گزارش پروژه تحليلي دورة كارشناسي علوم آزمايشگاهي دامپزشكي
دانشکده دامپزشکی
مقدمه:
پژوهشهاي عملي هر چند ناچيز باشد، قابل توجه است. كه اگر چيزي بر دانستنيها نيافزايد، كم ننموده و اگر براي پيشرفت دانش راه تازهاي باز ننمايد، مسدود هم نميكند. آنها كه با بضاعت مختصر علمي قدم اول را برميدارند، بالطبع در پي قدم دوم بوده و بدنبال اندوختة بهتري ميروند.
اگر به بخش تركيبات آرسنيكي اين پروژة تحقيقاتي، اجمالي شود. اهميت اين ماده در دانش دامپزشكي محرز ميگردد.
با علم به اينكه داروهاي آرسنيكي قسمت عمدهاي از داروها را تشكيل داده و صنعت داروسازي هر روز تركيبات گوناگوني را از اين دارو به بازار ميفرستد، مطالعه و بررسي آن خصوصاً از نظر سم شناسي شايان توجه ميباشد.
از سالها قبل مسألة اعتياد بوسيلة اين دارو مورد دقت علماء فن بوده و عدهاي براي چالاكي و تقويت از آن استفاده ميكردند. حتي در روم قديم، بخصوص زنها براي طراوت و وجاهت ظاهري متوسل به اين دارو ميشدند.
و يا براي انبساط و نشاط سگهاي پرقيمت شكاري و يا پاسبان و يا حيواناتي كه ميخواستند آنها را فربه و چالاك به مشتري عرضه نمايند، بدون اينكه توجه به خطرات و زهرآگيني آن داشته باشند از اين دارو استفاده ميكردند.
در رابطه با زهرآگيني آرسنيك، زنها و نديمههاي سابق گردانندة اصلي اين كشمكش بوده و حتي اطلاعات سم شناسي آنان بيش از گياهشناسان و متخصصين شناسي زمان خود بوده است.
نمونههاي تاريخ شاهد اين مدعا ميباشد. از آن جمله كاترين دومديسي، ملكة فرانسه، دختران بورژيا، كاترين ملكة روسيه و امثال آنها كه براي نابود كردن و انتقام كشيدن و انجام مقاصد شيطاني خود متوسل به زهر ميشدند و جنايات بيشماري مرتكب شدهاند. اينان دستگاه و تشكيلات وسيعي براي جمعآوري و شناسايي زهرهاي مهلك در اختيار داشتند.
آرسنيك از زهرهاي كشندهاي است كه قرنها پيش، بوجود آن پي بردهاند و در حيوان يا انسان براي تبهكاري و يا خودكشي استفاده كردهاند.
تارديو[1] 288 موردي زهرآگيني در انسان و يا حيوان يادداشت كرده است كه 195 مورد آن بوسيلة اسيد آرسنيو انجام شده است (3). چون كمترين مقدار اين زهر در بدن از راه تجزية شيميايي حتي مدتي پس از مرگ هم تشخيص داده ميشود لذا امروزه تبهكاري كمتري با اين زهر اتفاق ميافتد و بيشتر توجه به خواص درماني آرسنيك معطوف ميباشد.
مواد آرسنيكدار جزو اولين داروهايي بودند كه در مقابل سيفليس مؤثر بودند و هنوز هم براي درمان اسهال خوني ناشي از آميب بكار ميروند. آرسوبال يا مل[2]- بي ارگانوآرسنيكهايي هستند كه مؤثرترين دارو در درمان مرحلة نورولوژيكي تريپانوزوميازيس آفريقايي ميباشند كه عامل عفوني آن تريپانازوما گامبينس[3] و تريپانازوما رودزينسي[4] ميباشند.
2-1- تاريخچه:
آرسنيك مركب از دو كلمة آرس (ARSE) بمعناي مرد (مذكر) و نيكون (NICON)، به معناي كشتن ميباشد. چينيها از زمانهاي بسيار قديم تركيبات سولفوره آنرا در پزشكي و صنعت بكار ميبردند. آرسنيك از سموم مشهور قرون وسطي بوده بطوريكه 90 درصد مسموميتها با آرسنيك صورت ميگرفته است.
