الف) بيان مسأله
از نظر تاريخي آدنوكاسينوم معده يكي از علل عمده مرگ و مير ناشي از سرطان درجهان بوده است. در سال 1930 سرطان معده علت عمده مرگ و مير ناشي از سرطان در ايالات متحده درميان مردان و سومين علت در زنان بود. خوشبختانه از زمان پايان جنگ جهاني دوم و بدنبال يك روند جهاني بويژه در كشورهاي توسعه يافته بروز سرطان معده بطور مداوم در حال كاهش است و شايد بتوان گفت كه هيچ بيماري بدخيمي را نميتوان يافت كه چنين سير روبه كاهشي را طي كرده باشد.تا سال 1980، اين سرطان هنوز هم علت عمده مرگ و مير ناشي از سرطان در جهان به شمار ميرفت.
در سال 1996 سرطان معده بعنوان دومين علت اصلي مرگ و مير ناشي از سرطان- با 62800 مرگ در سال- باقي بود. در سال 1997 سرطان معده هشتمين علت مرگ ومير ناشي از سرطان در ايالات متحده محسوب شد. چرا كه در اين سال 22800 مورد جديد سرطان تشخيص داده شد كه باعث مرگ 14000 نفر گشت و حدود 8/1 بيليون دلار هزينه براي مراقبتهاي بهداشتي در پي داشت.3
سؤالي كه در اينجا مطرح است آنست كه چرا عليرغم روند روبه كاهش جهاني در برروز سرطان معده اين سرطان همچنان بيرحمانه مبتلايان خود را از ميان برميدارد؟ پاسخ آنست كه متأسفانه سرطان معده در زمان تشخيص، اغلب پيشرفته است و ميزان بقاي 5 ساله بيماران كمتر از 10 درصد است.(7.6)
لذا آشكارا درمييابيم كه با شناخت عوامل خطرساز( Risk factors ) و ضايعات پيش سرطاني (precancerous lesions ) و غربالگري مناسب بيماران ميتوان اين سرطان كشنده را بسيار زودتر تشخيص داده و همچنانكه ميزان بروز اين سرطان روبه كاهش است ميزان كشندگي آن را نيز كاهش دهيم.
يكي ازعوامل خطرزايي كه در ايجاد سرطان معده مطرح است، باكتري مارپيچي به نام هليكوباكترپيلوري (Helicobacter pylori ) است كه از سوي سازمان بهداشت جهاني(WHO ) بعنوان يك سرطانزاي كلاس 1 دستهبندي شده است. مطالعات فراواني انجام شده است و مطالعات بسيار ديگري در دست انجامند تا نشان دهند اين باكتري عامل ايجاد ضايعات پيش سرطاني است و با ريشهكن ساختن اين عفونت، ميتوان گامي اساسي در پيشگيري از وقوع سرطان معده برداشت. در ادامه بيان مسأله، با سرطان معده و ضايعات پيش سرطاني معده و باكتري هليكوباكتر پيلوري بيشتر آشنا خواهيم شد.
* ادنوكارسينوم معده؛ اپيدميولوژي*
سرطان معده تنوع جغرافيايي مشخصي دارد . بطوريكه بالاترين ميزان شيوع در شرق
دور مشاهده شده است. از نظر ميزان بروز سرطان معده در جهان، ژاپن در رده نخست قرار دارد و از نظر ميزان مرگ و مير ناشي از سرطان معده، كشورهاي كره جنوبي، كاستاريكا، جمهوريهاي شوروي سابق و ژاپن به ترتيب در ردههاي اول تا چهارم جهان قرارگرفتهاند. آمريكاي شمالي. استراليا، اروپاي غربي و آفريقا مناطق با بروز كم به شمار ميآيند.(3)
در ايالات متحده اغلب بيماران از نظر سني بين 65 تا 74 سال سن داشتهاند. متوسط سني در زمان تشخيص در مردان 70 سالگي و در زنان 74 سالگي است. ميزان مرگ و مير سرطان معده براي مردان 1/6 در هر100000 نفر و در زنان 8/2 در هر 100000 نفر بود ( بين سالهاي 92 تا 1996). دركشورهاي باميزان بروز بالاي سرطان معده، سن زمان تشخيص حدود يك دهه زودتراست. اين مسأله شايد به خاطر غربالگري بهتر در اين كشورهاست. همانند ميزان سرطان معده زودرس ( Early Gastric cancer ) كه درشرق دور بطور مشخصي بالاتر از كشورهاي غربي است. وقتي سرطان معده افراد جوان را درگير ميكند نسبت مرد به زن نزديك به يك است. همچنين در اين حالت درگيري افراد با گروه خوني A برتري داشته، يك تاريخچه خانوادگي سرطان نيز وجود دارد و نسبت سرطان معده از نوع منتشر(Diffuse ) بالاتر از نوع رودهاي(Intestinal ) است.(2)
