پایان نامه رشته گرافیک
مقطع کارشناسی
سال 1384
پيشگفتار
انسان موجودي است اجتماعي، چنانكه از بدو خلقت همواره درصدد آن بوده تا با همنوعان خود ارتباط برقرار كند اما از آن جهت كه قادر به سخن گفتن نبود بنابراين بوسيله حركات دست و علائمي كه از اين طريق نمايش ميداد با افراد و اشخاص اطراف خود ارتباط برقرار ميكرد. سپس زماني رسيد كه شروع به انتقال اين حالات و علائم بر روي ديوارة غارها نمود. بدينگونه كه تصاويري از آنچه كه مورد نظر وي بودند را ترسيم مينمود تا بتواند مفهوم خود را برساند اما در پارهاي از موارد اين تصاوير نميتوانستند كمك وي باشد. چنانكه براي بيان احساسات و برخي از مسائل ديگر مجاب به اختراع خط و زبان گرديد اما آثاري كه مربوط به هزاران سال قبل ميباشند و بر ديوارة غارها همچنان منقوش هستند يكي ميباشند بين بشر ابتدايي وانسان امروزي بدينگونه كه از طريق علائم ما ميتوانيم به بسياري از امور آنروز پي ببريم. از اين نكته مشاهده ميشود كه گرچه خط و زبان اختراع شدهاند اما محدوديتهايي كه اين دو دارا ميباشند را در تصاوير مشاهده نميكنيم همچنانكه امروز ما ميتوانيم به نوشتارهاي تصويري انسانهاي اوليه آگاهي يابيم اما حتي در جهان پيشرفته امروزي به هنگام مسافرت از يك نقطه جهان به نقطه ديگر اگر قرار بر تكيه به زبان و خط باشد، نهتنها نميتوانيم با انسانهاي عصر خود ارتباط برقرار كنيم بلكه مشكلات عديدة بيشماري را پيش روي خود خواهيم داشت كه معلول همين نقص در ارتباط ميباشد. چنانكه پيشتر مطرح شد نياز به صحبت كردن و ارتباط برقرار كردن در بشر ابتدائي بعدها باعث اختراع خط و الفبا و علائم ... شد واين اختراعات مرحله به مرحله پيشرفت نمود و با متحد شدن انسان اختراعات نيز گسترش يافتند و انسان گام به گام پيشرفت نمود تا به اين نقطه از زمان با وجود امكانات بيشمار رسيد.
در اين راستا هنر نيز داراي ابعاد گوناگوني شد كه گرچه به نسبت ظاهر و صورت اوليه خود بسيار متفاوت است اما همچنان ريشه در نقطة تولد خود دارد. اين پيشرفت و گسترش تا اين حد ادامه يافته كه از ديوارة غارها به شكل كنوني خود رسيده و داراي مختصات خاص خود و متخصصان مختلف گشته است و به شاخهها و رشتههاي مختلفي تقسيم گشته. گرافيك يكي از اين شاخهها ميباشد كه با وجود آنكه به ظاهر هنري نوپاست اما در حقيقت داراي سابقه بس كهن است.
چرا كه تمامي علائم و تصاويري كه در ابتداي تاريخ هنر يافت شدهاند آثار گرافيكي بودهاند كه در اختيار بشر اوليه قرار داشتهاند همچون علائم وتصاوير منقوش بر ديوارة غارها كه براي ارتباط برقرار نمودن آنها مورد استفاده بودهاند و ما نيز با تكيه به اين علائم، اطلاعاتي پيرامون نوع زندگي و محيط زندگي آنها به دست ميآوريم. بنابراين ميتوان گفت كه علامت در عمل نوعي ارتباط است آنچنانكه ما نيز امروزه متكي به اين علائم و نمادها ميباشيم. اما به گونهاي كاملا متفاوت از همتايان اوليه آنها، اين علائم و نشانهها كه در ابتدا صرفا بيانگر مفاهيم خاصي بودهاند با گذشت زمان داراي قواعد و چهارچوبي گشتهاند و نيز داراي انواع مختلي شدهاند كه پيكتوگرام يك نوع نشانة تصويري ميباشد كه در دنياي كنوني ما استفادة فراواني دارد و من سعي كردهام در اين رساله به انواع پيكتوگرام و خصوصايت آن و كاربرد رنگ در پيكتوگرام بپردازم. كه با تكيه بر قواعد و علم مورد نياز براي آنها تهيه ميگردند. با توجه به محيط پيرامون خود مشاهده ميكنيم كه علائم نقش به سزايي را در زندگي، ايفا ميكنند و در هر مكان و موقعيتي ميتوانند به منظورهاي مختلف ياريرسان ما باشند.
