدد لیبرالی جای خود را به تجدد سازمان یافته بدهد در این زمان هویت‌های طبقاتی و ملی شکل گرفت و دولت دوباره مرکزیت قدرت را در دست گرفت.

    آن قدرت شبه کلیسای جدید3 … همراه با آن عقلانیت قدرت مدار ویژگی مرحله دوم تجدد یعنی تجدد سازمان یافته‌ای شد که در عصر دولت رفاهی، کورپوراتیسم، استالینیسم، فاشیسم، و نازیسم ظاهر شد. همه چیز در این عصر سازمان یافته شد. از سرمایه‌داری سازمان یافته تا دولت سازمان یافته و بروکراتیک ازعلم سازمان یافته و سیستمی تا جامعه و جمعیت سازمان یافته وکنترل وسازماندهی اجتماعی. دولت‌های این عصر همگی مبتنی بر هویت‌های طبقاتی و ملی و قومی استوار بود هویت‌هایی که ازآرمان تجدد اولیه فاصله بسیاری گرفت …) 4 همچنین مفهوم روابط و جایگاه افراد در نهادهای اجتماعی درگذار از جامعه سنتی به جامعه مدرن نیز الزاماً دچار یک سلسله تحولات شد. موسی‌غنی‌نژاد5 در این مورد می‌گوید:( … جنبه دیگر مهم مدرنیته رویکرد انسان نسبت به حیات اجتماعی به مثابه یک بازی است. در جامعه سنتی جامعه بصورت ارگانیسمی تصور می‌شود که هر کس در آن جایگاهی دارد و فرد به تنهایی دارای ارزش نبود درست به مانند خانواده که هر کدام از اعضاء جایگاه و وظایف خاص دارند.

     

    1 – زمین‌شناسی نامدار اسکاتلندی( 1856-1802)

    2 – داریوش آشوری- ما و مدرنیت – ص6

    3 – همین کتاب – ص 148

    1 –داریوش آشوری- از کتاب” سنت ، مدرنیته، پست مدرن” – به کوشش اکبر گنجی – ص 8و7و6

    1 –حسین بشیریه – همان کتاب – ص 63

    2 –دا ن‌کیوپیت- دریای ایمان – ترجمه حسن کامشاد – ص 238- 237

     

    1 –حسین بشیریه- سنت، مدرنیته، پست مدرن- به کوشش اکبر گنجی – ص 61- 60

    2 –حسین بشیریه- همان کتاب – ص71

    3 – منظور از این قدرت، دولت می‌باشد.

    4 –حسین بشیریه – همان کتاب – ص 75

    5 –موسی غنی‌نژاد- دکترای اقتصاد توسعه از فرانسه ، 1364 –( متولد 1330)

  • فصل اول: پست مدرنیسم
    فصل دوم: پست مدرنیسم و هنرهای تجسمی
    فصل سوم: آشنایی با چهار نقاش معاصر جهان


موضوع پایان نامه پست مدرنیسم و هنرهای تجسمی, نمونه پایان نامه پست مدرنیسم و هنرهای تجسمی, جستجوی پایان نامه پست مدرنیسم و هنرهای تجسمی, فایل Word پایان نامه پست مدرنیسم و هنرهای تجسمی, دانلود پایان نامه پست مدرنیسم و هنرهای تجسمی, فایل PDF پایان نامه پست مدرنیسم و هنرهای تجسمی, تحقیق در مورد پایان نامه پست مدرنیسم و هنرهای تجسمی, مقاله در مورد پایان نامه پست مدرنیسم و هنرهای تجسمی, پروژه در مورد پایان نامه پست مدرنیسم و هنرهای تجسمی, پروپوزال در مورد پایان نامه پست مدرنیسم و هنرهای تجسمی, تز دکترا در مورد پایان نامه پست مدرنیسم و هنرهای تجسمی, تحقیقات دانشجویی درباره پایان نامه پست مدرنیسم و هنرهای تجسمی, مقالات دانشجویی درباره پایان نامه پست مدرنیسم و هنرهای تجسمی, پروژه درباره پایان نامه پست مدرنیسم و هنرهای تجسمی, گزارش سمینار در مورد پایان نامه پست مدرنیسم و هنرهای تجسمی, پروژه دانشجویی در مورد پایان نامه پست مدرنیسم و هنرهای تجسمی, تحقیق دانش آموزی در مورد پایان نامه پست مدرنیسم و هنرهای تجسمی, مقاله دانش آموزی در مورد پایان نامه پست مدرنیسم و هنرهای تجسمی, رساله دکترا در مورد پایان نامه پست مدرنیسم و هنرهای تجسمی

پاِیان نامه تحصیلی در مقطع کارشناسی ارشد صنایع دستی پژوهش در صنایع دستی چکیده: هنر الیاف صورت تکامل یافته‌ی تاپیستری مدرن در دنیاست، در طی قرن‌ها هنرمندان ایرانی همسو با هنرمندان سایر کشور‌ها به جلال و شکوه منسوجات تولید شده در دنیا افزوده‌اند، اما اینک خود به واردکننده و مصرف‌کننده‌ی آن هنر- صنعت تبدیل شده‌اند و در طیف وسیعی شکل تجسمی آن حضوری کم‌رنگ و بی‌رونق به خود گرفته است. ...

