پايان نامه گزارش تحقيقاتي نظری
دورة آموزش هنر
رشته تصوير برداري
تحت نظارت آموزشگاه آزاد دارالفنون وابسته به مركز آموزش
و گسترش نيروي انساني و سينمايي سمعي و بصري
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي
مقدمه
آنان كه سوداي حرفة فيلمبرداري سينمايي را در سر مي پرورانند بزودي در مي يابند كه راه آساني را انتخاب نكرده اند.
موفقيت در حرفه اي فيلمبرداري مستلزم داشتن اطلاعات كافي دربارة مباني علمي اصولي فيلمبرداري و چگونگي كاربرد اين اصول است و اينگونه اطلاعات البته آسان ب دست نمي آيد.
رسيدن به موقعيتي كه انسان بتواند كار يك حرفه اي را در حال فيلمبرداري مشاهده كند و بعد البته فرصت آن را بيابد كه خود فيلم بگيرد، سفري طولاني همراه با ناميديهاست.
فراتر از اين قلم رو عمل و تجربه در فيلمبرداري است كه بدون هيچ كس نبايد اميدوار باشد پيچيدگيهاي فراوان اين كار را بياموزد.
بعضي از فيلمبرداران دوست دارند كيفيت مرموزي به كارشان بدهند و علاقه اي ندارند كه رازشان را به تازه كارها در ميان بگذارند.
فيلمبردار هر روز صبح شيشة مخصوصش را عين اينكه دارد جنس قاچاق رد مي كند يواشكي به متصدي تنظيم عدسي مي داد كه در دوربين بگذارد و در پايان روز وقتي كارگردان آخرين صحنة فيلمبرداري را قطع مي كرد، فيلمبردار بلافاصله دستش را دراز مي كرد كه شيشة مخصوص را از متصدي تنظيم عدسي بگيرد. و اينك بسيار خوشحالم كه بسياري از فيلم برداران اطلاعات زيادشان را به صورت رايگان در اختيار تازه كاران قرار مي دهند.
باشد كه اين مطالب جمع آوري شدة بنده حقير در مسير سخت و پر خار و خاشاك مشتاقان حرفة فيلمبرداري چند برگ ؟؟بگسترد.
تصوير چيست؟
واژه ي تصوير (Image به زبان انگليسي و فرانسه) چنان كاربردهاي گسترده و متنوعي كه ارائه ي تعريفي شدند و جامع و مانع دشوار مي نمايد. از واژه ي تصوير پي مي بريم كه به چيزي مرئي يا نامرئي دلالت مي كند كه حالتي تصويري دارد واقعي يا خيالي است – مجرد يا مشخص است؟ آفريده ملكي است يا باز شناخته اوست. يكي از تعريف هاي تصوير از افلاطون است " نخست سايه ها سپس بازتاب هايي را كه مي توان بر سطح آب يا بر سطح اشياء نيمه براق و صيقلي يا درخشان مشاهده كرد و تمام اين جنس بازنمايي ها را تصوير مي نامم". پس با اين تعريف تصوير عبارت است از آنچه در آيينه يا آنچه با فرآيندهاي بازنمايي مشابه آيينه بازتاب مي يابد بنابراين تصوير چيزي ثانوي است كه انعكاس يا بازنمايي "حقيقت" يا "واقعيت" ديگري است – در نظريه هاي شناخت تصوير مبنايي است كه فرآيند انتزاع و تجديد و يعني شكل گيري مفاهيم و سپس تفكر را امكان پذير مي سازد. تصوير اشياء و پديده ها در ادراك حسي و حافظه ي تصويري يا ديداري سبب بازشناسي محيط پيرامون مي شود و در فرآيند شناخت نقش بسيار مهمي دارد. از سوي ديگر تصوير ذهني در غياب اشياء يا پديده ها نيز در ذهن حضور دارد و در فعاليت هاي رواني و تخيل و عواطف بيشترين سهم را ايفا مي كند. خواب ديدن فعاليت گزينشي پيچيده و ناخودآگاه ذهن در يادآوري و رويت دوباره ي تصويرها و تنظيم يا بازنمايي دلبخواه آنهاست معمولاً خواب را با احساس ديدن فيلم توصيف مي كنند يادآوري يا تجسم تصويرهاي مشاهده شده ي پيشين به خصوص يادآوري صحنه هاي تاثر انگيز - مهيج - مشمئز كننده – تكان دهنده يا دوست داشتني – شنيدن- لطيف و پر مهر در بسياري موارد سبب بروز دوباره ي همان واكنش ها – عواطف و احساس هايي مي شود كه در نخستين مواجهه پديد آمده است.
فيلم خام:
يكي از نخستين مسائلي كه فيلمبردار در آغاز توليد يك فيلم با آن روبه رو است انتخاب فيلم خام است. اليته اين انتخاب از پيش با تصميماتي كه در چهار چوب بودجه و برنامه توليد فيلم با دخالت خود فيلمبردار يا بدون حضور او گرفته شده اساساً محدود گرديده است.