چكيده
رساله حاضر در مورد رنگ در نشانه (پيكتوگرام) ميباشد. در فصل اول سعي كردهام مطالبي در مورد مفهوم كلي رنگ بياورم واينكه دنياي تصويري ما از دو عنصر مهم تشكيل شده است كه عبارتند از:
فرم «شكل» و رنگ كه هر كدام لازم و ملزوم يكديگرند.
و به صورت كلي در مورد رنگ در روانشناسي و نقش وكاربرد هشت رنگ در روانشناسي را آوردهام و به صورت گذرا در مورد رنگ در بين ملل مختلف و رنگ در تبليغات و هنر اشاره كردهام.
و در فصل دوم مبحث رنگ در هنرهاي تجسمي طرح و به نقش رنگ درنقاشي، گرافيك، معماري و كامپيوتر پرداختهام.
در فصل سوم مبحث رنگ در گرافيك را بازتر كرده و در مورد زيرشاخههاي رشته گرافيك، جايگاه و كاربرد رنگ در آن توضيح داده، به صورت خلاصه و گذرا اشاره كردهام. و بالاخره در فصل آخر و فصل چهارم از رساله به كاربرد رنگ در نشانه (پيكتوگرام) به صورت مفصل پرداختهام و ابتدا تاريخچهاي از نشانه و انواع نشانه و پيكتوگرام، را كه نشانهاي تصويري است و شكل گرافيكي ساده شده است. بصورت واضح مشخصكنندة منظور و هدف خاص ميباشد و بهترين زبان ارتباطي است كه بصورت علامت تصويري در جهان مورد استفادة تمام كشورهايي كه زبانهاي مختلف دارند قرار ميگيرد. سپس انواع پيكتوگرام و كاربرد آنها و همچنين ويژهگيهاي كاربردي رنگ در پيكتوگرام را ذكر و در آخر رساله نتيجهگيري كرده، با توجه به اينكه منابع فارسي موجود در مورد موضوع رسالهام را بيشتر رسالهها و پاياننامههاي تحصيلي تشكيل ميدادند و حتي خيلي از اوقات پيرامون برخي نكات مطلب مكتوب وجود نداشت تلاش نمودم با مراجعه به منابع تصوير لاتين و جستجوي ميداني جبران اين نقيصه را بنمايم و سعيام بر اين بود كه توانسته باشم منبعي مناسبي در مورد اين موضوع ارائه داده باشم.
نظر استاد راهنما: براي چاپ در نشريات مربوط به دانشگاه مناسب است.
تاريخ
امضاء
مقدمه
هدف از انتخاب عنوان (رنگ در نشانه پيكتوگرام) شناختن مخاطب و ايجاد ارتباط و نفوذ در احساس و انديشة او ميباشد. بسيار اتفاق افتاده است كه در برابر هشدارهاي بصري چراغ و علائم راهنمايي و رانندگي احساس خطر و امنيت كردهايم و همانگونه كه علائم ونشانههاي راهنمايي و رانندگي بعنوان يكي از پايههاي اصلي و فرهنگ زندگي در انديشهها نفوذ كرده است، استفادة آگاهانه و منطقي از رنگ نيز در ساير موارد بيتأثير نخواهد بود. چه بسا رنگ بيشتر از هر پديدة ديگري اطراف انسان را احاطه كرده و در تمامي مايحتاج روزمـّره اعم از پوشاك، غذا و ساير مواد مصرفي، و غيره بكار گرفته شده است.
در انتخاب و تأثير رنگها بر افراد با توجه به فرهنگ زندگي، تفاوتهاي قابل ملاحظهاي وجود دارد. يكي رنگ آبي را بر ديگري ترجيح ميدهد و ديگري رنگ سبز را دوست داشتني ميداند. به درستي نميتوان گفت چرا افراد رنگهاي مطلوب و محبوب مخصوص به خويشتن را دارند، شايد زمينههاي ذهني، تجربهها، تداعيها و حوادث ديگري كه در زندگي بزرگسالان بوجود آمده است افراد را به رنگ مشخصي علاقمند يا متنفر ساخته باشد.
الف
هنوز هيچ مجموعهاي دربارة رنگهاي مورد پسند مردم در تمامي كشورها به دست نيامده است و از واكنش افراد جماعات گوناگون در برابر رنگ اطلاع كافي نداريم. بدون شك با شناخت عوامل مؤثر در انتخاب رنگ در بين جوامع مختلف با فرهنگ و نوع محل زندگي و سن اشخاص با توجه به سلامت بدن و روح آنها ميتوان به تأثير فيزيكي و رواني رنگها نيز پي برد.
