پایان نامه رشته مهندسی صنایع غذایی
سال 1383
مقدمه
حدود يك سال پيش كه به دنبال انتخاب موضوعي جهت پروژه و سمينار خود بوديم، هدفمان را دستيابي به يك موضوع جديد و همه گير قرار داديم.
پوكي استخوان و ارتباطش با نحوة تغذيه، سرطان و تغذيه، تغذية دوران بارداري همه و همه جز موضوعات تكراري بودند كه همواره به عنوان موضوع سمينار و پروژة دوستانمان، برروي بُرد دانشكده خودنمايي مي كرد. طي مشورت با استاد گرانقدر سركار خانم طباطبائيان به اين نتيجه رسيديم كه كمي هم به مشكلات خود فكر كنيم. واقعاً چرا اينهمه بيحوصلگي و سردردهاي گذرا كه شايد ماهيانه تنها يكبار به سراغمان مي آمد؟ پس از پرس و جوي بسيار از اساتيد و بررسي پژوهشهاي به چاپ رسيده، به اين نتيجه رسيديم كه تعداد بيشماري، قربانيان سندرم پيش از قاعدگي (PMS) هستند. گاهي شرايط طبيعي مشكلاتي را ايجاد مي كند كه به ظاهر جز تحمل و انطباق با آنها كاري نمي توان كرد. مثلاً حالتي را تصور كنيد كه بطور منظم و در فواصل زماني معين به بيماري خاصي مبتلا شده و مجبور به تحمل آن باشيد. حداقل در يك مورد اين مسأله واقعيت داشته و زنان همه ماهه با چنين مسأله اي روبرو هستند. عادت ماهيانه، پديده اي است كه در 30 تا 40 درصد زنان علائم آن به قدري شديد است كه بعنوان يك بيماري شناخته مي شود. (PMS) چنانچه عادت ماهيانه از 13 سالگي آغاز و تا 50 سالگي ادامه يابد و هر تجربة آن 5 روز از يك دوره 28 روزه را به خود اختصاص دهد، هر زن بطور متوسط 7 سال از عمرش را با اين پديده سپري مي كند و اين امر اهميت توجه به اين حالت را نشان مي دهد.
علاقه و توجهمان به شناخت PMS موجب گرديد تا خواستار برقراري تماس با مبتلايان به اين سندروم شويم ولي اين خود نيازمند وجود يك رابطه بين ما و بيماران بود. طي تحقيقاتي و با همكاري مدير مؤسسه پژوهشي – تحقيقاتي طعام اسرار – جناب دكتر شيخ روشندل – كه خود شخصاً به طبابت و درمان اين دسته از بيماران مي پرداختند، گروهي را بعنوان نمونه انتخاب كرديم و با توجه به علاقه ذاتيمان به داروهاي گياهي به پيشنهاد جناب دكتر روشندل فرضيه تأثير گياه مرمكي برروي PMS را مطرح نموديم. هرچه پيشتر مي رفتيم عوارض منفي داروهاي شيميائي – هورمون درماني و آرام بخشها بر ما روشن تر مي شد.
بعد از 4 ماه تحقيق و بررسي؛ نتايج به بار نشست و هم اكنون خوشنوديم كه قدمي هرچند كوچك در زمينهي اطلاع رساني به زنان جامعه يمان برداشته ايم. اميدواريم ديگر شاهد اختلافات خانوادگي كه همگي از كج خلقي ها و آشفتگي هاي دوران قبل از عادت ماهانه نشأت مي گيرد نباشيم. بارها از زبان نمونه هايمان شنيده ايم كه مي گفتند: «چرا هيچ كس تابحال در مورد اين سندروم چيزي نگفته است؟ مگر نه اين است كه تمام زنان بطور طبيعي در اواخر سيكل قاعدگي اين مشكلات را تجربه مي كنند؟!» لازم به ذكر است كه ما بحثمان را به 5 بخش اصلي تقسيم كرده ايم:
1-
2-
3-
4-
5-
مدعي نمي شويم كه بهترين آنچه را كه مي شد ارائه داده ايم امّا با توجه به كمي منابع موجود در زمينة اين سندروم و حتي گياه مُرّمكي چه در داخل و چه خارج از كشور و آشنايي نه چندان زياد متخصصان داخلي با اين سندروم، سعي كرده ايم تا مجموعه اي در خور را آماده سازيم كه اميدواريم مورد توجه قرار گيرد.
در خاتمه بايد از زحمات بسيار زياد استاد گرانقدر سركار خانم طباطبائيان كه با سعة صدر به راهنمايي ما پرداختند و همچنين جناب آقاي دكتر شيخ روشندل – مدير مؤسسة پژوهشي – تحقيقاتي طعام اسرار – كه اگر الطاف ايشان نبود مطمئناً سير اين تحقيق غيرممكن بود تشكر نموده و با قدرداني از همة كساني كه ما را در جمع آوري و گردآوري مطالب ياري دادند بحث خود را آغاز مي كنيم.