به طور كلي انتخاب فيلم سه جنبه مهم را در بر مي گيرد: انتخاب ساخت فيلم انتخاب بين تنظيم كند و فيلم سريع و انتخاب بين يكي از دو سيستم نگاتيو /پوزتيو وريورسال. به هر صورت در عمل انتخاب فيلم خام تابع انواع محدود فيلم هاي خام تجاري موجود در بازار است.
ساخت:
بديهي است كه بررسي امتيازات نسبي ساخت هاي مختلف فيلم خام موجود در بازار ميسر نيست. نكته قابل توجه اين است كه تمام نوارهاي فيلم مورد نياز يك كار سينمايي بخصوص چه براي فيلمبرداري براي چاپ – بايد بجز در موارد استثنايي
از توليدات يك كارخانه انتخاب شود. به عبارت ديگر نوار نگاتيو اصلي و نسخه هاي كه از روي آن برداشته مي شود و همچنين نسخه هاي پوزيتيو پخش و نمايش بايد همه از محصولات يكي كارخانه و از انواع بخصوصي كه آن كارخانه براي هر يك از موارد استناد فوق مي سازد انتخاب شود "مگر آنكه قرار باشد از يكي از روش هاي انتقال رنگ مثلاً تنكي كالر استفاده شود".
ملاحظات فوق گاهي امكانات انتخاب را براي فيلمبرداري محدودتر مي سازد. مثلاً صحيح نيست كه در فيلمبرداري براي تلويزيون از سيستمي استفاده شود كه شامل فيلم خام مخصوص چاپ نسخه نمايش با كنتر است كم نباشد.
ديگر اينكه در مورد فيلم هاي زنگي و برخي از انواع فيلم هاي ريورسال سياه و سفيد تسهيلات ظهور و چاپ بايد با توجه به نوع بخصوص فيلم خام انتخاب شده تدارك ديده شود. از اين نظر تسهيلات لابراتواري موجود محدوديت ديگري در انتخاب فيلم به وجود مي آورد. بسياري از فيلمبرداران ترجيح مي دهند تا آنجا كه ممكن است صرفاً با محصولات يك كارخانه بخصوص كار كنند، چرا كه از اين كار طريق شناسايي كامل ويژگي هاي موادي كه به كار مي برند. برايشان فراهم مي گردد.
سرعت: حساسيت فيلم خام به نور " سرعت" آن، ناميده مي شود كه سازندگان فيلم خام آن را با يك عدد بر اساس يكي از سيستمهاي درجه بندي سرعت مثلاً ASA روي بسته فيلم درج مي كنند. هر قدر اين عدد بزرگتر باشد سرعت فيلم بيشتر است.
به طور كلي هدف اين است كه سرعت فيلم خام انتخاب شده مناسب مقدار نوري باشد كه در بيشتر نماها فيلم خام در معرض آن قرار خواهد گرفت. بدين ترتيب براي صحنه هاي خارجي آفتاب سرعت فيلم خام بايد بسيار كم باشد مثلاً با شاخص نوردهي (Expos are inden) يا درجه ASA 20 تا 50. براي صحنه هاي داخل استوديو به فيلم سريعتري احتياج است مثلاً : با شماره ASA 50 تا 100 . صحنه هاي خارجي تاريك و صحنه هاي واقعي كه روشن كردنشان مشكل است. به فيلم خامي با سرعت متوسط (100 تا 3000ASA) احتياج دارند و براي صحنه هاي خارجي شب به ويژه اگر كه لازم باشد با نور موجود فيلمبرداري شود فيلم خام سريع با 300 ASA يا بيشتر مورد نياز خواهد بود.
فيلمبرداران مخصوصاً براي صحنه هاي داخلي استديو فيلم خام را بر اساس جدول نور مستقيم انتخاب مي كنند. در اين جدول كه همراه با ساير مشخصات فيلم در جزوه يا دستور العمل استفاده از فيلم درج مي شود تعداد شمع- فوت مورد نياز براي اندازه هاي مختلف دهانه نوري عدسي aperfuyre يا درجات مختلف F مشخص گرديده است. انواع فيلم هاي رنگي موجود در بازار از نظر سرعت بسيار محدودتر از فيلم هاي سياه و سفيد است اما اصول كلي موثر در انتخاب سرعت فيلم خام در هر دو مورد يكسان است.
معمولاً بهتر است كندترين فيلم خام مناسب براي حداكثر ميزان نوردهي انتخاب شود چرا كه بافت يا دانه تصوير با افزايش سرعت درشت تر مي شود. از طرف ديگر وقتي در دوربين فيلم خامي بار شده باشد كه سرعت آن براي نور يك صحنه خاص زياد است هيچ تمهيدي براي جلوگيري از تابش بيش از اندازه نور وجود ندارد كه خالي از تاثيرات فرعي نامطلوب باشد. در اين حالت سه امكان وجود دارد: مي توان دهانه نوري عدسي را كه كوچك گرفت كه اين به علت شكست نور و به هم خوردن تناسب فضايي در عمق حوزه ديد به وضوح تصوير لطمه مي زند. مي توان از فيلتر خاكستري استفاده كرد كه اين نيز منجر به كاهش وضوح در جزئيات تصوير مي شود.