سن اشخاص در انتخاب رنگ تأثيري قابل ملاحظه دارد، مثلا رنگهاي انتخابي خردسالان با بزرگسالان تفاوت دارد. رنگهاي زنده و خالص مورد توجه كودكان قرار ميگيرد. در صورتي كه بزرگسالان رنگهاي پخته و تركيب شده را ترجيح ميدهند. محل زندگي نيز در انتخاب رنگ مؤثر است ودر مناطقي كه هوا آفتابي است نوع انتخاب رنگ اشخاص با مناطق ابري تفاوت دارد و نيز فصول سالانه عاملي است كه اشخاص را در برابر سؤال محقق وادار به جوابهايي متناسب با فصل ميسازد. فرهنگ جامعه در عقيدة انتخاب رنگ بياثر نيست. ميتوان براي تشخيص سليقة اشخاص به تحقيقات رواني و اجتماعي دست برد، در اين تحقيقات مصاحبه و تكثير پرسشنامه از وسايل تحقيقي به شمار ميآيد، بعد از هر تحقيق ميتوان سليقة جمعي يا گروهي را دريافت. سلامت بدن و سلامت روح نيز جزء خصايص است. به هر صورت انتخاب رنگي كه به وسيلة فردي ابراز ميشود نوعي انتخاب شخصي است ولي در تعيين رنگ الزاما بايد به انتخاب گروه و يا جامعه واقف شد.
ب
بايد توجه داشت هر درجه از رنگها كه ضعيف يا قوي باشند خصايص و تأثير ويژهاي دارند كه خصايص يك رنگ ممكن است در كشورها و جماعت مختلف تأثير متفاوت بگذارند.
انسان سيستم كدگذاري رنگ را ايجاد كرد، هر چه كد سادهتر باشد، آسانتر پيام فهميده خواهد شد. ارتباط رنگ با مخاطبين خود، مستقيمتر از لغات و اعداد است. مثلا در چراغهاي ترافيك، عملكرد رنگ به شكل كد خوب است. زيرا به سرعت منتقل شده، فهميده و پذيرفته شده است.
دانستن معاني اجتماعي و سمبوليك رنگها در كشورهاي مختلف بسيار جالب است. براي شناختن بعضي از اين مفاهيم به مفهوم چند رنگ در كشورهاي مختلف ميپردازيم كه ميتوان به سهولت دريافت كه حتي با وجود فاصلههاي چند هزار كيلومتري، رنگها تقريبا در اذهان بيشتر تداعي سمبولهاي مشتركي را ميكنند. تنها تفاوت آنها بر سر فرهنگهاي قومي كه ريشههاي چندهزارساله دارد وبر اثر شرايط جوي متفاوت و عقايد ديني متفاوت و غيره بوجود آمده است.
ج
رنگ سياه در اكثر كشورها معني عزا و افسردگي را دارد و رنگ سفيد در اكثر كشورها معني صلح و بيگناهي را دارد و رنگ قرمز معني خشم و گرما و در پيكتوگرامهاي راهنمائي و رانندگي علامت خطر را ميرساند و سبز در اكثر كشورها معناي جواني و سبزي و شادي را ميرساند و رنگ آبي معني آسايش و ترس و زرد معناي نور و خورشيد و بيماري را در اكثر كشورها ميرساند.
رنگ
دنيايي كه ما آن را نظاره ميكنيم از دو عنصر مهم تجسمي تشكيل شده است. اين دوعنصر عبارتند از: فرم «شكل» و «رنگ»، كه هر كدام لازم وملزوم يكديگرند.
هر موجودي كه در اين دنيا به چشم ميخورد، ابتدا از لحاظ شكل و اندازه احساس ميگردد، سپس در حالي كه داراي پوششي از رنگ است مورد توجه قرار ميگيرد. در عين حال رنگ علامت مشخصة هر شيئي طبيعي است، چنانكه يك گل سرخ به خاطر رنگش از دور جلب توجه ميكند و نظر بيننده را به خود معطوف ميدارد و يك ميوة رنگي، با رنگش اعلام ميكند كه رسيده است يا نارس ميباشد. زماني كه به سطح فلزات نگاه ميكنيم، با توجه به رنگ آنها، ميتوانيم جنس و حتي وزن آنها را احساس نمائيم.
فهرست منابع
سيواريز، شيوا، اثر رواني رنگ و كاربرد آن در تبليغات، دانشگاه شاهد، دي 1381.
موسوي، اقدس، كاربرد رنگ در آثار گرافيكي، دانشگاه هنر، 69-1368.
شريعتي، محسن، بستهبندي و بررسي عوامل فني آن، دانشگاه شاهد، دي 1381.
آيتاللهي، حبيب ا…، مباني رنگ و كاربرد آن، تهران، سمت، پائيز 1381 (چاپ اول).
محبي، علي اصغر، پيام رنگ در نشانه، دانشگاه هنر،
72-1371.