فصل اول
سيكل قاعدگي
قاعدگي زماني آغاز مي گردد كه استروژن به سطح مشخصي برسد. بسياري از فاكتورهاي زندگي مدرن قادرند اين زمان را به جلو بيندازند اين فاكتورها نظير رژيم هاي غذائي حاوي استروژن فراوان – گوشت، تخم مرغ، لبنيات و ... مصرف گوشت و انواع طيور (بدليل افزايش شير و فربه كردن و توليد بيشتر تخم مرغ به حيوانات انواع داروهاي حاوي استروژن داده مي شود كه پس از ذبح مقاديري از اين مواد در بدن حيوان باقي مي ماند) و در معرض تركيبات مشابه استروژن قرار گرفتن خود باعث افزايش سطح استروژن در بدن گشته و انتشار آنرا باعث مي شود. در نتيجه بالا رفتن استروژن در بدن زنان اثري بر هورمون ديگر زنان تحت عنوان پروژسترون وارد شده كه اصطلاحاً تحت عنوان پديدة نفوذ يا غلبة استروژني شناخته مي شود. اين وضعيت زمينه ساز بسياري از مشكلات رايج در سلامتي زنان مي باشد، بطوري كه متخصصان بيماريهاي زنان در اكثر حالات غيرطبيعي بيمارانشان از قبيل PMS، دمدمي مزاج، خونريزي زياد، آندومتريوز، فيبروئيد، كيستهاي تخمداني و بيماريهاي فيبروسيتيك نيز افزايش ناگهاني استروژن را عامل اصلي مي دانند. اعتقاد به چنين فرضيه اي امروزه به چنان حدي از باور رسيده است كه حتي دليل اغلب مشكلات توليد مثلي در زنان غربي نيز نسبت بالاي استروژن در بدن آنها عنوان مي شود.
(A روند فعاليت سيكل ماهانه
سيكل قاعدگي را مي توان از دو ديدگاه زير مد نظر قرار داد: 1-ديدگاه باليني بصورت خونريزي دوره اي؛ و 2-ديدگاه تئوريك ترنورواندوكرين پايه. دانش لازم در مورد هر دو ديدگاه باليني و پاية سيكل قاعدگي در دسترس است و در اين بخش تلاش خواهد شد تا اين دو ديدگاه در هماهنگي با يكديگر مورد بحث قرار گيرند.
سيكل قاعدگي از ديدگاه باليني
قاعدگي عبارت از خونريزي دوره اي رحمي است كه اكثر زنان در سنين باروري آن را تجربه مي كنند. قاعدگي طبيعي، ريزش دوره اي اندومتر ترشحي رحم است كه در اثر كاهشي در توليد استراديول و پروژسترون بعلت پسرفت جسم زرد، رخ مي دهد.
وضعيت زماني سيكل قاعدگي
ارتباط قاعدگي با سيكل گردش ماه، تنها يك تصور رومانتيك است. برخلاف باور عامه مردم، سيكل قاعدگي در اغلب زنان همانند «گردش ساعت» تكرار نمي شود. متخصصين بيماريهاي زنان براي بدست آوردن اطلاعاتي از حالت طبيعي قاعدگي، بطور معمول پرسشهائي را در مورد فاصلة قاعدگي، نظم فواصل قاعدگي، مدت طول كشيدن خونريزي قاعدگي و حجم خونريزي، از بيمار بعمل مي آورند.
Treloar و همكاران، اطلاعاتي را در مورد فواصل قاعدگي و نظم اين فواصل در زنان سفيدپوست مطالعه شده در دانشگاه مينه سوتا، منتشر كردند. در اين مطالعه، اطلاعات بصورت آينده نگر در طول 30 سال جمع اوري شده بودند و تعداد 275947 مورد سيكل قاعدگي براي تجزيه و تحليل در دسترس قرار داشتند. (جدول 1-1)
طول مدت سيكل معمولاً در هر ماه به ميزان 2-1 روز متغير بود و تنها 50 درصد زنان سيكلي در محدودة 30-26 روز داشتند كه در تعريف فاصلة به اصطلاح تيپيك 28 روز مي گنجيد. در اكثر زنان، قاعدگي براي اولين بار در سن 13 سالگي (با محدوده طبيعي 16-8 سالگي) آغاز مي شود و در سن 52 سالگي (با محدودة طبيعي 55-45 سالگي) خاتمه مي يابد. در محدودة سني 20 تا 40 سالگي، زنان بيشترين نظم را در سيكل هاي خود نشان مي دهند و در سالهاي بلافاصله بعد از منارك و قبل از يائسگي، تغييرپذيري اين سيكل ها بيشتر است. با اين وجود بايد توجه داشت كه مدت ميانگين سيكل قاعدگي «طبيعي» از 87/28(75/2) روز در سن 20 سالگي، به حد ميانگين 8/26 (2) روز در سن 40 سالگي، كاهش مي يابد. محققين از طريق مشاهده و بررسي تعداد زيادي از زنان سالم بالاي 30 سال، به اين نتيجه رسيده اند كه مقادير مربوط به طول مدت سيكل هاي قاعدگي، در پيرامون يك منحني توزيع بيولوژيك طبيعي تجمع مي يابند؛ در مورد هر زن، معمولاً اين مقادير در پيرامون يك مقدار كه براي وي حالت معمول دارد، تغيير مي يابند. در خلال چند سال اول بعد از منارك و همچنين درست قبل از يائسگي، زنان انحرافات وسيعتري از مقدار ميانگين را تجربه مي كنند. مفهوم «محدوده طبيعي» دربرگيرندة انحرافاتي است كه در 50 درصد زنان در سن 25 سالگي كه طول مدت سيكل هاي آنان كمتر از 27 و يا بيشتر از 31 روز است، رخ مي دهند.