پاپ الكساندر ششم بوسيلة مستخدمش سهواً بوسيلة آرسنيك مسموم شد. در زمان لوئي- چهاردهم ننگ و رسوايي بزرگي بعلت فوت ناگهاني مادام موتسپان[5] پيش آمد كه محاكم قضايي با شدت عمل خود به 441 فقره مسموميت پي بردند كه 87 فقرة آن در اثر آرسنيك بوده است. مسموميت با اين سم در فرانسه و انگلستان بسيار رواج داشته و اغلب با مشروبات الكلي و يا با غذا خورانده ميشد.
ايرانيان از زمانهاي قديم 5 نوع از تركيبات آرسنيك را ميشناختند و بنام زرنيخ زرد، سرخ ، سبز، سياه و سفيد ميناميدند. در كتاب جنگ الادويه مذكور است كه دو قسم زرنيخ سبز و سياه به سبب قوت و شدت، غير متداول اند ولي سفيد آن بنام زرنيخ النوره يا داء الشعراء كه از نظر سميت شديدترين انواع آن است در از بين بردن موهاي زائد بدن مور استفاده دارد.
مسموميت با آرسنيك در انسان ممكن است جنائي، شغلي، اتفاقي و يا خودكشي باشد ولي در حيوانات بيشتر بصورت اتفاقي، جنائي و داروئي است.
استعمال تركيبات آرسنيكي براي مبارزه با حشرات و موش و انگل و نيز آفات يونجه، پنبه، تنباكو، رازك، چاودار، گندم و آفات درختان انگور و سيب زميني و نيز آلوده شدن علوفه با آرسنات دوسود و يا آرسنات سرب و سم پاشي آنها با اين مواد، خطر مسموميت حيوانات را زياد ميكند.
و نيز دادن حمامهاي آرسنيكي (ضد انگل) در صورتيكه طولاني بوده و حيوان نيز داراي زخمهاي جلدي نيز باشد سبب مسموميت خواهد شد. در گاوها نيز گاهي در اثر ليسيدن رنگهاي آرسنيكي و يا پمادهاي آرسنيكي و يا بكار بردن بيش از مقدار درماني آنها احتمال مسموميت وجود خواهد داشت، در طول جنگ جهاني اول استعمال گازهاي سمي لويزايت[6] و مسموميت حاصله از آن سبب شد كه دانشمندان انگليسي به تهيه دارويي موفق شوند بنام B.A.L [7] كه در مسموميتهاي آرسنيكي و اغلب مسموميتهاي فلزي با نتايج عالي و درخشان بكار برده شد.
در تاريخ عمومي يونان به زهر زردرنگ سولفورو آرسنيك كه همان اور پيمان[8] است اشاره شده ولي آرسنيكي كه دنياي قديم متوجه آن بودهاند سولفيت آرسنيك ميباشد كه از معادن توسط بردگان استخراج ميشد و جنس شبه فلزي آن (تري اكسيد آرسنيك) كه همان آرسنيك سفيد است تا قرون وسطي شناخته نشده بود.
اولين بار در تاريخ تئوفر اسطوس[9] و ارسطو[10] كه چهار قرن قبل از ميلاد مسيح زندگي ميكردند اشاره به آرسنيك نموده و متذكر شدند كسانيكه صورت آنها به وسيله سوختگي قرمز ميشده براي درمان و رفع سوختگي از اين دارو استفاده مينمودهاند همچنين نويسنده يوناني قرن اول ديوس كوريدس[11] لغت آرسنيكوم را براي نخستين بار بكار برده است و پس از المپودوريس ديگر يوناني ذكري از تري اكسيد آرسنيك يا آرسنيك سفيد نموده و آن را با سوزاندن سولفورآرسنيك بدست آورده است.
در قرن شانزدهم پاراسيلوس[12] كيماگر سوئيسي راه بدست آوردن آرسنيك شبه فلزي را ذكر نموده و مينويسد با گرم كردن آرسنيك قديم (فلزي) با پوسته تخم مرغ توانسته است آرسنيك شبه فلزي (آرسنيك سفيد) بدست آورد. در قرن هفدهم شرويدر[13] فيزيكدان آلماني كه عدهاي از صاحبنظران او را كاشف آرسنيك مي دانند درباره اين جسم تحقيقاتي نموده كه در كتاب فارماكوپه چاپ سال 1694 ذكر شده است.
