روش تحقیق بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

مشخص نشده 449 KB 26510 102
مشخص نشده مشخص نشده علوم تربیتی
قیمت قبل:۷۵,۰۰۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۳۴,۸۵۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه: جايگاه اخلاق در جهان معاصر:

    در عصري زندگي مي‌كنيم كه تنظيم روابط اجتماعي بر اساس اصول اخلاقي اهميتي فوق‌العاده پيدا كرده است. زندگي، آسايش و حرمت شخصي هر يك از ما، بيش از پيش، در گرو آن قرار دارد كه اصول اخلاقي تا چه حد به طور عمومي مورد رعايت قرار مي‌گيرند. در بسياري از عرصه‌هاي نوين كار و زندگي اگر انسان‌ها نخواهند به احكام اخلاقي وفادار بمانند هيچ نيرويي براي بازداري آنها از تجاوز به حقوق يكديگر وجود ندارد. همبستگي جماعتي و قومي و قوام زندگي اجتماعي نيز ضعيف‌تر از آن است كه افراد را به يكديگر مرتبط سازد و انسان‌ها بيش از پيش به صورت افراد مجزا، مستقل و بي اعتنا نسبت به يكديگر درآمده‌اند.

    دولتهاي ملي، به دنبال جهاني شدن اقتصاد و عروج نهادهاي سياسي بين المللي، قدرت و اعتبار خود را تا حد زيادي از دست داده اند؛ بحرانهاي اقتصادي و سياسي و انقراض باورهاي سخت گيرانه سنتي تضعيف دستگاههاي امنيتي را به همراه آورده است؛ و نهادهاي گوناگون جامعه، محكوم به انشقاق و از هم پاشيدگي، توان نظارت بر اعمال اعضاي خود را از دست داده‌اند. در نتيجه، حوزه‌هايي از زندگي اجتماعي كه بر آنها هرج و مرج و اغتشاش حاكم است به طور مداوم در حال تكثير و گسترش هستند. در اين شرايط تنها اخلاق است كه به علت موقعيت استعلايي خود مي‌تواند، انسان‌ها را به جدي گرفتن مسئوليت خود در قبال يكديگر فرا خواند.

    اما امروزه آموزه‌هاي اخلاقي نيز در وضعيتي بحراني قرار دارند. بنيادها، مراجع و تكيه گاههاي سنتي احكام اخلاقي، تا حد معيني مشروعيت خود را از دست داده‌اند و هيچ گونه الگوي رفتاري معيني – حداقل براي نسل جوان – وجود ندارد.

    هنجارهاي اجتماعي، باورهاي مذهبي و آموزشهاي فلسفي، سه بنياد اصلي ترويج آموزه‌هاي اخلاقي، هر يك به نوعي، ديگر از اعتبار و نفوذ ديرينه خود برخوردار نيستند.

    هنجارهاي اجتماعي، از يك سو، حالتي آن چنان مجرد و عام پيدا كرده‌اند كه هيچ تكليف مشخصي را براي كسي تعيين نمي‌كنند و از سوي ديگر، دليل انشقاق جامعه و تضعيف نهادهاي اجتماعي اقتدار و نفوذ خود را بر اذهان مردم از دست داده‌اند. در سطح كلي زندگي اجتماعي، مشروعيت هنجارهاي اجتماعي چندان ضربه نخورده است، اما اين هنجارها آن قدر از اقتدار برخوردار نيستند كه فرد را از تك‌روي و بي‌توجهي به منافع جمع باز دارند.

    به علاوه فرد نيز ديگر از آن توان، شهامت و امكانات برخوردار نيست كه بتواند به صورت خودانگيخته و خودجوش از سر اقتدار و بزرگواري، اخلاقي عمل كند.