و بالاخره مي توان زاويه شاتر Shuller كاهش داد كه اين هم احتمالاً سبب مي گردد تا حركات موضوع تصوير روي پرده سينما مقطع و ناپيوسته به نظر آيد.
با اين همه چند دليل براي انتخاب فيلم كه سرعت آن بيش از حداقل مورد نياز باشد وجود دارد:
الف) انتخاب فيلم سريع ممكن است نياز به نور مصنوعي را به ميزان زيادي كاهش دهد. مثلاً استفاده از فيلم خام با سرعت متوسط به جاي فيلم خام كند ممكن است استفاده از لامپ هاي كمتري را ضروري سازد و در نتيجه مصرف برق فيلمبرداري را تا پنجاه در صد كاهش دهد و به صرفه جوي هاي قابل توجهي در هزينه توليد منجر گردد.
ب) عموماً كار با دهانه نوري كاملاً باز به علت خاصيت تعريف شكل كناره هاي عدسي و كاهش زياد عمق حوزه ديد روش درستي نيست. چنانچه استفاده از فيلم خام كند مستلزم آن باشد كه دهانه نوري در تعداد زيادي از نماهاي فيلم حداكثر درجه بازگذارده شود بهتر است از امتيازاتي كه فيلم كُند از نظر دانه تصوير وارد صرف نظر شود و فيلم سريعتري انتخاب گردد.
ج) فيلم خام سريع گاهي به اين دليل انتخاب مي شود كه بتوان بعضي از صحنه ها را با حركت آرام Slow mo fion فيلم برداري كرد. فيلم برداري براي حركت آرام نوار فيلم با سرعتي بيش از سرعت عادي 24 كادر در ثانيه از برابر عدسي مي گذرد و در نتيجه مدت زمان كوتاهتري نور مي بيند. بنابراين در چنين مواردي لازم است كه حساسيت فيلم بيشتر باشد.
د) فيلم خام سريع ممكن است براي افزايش عمق حوزه ديد Depth of fied نيز بر فيلم كند ترجيح داده شود. عمق حوزه ديد در زبان فيلم برداري فاصله بين نزديك ترين و دورترين شيئ است كه عدسي هنگام فيلم برداري به وضوح نشان مي دهد. عمق حوزه ديد براي هر يك از اندازه هاي مختلف فيلم خام (16 تا 35 mm) و غيره
به درجه F ( ميزان گشادگي دهانه عدسي ) و فاصله كانوني عدسي بستگي دارد.
هر قدر فاصله كانوني بيشتر و دهانه عدسي بازتر باشد عمق حوزه ديد كمتر خواهد بود و برعكس هر قدر فاصله كانوني عدسي كوتاه تر ( يا زاويه آن بازتر) باشد و هر قدر دهانه بسته تر باشد عمق حوزه ديد بيشتر است. بنابراين فيلم برداري براي آنكه حوزه ديد عميقي به تصوير بدهد بايد از عدسي هايي با فاصله كانوني كوتاه و دهانه هاي كوچك و يا (معمولاً) از هر دو استفاده كند به جبران نور كمتري كه دهانه كوچك از خود عبور مي دهد لازم است كه يا منبع نور قويتر باشد كه احتمالاً مشكل و بي شك گرانتر است و يا اينكه فيلم خام حاستري به كار برده شود بديهي است كه در اغلب موارد روش دوم ترجيح داده مي شود. هنگام فيلم برداري صحنه هاي خارجي در شب مشكل عمده بيشتر تضاد شديد بين قسمت هاي تيره و قسمت هاي روشن است تا كم بودن نور به طور كلي و از اين نظر اين تصور كه هر قدر فيلم حساس تر باشد نتيجه بهتر خواهد بود اشتباه است. چراغ هاي اتومبيل هاي و روشنايي خيابان ها در صحنه هاي شب ميزان نوردهي را نسبت به قسمت هاي تيره خيلي افزايش مي دهد. به گفته يك فيلم بردار: اين تصوير كه هر قدر فيلم خام سريعتر باشد بهتر مي توان در شرايط نور كم فيلم برداري كرد بي معني است. واقعيت اين است كه هر قدر فيلم سريعتر باشد دردسرتان بيشتر مي شود. براي آنكه در بعضي از قسمت ها نور بسيار زياد خواهد بود. در نتيجه بعضي از قسمت هاي فيلم بيش از اندازه نور مي بيند و گذشته از بسياري اثرات بد ديگر مشكل حفظ ظرافت دانه تصوير كه در مورد فيلم سريع خود به خود بغرنج است تشديد مي گردد.
منابع :
كاربرد اصول فيلمبرداري
تأليف : راسل كمپيل
ترجمه : حسن سراج زاهدي
عدسي در عكاسي و فيلمبرداري
نويسنده : حسن جعفريان
تمهيدات سينمايي
نويسنده :اكبر عالمي