در قرن هيجدهم هنكل[14] شيميدان ساكسوني شرحي درباره آرسنيك نوشته و در همان قرن براند[15] خاطر نشان ساخت كه آرسنيك سفيد بصورت تري اكسيد ميباشد و بالاخره در سال 1817 برزيليوس[16]راجع به اين عنصر تحقيقات كافي نموده و در قرن نوزدهم تري پيه[17] در آبهاي الجزيره آرسنيك را يافت و در همين قرن اورفيلا[18] براي اولين بار به وجود آرسنيك در بدن در غده تيروئيد پي برده است . امروزه چنانچه بايد خواص داروئي اين عنصر شناخته شده است و صنعت داروسازي هر روزه تركيبات گوناگوني از اين ماده را به بازار عرضه ميكند(3).
2-2- خواص عمومي:
آرسنيك مادهاي است جامد - سفيد تا خاكستري رنگ كه در حرارت 400 درجه سانتيگراد ذوب ميگردد. خواص ظاهري آن شبيه فلزات ميباشد ولي از نظر شيميايي، شبه فلزي است، حقيقي، كه در رديف ازت، فسفر و آنتيموان بشمار ميرود. آرسنيك به آساني اكسيد شده و در معرض هوا تغيير رنگ ميدهد. ابتدا زردرنگ و بعد سياه ميشود. در صنعت بصورت پودر وجود دارد. اين پورد بنامهاي آرسنيك تري اكسيد و آرسنيك سفيد و اكسيد- آرسنيوس و پنتااكسيد ناميده ميشود.
علامت اختصاري اين فلز AS، وزن اتمي آن 33 و داراي وزن مخصوص 73/5، ميباشد. رنگ آرسنيك در مقابل شعله تغيير ميكند و در حرارت زياد (از 180، درجة سانتيگراد به بالا) در حاليكه بوي سير از آن متصاعد ميشود به اسيد آرسنيو، تبديل ميگردد. ميلر[19] دانشمند انگليسي متذكر شده است كه در زمانهاي بسيار قديم، براي تشخيص اين فلز از خاصيت فوق استفاده مي كردند. يعني يك قطعه از اين فلز را روي چاقو گذاشته و بالاي آتش نگه ميداشتند و در مجاورت هوا و حرارت زياد آرسنيك با شعلة آبي رنگ سوخته و ايجاد بوي سير مينمود (3). سنگ معدني كه آرسنيك از آن به عمل ميآيد، آرسنيوپيريد ناميده ميشود. در اين سنگ بميزان 46 درصد آرسنيك، وجود دارد . مهمترين تهيهكنندگان آرسنيك جهان بترتيب آمريكا، مكزيك، كانادا، روسيه، فرانسه، اسپانيا ميباشند. (3).
آرسنيك با تركيبات متتوع و غالباً با فلزات گوناگون از قبيل سديم، مس و سرب همراه است . اين فلز بيشتر در مجاورت معادن طلا يافت شده است.
با توجه به اينكه در حال حاضر تعدادي از تركيبات نسبتاً جديد آلي آرسنيكي مورد استفاده قرار ميگيرند. بنابراين مسموميت آرسنيكي يك مشكل جدي به شمار ميرود تركيبات آرسنيكي داراي خصوصيات فيزيكي و شيميايي متنوعي هستند كه ميتوانند بر روي مسموميت و جذب آنها اثر بگذارد. بطور كلي هر چه ميزان حلاليت تركيبات بيشتر باشد، ميزان جذب هم بيشتر است و سطوحي كه بصورت فيزيكي با آن آلوده شدهاند وسيعتر ميباشند. و معمولاً مسموميت شديدتر ميشود. تركيبات آرسنيكي قادراند كه به درجات گوناگون از سطوح اپيتليال عبور كنند. جذب از طريق پوست بعنوان يك روش مسموميت در مقايسه با مسموميت ناشي از حمام كردن توسط تركيبات آرسنيكي و استفاده از مرهم كه كمتر در آمريكا استفاده ميشود غالباً كاهش يافته است(19).
مسموميت با آرسنيك معمولاً پس از خوردن مقدار سمي اين عنصر توليد ميشود. ولي امكان مسموميت از راه پوست بويژه در صورتي كه ناحيهاي از آن مجروح و پر خون باشد نيز وجود دارد و مقدار آرسنيك كه از راه پوست ميتواند موجب مسموميت شود خيلي كمتر از ميزان آن از راه خوراكي است (احتمالاً 10 مرتبه)(2).