    قدرت عظيم نهادهاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي و حاكميت شرايط بغرنج و پيچيده جهاني بر فراز و نشيب زندگي اجتماعي انسان‌ها را به موجوداتي خرد و حقير تبديل نموده است. فرد در چنبرة زنجير منطق سرمايه، عقلانيت نظم اداري و پيامدهاي تصميم‌هاي خيل كنشگران قدرتمند گرفتار آمده است. در چنين شرايطي انسان ديگر سرنوشت را به مبارزه نمي‌طلبد، خود را وارد ماجراهاي پيچيده براي تغيير شرايط كلي جهان نمي‌سازد و نگران از عواقب اعمال خود، خويش را چندان درگير مشكلات ديگران نمي‌كند. او بيشتر سعي مي‌كند تا از فرصتهاي ممكن بهره جسته و امكانات لازم براي بهره مندي از يك زندگي بي دردسر را براي خود فراهم آورد. فداكاري و احساس مسئوليت نسبت به وجود و موقعيت ديگران براي او اهميت چنداني ندارد. بيهوده نيست كه ما امروزه با خيل افرادي روبرو هستيم كه درصدد بازگردانيدن مشروعيت و اقتدار سابق به بنيادها و مراجع احكام اخلاقي هستند. در زمينة درك مذهبي، اجتماعي و فلسفي از امور رد پاي اين تلاش را مي‌توان مشاهده كرد. اين گونه تلاشها در برخي از مناطق جهان و حوزه‌هاي زندگي اجتماعي با موفقيت روبرو شده‌اند. اينجا و آنجا، مذهب، نهادهاي سنتي جامعه و تعقل و استدلال وجهه‌اي نو پيدا كرده‌اند و افراد و گروههاي بسياري راغب شده‌اند كه ادعاي از نو طرح شدة اين نهادها و مراجع را مورد ملاحظة جدي قرار دهند.

    معهذا فريب ظاهر قضيه را نبايد خورد. بنيادها و مراجع سنتي هر قدر كه نوسازي شده باشند باز توان اراية چنان احكام جهان‌شمولي را ندارند كه انسان، جدا از موقعيت اجتماعي و انديشه و طرز نگرشش به جهان، آنها را معتبر بشمارد. موقعيت قدرتمند اين بنيادها و مراجع بيشتر اوقات محدود به يك زمان معين و وضعيت خاص است. مذهب به طور عمده مؤمنين، هنجارهاي اجتماعي افراد ميان‌سال و كمابيش موفق و استدلال و تعقل روشنفكران را مخاطب قرار مي‌دهد.

    به علاوه، آنها نمي‌توانند همان گروه مخاطب خود را به صورت جمع و كليتي واحد تثبيت نمايند. مذهب خود متشكل از مذاهب مختلف است و هر مذهب احكام اخلاقي خاص خود را دارد. اعتقاد و ايمان به يك مذهب به طور معمول انسان را از مؤمنين به مذاهب ديگر دور و حتي گاه منزجر مي‌سازد. از اين لحاظ، حس عطوفت و اخوت نشأت گرفته از درك مذهب به طور معمول محدود به انسانهاي خاص است. هنجارهاي اجتماعي نيز به طور مداوم در حال تغيير هستند. هنجارهاي حاكم بر نهادهاي سنتي اجتماعي نيز هر چند در عرصه‌هاي خرد زندگي اجتماعي به كار مي‌آيند، در عرصه‌هاي كلان و وسيع زندگي اجتماعي نقشي سركوبگرايانه پيدا مي‌كنند. هر چند صلابت و اقتدار اين هنجارها ممكن است زمينة امن كار و كوشش را براي برخي فراهم آورد ولي اين امنيت به بهاي نقض آزادي عمل برخي ديگر از افراد به دست مي‌آيد. شكست اين پروژه‌ها در عين حال شكست تلاش براي بنيان گذاري و فراافكندن هر نوع مرجع فرا-فردي براي اصول اخلاقي است.

    در عصري كه انسان تنها و تنها خويشتن را به عنوان جولانگاه انديشه و تأملات خود در اختيار دارد، در عصري كه همبستگي‌هاي اجتماعي ضعيف و شكننده هستند، در عصري كه روابط اجتماعي هر چه بيشتر بر پاية ضابطه‌هاي حقوقي تعريف مي‌شوند و بالاخره در عصري كه زندگي به تجريبات شخصي و درد محدود شده است. براستي، چگونه مي‌توان براي انسانها مرجعي در وراي فرديت آنها، براي تنظيم روابط اجتماعيشان، فرا افكند. براي چنين انساني تنها آنچه از درون او مي‌جوشد و مي‌شكوفد مشروعيت دارد. معيار اصلي تميز امور براي او ارزشهاي فردي و شيوة داوري شخصي خود او هستند، نه احكامي كه از پيش بر حق و درست فرض شده‌اند.

