ب) اگر a مبدأ N باشد، را مقدار شارش مي نامند.
مثال 1-3 در شبكه شكل 1-2 (ب) فقط كمان اشباع شده است. هر يك از كمانهاي ديگر اشباع نشده است. مقدار شارش اين شبكه
است. ولي آيا شارش ديگري مانند وجود دارد كه به ؟
ميگوئيم شارش fدر N، يك شارش ماكزيمم است، هر گاه هيچ شارش ديگري مانند در N با شرط وجود نداشته باشد.
هدف ما در ادامه، تعيين يك شارش ماكزيمم است. براي انجام اين كار، ملاحظه ميكنيم كه در شكل 1-2 (ب) داريم.
درنتيجه، شارش كل خارج شده از مبدأ a شارش كل وارد شده به مقصد z برابر است.
نكته اخير در مثال 1-3 شرط معقولي به نظر ميرسد، ولي آيا در حالت كلي چنين وضعيتي روي مي دهد؟ براي اثبات آن در مورد هر شبكه دلخواه به نوع خاصي از مجموعه هاي برشي كه در قسمت بعد ميآيد، نياز داريم.
1-2برش ها
تعريف 1-4 اگر يك شبكهء حمل و نقل و C يك مجموعه برشي براي گراف بيسوي وابسته به N به صورت كه در آن باشد، C را يك برش يا يك برش a-z مي نامند هرگاه حذف كمانهاي C از شبكه مفروض به جدايي a و z منتهي شود.
ظرفيت هر برش، كه با capC نشان داده مي شود، با
(1-1)
يعني مجموع ظرفيتهاي همه كمانهاي (y,w) كه در آن و ، تعريف ميشود.
مثال 1-4 هر يك از خمهاي خط چين در شكل 1-3 برشي براي شبكه مفروض است. برش از كمانهاي بيسوي تشكيل شده است. اين برش رأسهاي شبكه مفروض را بر دو مجموعه و متمم آن، يعني ، افرازي ميكند و در اين مثال . ] در برش ، اگر يالهاي سودار (از P به )، يعني يالهاي ، را درنظر بگيريم مي بينيم كه حذف اين يالها به زيرگرافي با دو مؤلفه منتهي نمي شود. ولي، اين سريال مينيمال اند، به اين معني كه حذف آنها امكان پيدايش هر مسير سودار از a به z را از بين مي برد[
برش افراز و را براي رأسها القا ميكند و داراي ظرفيت است.
قضيه 1-1 فرض كنيم f شارشي در شبكه N=(V,E) باشد. اگر برشي در N باشد، آنگاه Val(f) نمي تواند از تجاوز كند.
اثبات فرض كنيم رأس a مبدأ N و رأس Z مقصد آن باشد. چون ، پس به ازاي هر ، . درنتيجه،
با توجه به شرط (ب) در تعريف شارش، به ازاي هر و ، داريم
اگر برابريهاي بالا را به هم بيفزاييم خواهيم داشت:
چون مجموعه هاي و
روي كل مجموعه متشكل از همه جفتهاي مرتب متعلق به P×P محاسبه شده اند، با يكديگر برابرند. درنتيجه،
(1-2)
به ازاي هر ، داريم و از اين رو، و
(1-3) .*
با توجه به قضيه 1-1 ميبينيم كه در شبكه اي مانند N، مقدار هر شارش كوچكتر از يا برابر با ظرفيت هر برش موجود در آن شبكه است. بنابراين مقدار شارش ماكزيمم نمي تواند از مينيمم ظرفيتهاي برشهاي شبكه تجاوز كند. در مورد شبكه شكل 2-3 مي توان نشان داد كه برش متشكل از يالهاي و داراي ظرفيت مينيمم 11 است. درنتيجه شارش ماكزيمم f براي اين شبكه در صدق مي كند.
تعريف 1-5 برش C در N، يك برش مينيمم است، اگر هيچ برش ديگري مانند در N با شرط وجود نداشته باشد.
اگر يك شارش ماكزيمم و يك برش مينيمم به عنوان حالت خاصي از قضيه 1-1 داريم: (1-4)
نتيجه 1-1 فرض كنيد f يك شارش و C يك برش باشد، به طوري كه در اين صورت f يك شارش ماكزيمم و C يك برش مينيمم است.
اثبات فرض كنيد يك شارش ماكزيمم و يك برش مينيمم باشد. در اين صورت بنا بر رابطه 1-4 داريم:
و چون طبق فرض، ، نتيجه ميگيريم كه و درنتيبجه f يك شارش ماكزيمم و C يك برش مينيمم است .*
در بخش آينده، عكس نتيجه 1-1 را اثبات خواهيم كرد، يعني اين كه در رابطه 1-4 همواره تساوي برقرار است.
ولي، قبل از پرداختن به اين مطلب، با توجه به برهان قضيه 1-1 ملاحظه ميكنيم كه مقدار هر شارش با
كه در آن برشي دلخواه در N است، بيان مي شود. بنابراين، به محض آنكه شارشي در شبكه اي ساخته شد، به ازاي هر برش در اين شبكه، مقدار شارش برابر است با مجموع شارشهاي موجود در كمان هاي سودار از رأسهاي P به رأسهاي منهاي مجموع شارشهاي موجود در كمان هاي سودار از رأسهاي به رأسهاي P.
اين نكته ما را به نتيجه زير هدايت مي كند.
نتيجه 1-2 اگر f شارشي در شبكه حمل و نقل N=(V,E) باشد، انگاه مقدار شارش خارج شده از مبدأ a برابر است با مقدار شارش وارد شده در مقصد z.
اثبات قرار مي دهيم . با توجه به نكته قبلي داريم:
چون و ، ميبينيم كه
به همين ترتيب، بهازاي و داريم
درنتيجه،
و اين اثبات تمام است.*
منابع
1)
ترجمه: دكتر محمد علي رضواني و دكتر بيژن شمس
انتشارات فاطمي
2)
ترجمه: دكتر جعفر بي آزار
انتشارات دانشگاه گيلان
3)
ترجمه : حميد ضرابي زاده
موسسه فرهنگي هنري ديباگران تهران