چکیده این پژوهش که به روش تحلیلی-تاریخی انجام گرفته و جمع‌آوری اطلاعات در آن به شیوه‌های کتابخانه‌ای و میدانی بوده است، با هدف بررسی قابلیت‌های تصویری نوشتار فارسی در خط-نقاشی صورت پذیرفته و در آن سعی شده تا با بررسی روند شکل‌گیری شیوه خط-نقاشی، به گستره فعالیت‌های نوشتار، اعم از بار معنایی و کاربردهای تصویری، پرداخته شود. اسلوب خطاطانه و حضور نوشتار فارسی در هنر معاصر ایران ...

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (A.M) گرایش: نقاشی چکیده این پژوهش به منظور بررسی رسانه های نوین در هنر قرن بیستم صورت گرفته است برای انجام این مطالعات از روش تحقیق، توصیفی، تحلیل و محتوا استفاده شده است، همچنین روشهای گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و فیش برداری به انجام رسیده است. هدف اصلی این رساله بررسی رسانه های نوین در قرن بیستم بوده است.یافته های این پژوهش ...

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی چکیده عنوان: تحلیل کارکرد واژگان در غزل پست مدرن دهه­ ی هشتاد غزل پست مدرن نامی جدید است که در دهه­ی هشتاد با تلاش­های همه جانبه­ی مهدی موسوی به ادبیات فارسی معرفی گردید. بارزترین ویژگی­ این غزل که ظاهر ، محتوای اینگونه ادبی را خاص می­سازد؛ زبان این شعر است. غزل پست مدرن به لحاظ هنجار گریزی و قاعده افزایی دچار نوعی زیاده روی شده ...

پایان نامه­ی تحصیلی در مقطع کارشناسی ارشد انیمیشن چکیده ارتباط نقاشی مدرن سده­ی بیستم و انیمیشن در این پژوهش از طریق بررسی تحولات سبک­های نقاشی مدرن و تجربیات نقاشان انیماتور با تمرکز بر رخدادهای نیمه­ی اول سده­ی بیستم، زمینه­ی لازم برای تحلیل ارتباط این دو شاخه­ی هنر فراهم آمده است. در تحلیل مورد نظر، بازتاب تحولات سیاسی/ اجتماعی در کار هنرمندان، بهره­گیری نقاشان از تجارب علمی ...

چکیده منظره­پردازی در قرن حاضر تعریف سنتی­اش را از دست داده و موجودیت آن به­عنوان یک ژانر منسجم و واحد زیر سوأل رفته است. مطالعات مرتبط با آن هم تبدیل به شاخه­ای بینارشته­ای شده و شناخت و بررسی آثار مربوطه نیازمند درک منابع بسیار متنوع در رشته­های متعدد دانش است. با توجه به فقدان منابع فارسی در این زمینه، اهمیت رو به رشد این ژانر و در نهایت نیاز شخصی نگارنده به مطالعه بیش­تر در ...

پایان­نامه برای دریافت درجه کارشناسی­ ارشد رشته ارتباط تصویری چکیده بسته بندی یکی از عناصر تجاری است که می تواند بار فرهنگی هم داشته باشد. سؤالی که ذهن را بر می انگیزد، این است که آیا بسته بندی می تواند معرف فرهنگ و ملیتی باشد؟ آیا می توان الگویی برای یادگیری اصول و مبانی پیدا کرد که بر اساس آن بسته بندی ایران را متحول نمود؟ با مطالعه و بررسی جوامع مختلف به نظر می رسد، ژاپن ...

پایانامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته نقاشی(M.A) چکیده در پژوهش حاضر از آنجا که رئالیسم معنای متضاد و تعابیر متفاوت و متناقضی را حوزه هنر و ادبیات موجب گردیده است ابتدا مروری داریم بر تعاریف مختلف رئالیسم. رئالیسم به معنای واقع گرایی است و هنرمند رئالیست کسی است که واقعیت را در هنر به تصویر می کشد و در پی تغییر واقعیت بیرونی در آینۀ هنری نیست. هر چند مکاتب هنری دیگر در ...

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A.) گرایش :نقاشی‌ چکیده: از نیمه دوم قرن بیستم که استفاده های غیر تجاری از رسانه های تصویری روبه افزایش گذاشت، هنرمندان عرصه هنرهای تجسمی به کشف امکانات جدیدی رسیدند. از ابزار هایی برای بیان ایده های خود استفاده کردند که تا آن زمان مرسوم نبود اما به رغم گسترش تکنولوژی در حال فراگیر شدن و جایگزینی بود. این ابزارهای جدید که همان رسانه ...

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A) گرایش : نقاشی چکیده پایان­نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) : هنر ایران نیز مانند هنر سایر نقاط جهان نسبت به موج نوگرایی واکنش نشان داد و این زبان جدید در آثار هنرمندان ایرانی به اشکال مختلف بروز و ظهور پیدا کرد. بهمن محصص، از جمله هنرمندان برجسته­ای است که عمیقاً مدرنیسم را درک کرد، و در کاربست اندیشه و ...

ثبت سفارش