    در اين وضعيت جديد ديگر از خودگذشتگي، توجه به منافع و حقوق ديگري و كنش اخلاقي اموري نيستند كه به خودي خود به ذهن فرد خطور كنند و يا اگر خطور كنند در اعمال و رفتار او انعكاس يابند. گرفتار در وجود شخصي خويش، او انگيزه و شور دست زدن به كنشي را ندارد كه هدف آن تضمين منافع ديگري باشد.

    در اين ميان، يك عامل و تنها يك عامل مي‌تواند موقعيت فرد را تا حدي ثبات بخشد و او را به سمت اتخاذ موضعي اخلاقي نسبت به امور سوق دهد. اين عامل همانا وجود ديگري به صورت يك شخص معين با احساسات و تمايلات مختص به خود است. وجود ديگري هميشه به صورت حضور زنده و فعال ديگري در عرصه‌هاي مختلف زندگي براي فرد مطرح است. او مجبور است در مقابل برخوردهاي دم به دم متفاوت ديگران عكس العمل نشان دهد. اگر به برخورد‌هاي مستقل و پويا با حس مسئوليت فردي نسبت به استقلال ديگري ، تركيب شود، فرد از حد معيني از استقلال و اقتدار برخوردار خواهد شد. در متن احساس مسئوليت نسبت به وجود و تضمين استقلال و پويايي ديگري، در متن معمولي نسبت به استقلال او، فرد مي‌تواند احساس كند كه هستي و حضور خاصي در جهان دارد. بدين شكل ديگري ميداني مي‌شود كه فرد در آن وسعت حضور و اقتدار خود را باز مي‌يابد. در اين روند او بر ضعفها و سرگشتگيهاي خويش فايق مي‌شود. از اين رو مي‌توان گفت نه خودمحوري و احساس توانمندي بلكه ضعف و فقر وجودي، فرد را بر مي‌انگيزد تا با رويكردي اخلاقي تأمين آزادي و بهروزي ديگري را غايت اعمال خود گرداند (محموديان، 1380).

     

    رشد ملاك‌هاي اخلاقي:

    تاريخ اخلاقيات حركتي است از يك وحدت شكل تقريباً بي چون و چرا در سلوك و رفتار به يك مسئوليت دايم التزايد شخصي. آن روزها دير زماني است سپري شده‌اند كه نويسندة اخلاقيات مي‌توانست زندگي اقوام ابتدايي، يا حالت به اصطلاح فطرت را هر طور كه دلش مي‌خواست تفسير كند و نظر ساده لوحانه‌اي كه مي‌گفت انسان وحشي بر خلاف انسان متمدن زندگي بهتر يا بدتري در يك حالت آزادي نسبي داشته، به كلي متلاشي شده است.

    انسان وحشي در چارچوب محدوديتهاي نظام اخلاقي اش كه به طرز غرابت آميزي نامطمئن و به طور باور نكردي پيچيده است، موجود دست و پا بسته‌اي است. ولي تمكيني كه مي‌كند از هر

    نظر داوطلبانه و تا جايي كه تماسي با تأثيرات خارجي نيافته، عاري از سؤال است.

    نظام او ضابطه به غايت خاصي است از رعايت‌ها و وظايفي كه از اصولي كلي سرچشمه نگرفته‌اند و البته به هيچ وجه ملاحظات انسجام و تجانس را هم بر نمي‌تابند. واضح است كه در اين جا محلي هم براي تفكر و نظرورزي آزادانه نمي‌تواند وجود داشته باشد چون با اولين اشاره‌اي كه از چون و چرا حكايت كند كل بنا فرو مي‌ريزد و همه چيز متلاشي مي‌شود.