مانته، هارالد، رنگ در عكاسي، تهران، سروش، 1369
(چاپ اول).
شي جي وا، هيداكي، دهدشتي، فريال، همنشيني رنگها و راهنماي خلاقيت در تركيب رنگها، تهران، كارنگ، شهريور 1377 (چاپ اول).
حسن زاده، سيد احمدرضا، پيكتوگرامها در گرافيك شهري، دانشگاه تهران، خرداد 1370.
لوشتر، ماكس، ابيزاده، ويدا، روانشناسي رنگها، درسا، 1375 (چاپ دهم).
افشار مهاجر، كامران، زبانشناسي رنگها در بستهبندي، مجله صنعت چاپ، درسا، 1375 (چاپ دهم)
افشار مهاجر، كامران، زبانشناسي رنگها در بستهبندي، مجله صنعت چاپ، بهمن 1371، شماره 121.
پژوهي پاد، مجيد، كاربرد رنگ در ارتباطات، دانشگاه هنر،68-1367.
كدكني، شفيعي، صور خيال در شعر فارسي، آگاه، 1378 (چاپ هفتم).
آدرنگي، شهرام،بررسي فني و تاريخ پيدايش رنگ در سينما، دانشگاه هنر، 1369.
اتين، جوهانز، حليمي، محمد حسين، كتاب رنگ، سازمان چاپ و انتشارات وزارت و ارشاد اسلامي، 1367 (چاپ دوم).
كراك، جيمز، سي قرن طراحي گرافيك با نگاهي به تاريخ چاپ، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، بهار 1382 (چاپ اول).
طباطبائي، غلامرضا، فصلي در نور و رنگ (شناخت و كاربرد فيلترها)، ادارة كل تحقيقات و روابط سينمائي وزارت ارشاد اسلامي، 1363 (چاپ اول).
وطنپرست، غزاله، معماري (رنگارگري دوره دوم تبريز)، دانشگاه شاهد، بهار 1382.
همدم مقدم، ساناز، نقش رنگ در فضاي شهر، مجله هنرهاي تجسمي، دي و بهمن 1381، شماره 19.
يعقوبزاده، مهدي، ساختار گرافيكي صفحات وب، دانشگاه شاهد، دي 1381.
امي، امير علي، طراحي صفحات وب، مؤسسه فرهنگي ديباگران تهران، 1380.
سليماني، حسين، بررسي رنگ در بستهبندي محصولات غذايي، دانشگاه شاهد، شهريور 1381.
اسماعيلي سهي، مرتضي، ويژگيهاي فني كميك استريپ، پژوهشنامه ادبيات كودك و نوجوان، شماره 4.
پرمان، مهناز، علائم ارتباط بصري در مكانهاي عمومي، دانشگاه تربيت مدرس، 1374.
مميز، مرتضي، نشانهها، چهاررنگ، 1362.
قبادي، مهدي، بررسي نشانه هاي فرهنگي و اجتماعي بعد از انقلاب اسلامي، دانشگاه هنر، 1375.
كوواياما، ياسابورو، اثباتي، محمد حسن، علائم فرهنگي و تجاري، اسليمي 1380 (چاپ اول).
مظاهري، شادي، نشانههاي تصويري (راهنماي باغوحش)، دانشگاه هنر، 75-1374.
فرخي، زهرا، بررسي نشانههاي معاصر ايران، دانشگاه شاهد، دي 1381.
نوروني، ستاره، رنگ در ارتباط تصويري، دانشگاه هنر، 76-1375.
زمردي فرد، سودابه، نشانه و بررسي كاربرد آن در تبليغات، دانشگاه شاهد، دي 1381.
شكرخواه، يونس، ارتباطات در تبليغات بازرگاني، مجله صنعت چاپ، بهمن 1371، شماره 121.
فهرست منابع تصويري
اتين، جوهانز، حليمي، محمد حسين، كتاب رنگ، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1367، (چاپ دوم)، ص 44-45-47-54-91-103-161-174-179-185-187-193.
كواياما، ياسابورو، علائم تجاري و نشانهها، نصيري، محمدرضا، تهران، يساولي، 1381، (چاپ دوم)، ص 444-447.
هيداكي، شيجيوا، دهدشتي، فريال، همنشيني رنگها و راهنماي خلاقيت در تركيب رنگها، تهران، كارنگ، 1377، (چاپ اول)، ص 22-23-24-25-26-27-29-140-141-144-145-146.
CDهاي عكس.
Carter, David E., Creating Logo Families, New York
HBI, (2000), P: 10-52-108-142.
Hasegawa, Sumio and Kabayashi, Shigeji
Japan’s Trademarks & Logotypes in full color part 6
Graphic-Sha (1995), P: 96-102-175-190-194-195-198-199-209-303-319-350-374.