از دهه 1960 ميزان مزگ و مير ناشي از سرطان معده در جمعيت سياهان آمريكا نزديك به دو برابر سفيد پوستان شده است. همچنين خطر ابتلا به سرطان معده در آمريكاييهاي بومي و هيسپانيك ( Hispanic) دو برابر سفيدپوستان است. بر طبق مطالعات متعددي اين تفاوت در ميزانهاي مرگ و مير ممكن است بيانگر اين نكته باشد كه ميزانهاي مرگ و مير سرطان معده با كاهش سطح اجتماعي- اقتصادي افزايش مييابند. اما با آماري كه اخيراً مركز ملي مطالعات سرطان ايالات متحده منتشر نمود، وادار ميشويم كمي پيرامون اين نظريه بيشتر تأمل و تحليل نمائيم. چرا كه اين مركز اعلام كرد كه پراكندگي قومي بيماران سرطان معده از پراكندگي قومي مندرج در سرشماري ملي، انحراف چنداني ندارد. بطور مثال آمريكاييهاي آفريقايي تبار، 5/12 درصد بيماران سرطان معده را تشكيل ميدهند و همچنين در سرشماري ملي، 5/12 درصد جمعيت ملي، آمريكاييهاي آفريقايي تبار ميباشند!!(3)
از نظر جنسيت، ميزان سرطان معده در مردان سياهپوست وسفيدپوست نزديك به دو برابر زنان است و اين واقعيت در سرتاسر جهان ديده ميشود.
در ايالات متحده، پراكندگي سرطان معده در داخل معده بدين صورت است: 39 درصد در يك سوم پروگزيمال ، 17 درصد در يك سوم مياني ، 32 درصد در يك سوم ديستال و 12 درصد درگيري تمام معده. 3 و 6كاهشي كه در چند دهه اخير در ميزان بروز سرطان معده بوقوع پيوسته است، ابتدائاً تا روي كاهش سرطان معده در دسيتال مؤثر بوده است؛ مطالعات احير مطرخ مي كنند كه ميزانهاي سرطان معده در ناحيه كارديا ثابت باقي مانده است و ميزانهاي سرطان در محل اتصال معده به مري( e.g. junction ) از سال 1970 در حال افزايش بوده است. (3)
* آدنوكارسينوم معده ؛ اتيولوژي*
سرطان معده را ميتوان به دو زير گروه پاتولوژيك كاملاً جدا از هم تقسيم كرد كه نماهاي اپيدميولوژيك و پيشآگهي متفاوتي از هم دارند. در نوع منتشر سرطان معده (Diffuse type )، تمايز (Differentiation ) بسيار اندك است و باعث محو ساختمان غددي معده ميشود. اين نوع سرطان معده در سراسر جهان شيوع مشابهي دارد و در سنين پائينتر روي ميدهد و با پيشآگهي بدتري همراه است. نوع رودهاي سرطان معده(Intestinal type ) باعث تشكيل ساختمان هاي لولهاي شبيه به غده(gland like tubular structures) ميشوند كه مشابه غدد رودهاي است. اين شكل از سرطان ارتباط بيشتري با عوامل خطرساز غذايي و محيطي دارد و بيشتر در مناطق با بروز بالاي سرطان معده اتفاق ميافتد و اين نوع سرطان معده است كه در حال حاضر در تمام جهان روبه كاهش است. درحال حاضر تصور بر اين است كه ابتلا به شكل رودهاي سرطان معده، يك روند چند پلهاي (multistep process ) است. همانطوريكه در پاتوژنر سرطان روده بزرگ(colon cancer )، مخاط طبيعي كولون بطور متوالي به اپيتليوم هيپرپروليفراتيو تغيير شكل مييابد و بدنبال آن، آدنوم زودرس، ادنوم ديررس و كارسينوم بوجود ميآيد. در سرطان كولون، هر پله از تغييرات، با جهش در يك ژن
اختصاصي همراهي دارد.