    انسان متمدن مورد متفاوتي را ارايه مي‌دهد. ضابطة او در برابر انتقاد پابرجا مي‌ماند و او انتظار دارد كه توانايي دفاع از آن را داشته باشد. درست است كه رسوم گرايش بدان دارند تا اين ضابطه را يا بخشي از آن را با مقداري قداست در هم آميزند. نيز درست است كه نادرند مراحلي از تاريخ كه در آنها انتقاد آزادانه به طور بي كم و كاست مجاز بوده باشد. با همة اينها، ضابطه‌اي كه نام برديم باز هم علي‌الاصول رابطه‌اي منطقي را بين اصول كلي از قبيل عدالت، حقيقت، شرافت و امثال ذالك از سويي و سخنهاي اعمال ناشي از اينها را از سوي ديگر به بيان در مي‌آورد. در اينجا همواره پاي رجوع و توسل واضحي به ذهن و به عواطف در ميان است و بيان هنري آرمان‌هاي اخلاقي مسلماً اثرگذارترين بناي يادبودي است كه يك تمدن مي‌تواند برجا بگذارد.

    آثاري نظير ايلياد و اديسه يا قصص قهرماني، به هر تقدير تكان دهنده‌اند و اين تكان دهنده بودن را خصوصاً بدان سبب واجدند كه آفرينندگان خود را نه چنان‌كه بوده‌اند بلكه چنان‌كه مي‌خواستند باشند معرفي مي‌كنند. چنين آفرينشهايي ضمناً در گذشته و چه در زمان ما عواملي به مراتب اثرگذارتر از فكر مجرد بوده‌اند و هستند و هنر بيشتر از فلسفه در شكل دادن به رفتار نقش دارد. رشد اخلاقي به اين ترتيب فاصلة بسيار بعيدي پيدا مي‌كند از اين‌كه بر اصول مجرد مبتني باشد، بلكه رشدي است محسوس و انضمامي مثل خود تمدن. تمدن را مي‌توانيم به عنوان صنعتي كه با بصيرت به كار گرفته شده تعريف كنيم. اختراع مهارت را مي‌زايد، مهارت قدرت را و قدرت به نوبة خود مهارت بيشتر و اختراع وافرتري را به عرصه مي‌آورد. اما فرق مي‌كند كه تكامل مورد اشارة ما دقيقاً از چه نقطه‌اي مجال شروع پيدا كرده باشد، چه آنچه كه يك‌بار با نظامي عجين شد بر تمام رشد بعدي اش اثر مي‌گذارد. اين به خصوص در مورد ابداعاتي كه در عرصة اخلاق پديد مي‌آيند صدق مي‌كند.

    با اين حال رشد اخلاقي اگرچه الزاماً به وسيلة گذشته محدود مي‌شود، ولي وجود دارد. تمدن نمي‌تواند از حركت باز بماند زيرا قوايي كه قادرند به آن ثبات ببخشند درست همان‌هايي هستند كه توانايي باليدن به آن مي‌دهند. اگر از حركت باز بماند، مي‌ميرد. اجتناب ناپذيري اين امر غالباً توسط دولت سازان سنخ افلاطوني به فراموشي سپرده مي‌شود. انسان نمي‌تواند به چيزي كه دارد راضي بماند، و سهل گرفتن احتياجات و جامعه‌اي كه صفات برجسته اش را ساده زيستن و علو انديشه تشكيل دهد با همة‌ جذابيتي كه دارد از محالات است.

    نيازهاي ساده، خام و ابتدايي اند، همانطور كه ابزارهاي ساده آنهايي هستند كه به درد نمي‌خورند. عقل و درايت عالي بهترين اثرش را تنها در يك سازمان عالي مي‌تواند به ظهور برساند. پيشداوري محض است كه چيز بسط يافته را به صرف اين‌كه بسط يافته است با سوءظن نگاه كنيم يا قايل باشيم كه تمدني كه غايت پيچيدگي را پيدا كرده بايد به يك معني محل انحطاط باشد يا معتقد باشيم كه اقوام ساده‌تر، جنس بادوام تري دارند. بر عكس خيلي آسان‌تر است فردي از باشندگان جزاير درياي جنوب (بوميان جزاير ملانزي) بودن تا يك اروپايي بودن.

