پايان نامه كارشناسي ارشد
تابستان 85
مقدمه:
تحولي ژرف در شرف وقوع است. تحولي كه در سالهاي آينده جامعه صنعتي را اساساً دگرگون خواهد نمود. اين تحول ويژه، نتيجه پيشرفتهاي سريع و بيسابقه تكنولوژي اطلاعات در سالهاي اخير است. پيشرفت علم و دانش در سالهاي اخير دستاوردهاي فراواني را براي انسان به همراه داشته است. آخرين پيشرفتها در زمينه ارتباطات، مخابرات، ماهوارهها، كامپيوترها، مسافرتهاي فضايي، مهندسي ژنتيك و ساير علوم، نويد بخش تحولات بيشتر در قرن آينده است. (فقيه و سرافراز، 1372، ص 22)
الوين تافلر در كتاب جابجايي در قدرت به عناصر سه گانه قدرت اشاره ميكند كه عبارتند از:
خشونت، ثروت و دانايي. بدين معنا كه اگر در زمان انقلاب صنعتي، قدرت سرمايه يا ثروت حرف اول را در جهان آنروز ميزد ولي امروزه اين قدرت، مفهوم دانايي است كه حرف اول را در جهان خواهد زد. به زعم تافلر بر خلاف دهههاي قبل اين قدرت زور يا بازو نيست كه تعيين كننده قدرت جهاني يا گوينده حرف اول در جهان است بلكه اين دانايي و اطلاعات بشري است كه ميتواند تكليف ابرقدرت آينده را در جهان آينده روشن كند در نتيجه سرمايهگذاريهاي انفعالي و اقتصادي در اين قرن در مقابل سرمايهگذاريهاي اطلاعاتي و علمي بسيار ناچيز و كم و كمتر خواهد شد. تافلر علت فروپاشي اتحاد جماهير شوروي را نياز اطلاعاتي او به تكنيكها و فنون اطلاعاتي پيشرفته در زمينه تكنولوژي نظير كامپيوتر ميداند و همچنين علت قدرتمندي ژاپن در صحنه جهاني امروز و آينده را بعلت برخورداري از نظام اطلاعاتي و دانايي دقيق در صحنه جهاني ميداند و يا علت ابرقدرت شدن احتمالي اروپا در يكي كردن قدرت تحقيق و توسعه و جمعآوري توان اطلاعاتي و دانايي خود در زمينه پيشرفت و تكنولوژي ميداند. (تافلر، 1370، ص 90)
عصر اقتصاد خود معيشتي و كشاورزي با بهرهگيري از روشهاي مبتدي مانند نيروي فيزيكي انسان و حيوان نقش اقتصادي خود را ايفا كرد و عصر انقلاب صنعتي نيز بر پايه بهينه سازي روش توليد انبوه با استفاده از نيروهاي محركه و بهرهگيري از منابع انرژي شكوفايي خود را نمايان ساخت. اما اكنون عصر اطلاعات است كه هسته و ياخته اساسي آنرا توانهاي رايانهاي و شبكههاي ارتباطي تشكيل ميدهد در اين دوران هدف اساسي بر افزايش توان فكري و اطلاعاتي و ارتباطي جامعه قرار دارد كه محصول چنين ساختاري افزايش آگاهي اجتماعي و برقراري تعادل در دانش عمومي و بهرهگيري از فناوريهاست و از آنجايي كه بهرهگيري از رايانهها از دهه 50 آغاز شده. اهميت اين فناوريها بر همگان اثبات شده است. (مومني، 1380، ص 664)
نگرش جديدي كه بر دنياي پست مدرن[1] حاكم است نشان ميدهد كه خواستههاي اقتصاد پويا و سازمانهاي جديد و در حال تحول مستلزم ايجاد ساختارهاي جديد اجتماعي، سبكهاي رهبري جديد و همچنين رهيافتهاي نوين در ساختار سازماني است و همه ناشي از سيل عظيم توليد و گسترش اطلاعات در عصر حاضر است كه سازمان را مجبور به نگرش مجدد در عملكرد و فعاليتهايش ميكند.