----
References :
1)Walter L.Peterson and David Y.Graham . Helicobacterpylori . In Sleisenger and Fordtran’s Gastrointestinal; and Liver disease , Vol . One , 7th edition , W.B.Saunders ; 2002 .
2)Gordon D.Luk.Tumors of the stomach . In Sleisenger and fordtran’s Gastrointstinaland Liver disease , Vol . one , 6th edition , W.B.Saunders ; 1998
3)Theodore J.koh and Timothy C.Wang . Tumors of the stomach . In sleisenger and Fordtran’s Gastrointestinal and liver disease , Vol . one , 7th edition , W.B.Saunders ; 2002 .
4)C.Richard Boland and Thomas J.Savides . Tumors of the stomach . In Tadataka Yamada , David H.Alpers , Loren Laine ,Chung Owyang and Don W.Powell . Text book of Gastroentrology , Vol . 2 , 3rd edition , Lippincott Williams and wilkins; 1999 .
5)Carpenter SJ.GI tract neoplasms . In Andreoli Thomas E,et al , Cesil Essentials of Medicine . 5th edition . W.B.Saunder ; 2001 .
6)Vinay kumar . Gastrointestinal tract . In Robbins stanley L,et al . Basic Pathology . 6th edition . W.B.Saunder’s ; 1999 .
7)Robert J.Mayer.GI Tract Cancer . In Braunwald Eugene , et al . Harrison’s Principles of Internal Medicine . 15th edition . McGrawHill , 2001 .
8)Saito k , Arai k , Mori M , et al . effect of H.pylori eradication on malignant transformation of gastric adenoma . Gastrointestinal endoscopy , 52 : 27 , 2000 . Abstract
9)Forman D , Eurogast study group . An International Association between Helicobacter Pylori infection and gastric cancer . Lancet 341 : 1359 , 1993 . Abstract
10)Brenner H,Arndt V,Sturmert m et al. Individual and Joint contribution of Family History and HP to the risk of gastric carcinoma . Cancer 88 : 274 , 2000 . Abstract
11)Parsonnet J,Friedman G , Vanderstein D,et al . HP infection and risk of gastric cancer . N Engl J Med 325 : 1127 , 1991 . Abstract .
12)Nomura A,Stemmerman G,chyoup , et al , HP infection and gastric carcinoma In a population of Jappeness - Americans In Hawaii . N Engl J Med 325 : 1132 , 1991 . Abstract
13)Umeura N,Mukai T,Okamoto S,et al : Effect of HP eradiaction on Subsequent Development of Cancer after endoscopic Resection of early gasteric cancer . Cancer Epidemiol Biomarkers prev , 6:639 , 1997 . Abstract
14)Chang CH , Wu Ms , Chang YT , Chang MC , et al . Risk factors for Intestinal Metaplasia in adult residents of Matzu : Cross -Sectional study . J Formis Med Assoc 2002 Dec ; 101(12) : 835 - 40
15)Uemura N , Okamoto S,Yamamoto S.H.Pylori infection and the development of gastric cancer . keio . J.Med . 2002 Dec ; 51 suppl 2:63-8
16)Li S , Lu AP , Zhang L,Li YD . Anti - Helicobacter pylori immunoglobulinG (IgG) and IgA antibody responses and the Value of clinical presentations in Diagnosis of H.Pylori infection in patients with precancerous lesions . World J.Gastroentrol . 2003 Apr ; 9(4) : 755-8 . Abstract
17)Mohar A,Ley C , Guarner J, Parsonnet J , etal . High frequency of precancerous lesions of gastric cancer associated with H.pylori and response to tx , in chiapas , Mexico . Gac . Med . Mex . 2002 Sep-oct ; 138(5) : 405-10 . Abstract (Article in Spanish)
18)Siponen P.Gastric Cancer : Pathogenesis , risks , and Prevention . J.Gastroentrol 2002 ; 37 supple 13:39-44 . Abstract
19)kikuchi S.Epidmiology of H.pylori and gastric cancer . Gastric Cancer 2002 ; 5(1): 6-15 . Abstract
20)Xue FB , Xu YY,Wan Y , Pan BR,etal . Association of H.pylori with gastric carcinoma : a meta analysis . World J Gastroentrol 2001 Dec ; 7(6) : 801-4 . Abstract