با مراجعه به مطالعات بعمل آمده برروي تعداد زيادي از زنان در طول مدت زماني قابل توجه، محدوده هاي طبيعي مشخص شده اند، بطور كلي، سيكل هاي كمتر از 24 روز را پلي منوره و سيكل هاي بيش از 35 روز را اوليگومنوره مي نامند. بعدها مشخص شد كه اكثر سيكل هاي توأم با تخمك گذاري (كه با موج سريع ترشح LH و سطح طبيعي پروژسترون فاز لوتئال مشخص مي شوند)، از 24 تا 35 روز متغير هستند.
جدول 1-1 حد ميانگين و محدوده هاي 5% بالاتر و پائين تر، در مورد فواصل قاعدگي برحسب روز، بدست آمده از 275947 سيكل قاعدگي.
Menstrual interval (Days)
5% Upper
5% Lower
Chronologic
bound
Median
Bound
Age (yr)
40
28
22
17
37
28
23
25
34
27
22
33
32
26
22
41
>80
27
15
49
Adapted from Treloar A E et al: Variation of human menstrual cycle through reproductive life. Int Fert (12): 77-126, 1962.
طول مدت خونريزي قاعدگي 7-3 روز است و مدتهاي كمتر (هيپومنوره) و بيشتر (هيپرمنوره)، بعنوان مسائلي غيرطبيعي درنظر گرفته مي شوند.
مقدار خونريزي قاعدگي
مدت طبيعي خونريزي قاعدگي از 3 تا 7 روز متغير بوده و ميزان كلي خون دفع شده معمولاً 80 ميلي ليتر يا كمتر است. اين امر آشكار شده است كه مقدار خون دفع شده در قاعدگي، از زني به زن ديگر بطور واضح متغير است، اما ميزان خون دفع شده در هر زن از ماهي به ماه ديگر تقريباً در حدي ثابت قرار دارد. اين طرح در زنان واقع در چندين بخش جهان كه در آنها مقدار متوسط دفع خون و ميزان انحراف از محدودة طبيعي كاملاً مشابه است، به اثبات رسيده است. در روش مورد استفاده براي سنجش ميزان اتلاف خون، خون را از تامپونها و نوارهاي بكار رفته در قاعدگي در داخل يك محلول هيدروكسيد سديم وارد مي سازند و سپس مواد رنگ زاي هِم (heme) را به شكلي تبديل مي كنند كه بتوانند آن را توسط يك اسپكتروفتومتر مورد سنجش قرار دهند. در صورتي كه ميزان خون تلف شده در قاعدگي افزون تر از 80 ميلي ليتر باشد، اين حالت از ارتباطي خوب بالا كم خوني (سطح هموگلوبين كمتر از 12 گرم) و مقادير پائين آهن پلاسما برخوردار خواهد بود. چون تعيين كردن ميزان خون تلف شده در قاعدگي از روي برآورد انجام شده توسط بيمار كاري دشوار است، كنترل كردن بيمار از نظر كم خوني يكي از راههاي عملي براي كنترل ميزان خون دفع شده در قاعدگي محسوب مي شود.
فهرست منابع خارجی وداخلی:
1.Kistner’s Gynecology
KENNETHJ .RYAN,MD
ROSS S.BERKOWI TZ,MD,2000
2.Clinical Gynecologic Endocrinology Infertilitj And Sixth Edition
LEON SPEROFF
ROBRT H.GLASS
NATMANG . KASE,1999
3.سایت های اینترنتی (منبع اصلی)
www.medicien.com
www.vitinetyrel.com
www.drdonnice.com
www.your medical source.com
بیماریهای زنان-نُواک
ترجمه دکتر ژیلا امیر خانی-سال 1382
اختلالات پیش از عادت ماهانه-تالیف دکتر نیلزلارسن
ترجمه دکتر مهین میلانی-سال1380
3-فرهنگ علوم تغذیه؛ انگلیسی-فارسی
تالیف شهین نیک اعتقاد-سال1383
4-انتشارات هامون