    جامعه نمي‌تواند بدون پيچيده شدن رشد كند.

    اما كار تفكر در زمينه اخلاقي اين نيست كه مستقيماً به اين رشد استعانت كند. تفكر در زمينة اخلاق بايد مسايلي را مطرح كند كه تا هنگامي كه او مطرحشان نكرده وجود ندارد و او هم صرفاً به دليل وضوح فهم و تصور است كه مطرحشان مي‌كند. و وقتي اين كار انجام گرفت تفكر اخلاقي بايد انتظاري بيش از آن نداشته باشد كه فقط تأثيري غير مستقيم باقي بگذارد. راز تغيير اخلاقي در اين است كه قبل از آني كه خبردار شويم، به سراغمان آمده است (استفن وارد، 1374).

     

    بيان موضوع:

    موضوع اين پژوهش بررسي رشد قضاوت اخلاقي در دانشجويان دانشگاه بين المللي امام خميني (ره) و همچنين مقايسه‌اي بين متولدين سالهاي 63، 61، 60 و 59 است.

    گروه نمونه از دانشكده علوم انساني، دانشگاه بين المللي امام خميني قزوين انتخاب شده است. تعداد افرادي كه در اين پژوهش شركت داشتند 96 نفر بود كه به چهار گروه 24 نفري تقسيم شدند.

    تلاش اين بررسي، تحقيق دربارة نظريه روان شناسان شناختي به خصوص پياژه و كهلبرگ است و در پي پاسخ به اين سؤال است كه آيا اخلاق تابع مراحل رشد عقلي است، به عبارتي دقيق‌تر آيا قضاوتهاي اخلاقي همراه با افزايش توانش‌هاي شناختي و سن، رشد مي‌يابد؟

    فهرست منابع

    1- ريتا ديكسن – نلسون/ آلن سي ايزرائيل، ترجمه؛ منشي طوسي، محمد تقي، اختلال‌هاي رفتاري كودكان، انتشارات آستان قدس، 1378.

    2- مور، جورج ادوارد، ترجمه؛ سعادت، اسماعيل، اخلاق، شركت انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ اول، 1366.

    3- راسل، برتراند، ترجمه؛ حيدريان، اخلاق و سياست در جامعه، انتشارات بابك، 1349.

    4- محموديان، محمد رفيع، اخلاق و عدالت، انتشارات طرح نو، چاپ اول، 1380.

    5-‌هاپتيان، اليزابت، بررسي اخلاق فاعلي در كودكان ايراني، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه تهران، تهران، 1364.

    6- محمدي، نوراله، بررسي تحول اخلاقي و ديگر دوستي در نوجوانان سرآمد و عادي، پايان نامة كارشناسي ارشد عمومي، تهران، 1373.

    7- مكتبي غلامحسين، بررسي تحول اخلاقي و نوعدوستي در دانشجويان تيزهوش و مستعد واقع در دانشگاه‌هاي شهر تهران، پايان نامه كارشناسي ارشد، تهران، 1375.

    8- رمضاني، پريوش، بررسي رشد قضاوت‌‌هاي اخلاقي كودكان و نوجوانان، پايان نامه درجة كارشناسي، قزوين، 1378.

    9- قايمي، علي، پرورش مذهبي و اخلاقي كودكان، انتشارات پژمان، چاپ سوم، 1364.

    10- فدايي، فريد، پيشگامان روان شناسي رشد، انتشارات اطلاعات، 1367.

    11- پياژه، ژان، ترجمه: منصور، محمود و دادستان، پريرخ، تربيت به كجا ره مي‌سپرد؟ انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1369.

    12- وارد، استفن، ترجمه: پويان، حسن، درآمدي تاريخي به اخلاق، نشر مركز، چاپ اول، 1374.

    13- منصور، محمود و دادستان، پريرخ، ديدگاه پياژه در گسترة تحول رواني و آزمون‌هاي عملياتي، انتشارات ژرف، چاپ اول،‌ تهران، 1367.