تعريف موضوع:
دوران جديد كه به عصر اطلاعات يا انفورماتيك معروف شده نويد دهنده جهاني نو با شيوههاي نوين بكارگيري اطلاعات است. تاثير شگرفي كه فناوري اطلاعات[2]در دو دهه اخير بر كار و زندگي بشر گذاشته در خلال تمدن چندين هزار ساله او سابقه ندارد. IT يا بعبارتي كاربرد علمي نظامهاي كامپيوتري توانسته علوم مختلف را ياري دهد كه هر يك گامي بلندبر داشتهاند. (فلاح همتآبادي، 1382، صفحه 3)
سازمانها نيز در اين دوران به مثابه «مغزهاي پردازش كننده اطلاعات»[3] در نظر گرفته ميشوند. سازمانها سيستمهاي اطلاعاتي هستند. هر جنبهاي از عملكرد سازمان بستگي به پردازش اطلاعات دارد و مديران تصميمات خود را از طريق پردازش اطلاعات اتخاذ ميكنند. با پيدايش اينترنت و اينترانت سازمانها مترادف با جريان اطلاعات گرديدهاند. (مورگان به نقل از وارث 1380، صفحه 124)
همچنين در سازمانهاي امروزي مديران مجهز به رايانههاي شخصي شدهاند كه نه تنها امكان دسترسي به پايگاههاي مركزي دادهها را براي آنها فراهم ميكند بلكه به آنها اجازه ميدهد كه خود اطلاعاتي را ايجاد نموده و در پايگاههاي اطلاعاتي ذخيره نمايند. مديران در جوامع كنوني در جمعآوري اطلاعات و ذخيرهسازي آن روي به عدم تمركز آوردهاند. در ده سال آينده يافتن مديري كه بطور منظم از كامپيوتر براي نظارت بر فعاليتهاي سازماني خود و همچنين جمعآوري اطلاعات اوليه براي تصميمگيري استفاده نكند غيرعادي بنظر خواهد آمد غير معقول نيست كه پيشبيني كنيم در آينده بسيار نزديك سازمانها بر اساس شبكه اطلاعاتي خود ساختاربندي خواهند شد. در آينده مديران با استفاده از سيستم اطلاعاتي قادر خواهند شد كه به طور اثربخش فعاليتها را هماهنگ و كنترل نمايند و نياز به دوائر ستادي و تعداد زيادي از مديران مياني را كاهش دهند. استيفن را بينز در كتاب تئوري سازمان برخي از تبعات انقلاب حاصله در فناوري اطلاعاتي كه امكان وقوع آن هست را بدين گونه بر ميشمارد:
1- بوجود آمدن تركيبي از تمركز و عدم تمركز در سازمان
2- بوجود آمدن سازمانهاي تختتر (سطحتر)
3- امكان كار كردن دهها ميليون نفر از كارگران و كارمندان در منزل
(رابينز، 80، ص 417)
بنابر شواهدي كه ارائه گشت امروزه IT بعنوان ابزار استراتژيك مطرح است. در اين شرايط حساس كه كشورهاي صنعتي سخت غرق در انقلاب ناشي از فناوريهاي اطلاعاتي، كامپيوتر و ميكروالكترونيك هستند كشورهاي در حال توسعه در حاشيه قرار ميگيرند. ولي در آينده اين كشورها يا با بدست آوردن و بكارگيري دانش در جهت سرعت بخشيدن به حركت چرخهاي اقتصادي و اجتماعي خود جلو خواهند رفت يا در بازار رقابت فشرده و در حال افزايش جهاني واپس خواهند رفت.
بيان مساله:
فنآوري اطلاعات در عصر انفجار اطلاعات با سرعتي فزاينده در حال پيشرفت و دگرگوني است. سيستمهاي مختلف رايانهاي هر روزه در نهادهاي مختلف اقتصادي اجتماعي و صنعتي و اداري جهان پيشرفته، بيشتر و بيشتر ريشه دوانيده و در روند تصميمگيريهاي درون سازمان تحولات اساسي ايجاد ميكنند. بهرهگيري از امكانات ناشي از توسعه سيستمهاي اطلاعاتي مبتني بر كامپيوتر براي تسريع در عمليات اداري و عرضه سريع و مقرون به صرفه خدمات و محصولات توليدي سازمانها، باعث شده است كه در كشورهاي توسعه يافته اينگونه سيستمها تقريباً در بيشتر رشتهها بكار گرفته شوند. در حال حاضر در بسياري از كشورهاي در حال توسعه و از جمله كشورمان ايران سازمانها تمايل زيادي براي بهرهگيري و استفاده از اين فناوريهاي اطلاعاتي از خود نشان ميدهند. با در نظر گرفتن اين موضوع كه در آينده هيچ عاملي مانند فناوري اطلاعات قادر به تغيير طراحي سازمانها نخواهد بود. تحقيق در اين زمينه امري ضروري خواهد بود. از طرفي ديگر با توجه به تمايل سازمانهاي كشور ما جهت استفاده از فنآوريهاي اطلاعاتي لازم است مديران پيشاپيش از اثراتي كه احتمالاً اين فناوريها بر سازمان، افراد و… ميگذارند آگاهي يافته و با چشماني كاملاً باز فنآوريهاي اطلاعاتي را وارد سازمان كرده (متناسب با سطوح مديريت و مهارت كاربران) و از آنها استفاده نمايند. با در نظر گرفتن اين موارد در تحقيق حاضر به بررسي اثرات ناشي از كاربرد فنآوريهاي اطلاعاتي در سازمان بر ساختار سازماني خواهيم پرداخت و به اين سوال اساسي پاسخ خواهيم داد كه: كاربرد فنآوري اطلاعات چه اثراتي بر ساختار سازماني دارد؟
اهداف تحقيق:
هدف اوليه تحقق ارائه چهارچوبي از ميزان و چگونگي اثرگذاري فنآوري اطلاعات بر ساختار سازماني ميباشد كه اين موضوع به مديران كمك خواهد كرد تا نسبت به اثرات فناوري اطلاعات بر ساختار سازمان آگاهي يابند و به آنها در جهت حل مشكلات سازمان (از نظر ساختاري) ياري خواهد رساند.
دوم: شناخت بهتر فناوريهاي اطلاعاتي و پيشرفتهاي حاصله در اين زمينه در جهت استفاده مديران، دانشجويان و محققان.
سوم: بررسي رابطه ميان فناوريهاي اطلاعاتي و ابعاد ساختار سازماني جهت استفاده مديران، دانشجويان و محققان.
چهارم: بررسي وضعيت سازمان مورد مطالعه (شركتهاي سهامي بيمه ايران) از لحاظ بهرهگيري فناوريهاي اطلاعاتي.
پنجم: فهم اينكه متغير فناوري اطلاعات بر كداميك از ابعاد ساختاري سازماني بيشترين تاثير را دارد.
[1] - Post modern
[2] - Information Technology
[3] - Information processing Brains