-----
منابع
الف- منابع فارسي
اخوال، عبدالمجيد (1369) اثردرماني B.A.L در مسموميتهاي آرسنيكي سگ ، پايان نامة شمارة 594، صفحات : 32، 36 و 45 تا 51 (دانشكده دامپزشكي دانشگاه تهران).
شيمي ، احمد (1366)دامپزشكي ، صفحات 54 تا 57 (انتشارات سازمان دامپزشكي كشور).
ملك. محمود (1375) بررسي دربارة مسموميت حاصله از آرسنيك و درمان آن در دامهاي كوچك، پايان نامة شمارة 254، صفحات 1 تا 8 و 12 تا 30 (دانشكده دامپزشكي دانشگاه تهران).
ب- منابع انگليسي
4- Anderson, W.A.D.& Thomas, M.S (1980). Synopsis of Pathologhy, Edn., (CVM Publication Ltd., London).
5- Booth, N.H & Mcdonald, L.E.(1986). Veterinary pharmacology and Therapeutics, End., PP:922-923 (Iowa state University Press, New York).
6- Charboneau, S.M.(1990). Arsenic Infection. Metabolism of Orally Administered Inorganic Arsenic in the Domestic Animal Toxical Lett, 24(2):107-113.
7- Chardrasoma, p.& =Thomas, M.S.(1995). Concoise of Pathology, Edn., PP.: 180-276 (W.B.Saunders publication Ltd., Philadelphia).
8- Clarke, E.G.C & Clark, M.L.(1990). Garners Veterinary Toxicology, End., PP.: 14-21-22-32-33-44-47-48-50 (Wilkins Company Baltimore Publication, Ltd., London).
9- Crecelius, E.A.(1992). Changes in the Chemical Separation of Arsenic Following Ingestion by Man. Environ Health Prespect, 25:147-150.
10- Ettinger, S.J. & Feldman, E.C.(1995). Text Book of Veterinary Internal Medicine, End., PP: 320 (W.B.Saunders, philadelphia).
11- Ettingers, S.J. & Feldman, E.C(1996). Text Book of Veterinary Internal Medicine, Edn., PP.: 196,470-471 (W.B.Saunders, philadelphia).
12- Hornfeldt, C.S. & Borys, D.J.(1996). In Organic Arsenic Poisoning in Bovine. Journal of Toxicology, 56(3): 20-24.
13- Hoskins, J.D.(1998). Thiacetaramide and it’s Adverse Effects. Journal of Toxicology, 59(4): 131-134.
14- Humphreys, D.J. (1988).Veterinary toxicology, Edn., PP.: 19-23 (W.B.Saunders, philadelphia).
15- Kirk, R.W. (1990). Current Veterinary therapy x. domestic Animal practice, Ehd., PP.: 159-161 (W.B.Saunders, philadelphia).
16- Manahan, S.E.(1994). Toxicological chemistry, Edn., PP.: 260- 261, 282-284 (W.B. Saunders, philadelphia).
17- Morgan, R.V.(1998). Small Animal Practice, Edn., PP.: 1317-1318 (Churchilll Livingstone Inc., London).
18- Neiger, R.D. & Osweiler, G.D. (2001). Arsenic Consentrations in Tissues and Body Fluid of Dogs on Chronic Low- Level Dietary Sodium Arsenic. Journal of Veterinary Diagnostic Investigation, 38:334-337.
19- Radeleff, R.D. (1991). Veterinary Toxicology, Edn., PP.: 14-33 (CAB Publication, Ltd., London).
20- Robins, S.L. (1997). Basic Pathology, Edn., PP.:461-485 (Wolf Medical publication Ltd., Philadelphia).
21- Ruckebusch, Y. & Toutain, L.P. (1995). Veterinary pharmacology and Toxicology. Jurnal of toxicology, 55(2):81-89.
22- Tsukamoto, H.(1993). Nephrotoxicity of Sodium Arsenate in Dogs. Journal of Veterinary Toxicology, 100(2):34-42.
23- Tsukamato, H.(1990). Metabolism and Renal Handling of Sodium Arsente in sheeps. Journal of Veterinary Toxicology, 97(3):111-120.