    14- لطف آبادي، حسين، رشد اخلاقي، ارزشي و ديني در نوجواني و جواني، انتشارات نسل سوم، چاپ اول، تهران، 1380.

    15- ماسن – پاول هنري، ترجمه ياسايي، مهشيد، رشد شخصيت كودك، نشر مركز، تهران، 1370.

    16- فلاول، جان اچ، ترجمه؛ ماهر، فرهاد، رشد شناختي، انتشارات رشد، چاپ اول، 1377.

    17- كريمي، يوسف، روان شناسي اجتماعي (نظريه‌ها، مفاهيم و كاربردها)، نشر ارسباران، چاپ ششم، 1378.

    18- كديور، پروين، روان شناسي اخلاق، انتشارات آگاه، چاپ اول، تهران، 1378.

    19- رابرت. ال. سولسو، ترجمه؛ ماهر، فرهاد، روان شناسي شناختي، انتشارات رشد، چاپ اول، 1371.

    20- سيف، سوسن، كديور، پروين – كرمي نوري، رضا – لطف آبادي، حسين، روان شناسي رشد (1)، انتشارات سمت، چاپ دهم، تهران، 1379.

    21- لطف آبادي، حسين، روان شناسي رشد (2)، انتشارات سمت، چاپ دوم، 1379.

    22- منصور، محمود، روان شناسي ژنتيك (تحول رواني از تولد تا پيري)، انتشارات سمت، تهران، 1379.

    23- منصور، محمود، روان شناسي ژنتيك (2)، انتشارات ژرف، چاپ اول، تهران، 1369.

    24- عظيمي، سيروس، روان شناسي كودك، انتشارات معرفت، چاپ اول، تهران، 1369.

    25- لطف آبادي، حسين، زمينه‌هاي اجتماعي – فرهنگي رشد نوجوانان و جوانان، انتشارات نسل سوم، چاپ اول، تهران، 1380.

    26- نيك گهر، غلامحسين، مباني جامعه شناسي، انتشارات رايزن، چاپ سوم، تهران، 1371.

    27- اكرمي، مقايسه تحول قضاوت اخلاقي در كودكان و نوجوانان بزهكار و بهنجار و بررسي تأثير شرايط خانوادگي، پايان نامه كارشناسي ارشد در رشته روان شناسي باليني، 1371.

کلمات کلیدی: رشد اخلاقی - سن - قضاوت اخلاقی

موضوع روش تحقیق بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان , نمونه روش تحقیق بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان , جستجوی روش تحقیق بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان , فایل Word روش تحقیق بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان , دانلود روش تحقیق بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان , فایل PDF روش تحقیق بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان , تحقیق در مورد روش تحقیق بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان , مقاله در مورد روش تحقیق بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان , پروژه در مورد روش تحقیق بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان , پروپوزال در مورد روش تحقیق بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان , تز دکترا در مورد روش تحقیق بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان , تحقیقات دانشجویی درباره روش تحقیق بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان , مقالات دانشجویی درباره روش تحقیق بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان , پروژه درباره روش تحقیق بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان , گزارش سمینار در مورد روش تحقیق بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان , پروژه دانشجویی در مورد روش تحقیق بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان , تحقیق دانش آموزی در مورد روش تحقیق بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان , مقاله دانش آموزی در مورد روش تحقیق بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان , رساله دکترا در مورد روش تحقیق بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد مدیریت دولتی گرایش : منابع انسانی چکیده : سازمانها در دنیای پر رقابت کنونی بدنبال یافتن شیوه های حداکثر نمودن تلاش کارکنانشان هستند و یکی از مهم ترین آنها انگیزش کارکنان به ایفای نقش های فراتر در سازمان است . اخلاق یعنی رعایت اصول و ارزشهای حاکم بر رفتار فرد و بررسی ارتباط آن با رفتار شهروندی سازمانی بعنوان نوعی رفتار فرانقش منجر به ...

پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشته فلسفه هنر چکیده یکی از مهم‌ترین پرسش‌ها در زمینه‌ی نسبت اخلاق و فیلم این است که آیا می‌توان فیلمی را به واسطه‌ی داشتن قبح اخلاقی، فاقد ارزش زیباشناختی یا دارای نقص زیباشناختی دانست؟ در پاسخ به این پرسش از افلاطون تا کنون، دیدگاه‌های مختلفی همچون «اخلاق‌گرایی افراطی»، «اخلاق‌گرایی میانه‌رو»، «زیباگرایی»، «خودآیینی‌گرایی میانه‌رو»، «نااخلاق‌گرایی ...

پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد رشته­ی زبان و ادبیات فارسی چکیده: مفاهیم مذهبی­ای چون خداشناسی، از جمله مفاهیم انتزاعی هستند و شاعران باید به‌گونه‌ای آن­ها را در اشعار بگنجانند که برای کودکان در گروه­های سنی مختلف قابل درک باشد. پژوهش حاضر به بررسی چگونگی طرح مفاهیم مذهبی در اشعار کودکان گروه­های سنی «الف و ب » در دهه­ی هشتاد می­پردازد. مبنای انتخاب اشعار،شعرهای بررسی‌شدۀ شورای کتاب ...

پایان­نامه جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد پرستاری (گرایش داخلی جراحی) چکیده زمینه و هدف: جو اخلاقی محیط کاری بیمارستان، علاوه بر تاثیر بر کیفیت مراقبت­های ارائه شده توسط پرسنل، در رضایت شغلی آن­ها نیز موثر است. از طرفی جو حاکم بر محیط­های بالینی، از عوامل موثر بر کیفیت آموزش بالینی و نگرش دانشجویان به رشته تحصیلی خود نیز گزارش شده است. به­ دلیل عدم وجود مطالعه­ای در مورد تاثیر جو ...

پايان­نامه تحصيلي جهت اخذ درجه کارشناسي ارشد  ) M.A  ( گرايش: مديريت منابع انساني زمستان  1391               چکيده : دانشگاه نظا

پايان نامه کارشناسي ارشد رشته مديريت بازرگاني گرايش بازاريابي تابستان 91 چکيده: اين تحقيق با موضوع" بررسي تاثير عوامل بازاريابي اجتماعي بر ارزش نام تجاري بانک از ديدگاه مشتريان (مطالعه

پايان­نامه جهت اخذ درجه کارشناسي ارشدM.A  رشته مديريت دولتي گرايش تحول چکيده هدف از پژوهش حاضر، بررسي رابطه بين جو سازماني با استرس شغلي و خلاقيت در کارکنان  اداره کل بيمه سلام

پایان نامه جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد "MA " رشته: حسابداری گرایش: حسابداری چکیده: افشاگری و گزارشگری اجتماعی، فرایند انتقال اطلاعات مرتبط با تاثیرات اجتماعی و زیست محیطی عملکرد اقتصادی شرکت به جامعه است. گسترش مسئولیت پذیری سازمان بر این موضوع دلالت دارد که مسئولیتهای سازمان از ﺁنچه در گذشته بوده ،یعنی" فراهم کردن پول برای سهامداران " فراتر رفته است.حرکت در مسیر مسئولیتهای ...

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حسابداری (M.A) چکیده در این تحقیق رابطه بین هیئت مدیره مشترک، افشاهای اختیاری و کیفیت سود در 57 شرکت ازشرکتهای های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از ابتدای سال 1385 لغایت پایان 1390 مورد بررسی قرار می گیرد .در تحقیق حاضر، ناپایداری سهام، هیئت مدیریت مشترک و مدیر مستقل را به عنوان "متغیر مستقل" و رتبه افشا و اقلام تعهدی اختیاری را به عنوان ...

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی (M.A ) چکیده متغیرهای استرس شغلی و تعهد سازمانی از جمله موضوع های مهمی هستند که امروزه در سازمان­های موفق مورد توجه قرار گرفته­اند. یکی از متغیرهایی که با استرس شغلی و تعهد سازمانی مرتبط دانسته شده است اخلاق کاری است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین اخلاق کاری با تعهد سازمانی و استرس شغلی در میان کارکنان اداره آموزش و پرورش ناحیه یک ...

ثبت سفارش